مقدمه
پریودنتیت یکی از اصلیترین عوامل از دست رفتن دندان محسوب میشود، زیرا به تخریب غیرقابل برگشت بافتهای حمایتی دندان منجر میشود (1). افزون بر این شواهد علمی نشان میدهد که بیماری پریودنتال میتواند به عنوان یک عامل زمینهساز در بروز مشکلات سیستمیکی همچون کاردیومتابولیک، نورودژنراتیو، اتوایمیون و عفونتهای تنفسی شناخته شود (2). همچنین تشخیص دیرهنگام مشکلات پریودنتال، سبب تشدید بیماری و پیشرفت آن به سمت بیماریهای سیستمیک و کاهش کیفیت زندگی بیمار و نیز افزایش هزینههای درمان میشود. بر طبق مطالعه Shoaee و همکاران، تخمین مجموعه سالهایی از زندگی افراد که به دلیل ابتلا بیماری پریودنتال از کیفیت آنها کاسته میشود و بار تحمیلی ناشی از آن یر جامعه ایرانی در طی سالهای گذشته روند افزایشی داشته است (3). علاوه بر این، بیماران برای زیبایی و تعامل اجتماعی نیز به دندانهایشان نیاز دارند. این در حالی است که از دست دادن دندانها به عنوان یکی از مهمترین عوارض عدم کنترل بیماریهای پریودنتال، تأثیر نامطلوبی بر این دو مهم ذکر شده دارد که این مسئله اهمیت تشخیص و درمان به موقع بیماریهای پریودنتال را چندین برابر میکند. بنابراین با توجه به اینکه دندانپزشکان عمومی اولین خط مواجهه با بیماران مبتلا به مشکلات پریودنتال هستند، بایستی حضور بهسزایی در تشخیص به موقع وجود بیماری، درمان صحیح و در نتیجه کاهش عوارض حاصله از جمله از دست دادن دندان ایفا کنند و بتوانند در موارد نیاز با ارجاع بیماران به پریودنتیست ، در درمان به موقع نقش داشته باشند. چرا که دندانپزشکان عمومی طیف وسیعی از خدمات دندانپزشکی اولیه از جمله مراقبتهای بهداشتی دهان و دندان را ارائه میکنند (4,5). با توجه به فقدان دستورالعملهای ملی منسجم در ایران درباره روند ارجاع بیماران پریودنتال، ضروری است که نقش دندانپزشکان عمومی در این زمینه تقویت شود تا مسیر ارجاع مؤثرتری شکل گیرد. بنابراین آگاهی دندانپزشکان عمومی از بیماریهای پریودنتال به منظور تشخیص صحیح، مداخله درمانی به موقع یا در صورت لزوم ارجاع به متخصصین پریودنتیست جهت جلوگیری از پیشرفت بیماری به مراحل انتهایی با عوارض شدیدتر، حائز اهمیت خواهد بود (6-4). همچنین لازم است یک دندانپزشک عمومی نسبت به مواردیکه نیازمند ارجاع به پریودنتیست هستند، آگاهی داشته باشد (4,5) چرا که ارجاع به موقع به متخصصین پریو نقش به سزایی در بهبود مدیریت مشکلات پریودنتال و نیز شرایط سیستمیک مرتبط با آنها دارد (7). بهویژه در غیاب بهداشتکار دهان و دندان (Dental Hygienist) بهعنوان نیروی حدواسط رسمی در چرخه مراقبت در ایران، مسئولیت آگاهی، تشخیص و ارجاع، عمدتا بر عهده دندانپزشک عمومی قرار دارد؛ که این شرایط، اهمیت آموزش هدفمندتر را برجسته میکند. اما با وجود اهمیت این مسئله، اطلاعات محدودی درباره میزان ارجاع بیماران به متخصصان پریودنتولوژی در ایران وجود دارد و انجام مطالعات بیشتر در این زمینه ارزشمند خواهد بود (8). علاوه براین پریودنتولوژی یک رشته در حال پیشرفت است، بهطوریکه مفاهیم و روشهای جدید درمانی در حال تغییر نمای کلی آن هستند که این موضوع لزوم آگاهی دندانپزشکان از بیماریهای پریودنتال و روشهای درمانی در این زمینه را بیش از پیش آشکار میسازد. در یک مطالعه مشابه در سال 2015، نسبت بالایی از دندانپزشکان عمومی در هند آگاهی مطلوبی از درمان مشکلات پریودنتال نداشتند که این مسئله در رشد فزاینده بیماریهای پریودنتال موثر دانسته شد (9). در مطالعه Iqbal و همکاران، دندانپزشکان پاکستانی کمبودهایی در دانش مرتبط با علل بیماریهای پریودنتال، روند ارجاع و اهمیت مراقبت پریودنتال نشان دادند و نرخ ارجاع به پریودنتیست تنها 10 درصد گزارش شد (10). نکته حائز اهمیت این است که چرخه ارجاع بیماران مبتلا به مشکلات پریودنتال در ایران، برخلاف کشورهای