مقدمه
پرفشاری خون، یکی از مهمترین مشکلات سلامتی تلقی میگردد که شایع و بدون علامت بوده و به علّت همراهی آن با بیماریهای قلبی - عروقی با میزان مرگ و میر ارتباط مستقیمی دارد (1) و اکنون یک مشکل عمده بهداشتی کودکان و نوجوانان در سراسر جهان است (2). شیوع پرفشاری خون در کودکان چاق از 22-19٪، در مقایسه با 6-4 ٪ در کودکان با وزن طبیعی میباشد (3). شیوع پیش پرفشاری خون و پر فشاری خون در کودکان و نوجوانان ایرانی به ترتیب 7/44 و 6/82 درصد گزارش شده است (4). مطالعات نشان میدهند که پرفشاری خون به میزان قابل توجهی در نتیجه ترکیبی از عوامل ژنتیکی، محیط زیست، عوامل رفتاری و رژیم غذایی ایجاد میشود (5). در مطالعات اخیر به نقش الگوی غذایی و سبک زندگی در ایجاد فشارخون بیشتر تاکید میشود. بهعنوان مثال در یکی از این مطالعات نشان داده شدکه علاوه بر سدیم، سایر مواد مغذی موجود در غذاها مثل پتاسیم، منیزیم، کلسیم و فیبر در اتیولوژی فشارخون بزرگسالان دخیل میباشد (6). در یک متاآنالیز نشان داده شد که این محدودیت سدیم در مورد افراد سالمند مبتلا به فشارخون تأثیر زیاد داشته ولی فواید آن در افراد با فشارخون نرمال اندک میباشد (7). بعدها ساکز Sacks و همکاران با مطالعه اثر همزمان و جداگانه رژیم غذایی کم سدیم و رژیم DASH Dietary Approaches to Stop Hypertension مشاهده نمودند که رژیم DASH میزان فشارخون را در تمامی سطوح مصرف سدیم، کاهش میدهد (8). برخی مطالعات نشان دادهاند که دریافت میوهجات، سبزیجات و محصولات لبنی بهدلیل دارا بودن نوترینتهایی ذکر شده در فوق، میتواند نقش موثری در پیشگیری از فشارخون کودکان داشته باشد (9). همچنین مطالعات نشان میدهند که تعداد وعدههای غذایی نیز میتواند در ایجاد چاقی و قلبی عروقی در کودکان نقش افزاینده (10) و یا کاهنده داشته باشد (11). فعالیت بدنی نیز عامل موثر دیگری در تعیین وضعیت فشارخون در دوران کودکی و نوجوانی میباشد. فارپور Farpour و همکاران در یک مطالعه نشان دادند که فعالیت بدنی در کودکان چاق میتواند باعث کاهش فشارخون گردد (12). در مطالعه دیگر نشان داده شد که فعالیت بدنی مرتب به میزان سه تا 5 بار در هفته و هر بار به مدت 40 دقیقه توانست فشارخون را در کودکان چاق به طور معنیدار کاهش دهد (13). همچنین نتایج حاصل از مطالعه لاری Leary و همکاران در کودکان نشان داد که فعالیت بدنی در کودکان چاق باعث کاهش فشارخون شده و مدت فعالیت مهم¬تر از شدت آن بر فشارخون تاثیر دارد (14). بهعلاوه نشان داده شده است که افزایش سن میتواند باعث افزایش فشارخون گردد (15). با توجه به موارد ذکر شده در خصوص شیوع بالای فشارخون در این گروه سنی و همچنین نقش الگوی غذایی و سبک زندگی در این بیماری، لزوم انجام مطالعهای در این زمینه ضروری به نظر رسیده و همانگونه که ذکر شد، شیوع پرفشاری خون در کودکان چاق در مقایسه با کودکان با وزن طبیعی به مراتب بیشترمی¬باشد و بهدلیل اینکه در کودکان با وزن طبیعی علل ایجاد فشارخون اغلب به وجود سایر بیماریهای دیگر مانند بیماریهای کلیوی و ... نسبت داده میشود، لذا در این مطالعه، کودکان و نوجوانان چاق مورد مطالعه قرار گرفتند و علیرغم وفور مطالعات در خصوص ارتباط بین فشارخون و سبک زندگی، بهدلیل اینکه این مطالعات بیشتر در بزرگسالان انجام گرفته و در اکثر مطالعات انجام گرفته در کودکان، یکی از پیشنهادات اصلی نیاز به انجام مطالعات بیشتر در این زمینه میباشد و همانطور که مطالعات نشان میدهند، بیماری فشارخون میتواند تحت تاثیر دریافتهای غذایی و سبک زندگی قرار گیرد که این موارد میتوانند در فرهنگهای غذایی، در هر کشوری و هر شهری متفاوت از بقیه باشند، لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی همبستگی بین فشارخون با شاخص توده بدنی، سبک زندگی و عادات غذایی در کودکان و نوجوانان اضافه وزن و چاق 6-18 ساله در شهر تبریز انجام گرفت.
