مقدمه
پارچه های بی بافت سوزن زنی شده یکی از قدیمی ترین و ساده ترین منسوجاتی است که مراحل تولید آن با وجود تنوع بالا، بسیار ساده تر و اقتصادی تر از مراحل تولید دیگر پارچه های متداول نساجی از قبیل تاری¬پودی و حلقوی می باشد (1). هر روز کاربردهای جدیدتری از این نوع منسوجات در محصولات بهداشتی و نظافتی، در مهندسی عمران و ساختمان، لوازم خانگی و صنایع خودروسازی، فیلتراسیون، پوشاک و بسته بندی مواد غذایی، ابداع و به مرحله تولید می رسد و چون قابلیت انطباق بالایی با نیازها و خواستههای روزافزون و متنوع زندگی مدرن امروزی دارد، در دهه اخیر مورد توجه بسیاری از تولیدکنندگان واقع شده است (2،3). ساختار پارچه بی بافت سوزن زنی شده به جای نخ، شامل الیاف یا لایههای تارعنکبوتی متشکل از الیاف است که بهوسیله عملیات سوزن زنی، استحکام بخشی می شوند (4). استفاده از نوعی از عملیات بهینهسازی اطوی (حرارتی) صنعتی منسوجات، موسوم به کالندرینگ، نیز در تنوع خواص اینگونه از منسوجات بسیار مؤثر است. از طرف دیگر، تخلخل قابل ملاحظه و یکنواخت پارچه بی بافت سوزنزنی کالندر شده، امکان برداشت و نگهداری مناسب مایعات را برای طولانیمدت در منافذ خود فراهم می آورد. با توجه بهویژگی های خاص پارچه های بی بافت از قبیل وجود ساختار نفوذپذیر و متخلخل، پرزینگی کم، جذب آب زیاد و نگهداری رطوبت بالا و قابلیت نفوذپذیری هوا، می توان از آنها درکاربرد پانسمان استفاده کرد (4،5). با توجه به اینکه در کاربرد این نوع پارچه ها بهعنوان پانسمان، احتمال رشد و تکثیر باکتری ها و در نتیجه افزایش خطر عفونت وجود دارد، با بهینهسازی این پارچه ها توسط بیومواد می توان علاوه بر ایجاد خاصیت ضدمیکروبی، به تسریع ترمیم زخم و کاهش عوارض ناشی از آن نیز کمک کرد (6،7). امروزه در پزشکی، از نانو ذرات نقره نیز به طور وسیع جهت مقابله با میکروب ها استفاده می شود (8). پانسمان نقره در زخم، حالت جمع شدگی و خشکشدگی بهتری را نسبت به پانسمانهای معمولی، نتیجه می دهد (9). از طرفی، بیوپلیمرهای طبیعی مانند کیتوسان نیز بهدلیل تأثیرات ضدمیکروبی و جذب بیشتر مواد ضد عفونیکننده و نگهداری آن بر روی زخم برای کاربردهای پزشکی و پانسمان زخم بهمنظور جلوگیری از عفونت های رایج، عملکرد مناسبی دارد (6،10). در سالهای اخیر، توسعه مقاومت باکتری ها نسبت به آنتی بیوتیک ها یک مشکل جدی بهداشتی جهانی شده است. شناسایی تعداد بیشتری از مواد طبیعی و گیاهان دارویی، همچنین جداسازی و خالص سازی ترکیبات مؤثر آنها بهمنظور ایجاد داده های با کیفیت، با توجه به گسترش بیماریهای عفونی، در درمان بیماری ها مفید خواهد بود (11). از جمله این ترکیبات می توان به عسل و گیاهآلوئهورا اشاره کرد (12). مطالعات نشان داده است که عسل به¬صورت رقیق شده در درمان زخم ها به کار رفته و بهسرعت باعث استریل شدن زخم ها شده است (13). پانسمان با عسل از جمله پانسمانهایی است که در زخم¬های فشاری به کار می رود (14). باقری و همکاران، در مطالعه ای تحت عنوان مقایسه پانسمان عسل و پماد نیتروفورازون در ترمیم زخم فشاری به این نتیجه رسید که میزان ترمیم درگروه عسل چهار برابر گروه مقابل بود (15). استفاده از ژل گیاه آلوئه ورا برای زخم های مزمن که معضل پزشکی امروز است، نسبت به درمآنهای رایج، مفیدتر و مقرون به صرفه¬تر است، علاوه بر آن، سرعت بهبود را نیز تسریع می کند (16). تجویز موضعی ژل گیاه آلوئه ورا، روند ترمیم زخم برشی در موش را سرعت می بخشد و این ترمیم با غلظت ژل، ارتباط مستقیم دارد (17). حضور آلوئه ورا در کامپوزیت کیتوسان/ آلوئه ورا به دلیل توانایی تحریک فیبروبلاست، ترمیم زخم را در موش های دیابتی تسریع می¬کند و در طولانیمدت، پاسخ سلولی قابلتوجهی را در بر دارد (12). شاهانی پور و همکاران، در تحقیقی، اثر درمانی مخلوطی از عسل و آلوئه ورا بر زخم های سوختگی، نسبت به استفاده جداگانه از هر کدام از این دو ترکیب را بررسی کردند. نتایج نشان داد که تجویز موضعی هم زمان عسل و آلوئه ورا، موجب تسریع جمعشدگی و التیام زخم¬های ناشی از سوختگی درجه دو گردید. بنابراین، مخلوط عسل و آلوئه¬ورا را بهدلیل خاصیت ضدمیکروبی و ترمیم کنندگی می توان بهعنوان یکی از گزینه¬های دارویی قابل مطرح جهت زخم¬های سوختگی معرفی کرد (18). پانسمانها دارای مشکلاتی از جمله توانایی پایین در جذب ترشحات زخم، استحکام مکانیکی پایین در زخم-پوش¬های هیدروژلی، بالابودن هزینه تمام شده، امکان چسبیدن پانسمان به بستر زخم پس از حذف ترشحات و همچنین به هنگام برداشتن پانسمان می¬باشد. لذا ضروری است پانسمانهایی با خواص ویژه متناسب با نوع زخم تولید و طراحی شود؛ به نحوی که ضمن سهولت استفاده برای بیمار، مدت زمان لازم وجود برای بهبود زخم را نیز به حداقل برساند (19،20). با توجه به موارد فوق، تهیه پانسمانی که علاوه بر اقتصادی بودن و تنوع قابلیت جذب ترشحات زخم را دارا باشد، محیط اطراف زخم را مرطوب نگه دارد، از خواص مکانیکی مناسب برخوردار بوده و نهایتاً بتواند با ویژگی ضدمیکروبی خود، از رشد و نمو میکروب ها در محل زخم جلوگیری کند، هدف اصلی این پژوهش می¬باشد. با توجه به نتایج تحقیقات، مواد شیمیایی و طبیعی مانند نانو نیترات نقره، کیتوسان، عسل و آلوئه ورا علاوه بر ایجاد خاصیت ضدمیکروبی، خاصیت ترمیم و بهبود زخم را دارا هستند. از این¬رو در این بررسی، تغییرات خصوصیات فیزیکی و مکانیکی پارچه بی بافت سوزن زنی شده برای کاربرد در پانسمان، قبل و بعد از استفاده از هر یک از مواد ضدمیکروبی عسل، کیتوسان، آلوئه ورا و نانو نیترات نقره به صورت جداگانه و مخلوط مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین ضمن بررسی تأثیرات ضد باکتری پارچه در برابر باکتری¬های استافیلوکوکوس اورئوس (گرم مثبت) و اشرشیا کولی (گرم منفی)، آزمایش سمیت سلولی نیز برای محلول ها و نمونه های بهینه شده انجام گرفت.