توسعه یافته، سازوکار تعریف شدهای ندارد و بنابراین الگوی ارجاع به احتمال بالا متفاوت با بررسی های مطالعات پیشین خارج از ایران خواهد بود. طبق بررسیهای انجام شده تا آنجا که نویسندگان این مطالعه اطلاع دارند، پیش از این مطالعات بسیار معدودی در ایران به بررسی میزان آگاهی دندانپزشکان عمومی در مورد تشخیص و درمان بیماریهای پریودنتال و همچنین یافتن فراوانی ارجاع بیماران به پریودنتیست پرداختهاند. تنها پژوهش نزدیک به مطالعه پیش رو در شهر یزد، مطالعه Vaziri و همکاران در سال 2022 است که عمدهترین دلایل ارجاع به متخصص را در شهر یزد (تحلیل لثه و یا التهاب بافتهای اطراف ایمپلنت) گزارش نمودند ولی به بررسی توانمندی دندانپزشکان در تشخیص و درمان بیماری های پریودنتال نپرداختند (11). با توجه به میزان اهمیت تشخیص درست بیماری در زمان مناسب و نحوه درمان ضایعات پریودنتال و اطلاع از اندیکاسیونهای ارجاع به متخصص ، این مطالعه با هدف ارزیابی میزان آگاهی و نحوه عملکرد دندانپزشکان عمومی شهر یزد در مورد تشخیص و درمان مشکلات پریودنتال در سال 1402-1401 و در ذیل آن آگاهی از موارد ارجاع، طراحی و اجرا گردید.
روش بررسی
این مطالعه از نوع توصیفی–مقطعی میباشد که پس از تصویب و دریافت کد اخلاق شهر یزد بر روی 159 دندانپزشک عمومی شهر یزد در سال 1402-1401 انجام شد.
با در نظر گرفتن سطح اطمینان 95% و با توجه به مطالعات پیشین و مقاله مشابه پیشین (8) و اختلاف نمره آگاهی بهطور تقریبی برابر 4/5 و با در نظر گرفتن خطای برآورد 0/7، تعداد 159 نفر به عنوان حجم جامعه مورد بررسی تعیین و روش نمونهگیری بهصورت سیستماتیک تصادفی از لیست دندانپزشکان عمومی ثبت شده در سازمان نظام پزشکی انجام گرفت.

در این مطالعه از یک پرسشنامه محقق ساخته حاوی 20 سوال جهت جمعآوری داده استفاده شد و آگاهی دندانپزشکان عمومی پیرامون تشخیص و درمان بیماریهای پریودنتال مورد ارزیابی قرار گرفت. سوالات پرسشنامه شامل اطلاعات دموگرافیک شرکتکنندگان نظیر سن و جنس و سابقه کار، شرکت در دوره بازآموزی طی 5 سال گذشته و فعالیت در بخش خصوصی و یا دولتی و نیز انجام دادن یا ندادن درمانهای پریودنتال به عنوان روتین کار بالینی بود. در ادامه سؤالات 1 تا 10 میزان آگاهی و سؤالات 11 تا 20 عملکرد دندانپزشک در زمینه درمان پریودنتال را مورد ارزیابی قرار داد. در بخش آگاهی، بهدست آوردن نمره 0-4 ضعیف، 7-4 متوسط و 7 تا 10 در سطح مطلوب در نظر گرفته شد و چگونگی عملکرد نیز با همین الگو گزارش گردید. از آنجا که این پرسشنامه محقق ساخته میباشد، نمرهگذاری آن بر اساس نظر پنل خبرگان و با در نظر گرفتن پاسخ صحیح 70 تا 100 درصد سوالات به عنوان حد مطلوبیت، این نمرهبندی لحاظ گردید. در این مطالعه روایی و پایایی پرسشنامه بررسی شد. برای روایی از پنل خبرگان متشکل از 8 نفر از متخصصین گروه پریودانتیکس استفاده گردید که در مورد آیتمهای پرسشنامه نظر دادند. سپس شاخص CVI و CVR محاسبه گردید که سؤالات با CVI و CVR بیشتر از 0/7 حفظ گردید. سپس برای بررسی پایایی، پرسشنامه بهصورت پایلوت در اختیار 15 نفر از دندانپزشکان عمومی قرار گرفت که آلفای کرونباخی برابر با 0/63 محاسبه گردید. جهت شروع انجام مطالعه ابتدا هدف از انجام این پژوهش به دندانپزشکان توضیح داده شد و از آنان رضایت نامه آگاهانه اخذ شد و به شرکتکنندگان اطمینان داده شد که اطلاعات آنان محرمانه خواهد ماند. از شرکتکنندگان خواسته شد تا در صورت تمایل برای شرکت در مطالعه پرسشنامه و رضایتنامه آگاهانه را از طریق لینک نرمافزار پرسلاین که از طریق پست الکترونیک برای آنها ایمیل شده یا در فضاهای مجازی دندانپزشکان ارسال شده تکمیل نمایند. کسانی که به پست الکترونیک یا فضای مجازی دسترسی نداشتند پرسشنامه را بهصورت حضوری و در بازه زمانی مشابه با غیر حضوری (ده دقیقه) تکمیل نمودند.