روش بررسی
پژوهش حاضر، یک مطالعه توصیفی – مقطعی می باشد که در سال 1397 با استفاده از دادههای وارد شده به سامانه سیب مربوط به برنامه تحول نظام سلامت در حوزه بهداشت، اطلاعات آنتروپومتری، برخی از فاکتورهای دموگرافیک، دریافتهای غذایی و سبک زندگی 425 کودک و نوجوان مبتلا به اضافه وزن و چاقی (246 پسر و 179 دختر) مراجعه کننده به مجتمع سلامت شهید باکری شهرستان تبریز بهصورت نمونهگیری در دسترس، جمعآوری گردید. معیارهای ورود به مطالعه عبارت بودند از: دارا بودن سن 6 تا 18 سال، نداشتن سابقه مشکلات کلیوی، غدد فوقکلیه، تیروئید، دیابت، مصرف داروهای استروئیدی. همچنین نوجوانانی که مصرف سیگار داشتند وارد مطالعه نشدند. طبق دستورالعملهای برنامه تحول نظام سلامت در حوزه بهداشت که در این مطالعه نیز رعایت گردید، اندازهگیریهای تنسنجی شامل قد و وزن به این صورت به عمل آمد که قد با قدسنج استاندارد و با میزان خطای 1/0 سانتیمتر که برای اندازهگیری قد، افراد با رعایت شرایط زیر: بدون کفش، قرار گرفتن کف پاها کاملاً روی زمین، پاشنههای پا به هم چسبیده، پاها صاف، قرار گرفتن دستها در کنار بدن، شانه ها صاف، تماس ستون فقرات، باسن و پشت پاشنههای پا با سطح قدسنج (یا دیوار)، چشمها و صورت رو به جلو و پیش از اندازهگیری کشیدن نفس عمیق و در آخر بازدم عادی قد آنها اندازهگیری شد و وزن با کمترین مقدار لباس، بدون کفش، ایستاده در وسط ترازو و بدون کمک و با ترازوی seca با میزان خطای 100 گرم اندازهگیری شد. فشارخون سیستولیک و دیاستولیک در حالت نشسته بعد از استراحت و با فشارسنج جیوهای Nova Riester و با دقّت 10 میلیمتر جیوه در دو نوبت متوالی با فاصله 5 دقیقه اندازهگیری شده و میانگین این دو فشارخون به عنوان فشارخون نهایی ثبت شد. شاخص (BMI) نیز ازتقسیم وزن به کیلوگرم بر توان دوم قد بر حسب متر محاسبه شد. تعیین فشارخون بالا بر اساس پرسانتایل فشارخون که با استفاده از قد و سن دختر و پسر به صورت مجزا محاسبه شده و از روی جداول فشارخون کودکان و نوجوانان مربوط به چهارمین گزارش تشخیص و درمان فشارخون کودکان و نوجوانان آمریکا (16) انجام گرفت. بر اساس گزارش فوق، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک، کمتر از پرسانتایل 90 به عنوان فشارخون نرمال، مساوی و بزرگتر از پرسانتایل 90 تا کمتر از پرسانتایل 95 به عنوان پیش پر فشاریخون و مساوی و بزرگتر از پرسانتایل 95 به عنوان پرفشاریخون در نظر گرفته شد . همچنین بر اساس معیارهای سازمان جهانی بهداشت، BMI برای سن بالاتر از +1Z score تا +2Z score بهعنوان اضافه وزن و بیشتر از +2Z score به عنوان چاق در نظر گرفته شد (17) . برای ارزیابی الگوی تغذیه از چند پرسش در خصوص نحوه و مقدار مصرف گروههای غذایی مختلف و دیگر عادات غذایی، میزان فعالیتبدنی و همچنین اندازهگیری شاخصهای تن سنجی و محاسبه نمایه توده بدنی استفاده شد. سوالات موجود در سامانه سیب، ابزاری برای ارزیابی اولیه الگوی تغذیهای مراجعین به پایگاه سلامت بهعنوان اولین سطح ارائه خدمت به تفکیک گروههای سنی میباشد. معیار الگوی تغذیه با بررسی مصرف میوهجات، سبزیجات، لبنیات، تعداد وعدههای غذایی، مصرف فستفود/ تنقلات و همچنین فعالیت بدنی و ساعات تماشای تلویزیون / کامپیوتر ارزیابی گردید. این پرسشنامه حاوی 7 سؤال بود. گزینه اول هر یک از پرسشها دارای صفر امتیاز، گزینه دوم دارای یک امتیاز و گزینه سوم دارای دو امتیاز میباشد. در پرسش 1 که درباره مصرف روزانه میوه است، اگر فرد پاسخگو عنوان میکرد که روزانه اصلا میوه مصرف نمیکند یا گاهی بندرت مصرف میکند، امتیازی کسب نمیکرد. اگر عنوان کرد که روزانه کمتر از 2 سهم