روش بررسی
در این مطالعه، مطابق شکل1، بعد از تهیه نمونه های پارچه بی بافت، با انجام آزمایشات گوناگون نساجی از قبیل چروکپذیری، میزان جذب و مدت زمان نگهداری آب توسط نمونه، نفوذپذیری هوا، طول خمش و همچنین پرزینگی، بهترین نمونه ها انتخاب گردید. سپس عملیات بهینهسازی نمونه ها با ترکیبات مختلفی از چهار نوع ماده ضد میکروب نانو نیترات نقره، آلوئه ورا، عسل و کیتوسان انجام شد. با انجام مجدد آزمون های نساجی مذکور روی نمونه ها، نمونه پارچه بیبافت بهینه شده انتخاب شد. در نهایت برای تایید قابلیت استفاده از نمونه بهینه بر روی زخم بهعنوان پانسمان، نمونه بهینه تحت آزمایشات تست سمیت، تست FTIR و فعالیت ضدباکتری با باکتری های استافیلوکوکوس اورئوس و اشریشیاکولی قرار گرفت.
2-1 مواد و دستگاه ها
مواد مورد استفاده برای ضدباکتری نمودن نمونه ها، در جدول 1 ارائه شده است.
از جمله تجهیزات آزمایشگاهی مورد استفاده، می توان به ترازوی دیجیتالی با دقت 0/001 گرم ساخت شرکت Sartorius، دستگاه فولارد آزمایشگاهی ساخت شرکت GLOBAL SERVICE جهت پد کردن محلول ضد باکتری بر روی نمونه ها، آون ساخت شرکت فرمهر بهمنظور خشک کردن نمونه¬ها پس از انجام عملیات پد، استنتر آزمایشگاهی شرکت شرلی جهت خشک کردن و تثبیت نهایی نمونه ها، دستگاه های سنجش طول خمش شرکت شرلی و دستگاه اندازه¬گیری چروک پذیری پارچه شرکت شرلی، دستگاه اندازه گیری میزان نفوذپذیری هوا در پارچه شرکت شرلی، دستگاه اتوکلاو برای استریل نمودن نمونه ها، انکوباتور جهت تهیه شرایط مناسب برای رشد باکتری و آزمون سمیت سلولی و میکروپلیت برای تهیّه شرایط مناسب برای رشد سلولی اشاره کرد.
شکل 1: فلوچارت مراحل مختلف انجام آزمایشات برای انتخاب نمونه پارچه بهینه جهت پانسمان
جدول 1: مواد مورد استفاده جهت ضد باکتری نمودن نمونه ها،
2-2 تولید نمونه پارچه های بی بافت
در این پژوهش، با توجه به در دسترس بودن، قیمت مناسب و خصوصیات مطلوب الیاف پلی استر، ابتدا نمونه های پارچه بیبافت سوزن زنی شده از الیاف100% پلی استر تولید گردید (21). بهمنظور کاهش پرزینگی سطح منسوج و دستیابی به دیگر خواص مورد نظر در کاربرد پانسمان بهداشتی، عملیات کالندر کردن که یکی از پرکاربردترین روش¬های بهینهسازی حرارتی/ سطحی منسوجات محسوب می شود، بر روی نمونه ها انجام شد. در این روش، منسوج از میان دو غلتک داغ، تحت فشار و دمای مشخص عبور داده شده و به این ترتیب سبب ایجاد صافی، نرمی، یکنواختی تخلخل و ضخامت، براقیت و کاهش پرزینگی سطح منسوج می شود (5،22).