تجزیه و تحلیل آماری
پس از جمعآوری اطلاعات و استخراج آنها از پرسشنامه، دادهها کدگذاری شده و وارد کامپیوتر شد و با استفاده از نرمافزار آماری version 16 SPSS و آمار توصیفی و آزمون های T-test، ANOVA، توکی و آزمون همبستگی پیرسون نتایج تحلیل شدند. سطح معنیداری در این مطالعه 0/05 در نظر گرفته شد.
نتایج
در این مطالعه. 56/6 درصد شرکتکنندگان (90 نفر) زن و 42/8 درصد (68 نفر) مرد بودند. 28/9 درصد از آنها زیر 30 سال، 42/8 نفر از دندانپزشکان 30 تا 39 سال و 26/4 درصد بالای 40 سال بودند. دادههای دموگرافیک، سابقه کاری و سابقه شرکت در دوره های در جدول 1 نشان داده شده است. میانگین نمرات آگاهی 1/51 ± 5/15 از10 نمره و میانگین نمرات عملکرد 2/28 ± 6/38 از 10 نمره بوده است. مطابق با معیار طبقهبندی در روش تحقیق، اکثر شرکتکنندگان در سطح متوسط آگاهی و عملکرد قرار گرفتند. توزیع فراوانی پاسخهای دندانپزشکان به سوالات آگاهی و عملکرد به ترتیب در جداول 2و 3 آورده شده است.
در تحلیل پاسخها به پرسشهای مربوط به آگاهی، تنها 23/9% و 23/8% شرکتکنندگان پاسخ صحیح درباره روش مناسب مسواکزدن در تحلیلهای لثهای و اپلاینس ارتودنسی داشتند، و نکته قابل توجه آنکه هیچیک از شرکتکنندگان نتوانستند عوامل مؤثر در عود بیماری پریودنتال پس از درمان را به درستی شناسایی کنند (جدول ۲).
در پرسشهای عملکرد، حدود 59/7% شرکتکنندگان معاینات پریودنتال را برای همه مراجعین انجام میدادند، و 73/6% نیز موفقیت درمان غیرجراحی پریودنتال را در فاصله زمانی مناسب ارزیابی میکردند. با این حال، تنها 45/9% از شرکتکنندگان انجام درمانهای پریودنتال را بخشی از برنامه روتین کاری خود میدانستند، و همین درصد از دندانپزشکان، انجام درمان در مراجعین باردار را قبول میکردند. (جدول ۳).
میانگین نمره آگاهی و عملکرد در گروههای سنی در جدول 4 ارائه شده و نتایج آزمونANOVA نشان داد تفاوت میانگین نمره آگاهی و عملکرد بین گروه های سنی معنادار بود (P<0/01). نتایج آزمون تعقیبی توکی (Tukey) در مقایسه دو به دو نشان داد که نمره آگاهی گروه زیر 30 سال با دو گروه سنی دیگر اختلاف معنادار داشته است. (P>0/05). اختلاف نمرات عملکرد در مقایسه ی دو به دو نشان داد که نمره عملکرد گروه زیر 30 سال تنها با گروه سنی بالاتر 40 سال اختلاف معنادار داشته است (P=0/003) و دو گروه 30 تا 39 سال و بالاتر 40 سال اختلاف معنادار نداشتهاند (P=0/158) . بر اساس آزمون t مستقل، در رابطه با جنسیت، تفاوت از نظر آماری معنادار نبود.(P>0/05).
میانگین نمرات آگاهی در گروه های با سابقه کار اختلاف معناداری نداشتند (P=0/082) میانگین نمرات عملکرد در گروههای با سابقه کار بیشتر بهطور معناداری بالاتر بود (P=0/011)و در بررسی دو به دو گروهها با استفاده از آزمون توکی میانگین نمره در گروه با سابقه کاری زیر 10 سال با گروه سابقه کار بیش از 20 سال اختلاف معنادار داشتند(P=0/013) و سایر گروهها اختلاف معنیداری وجود نداشت (P>0/05). کسانی که دردوره بازآموزی مرتبط شرکت کرده بودند بهطور معنیداری نمره آگاهی کمتری داشتند (P=0/0004) ولی میانگین نمره عملکرد بالاتری نسبت به کسانی که شرکت نکرده بودند داشتند (P=0/007) که نشاندهنده احتمال تقویت جنبههای عملی در این دورههاست.
بر اساس آزمون t مستقل، میانگین نمره اگاهی (P=0/967) و عملکرد (P=0/266) در کسانی که درمان پریودنتال انجام داده بوده و نداده بودند تفاوت معنیداری نداشت. طبق آزمون ANOVA میانگین نمره آگاهی (P=0/762) و عملکرد (P=0/103) در کسانی که در مطب خصوصی و دولتی یا هردو کار میکردند، تفاوت معنیداری را نشان نداد (جدول 4). همچنین، آزمون همبستگی پیرسون نشان داد بین نمره آگاهی و عملکرد رابطه مثبت معناداری وجود دارد (P<0/05)
جدول1: توزیع فراوانی دندانپزشکان عمومی شهر یزد در سال 1402- 1401بر حسب اطلاعات دموگرافیک
جدول2: توزیع فراوانی پاسخهای دندانپزشکان عمومی شهر یزد به سوالات آگاهی پرسشنامه
جدول3: توزیع فراوانی پاسخهای دندانپزشکان عمومی شهر یزد به سوالات عملکردی پرسشنامه
جدول 4: مقایسه میانگین نمرات آگاهی و عملکرد دندانپزشکان عمومی شهر یزد در سال 1402-1401 بر حسب متغیرهای مورد بررسی
بحث
بیماریهای پریودنتال به عنوان یک عامل خطر زمینه ساز در بروز مشکلات سیستمیک شناخته میشود و تشخیص دیرهنگام آن، بهجز عوارض دهانی میتواند سبب تشدید بیماری و پیشرفت آن به سمت بیماریهای سیستمیک و کاهش کیفیت زندگی بیماران و نیز افزایش هزینههای بعدی درمان شود (12, 4, 2). از آنجاییکه دندانپزشکان عمومی اولین خط مواجهه با بیماران هستند، میزان آگاهی آنان از درمانهای پریودنتال میتواند نقش بهسزایی در تشخیص به موقع وجود بیماری، درمان صحیح و در نتیجه کاهش عوارض این مشکلات از جمله احتمال از دست دادن دندانها داشته باشد، لذا، با توجه به کمبود مطالعات مشابه داخلی در زمینه آگاهی و عملکرد دندانپزشکان عمومی نسبت به بیماریهای پریودنتال و روند ارجاع، این مطالعه طراحی و اجرا گردید تا با ارائه دادههای تحلیلی، شکاف اطلاعاتی موجود در ادبیات پژوهش داخلی تا حدی جبران گردد. بررسیهای گذشته در یزد نشان میدهد که در میان دندانپزشکان غیرمتخصص، آگاهی حتی نسبت به کلیت بیماریهای دهان نیز ناکافی است؛ بهعنوان مثال، در مطالعه Beigi و همکاران (13) در سال 2023 تنها 24/2 درصد از پزشکان عمومی آگاهی کافی نسبت به بیماریهای دهانی داشتند، که این موضوع ضرورت پژوهشهایی هدفمند در گروه دندانپزشکان عمومی را برای شناخت میزان آگاهی و عملکرد آنها نسبت به بیماریهای شایع دهانی نظیر پریودنتیت تقویت میکند. نتایج نشان داد تفاوت میانگین نمره آگاهی و عملکرد بین گروههای سنی معنادار بود. اگرچه نمرات اگاهی و عملکرد در زنها بیشتر از مردان بوده ولی تفاوت آنها معنیدار نبود. در مطالعه حمیصی و همکاران که برروی دندانپزشکان عمومی قزوین در سال 2011 انجام شد، میانگین نمره آگاهی، نگرش و عملکرد خانمها بهطور معناداری بهتر از آقایان بود که با مطالعه حاضر همخوانی ندارد. لازم به ذکر است که دایره بررسی مطالعه مذکور محدود به بیماری پریودنتیت مهاجم بود (14). در مطالعهای دیگر Mohammadi-Moghaddam و همکاران در سال 2021 به بررسی دانش، نگرش و عملکرد دندانپزشکان عمومی در مورد سلامت انساج پریودنتال اطراف دندانهای قابل نگهداری در شهر بیرجند پرداختند. در این مطالعه اکثر شرکتکنندگان از سطح آگاهی متوسطی برخوردار بودند. سطح آگاهی دندانپزشکان به ترتیب 62/1 و 37/9 درصد متوسط و خوب بود. از نظر سطح عملکرد دندانپزشکان، 5/7 درصد عملکرد متوسط و 94/3 درصد عملکرد خوب داشتند و هیچیک عملکرد ضعیف نداشتند و میانگین نمره نگرش دندانپزشکان مرد بهطور معنیداری بالاتر از دندانپزشکان زن بود (15) که در تقابل با مطالعه حمیصی و همکاران در قزوین است (14). دندانپزشکان بیرجندی با سابقه بیش از 20 سال بهطور معنیداری کمترین سطح دانش را داشتند. همچنین شرکتکنندگانی که در کلینیکهای دولتی کار میکردند نسبت به افرادیکه در کلینیکهای خصوصی بودند، آگاهتر بودند. در مطالعه فوق، دانش کمتر و عملکرد بالاتر نسبت