3-2 بهینهسازی خواص نمونه پارچه های بی بافت برای پانسمان
از آنجایی که هدف از انجام آزمایشات، بهینهسازی خواص مورد نظر در کاربرد پارچه پانسمان است، بدیهی است که تحلیل این رفتار، مستلزم بررسی خواص فیزیکی و مکانیکی پارچه های بی بافت سوزن زنی شده است. لذا به مهمترین مشخصات تولیدی لایه ها که شامل عمق نفوذ سوزن و تراکم سوزن زنی است اشاره می شود. عمق نفوذ سوزن مسافتی است که نوک سوزن از روی صفحه راهنمای پایین خارج می شود و بدیهی است که هرچه عمق نفوذ سوزن بیشتر باشد، میزان جابجایی الیاف منتقل شده توسط سوزن بیشتر خواهد شد و سبب کاهش و در عین حال یکنواختی بیشتر ضخامت پارچه می گردد. این در حالی است که، میزان بزرگی این عامل نیز نباید از یک حد مشخص افزایش یابد؛ چرا که پارگی الیاف موجود در ساختار پارچه بیشتر خواهد شد. همچنین تعداد نفوذ سوزن در واحد سطح لایه بهعنوان تراکم سوزن زنی شناخته می شود. هرچه این مقدار بیشتر باشد، معمولاً درگیری ساختمانی پارچه بیشتر بوده و نتیجتاً منسوج مورد نظر استحکام بیشتری نیز کسب خواهد کرد. مشخصات الیاف و شرایط تولید نمونه ها در جدول 2 ارائه شده است. بهمنظور انتخاب نمونه¬ مناسب برای مصارف پانسمان، نمونه های تولید شده تحت آزمون¬های مهم فیزیکی منسوجات جهت کاربرد مورد نظر از قبیل نفوذپذیری هوا، ضریب اصطکاک سطحی و جذب مایعات قرار گرفت. پس از بررسی نتایج آزمون های انجام شده، یک نمونه از نمونه های تولید شده با توجه به ویژگی های مورد انتظار برای مصارف پانسمان از قبیل پرزینگی کم (انجام آزمون پرزینگی با استفاده از استاندارد ملی ایران به شماره 1728)، جذب آب زیاد، نگهداری رطوبت بالا، نفوذپذیری مناسب هوا در حالت تعادل با محیط و ضریب اصطکاک کم انتخاب گردید. شرایط تولید نمونه منتخب، عمق نفوذ سوزن 8/5 میلی متر، تراکم سوزن زنی 200 نفوذ بر سانتی متر مربع، سرعت کالندر 6 متر بر دقیقه و دمای کالندر 200 درجه سانتی گراد است. پس از انتخاب نمونه بهینه اولیه از منسوج سوزن زنی مطالعه شده، با استفاده از مواد شیمیایی و طبیعی مورد نظر شامل نانو نیترات نقره، کیتوسان، عسل و آلوئهورا، عملیات تکمیل ضد باکتری بهروش پدکردن بر روی پارچه انتخاب شده انجام شد. دلیل استفاده از روش پد، به کارگیری آسان و سریع و کم هزینه بودن انجام آن نسبت به دیگر روشهای متداول در صنعت نساجی، از جمله روش رمق¬کشی، است. در ادامه، بهمنظور انجام آزمون ضد باکتری، از باکتریهای استافیلوکوکوس اورئوس (گرم مثبت) و ایکولی (گرممنفی) استفاده گردید.
2 -4 آمادهسازی مواد و بهینهسازی نمونه ها
برای از بین بردن هر گونه مواد زائد و لکه بر روی نمونه بهینه اولیه، پیش از انجام آزمون، پارچه¬های آماده شده تحت عملیات شست و شو قرار گرفت. شست و شوی پارچه بر اساس روش استاندارد BS 26330 و توسط شوینده غیر یونی با غلظت 0/5 گرم بر لیتر به مدت 30 دقیقه انجام شد. پس از انجام عملیات شست و شو، پارچه ها آبکشی و خشک گردیدند (21،23).
5-2 مراحل انجام عملیات بهینهسازی نمونه ها
هدف از استفاده از عملیات پوشش دهی ضد باکتریِ بعضاً همزمان نانو نیترات نقره، کیتوسان، عسل و آلوئه¬ورا که از بررسی تحقیقات گذشته ناشی می¬شود، ایجاد خاصیت ضدمیکروبی، توأم با افزایش سیستم ایمنی بدن و تأثیر بر باکتریهای گرم منفی و مثبت می باشد که باعث کاهش مدت زمان درمان زخم و کاهش اثر باقی مانده از زخم، پس از درمان می گردند (24). بر اساس مطالعات انجام شده توسط پارتیبان و تنموزی، به ترتیب، غلظت های بهینه محلول های آلوئه ورا و نانو نقره برابر با 20 %و 1% و این مقدار برای محلول های کیتوسان و عسل معادل 1% و 7% انتخاب گردیدند. مدت زمان قرارگیری نمونه در محلول¬ها نیز با توجه به نتایج تحقیقات گذشته انتخاب شدند (24،25). بهعبارتی، در مرحله بهینهسازی، محلول 1% نانو نیترات نقره، محلول1% کیتوسان (برای پایداری این محلول از اسید استیک 10% استفاده گردید)، محلول 20% عصاره آلوئه¬ورا و محلول 7% عسل تهیه گردید. به جهت عصارهگیری از آلوئه¬ورا، محلولی با L:R معادل 1:20 از برگ گیاه آلوئه¬ورا تهیه شد. این محلول به مدت 2 ساعت در دمای جوش قرار گرفت و سپس از کاغذ صافی عبور داده شد. در ادامه، محلول حاصله مجدداً به مدت یک ساعت حرارت داده شده و عصاره غلیظ آلوئه ورا تهیه گردید. در مرحله پوشش دهی با عسل نیز به علت اینکه دمای بالا باعث از بین رفتن خواص عسل میگردد و همچنین نمونهها به رنگ زرد در¬می آیند، از دمای پایین تر برای خشک کردن نمونه های بهینه شده با عسل استفاده گردید. نمونه هایی از پارچه بهینه اولیه، طی مدت زمان های درج شده در جدول 2، درون یکایک محلول های ساخته شده قرار گرفتند. سپس با میزان برداشت 80 % وزنی پارچه، بر روی آن پوشش داده شد (عملیات پد) و در نهایت پس از شست و شو با آب مقطر، در دمای 100 درجه سانتی گراد به مدت 10 دقیقه درون آون خشک گردید. پس از آن به کمک یک استنتر آزمایشگاهی نساجی، پارچه آغشته به مواد، در دمای120 درجه سانتی گراد و به مدت 3 دقیقه تحت عملیات تثبیت ابعادی قرار گرفت تا از عدم جمع شدگی در طی عملیات بعدی یا مصرف اطمینان حاصل شود (26).