به سایر مطالعات احتمال دارد با تفاوتهای فردی در نمونههای مطالعه مرتبط باشد (15). وجود چنین اختلافاتی در یافتهها در مطالعات مختلف، این احتمال را مطرح میکند که سطح آگاهی و عملکرد دندانپزشکان تحت تأثیر تفاوتهای منطقهای در آموزش، کیفیت بازآموزی و میزان بهروز نمودن اطلاعات حرفهای توسط دندانپزشکان قرار دارد. در مطالعه حاضر میانگین نمرات آگاهی در گروههای با سابقه کار مختلف اختلاف معناداری نداشتند. در حالیکه میانگین نمرات عملکرد در گروههای با سابقه کار معنادار بود و در بررسی دو به دو گروهها، میانگین نمره عملکرد در گروه با سابقه کاری زیر 10 سال با گروه با سابقه کار بیش از 20 سال اختلاف معنادار داشتند بهطوریکه در گروه با سابقه کار بیش از 20 سال نمره عملکرد بهطور قابلتوجهی بالاتر بود ولی در سایر گروهها اختلاف معنیداری وجود نداشت. این در حالی است که در مطالعه حمیصی و همکاران، یافتهها نشان داد میانگین نمره آگاهی، نگرش و عملکرد دندانپزشکان قزوینی با افزایش سابقه کار کاهش می یافت و بالاترین میانگین نمره نگرش و عملکرد به افراد کمتر از 30 سال و پایینترین میانگین نمره عملکرد به افراد گروه سنی بالای ۴۱ سال تعلق داشت (14). این اختلاف در نتیجهگیری ممکن است به علت تفاوت در بهرهمندی از امکانات به روز آموزشی و همچنین تناوب و کیفیت باز آموزی دندانپزشکان و یا میزان پایبندی دندانپزشکان در به روز نگهداشتن اطلاعات خود در دو شهر باشد. مطلب دیگر آن که در مطالعه حاضر، شرکتکنندگان دورههای بازآموزی، علیرغم شرکت در برنامههای آموزشی، نمره آگاهی پایینتر اما عملکرد بهتری داشتند. این تضاد ممکن است نشاندهنده تأکید بیشتر این دورهها بر جنبههای عملی باشد تا محتوای نظری، که خود نیازمند بازنگری در ساختار آموزشی این دورههاست. از سویی دیگر، Sathyamurthy و همکاران در سال ۲۰۱۸ میلادی مطالعهای با هدف بررسی دانش دندانپزشکان عمومی پیرامون تشخیص، راهکارهای درمانی و دیدگاه پیرامون پروسیجرهای درمانی پریودنتال در جمعیت شهری هند بر روی۱۰۰ دندانپزشک عمومی انجام دادند. در این مطالعه بین دندانپزشکان با سابقهکاری متفاوت تفاوت معناداری از نظر آگاهی درباره طرح درمان مشکلات پریودنتال تفاوت دیده نشد. با افزایش سابقه کاری دندانپزشکان میزان ارجاع به متخصص افزایش یافت در حالیکه دندانپزشکان تازه کار بیشتر سعی میکنند تا خودشان درمانهای پریودنتال را انجام دهند. همچنین در این مطالعه مشخص شد که دندانپزشکانی که تمایل کمتری به ارجاع بیماران داشتند، بیماران را کمتر به پیگیری درمانهای پریودنتال ترغیب کردند که نتیجه آن مزمن شدن و تشدید عوارض مشکلات پریودنتال است. طبق نتایج این مطالعه دانش فعلی دندانپزشکان عمومی پیرامون تشخیص و درمان بیماریهای پریودنتال کماکان ناکافی است (8). در مطالعه Yaghini و همکاران در کلینیکهای دندانپزشکی شهر اصفهان، تطابق بسیار ضعیفی بین برنامهی درمانی پیشنهادی دندانپزشکان و نیازهای واقعی پریودنتال بیماران مشاهده شد؛ بهطوریکه در بیش از ۸۰% موارد، هیچ اشارهای به درمان پریودنتال در طرح درمان وجود نداشت، در حالیکه اکثریت بیماران نیازمند جرمگیری، آموزش بهداشت دهان و حتی جراحی پریودنتال بودند که این مطلب حاکی از عملکرد نامناسب دندانپزشکان شرکتکننده در ارائه درمان مقتضی است (16). در مطالعه حاضر، میانگین نمره اگاهی و عملکرد در بین دندانپزشکانی که درمان پریودنتال انجام میدادند/ نمیدادند تفاوت معنیداری باهم نداشت. به علاوه، در مطالعه حاضر میانگین نمره اگاهی و عملکرد در کسانی که در مطب خصوصی و دولتی یا هردو کار میکردند نیز باهم مقایسه شد که نشان داد تفاوت معنیداری باهم ندارند. در مطالعهای دیگر James و همکاران در سال ۲۰۲۰ میلادی به بررسی دانش، نگرش و عملکرد 150دندانپزشک عمومی از بنگلور هند پرداختند که