6-2 بررسی آزمون های انجام شده
خصوصیات مورد نظر منسوجات مورد مصرف بهعنوان پانسمان، بعد از انجام عملیات پوششدهی بهینه شده نمونه ها، با توجه به استاندارهای ملی و بین المللی مورد نظر، آزمایشات گوناگون نساجی از قبیل تعیین طول خمش، زاویه چروکپذیری، نفوذپذیری هوا، میزان جذب و مدت زمان نگهداری آب توسط نمونه، همچنین ارزیابی پرزینگی نمونه های بهینه شده صورت گرفت. در جدول3 کدگذاری نمونه های بهینه نشده و بهینه شده و مدت زمان قرارگیری نمونه ها در محلولهای مواد مورد استفاده برای بهینهسازی نمونه ها ارائه شده است.
1-6-2 اندازه گیری نفوذ پذیری هوا
آزمون نفوذ پذیری هوا (استاندارد BS 5636)، نشاندهنده حجم هوای عبوری از بین منافذ منسوج می¬باشد و سهولت یا سختی عبور هوا از منسوج، عامل مهمی در تعیین کیفیت منسوج است. بدیهی است که عبور بیشتر هوا از منافذ منسوج (در عین حفظ دیگر خواص مورد نظر از پارچه)، در کاربرد پارچه بهعنوان پانسمان، ویژگی مطلوبی تلقی می شود. در واقع، شاخص میزان جریان هوا از نمونه، حجم هوای عبوری از سطح معینی از نمونه پارچه، بر حسب میلی¬لیتر، در یک اختلاف فشار معین هوا است (27).
2-6-2 اندازه گیری خمش
پارچه ها معمولاً کاملاً نرم نبوده و سخت هم نیستند. سختی خمشی پارچه می تواند تأثیر محسوسی بر روی بسیاری از خواص مربوط بهراحتی پارچه، از جمله زیر دست آن داشته باشد؛ ویژگیای که نقش مهمی در استفاده مطلوب تر از پارچه در کاربرد پانسمان نیز دارد. طول خمشی، بهعنوان شاخص سنجش میزان سختی خمشی، طولی از پارچه است که تحت اثر وزن خود، با زاویه معین، خم می شود و لذا بزرگتر بودن طول خمشی، نشاندهنده شق و رقتر بودن پارچه است؛ خصوصیتی که بیشتر بودن آن، طبییعتاً برای کاربرد پانسمان مطلوب به نظر نمی رسد. برای اندازه گیری طول خمش از روش استاندارد BS 3356 استفاده شده است (28). دستگاه اندازهگیری طول خمش، از دو صفحه شفاف مقابل یکدیگر تشکیل شده است که خطی با زاویه 41/5 درجه نسبت به سطح افق بر روی آنها رسم شده است. در روی قسمت افقی دستگاه، یک خط کش قرار گرفته است که درجه بندی آن، طول خمش را بر حسب سانتی متر نشان می دهد. نمونه مورد آزمایش بهصورت مستطیل و بهابعاد 200 × 25 میلی متر بریده می شود. نمونه روی سطح سکو، زیر خط کش قرار داده شده و خط کش را بهآرامی به جلو رانده تا در آینه نصب شده بر روی بدنه دستگاه، خم شدن پارچه به میزان زاویه از پیش تنظیم شده 41/5 درجه، دیده شود. طول جلو رفته بر روی خط کش، بهعنوان طول خمش در نظر گرفته می شود (28).
جدول 2: مشخصات الیاف و شرایط تولید نمونه ها.
جدول3: کدگذاری نمونه های بهینه نشده و بهینه شده و مدت زمان قرارگیری نمونه ها در محلول های مواد مورد استفاده.
2-6-3 اندازه گیری چروک
مُراد از ویژگی چروک در علم مهندسی نساجی، اصطلاح متداول چروک نیست؛ بلکه چروک به تغییر شکلهایی دائمی در پارچه اطلاق می شود که اصولاً با روش های معمول از جمله اطو زدن صنعتی نیز قابل بازگشت نیستند. لذا به جهت تشخیص این ویژگی، با استفاده از روش استاندارد متداول برای منسوجات (AATCC Method 66)، نمونه پارچه با ابعاد 1/5 ×4 سانتی متر، از وسط تا شده و به مدت 5 دقیقه زیر فشار وزنه 500 گرمی قرار می گیرد. سپس، نمونه¬ها بهمدت یک دقیقه رها شده و میزان زاویه بازگشت از چروک آنها اندازه گیری می شود. بدیهی است که کمتر بودن این زاویه، نشان دهنده تمایل بیشتر پارچه به ماندگاری تغییر شکل¬های دائمی غیر قابل بازگشت در آن است و ویژگی مطلوبی به جهت کاربرد پانسمان تلقی نمی شود (29).
2-6-4 میزان جذب آب
در ارزیابی میزان جذب آب توسط منسوج (استاندارد ASTM D 4772-09)، حجم مشخصی از آب (150 میلیلیتر)، از ارتفاع 30 سانتیمتری، به وسیله گروهی از نازل ها که تراکم آنها 3 عدد در سانتی متر مربع است، بر روی یک نمونه دایروی از پارچه به قطر 17 سانتی متر ریخته می شود. بدیهی است که اختلاف وزن نمونه های خشک و مرطوب، به سادگی، میزان جذب آب توسط پارچه را نشان می دهد. پُر واضح است که جذب آب بیشتر، خصوصیت مطلوبی از حیث کاربرد پانسمان می باشد (30).
2-6-5 اندازه گیری سرعت نفوذ قطره و میزان پخش شوندگی
اندازه گیری سرعت نفوذ و میزان پخش شوندگی قطره مایع برای بررسی قابلیت خیس شدن نمونه ها، با استفاده از استاندارد Bs 4554 انجام شده است. در این روش، ابتدا نمونه های انتخاب شده برای مصرف پانسمان زخم، با ابعاد 7 7 سانتی متر مربع، بر روی دهانه یک بشر محکم می¬گردند. سپس بشر حاوی نمونه در زیر یک بورت حاوی آب مقطر قرار داده شده، بهطوری که فاصله نوک بورت از سطح نمونه پارچه یک سانتی متر باشد. برای اندازه¬گیری سرعت جذب قطره و میزان پخش شوندگی آن، شیر بورت باز شده، به نحوی که فقط یک قطره از نوک آن بچکد و سپس زمان نفوذ قطره در بافت پارچه، توسط کرنومتر اندازه¬گیری می¬شود. همچنین هنگامی که قطره بهطور کامل در بافت پارچه نفوذ می کند و در سطح آن پخش میشود، مساحت تقریبی قسمت مرطوب شده پارچه تعیین می¬گردد (31).
6-6-2 فعالیت ضدمیکروبی
پس از بهینهسازی خواص مورد نظر پانسمان زخم، فعالیت ضدمیکروبی و سمیت سلولی برخی از نمونههای بهینه شده نیز مورد بررسی قرار گرفت. ارزیابی فعالیت ضدمیکروبی، به روش مشاهده کمّی و با بهره گیری از باکتری های استافیلوکوکوس اورئوس (گرم مثبت) و اشرشیای کولی (گرممنفی) انجام شد (32). این روش در مقایسه با سایر روش ها زمان بیشتری را طلب می¬کند، امّا از دقت بالائی برخوردار است. در این روش (استاندارد AATCC Method 100 )، نمونه هایی به قطر 5 سانتی¬متر را برای استریل کردن، به مدت 15 دقیقه در دمای 121 درجه سانتی گراد اتوکلاو قرار داده می شود. سپس رشد باکتری های مورد نظر در مجاورت 10 میلیلیتر نوترینت برا انجام شده و در ادامه، انکوبه کردن آن در انکوباتور صورت گرفت. در مرحله بعد، یک میلیلیتر از نوترینت برا انکوبه شده به یک پلیت محتوی نوترینت آگار استرلیزه شده اضافه و در انکوباتور قرار داده شد. چند لوپ از محیط کشت باکتری را به داخل لوله آزمایش محتوی 9 میلیلیتر سالین نرمال انتقال داده و غلظت لوله آزمایش در جذب 0/3-0/2 در طول موج 580 نانومتر بهوسیله اسپکتروفتومتر انتقالی اسپکترونیک 700 تنظیم شد. سپس یک میلیلیتر از محلول را با غلظت (colony forming unit/ml ) cfu/ml1000 بر روی نمونه پارچه¬ها انتقال داده و به مدت24 ساعت انکوبه شدند. با انتقال 100 میلیلیتر آب مقطر استریل به ارلن ها و هم زدن آنها به مدت 1 دقیقه، 1 میلی لیتر از این محلول به پلیت محتوی 25 میلیلیتر نوترینت آگار استریل منتقل شده و نهایتاً با انتقال آنها به داخل انکوباتور بهمدت 24 ساعت در دمای 37 درجه، باکتریهای زنده توسط دستگاه COLONY COUNTER شمارش شده و درصد نرخ کاهش باکتری توسط رابطه زیر محاسبه شد؛ به نحوی که در آن، A، تعداد کلونی باکتری بر روی نمونه عمل نشده و B، تعداد کلونی باکتری بر روی نمونه عمل شده است (32،33،34).
Reduction rate (%) = (A-B) /A 100
7-6-2 سمیت سلولی MTT
سمیت سلولی بهعنوان اولین آزمایش برای ارزیابی زیستسازگاری یک بیوماده یا زیست مواد شناخته می شود. آزمایش MTT که یک روش رنگ سنجی است، بر اساس احیا شدن و شکسته شدن کریستال های زرد رنگ تترازولیوم بهوسیله آنزیم سوکسینات دهیدروژناز و تشکیل کریستال های آبی رنگ نامحلول انجام می شود. در این روش برخلاف سایر روش ها، مراحل شستشو و هاروست کردن سلول که اغلب باعث از دست رفتن تعدادی از سلول ها می شوند، حذف شده اند و تمام مراحل آزمایش از ابتدای کشت سلولی تا قرائت نتایج با فتومتر، در یک میکروپلیت انجام می شوند. لذا تکرار پذیری، دقت و حساسیت آزمایش، بالا است. در این سنجش، پلیت ها به مدت 24 ،48 و 72 ساعت در انکوباتور قرار داده شد و پس از اتمام این مدت، 20 میکرولیتر محلول MTT با غلظت 5 میلیگرم در میلی لیتر به هر چاهک اضافه شد و بعد از 3 ساعت، انکوباسیون محلول درون چاهک ها بهطور کامل دور ریخته شد و 150 میکرولیتر DMSO به هر چاهک اضافه شد. محلول DMSO موجب حل شدن کریستال های موجود در کف هر خانه پلیت می شود. بعد از پیپتاژ کردن، جذب نمونهها در طول موج 570 نانومتر توسط الایزا ریدر خوانده شد (35). با استفاده از روابط زیر، درصد سلولهای زنده و سمیت سلولی، نسبت به گروه کنترل بدون دارو، محاسبه گردید:
100 × (میانگین جذب نوری در گروه کنترل / میانگین جذب نوری در گروه آزمون) = درصد سلول¬های زنده
100 × ]میانگین عدد جذب نوری / عدد جذب نوری –1[ = درصد سمیت سلولی
8-6-2 طیف سنجی FTIR
در نهایت، برای شناخت ساختار شیمیایی و گروه های عاملی و بررسی عدم تاثیر متقابل مواد مورد استفاده بر یکدیگر، از طیف سنج مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR) در محدوده طیف Cm-1 600 - 4000 بر روی نمونه خام و نمونه هایی که با نانو نیترات نقره، آلوئه¬ورا، کیتوسان و عسل به تنهایی پد شده بودند، همچنین نمونه ای که ترکیب چهار محلول بر روی آن پد شده بود؛ استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی
پروپوزال این تحقیق توسط دانشگاه یزد تایید شده است (کد اخلاق IR.SSU.REC.1398.91599)
نتایج
3-1 ارزیابی پرزینگی
برای بررسی پرزینگی نمونه ها، آزمون پرزدهی در حالت خیس که برای پانسمان بی بافت با مصارف پزشکی تعریف شده، بر روی نمونهها انجام شد. با توجه به تصاویر تهیه شده از نمونه ها بهوسیله میکروسکوپ پروژکشن، هیچ گونه پرزدهی در نمونه پارچه ها مشاهده نگردید؛ بنابراین مطابق با روش استاندارد بهکار گرفته شده، نمونه ها برای مصارف پانسمان مناسب است.