یافته ها حاکی از آن بود که بین دانش دندانپزشکان و نگرش آنها نسبت به روشهای درمانی پریودنتال رابطه مثبت وجود داشت. اما چنین همبستگی در مورد عملکرد گزارش نشد و این نتیجه بدین معناست که دندانپزشکان هندی در عین حالی که نسبت به روشهای درمان پریودنتال آگاهی و نگرش خوبی دارند، عملکرد آنها نسبت به درمان پریودنتال کم است (6). اما در مطالعه حاضر میانگین نمرات آگاهی و عملکرد تقریباً در یک سطح بوده و اختلاف معناداری باهم نداشتند بهطوریکه میانگین نمرات آگاهی 1/51 ± 5/15 از10 نمره و میانگین نمرات عملکرد 28/2 ± 38/6 از 10 نمره بوده است که بهطور کلی این نمرات در سطح متوسط ارزیابی گردید. آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان داد که بین نمرات آگاهی و عملکرد رابطه مثبت معناداری وجود داشت، که نشاندهنده تأثیر بالقوه سطح دانش بر کیفیت عملکرد بالینی دندانپزشکان عمومی است. در بررسی سوالات پرسشنامه مشاهده شد که کمترین میزان آگاهی مربوط به سوال عوامل موثر در عود بیماریهای پریودنتال (هیچ پاسخ صحیح) و سپس روشهای مسواک زدن در بیماران دارای اپلاینس ارتودنسی و تحلیل لثه متعدد بود (کمتر از یک چهارم شرکتکنندگان) که این موارد حاکی از نقاط ضعف آشکار آموزشی بوده و باید مورد توجه جدی طراحان برنامه درسی و محتواهای بازآموزی قرار گیرد. در مجموع نیز، یافتههای این مطالعه گویای سطح متوسطی از آگاهی و عملکرد در جامعه دندانپزشکان عمومی یزد است؛ که بهرغم برخی نقاط قوت، نشاندهنده نیاز به مداخلات آموزشی هدفمند و مستمر در این حوزه میباشد. با بررسی مطالعات مختلف این نتیجهگیری حاصل میشود که در جوامع مختلف میزان مشورت کردن دندانپزشکان عمومی با پریودنتیست و ارجاع به متخصص متفاوت است. بهطور مثال در مطالعهای که سال 2015 که بر روی ۱۰۰ دندانپزشک شاغل در هند، مشخص شد که ۶۳% دندانپزشکان بیماران را به متخصص ارجاع نمیدادند و ۳۷% دندانپزشکان، بیماران را تنها برای پروسیجرهای جراحی به پریودنتیست ارجاع میدادند. ۶۲% از دندانپزشکان، فاکتورهای دنداپزشک عمومی (کمبود مهارت، تجربه، انگیزه و آگاهی)، ۲۵% فاکتورهای مرتبط با بیمار (کمبود نگهداری و مراقبت مناسب و آگاهی کم) و ۱۳% فاکتورهای مرتبط با پریودنتیست (کمبود مهارت و زمان) را علت عود بیماریهای پریودنتال پس از درمان میدانستند. بالا بردن انگیزه بیمار و همچنین راهنمایی پزشکان عمومی در مورد تمام درمانهایی که توسط پریودنتیستها انجام خواهد شد، سبب میشود که نتایج درمان بهبود یابد و همچنین به ارتقای سطح ارجاع بیماران کمک میکند (9). در مطالعه مقطعی Aleksejūnienė و همکاران در سال 2020 در میان دندانپزشکان عمومی پنج کشور اروپای شرقی، تفاوتهای معناداری در سطح دانش، نحوه مدیریت بیماران پریودنتال و میزان ارجاع به پریودنتیستها گزارش شد؛ بهویژه در مقدونیه هیچگونه ارجاعی ثبت نشد و در مولداوی نیز اکثریت بیماران (۷۸%) به متخصص ارجاع داده نمیشدند، که بیانگر چالشهای ساختاری در نظام ارجاع دو کشور است (7). در مطالعه Agrawal و همکاران در سال 2022 در ایالت گجرات هند، مشخص شد که علیرغم نگرش مثبت نسبت به سلامت پریودنتال، آگاهی کلی از اصول تشخیص و درمان بیماریهای پریودنتال ناکافی بوده و تقریباً نیمی از دندانپزشکان تنها در موارد شدید مانند لق شدن دندان اقدام به ارجاع میکردند (17). در مطالعه حاضر 78% دندانپزشکان به این پرسش که آیا بهطور روتین با یک پریودنتیست مورد اعتماد، در رابطه با بیماران خود مشورت میکنید و یا در صورت نیاز بیمار خود را به وی ارجاع میدهید، پاسخ مثبت دادند که در قیاس با مطالعات مذکور چرخه ارجاع فعالتری را نشان میدهد اما اندیکاسیونهای ارجاع در مطالعه حاضر به جزییات مورد بررسی قرار نگرفت. با توجه به اینکه ارجاع یکی از محورهای مهم سیستم مدیریت بیماران