3-2 ارزیابی طول خمش
ارزیابی طول خمش، معیاری از وضعیت زیردست نمونه های بهینه شده است. همان¬گونه که شکل 2 نشان می دهد، استفاده از عسل باعث افزایش چشمگیر طول خمش و استفاده از آلوئهورا، ترکیب آلوئه¬ورا/کیتوسان، نقره و همچنین کیتوسان باعث کاهش طول خمش نمونه گردیده است. در نمونه بهینه شده با ترکیب 4 محلول (A11) در مقایسه با پارچه خام، نه تنها افزایش طول خمش مشاهده نگردید، بلکه اندکی کاهش طول خمش نیز صورت گرفت. در نتیجه، ترکیب این چهار ماده ضدمیکروبی، تاثیر منفی بر خصوصیات خمشی پارچه بیبافت سوزن زنی کالندر شده نداشته و پارچه در اثر عملیات بهینهسازی، انعطاف پذیری خود را از دست نمی¬دهد.
3-3 ارزیابی زاویه چروک پذیری نمونه¬های بهینه شده
با توجه به نتایج ارائه شده در شکل 3، خصوصیات چروکپذیری برای نمونه A11 پس از بهینهسازی با چهار محلول بهبود یافته است. این نتیجه برای کاربرد پانسمان مطلوب می باشد. زیرا هر چه میزان زاویه چروک پذیری بیشتر باشد، خصوصیات چروک پذیری آن و بازگشت به حالت اولیه بهتر می باشد. در نتیجه می¬توان گفت، ترکیب عسل/ کیتوسان/ آلوئه¬ورا/ نانو نیترات نقره تاثیر مثبتی بر خواص بازگشت از چروک پارچه های بی بافت سوزن زنی کالندر شده دارد.
3-4 ارزیابی نفوذپذیری هوای نمونه های بهینه شده
نفوذپذیری هوا در نمونه های بهینه شده در 10 نقطه از هر نمونه اندازه گیری شده است. با توجه به نتایج ارائه شده، همانگونه که شکل 4 نشان می دهد، میزان نفوذپذیری هوا پس از بهینهسازی با محلول نانو نیترات نقره، آلوئه¬ورا، عسل و کیتوسان افزایش یافته است. بهطور کلی، نمونه¬ای که با چهار محلول بهینه شده است، تقریباً بیشترین میزان نفوذپذیری هوا را دارا می باشد.
3-5 ارزیابی حجم و زمان آب نگهداری شده درون نمونههای بهینه شده
با توجه به نتایج ارائه شده در شکل های 5 و 6، در مورد حجم آب نگهداری شده در درون نمونه و مدت زمان آن، در حین انجام این آزمایش، نمونه پوشش دهی بهینه شده با نانو نیترات نقره در مقابل نفوذ آب مقاوم شده و قطره های آب، مدت زمان زیادی بر روی پارچه باقی می مانند. از آنجایی که بورت به گونه ای تنظیم شده بود که هر سه ثانیه یک قطره آب بر روی منسوج قرار بگیرد، در نتیجه حجم آب قرار گرفته روی نمونه¬ تحت آزمایش تا جایی ادامه می یافت که قطرات آب تمام سطح نمونه را فرا¬گرفته و از لبه های نمونه ریخته شود. در نمونه A6 به دلیل استفاده از محلول ترکیبی از نانو نیترات نقره/ آلوئه¬ورا، مقدار کمتری از آب به داخل پارچه نفوذ کرد و مقداری نیز بر روی پارچه باقی ماند. همچنین در نمونه¬هایی که به تنهایی با آلوئه ورا بهینه شده بود، پخش شدگی بهتری به هنگام قرار گرفتن قطره آب بر روی منسوج مشاهده شد. این در حالی است که نمونه بهینه شده با ترکیب چهار محلول نیز در ردیف چند نمونه برتر، از حیث حجم و زمان آب نگهداری شده درون نمونه های بهینه شده، قرار می گیرد. با توجه به نتایج حاصل از آزمایشات انجام شده، می توان نتیجه گرفت که ترکیبی از چهار محلول نانو نیترات نقره 1%، آلوئه ورا 20%، عسل 7% و کیتوسان 1% تاثیر مثبتی بر خواص فیزیکی و راحتی پارچه¬های بیبافت سوزن زنی کالندر شده دارد. بنابراین، برخی از نمونه های منتخب شامل نمونه A11 نیز که با استفاده از ترکیب این چهار نوع ماده، عملیات ضدمیکروبی بر روی آن انجام گرفته بود، جهت بررسی آزمون های ضدمیکروبی، سمیت و در نهایت، طیف سنجی انتخاب گردید.
شکل2: نمودار طول خمش نمونه های بهینه شده.
شکل 3: نمودار زاویه بازگشت از چروک نمونه های بهینه شده.
شکل 4. نمودار میزان نفوذ پذیری هوای نمونه های بهینه شده.
شکل 5: نمودار میزان حجم آب نگهداری شده توسط نمونه های بهینه شده.
شکل 6: نمودار مدت زمان نگهداری آب درون نمونه بهینه شده تا چکه کردن از زیر نمونه.
3-6 آزمون ضدمیکروبی
آزمایش ضدمیکروبی با استفاده از باکتری¬های استافیلوکوکوس اورئوس (گرممثبت) و اشرشیای کولی (گرممنفی) مطابق روش استاندارد استفاده شده، بر روی دو نمونه A11 صورت گرفت. تعداد کلنی باکتری باقیمانده و درصد کاهش رشد این دو باکتری در جدول 4 ارائه شده است.
با توجه به نتایج جدول 3، کاهش دو گونه رایج باکتری گرممثبت استافیلوکوکوس اورئوس که منشاء عفونت¬های چشمی، پوستی، استخوان و مفاصل می باشند، برای نمونه A11 ، 100 % و باکتری گرم منفی اشرشیای¬کولی که منشاء عفونتهای ادراری، بیمارستانی و خون هستند، معادل 94/2% گزارش شده است.
جدول 4: تعداد کلنی باکتری باقیمانده بر روی نمونه و درصد کاهش رشد باکتری.
3-7 ارزیابی آزمایش اثر سمیت سلولی
پاسخ مثبت در سمیت سلولی نشان دهنده عدم زیست سازگاری بیوماده میباشد؛ در حالیکه پاسخ منفی یا عدم سمیت، لزوماً نشان دهنده زیست سازگار بودن ماده نیست. سلول¬ها از نظر تکثیر سلولی در مقایسه با گروه¬های کنترل مثبت و منفی ارزیابی می¬گردند که بیانگر وجود یا عدم وجود اثرات سمیت سلولی در مواد مورد استفاده مذکور می¬باشد. رنگ زرد MTT در میتوکندری سلول¬های سالم، تغییر رنگ یافته و تبدیل به یک رسوب بنفش می¬شود. در نهایت می¬توان این رسوب بنفش را در یک حلال نظیر ایزوپروپانل حل کرده و میزان جذب نوری را در طول موج 570 نانومتر محاسبه و نسبت بهنمونه شاهد مقایسه نمود. نتایج آزمایش اثر سمیت، به صورت درصد زنده مانی سلولی در طول موج 570 نانو متر برای نمونه کنترل، چهار محلول نانو نیترات نقره 1%، آلوئه-ورا20%، عسل 7% و کیتوسان 1% بهطور جداگانه، و ترکیب همزمان چهار محلول انجام شده و نتایج حاصله در شکل¬های7 و 8 ارائه گردیده است. نتایج نشان می¬دهد که درصد زنده ماندن سلولها برای محلول¬های کیتوسان و ترکیبی چهار نوع ماده، از نمونه کنترل نیز بیشتر می¬باشد؛ به طوری که این نتایج در ارزیابی بدون درنظر گرفتن کنترل منفی نیز تأیید شده است. همچنین ارزیابی زنده ماندن سلول¬ها در مورد نمونه¬های بهینه شده کاملاً مناسب گزارش شده و بر اساس استاندارهای مربوطه، هیچگونه سمیت و حساسیتی ایجاد نکرده و قابلیت استفاده بر روی زخم را دارا است.
3-8 طیف سنجی (FTIR)
نتایج آزمون FTIR بر روی نمونه شاهد، نمونه¬هایی که با نانو نقره، آلوئه¬ورا، کیتوسان و عسل به تنهایی پد شده¬اند و نمونه¬ای که بهینهسازی آن به کمک ترکیبی از چهار محلول انجام شده است، در شکل 9 ارائه گردیده است. همانطورکه در شکل 9مشاهده می¬شود، برای تمام نمونه¬ها، پیک¬های مشخصی ارائه شده است. ضمناً پیک¬ تمامی منحنی¬ها به جز منحنی 3 و 6 تقریباً مشابه است. با توجه به شکل تغییرات این دو منحنی، جذب در نواحی Cm-1 3200 تا 3600، به ارتعاش کششی گروه O-H موجود در قندها ، اسیدهای آلی و آب نسبت داده می شود، در Cm-1 3000 تا 2700 مربوط به ارتعاش کشش C-H است که ساختار شیمیایی قندها را تشکیل می دهد. در نواحی Cm-1 2400 تا 1800 پیوند کششی C=C، درCm-1 1400تا 900 ارتعاشات کششی CO ، CC و CH و ارتعاشات خمشی CH موجود در ساختار شیمیایی کربوهیدراتها و اسیدهای آلی و در Cm-11000 تا 800، پیوند C-CL در عسل مربوط می ¬شود (36). همچنین تغییر شاخص در منحنی نمونه شماره 6 (شامل نانو نیترات نقره، آلوئه¬ورا، عسل و کیتوسان)، در ناحیه Cm-1 3200 تا 3600 مرتبط با ارتعاش کششی O-Hرخ داده است. بنابراین، در طی فرآیند بهینه کردن، پیوند جدید هیدروکسیل، ایجاد شده است.
شکل 7: نمودار درصد زندهمانی سلولی برای محلول¬ها با در نظر گرفتن کنترل منفی و بدون در نظر گرفتن کنترل منفی.
شکل 8: نمودار درصد زنده مانی سلولی برای نمونه¬های بهینه شده با در نظر گرفتن کنترل منفی و بدون در نظر گرفتن کنترل منفی.
شکل9: طیف¬FTIR نمونه های بهینه شده.