پریودنتال است، پیشنهاد میشود در مطالعات آینده دلایل ارجاع بیماران پریودنتال و ارتباط آن با ویژگیهای فردی دندانپزشک کاملتر بررسی شود تا تصویری جامع از نحوه مدیریت درمان پریودنتال ترسیم گردد. بهنظر میرسد برگزاری کلاسهای بازآموزی میتواند نقش مؤثری در ارتقای دانش و عملکرد بالینی دندانپزشکان ایفا کند. در مطالعه حاضر دیده شد کسانی که دردوره بازآموزی شرکت کرده بودند بهطور معنیداری نمره آگاهی کمتری داشتند ولی میانگین نمره عملکرد بالاتری نسبت به کسانی که شرکت نکرده بودند داشتند. برای اعتبارسنجی دقیقتر اثربخشی دورههای آموزشی، پیشنهاد میشود در مطالعات آینده سطح آگاهی و عملکرد دندانپزشکان عمومی پیش و پس از حضور در دورههای بازآموزی تخصصی بهصورت تطبیقی بررسی شود. در این مطالعه مشاهده شد افرادیکه در دورههای بازآموزی مرتبط شرکت کرده بودند، میانگین نمره آگاهی پایینتری داشتند؛ اما در مقابل، عملکرد بهتری نسبت به کسانی داشتند که در این دورهها شرکت نکرده بودند. این تفاوت نشان میدهد محتوای دورهها بیشتر بر جنبههای عملی تأکید داشته است. بنابراین، پیشنهاد میشود در برنامهریزی دورههای آموزشی، به تعادل منطقی بین آموزشهای نظری و عملی توجه شود تا بهطور همزمان سطح دانش و مهارت شرکتکنندگان ارتقا یابد.
محدودیتهای مطالعه
از محدودیتهای این مطالعه میتوان به انتخاب دندانپزشکان عمومی تنها از یک شهر اشاره کرد؛ بهطوریکه اکثر شرکتکنندگان از دانشکده دندانپزشکی همان شهر فارغالتحصیل شده بودند و آموزش آنها در زمینه درمان و ارجاع بیماران پریودنتال مشابه بود. البته این همسانی آموزشی میتواند بهنوعی موجب تعدیل متغیرهای آموزشی شده و توجه بیشتری به سایر عوامل مؤثر احتمالی فراهم آورد. افزون بر این، دادهها از طریق خوداظهاری شرکتکنندگان درباره عوامل دخیل در تصمیمگیریهای درمانی و ارجاع گردآوری شدهاند؛ که هرچند ممکن است مبتنی بر تجربه واقعی باشد، اما الزاماً تصویر عینی و قابل اعتماد از عملکرد بالینی را ارائه نمیدهد. بنابراین، توصیه میشود مطالعات آینده با دامنه وسیعتری در شهرها و استانهای متعدد انجام شود و از روشهای ارزیابی رفتاری و عملی استفاده گردد تا نتایج قابلیت تعمیم بیشتری داشته باشند. همچنین، طراحی زیرساختهایی نظیر شبکههای الکترونیک ثبت درمان و ردیابی چرخه ارجاع، میتواند امکان تحلیل دقیقتری از فرآیندهای بالینی دندانپزشکان عمومی فراهم کند.
نتیجهگیری
یافتههای این مطالعه نشان داد که سطح آگاهی و عملکرد دندانپزشکان عمومی شهر یزد در زمینه تشخیص، درمان و ارجاع بیماران مبتلا به بیماریهای پریودنتال، در سطح متوسط قرار دارد. بر همین اساس، تدوین برنامههای بازآموزی هدفمند، تقویت جایگاه مباحث پریودنتال در سرفصلهای آموزش دوره عمومی، و برگزاری کارگاههای انتقال تجربه میان دندانپزشکان مجرب و تازهکار، از جمله اقداماتی است که میتواند نقش مهمی در ارتقاء دانش و بهبود عملکرد بالینی این گروه ایفا نماید. با توجه به فقدان مطالعات گسترده داخلی در این حوزه، انجام پژوهشهایی مشابه در دیگر شهرهای کشور میتواند به درک کاملتر وضعیت آموزشی و بالینی دندانپزشکان عمومی در مدیریت مشکلات پریودنتال کمک کند.
سپاسگزاری
مطالعه حاضر منتج از طرح تحقیقاتی مصوب دانشگاه شهر یزد میباشد. نویسندگان از مشارکت دندانپزشکان گرامی در این مطالعه و حمایت معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی شهر یزدکمال تشکر و قدردانی را دارند.
حامی مالی: ندارد.
تعارض در منافع: وجود ندارد.
ملاحظات اخلاقی
این تحقیق توسط شورای پژوهشی و کمیته اخلاق دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهر یزد تایید شده است (IR.SSU.DENTISTRY.REC.1401.064). شرکتکنندگان داوطلبانه و با رضایت آگاهانه وارد مطالعه شدند و محرمانگی داده ها حفظ گردید.
مشارکت نویسندگان
وحید هرندی در ارائه ایده، فهیمه رشیدی میبدی در طراحی مطالعه و مهدی قدیری سردشت در جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها مشارکت داشتند. فهیمه رشیدی میبدی و وحید هرندی در تدوین و ویرایش مقاله سهیم بودند و نسخه نهایی مقاله مورد تایید تمامی نویسندگان قرار گرفت.
References:
1- Takedachi M, Shimabukuro Y, Sawada K, Koshimizu M, Shinada K, Asai H, et al. Evaluation of Periodontitis-Related Tooth Loss According to the New 2018 Classification of Periodontitis. Sci Rep 2022; 12(1): 11893.
2- Hajishengallis G. Interconnection of Periodontal Disease and Comorbidities: Evidence, Mechanisms, and Implications. Periodontol 2000 2022; 89(1): 9-18.
3- Shoaee S, Ghasemian A, Mehrabani K, Naderimagham S, Delavari F, Sheidaei A, et al. Burden o f Oral Diseases in Iran, 1990-2010: Findings from the Global Burden of Disease Study 2010. Arch Iran Med 2015; 18(8): 486-92.
4- Pawar D, Thomas R, Shah R, Mehta DS. Pattern and Frequency of Periodontal Referral by General Dentists and Other Specialists in Davangere City. International J Oral Health Sci 2021; 11(1): 34-9.
5- Musharraf S, Ismail WA, Allah NUM, Arshad S, Iftikhar Z, Mushtaq W. Evaluation of Knowledge, Self-Perceived Confidence and Management of Periodontal Patients among General Dentists. Pakistan Oral & Dental J 2022; 42(1): 30-5.
6- James Nm, Yadalam U, Narayan S, Raghava V. Assessment of Knowledge, Attitude and Practice Towards Periodontal Treatment Procedures among General Dentists in Bengaluru. International J Medical Science Diagnosis Res 2020; 4(11): 38-42.
7- Aleksejūnienė J, Pūrienė A, Rimkervicius A, Amariei C, Oancea R, Porosencova T, et al. Knowledge, Dentist Confidence and Management of Periodontal Patients among General Dentists from Belarus, Lithuania, Macedonia, Moldova and Romania. BMC Oral Health 2020; 20(1): 1-9.
8- Sathyamurthy P, Padhye A, Gupta HS. Knowledge of Diagnosis, Treatment Strategies, and Opinions on Periodontal Treatment Procedures among General Dentists in an Indian Urban Population: A Questionnaire Survey. J Indian Association of Public Health Dentistry 2018; 16(1): 62-71.
9- Jadhav SS, Rajhans NS, Mhaske NH, Moolya NN, Salunkhe N, Nagappa R. Awareness and Attitude Among General Dentists Regarding Periodontal Treatments and Referrals in Ahmednagar City. Journal of International Oral Health 2015; 7(12): 90-6.
10- Iqbal M, Ashfaq H, Jadoon M, Jamil M, Khan A, Hamid A. Knowledge & Attitude of General Dentist, Regarding Periodontal Disease Diagnosis, Treatment Protocol and Periodontal Specialist Referral. J Khyber College of Dentistry 2024; 14(3): 20-7.
11- Vaziri F, Zarifpour L. The Referral Pattern of Patients to Periodontists by General Dentists. Brazilian Dental Science 2022; 25(2): e2761.
12- Mathewos B, Birhan W, Kinfe S, Boru M, Tiruneh G, Addis Z, et al. Assessment of Knowledge, Attitude and Practice Towards Post Exposure Prophylaxis for HIV among Health Care Workers in Gondar, North West Ethiopia. BMC Public Health 2013; 13: 508.
13- Beigi F, Akhavan Karbassi MH, Roustaeizade Shooroki Z. Evaluation of Awareness of General Practitioners Working in Yazd, Iran, Concerning Oral Diseases in 2015. Shiraz E-Med J 2023; 24(5): e133036.
14- Hamissi J, Poursamimi J, Modarres A. Knowledge, Attitude, And Practice of General Dental Practitioners on Aggressive Periodontitis in Qazvin. Journal of Inflammatory Diseases 2011; 15(3): 76-80.
15- Mohammadi-Moghaddam M, Zebarjadi M, Osmani F. Knowledge, Attitude, and Practice of Dentists Regarding Periodontal Tissue Health in Birjand, Northeast Iran. J Adv Periodontol Implant Dent 2021; 13(1): 12-4.
16- Yaghini J, Salmani SM, Hasheminejad SM, Mogharehabed A. Dentists’ Attention to Periodontal Therapy in the Patients Treatment Planning to Dental Clinics of Isfahan City. Archives of Pharmacy Practice 2022; 13(2): 51-6.
17- Agrawal C, Parmar M, Shah F, Patel B, Upadhyay T, Gohil S. Knowledge of Diagnosis, Treatment Protocols, and Periodontal Treatment Procedures among Dental Care Professionals of Gujarat: A Cross-Sectional Study. Journal of reaserch and advacement in dentistry 2022; 13(3): 181.