[1- نانو نیترات نقره، 2- آلوئه ورا، 3- عسل، 4- کیتوسان، 5- نمونه شاهد و 6- نمونه ترکیبی (شامل نانو نیترات نقره، آلوئه ورا، عسل وکیتوسان)]
بحث
بهدلیل احتمال رشد میکروارگانیسم ها و باکتری ها در بستر زخم، امکان عفونی شدن زخم وجود دارد (37). پانسمانهای مدرن علاوه بر نقش پوششی و محافظتی، با بستر زخم تعاملات شیمیایی و فیزیکی دارند. آنها حامل آنتی بیوتیک¬ها، داروها و نانوذرات بوده و در حفظ رطوبت و یا رطوبت دهی به زخم نقش مهمی دارند که تمامی این عوامل می¬تواند فرآیند بهبود زخم را تسهیل نماید (19). خواجه مهریزی و همکاران در مطالعه¬ای بهبود جذب آب، خاصیت ضدمیکروبی و ضد بو را در پارچه بیبافت پلی استر، با استفاده از مواد بیولوژیکی شامل کیتوسان، آلژینات و نانوذرات نیترات نقره و اکسید آلومینیوم بهمنظور استفاده در منسوجات پزشکی بررسی کردند. نتایج نشان داد که فعالیت ضدمیکروبی ناشی از نانو نیترات نقره و کیتوسان مطلوب بوده است. علاوه بر این، استفاده از کیتوسان و آلژینات بههمراه نانوذرات نیترات نقره و اکسید آلومینیوم بر روی پارچه بی¬بافت پلی¬استر میتواند در دستیابی به خواص مورد نظر منسوجات پزشکی مؤثر باشد (21). درمطالعات بلینگر، پارچه پنبه¬ای که آغشته به محلول کلوئید نانو نقره بود، بهعنوان پانسمان برای بهبود زخم مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که استفاده از پانسمان نانو نقره می تواند در کنترل عفونت زخم¬های سطحی مؤثر واقع گردد (18). پارتیبان و همکارانش در تحقیقی، خواص ضد باکتری و جاذب بو منسوج بی¬بافت از جنس مخلوط الیاف پلیاستر/ ویسکوز با نسبت 80/20 را بررسی کردند. آنها منسوج مورد آزمایش را با غلظت¬های مختلف آلوئه¬ورا و نانو نقره به روش سه مرحله¬ای آغشته سازی (پد)، خشک کردن و پخت، پوشش داده و نمونه¬های بهینه شده را تحت ارزیابی ضد باکتری در مقابل باکتری¬های استافیلوکوکوس اورئوس و ای¬کولی قرار دادند. نتایج حاصله نشان داد که از بین غلظت¬های استفاده شده، نمونه¬های بهینه شده با آلوئه¬ورا 20 % و نانو نقره 1 % میزان کاهش بیشتری در تعداد کُلُنی باکتری داشتند و بهعنوان نمونههای بهینه انتخاب شدند (23). تنموزی و همکارانش، مطالعاتی را با هدف استفاده از عسل و کیتوسان در درمان زخمها، انجام دادند. آنها از محلول¬هایی با درصدهای مختلف کیتوسان و عسل استفاده کردند. نتایج آزمایشات نشان داد که استفاده از کیتوسان 1% و عسل 7%، بیشترین تأثیر را در بهبود زخم داشته است (24). در مطالعه ای، لیو و همکاران، پارچه ویسکوز بی¬بافت را با استفاده از غلظت¬های مختلف کیتوسان و پلی وینیل الکل بهینه کردند. نتایج نشان داد که با افزایش غلظت کیتوسان خواص ضد باکتریایی افزایش یافت. در ادامه آنها، نمونه بهینه را در محلول نانوذرات نقره غوطه ور و روی خرگوشهای فرانسوی ، با سن 1 تا 2 سال مورد آزمایش قرار دادند. با استفاده از پانسمان زخم حاصل از پارچه بی¬بافت با کیتوسان و پلی وینیل الکل و نانوذرات نقره پس از 21 روز بهبودی کامل زخم¬ها مشاهده شد (38). در این پژوهش، بهینهسازی پارچه بی¬بافت سوزن¬زنی شده با هدف گسترش کاربرد آن در پانسمان و ایجاد خاصیت بهبود و ترمیم زخم انجام شد. در این راستا، ترکیبات مختلفی از چهار نوع ماده ضد میکروب نانو نیترات نقره، آلوئه¬ورا، عسل و کیتوسان به کار گرفته شد و در نهایت آزمون¬های متناسب با کاربرد مورد نظر بر روی نمونه¬های بهینه شده صورت گرفت. جدول 5، خلاصه-ای از نتایج آزمون¬های انجام گرفته بر روی نمونه¬های بهینه شده را نشان می¬دهد.
جدول5: خلاصه¬ نتایج آزمون¬های انجام گرفته برای نمونه¬های بهینه شده.
* عملکرد مطلوب نمونه.- : عملکرد نامطلوب نمونه.
نتیجهگیری
با توجه بهخواص مورد انتظار از یک پانسمان مطلوب، نتایج حاصل از آزمایشات تعیین طول خمش، زاویه بازگشت از چروک، نفوذپذیری هوا و حجم و زمان آب نگهداری شده درون نمونه های بهینه شده، نشان داد که نمونه پارچه بی¬بافت A11 که با استفاده از ترکیب چهار محلول نانو نیترات نقره 1%، آلوئه ورا 20%، عسل 7% و کیتوسان 1% بهینه شده است، در مقایسه با نمونه خام، خواص مطلوب¬تری را از خود نشان میدهد. بیشتر اینکه، آزمایشات مرتبط، هیچ گونه سمیت و حساسیت سلولی را برای محلول¬ها و نمونه های بهینه شده نشان نداد و مشخص گردید که نمونه بهینه شده با ترکیب چهار محلول، قابلیت استفاده بر روی زخم را دارا است. همچنین نمونه A11، باکتری گرم مثبت استافیلوکوکوس اورئوس را 100% و باکتری گرم منفی اشرشیا کولای را بیش از %94 کاهش داده است. بنابراین نمونه پارچه بی بافت بهینه شده A11 را می توان بهعنوان پانسمان مناسب برای استفاده بر روی زخم پیشنهاد نمود. در ادامه، توصیه می¬شود که بهبود و التیام زخم، با استفاده از پانسمان معرفی شده در این تحقیق، در مورد زخم ایجاد شده بر روی موش آزمایشگاهی نیز مورد بررسی قرار گیرد.
سپاسگزاری
مقاله حاضر حاصل پایاننامه خانم نرگس نبی زاده با عنوان "بهبود کارآرایی منسوجات بیبافت سوزن زنی شده بهداشتی" در دانشگاه یزد می باشد که حمایت مالی از آن انجام نشده است.
حامی مالی: ندارد.
تعارض در منافع: وجود ندارد.