میوه مصرف میکند، یک امتیاز کسب میکرد و اگر عنوان میکرد روزانه 2 سهم یا بیشتر میوه مصرف میکند، دو امتیاز کسب میکرد. در پرسش 2 که درباره مصرف روزانه سبزی است، اگر فرد پاسخگو عنوان میکرد که روزانه اصلاً سبزی مصرف نمیکند یا گاهی بندرت مصرف میکند، امتیازی کسب نمیکرد. اگر عنوان میکرد که روزانه کمتر از 3 سهم سبزی مصرف میکند، یک امتیاز کسب میکرد. و اگر عنوان میکرد روزانه 3 سهم یا بیشتر سبزی مصرف میکند، دو امتیاز کسب مینمود. هر یک سهم میوه معادل یک عدد سیب متوسط یا همین مقدار از هر میوه دیگر است. هر یک سهم سبزی نیز معادل یک عدد سبزی غیربرگی متوسط مانند گوجه فرنگی، بادمجان یا هویج، و یا یک لیوان سبزی برگی نظیر سبزی خوردن یا کاهو است. در پرسش 3 که درباره مصرف روزانه شیر و لبنیات بود، اگر فرد پاسخگو عنوان میکرد که روزانه به هیچ میزان شیر و لبنیات مصرف نمیکند یا خیلی بندرت ممکن است استفاده کند، صفر امتیاز کسب می نمود. اگر عنوان میکرد که روزانه کمتر از 3 سهم شیر و لبنیات مصرف میکند، یک امتیاز کسب مینمود و اگر عنوان میکرد که روزانه 3 سهم یا بیشتر مصرف میکند، دو امتیاز کسب مینمود. هر یک واحد شیر و لبنیات معادل یک لیوان ( 250 - 200 میلیلیتر) شیر، یا یک لیوان (250-200 میلیلیتر( ماست، یا 45 گرم (معادل 1/5قوطی کبریت) پنیر است. در پرسش 4 که درباره مصرف فستفود و تنقلاتی همچون هله هوله شور و شیرین و چرب مانند انواع چیپس، پفک، نوشابههای گازدار و آبمیوههای صنعتی است، اگر فرد پاسخگو عنوان کند که تقریباً هر روز از این موارد استفاده میکند، صفر امتیاز کسب میکند. اگر عنوان کند که هفتهای یک تا دو بار اینگونه اقلام را مصرف میکند، یک امتیاز کسب خواهد نمود. و اگر عنوان کند که به ندرت )یعنی با تکراری کمتر از مقیاس هفتگی( از چنین اقلامی استفاده میکند، دو امتیاز کسب خواهد نمود. در پرسش 5 که درباره تعداد وعدههای غذایی در شبانه روز (اعم از وعده های اصلی و میان وعده) است، اگر فرد پاسخگو عنوان کند که دو وعده یا کمتر مصرف مینماید، صفر امتیاز کسب خواهد نمود. اگر عنوان نماید که سه تا چهار وعده مصرف میکند، یک امتیاز کسب خواهد کرد. و اگر عنوان کند که روزانه پنج وعده یا بیشتر مصرف میکند، دو امتیاز کسب خواهد کرد. در پرسش 6 که درباره ساعات استفاده از تلویزیون و کامپیوتر و یا مبادرت به دیگر فعالیتهای بی تحرک است، اگر فرد عنوان کند که روزانه بیش از دو ساعت به اینگونه فعالیتها مبادرت میورزد، صفر امتیاز کسب خواهد نمود. اگر عنوان کند که روزانه حدود دو ساعت به اینگونه فعالیتها میپردازد، یک امتیاز کسب مینماید و اگر عنوان کند که روزانه کمتر از دو ساعت به چنین فعالیتهایی میپردازد، دو امتیاز کسب خواهد نمود. در پرسش 7 که درباره میزان فعالیت بدنی در هفته است، منظور از فعالیت بدنی، 60 دقیقه فعالیت بدنی متوسط و شدید در هر وعده و بهطور منقسم در روزهای مختلف هفته میباشد. اگر فرد پاسخگو عنوان کند که در هفته هیچ فعالیت بدنی هدفمندی انجام نمی دهد، صفر امتیاز کسب خواهد نمود. اگر عنوان کند کمتر از 420 دقیقه در هفته به اینگونه فعالیتهای بدنی میپردازد، یک امتیاز کسب خواهد نمود. و اگر عنوان کند در هفته مجموعا" 420 دقیقه (معادل شصت دقیقه در روز) یا بیشتر به فعالیت بدنی هوازی مانند پیاده روی تند، شنا یا دوچرخهسواری میپردازد، دو امتیاز کسب خواهد نمود. در نهایت مجموع امتیازات جمع شده و امتیاز الگوی تغذیهای بهدست می آید که کمترین امتیاز 0 و بیشترین امتیاز 14 امتیاز است (18).
تجزیه و تحلیل آماری
دادهها بهصورت میانگین (SD±) و فراوانی (%) بهترتیب برای متغیرهای کمی و کیفی (اسمی یا رتبهای) بیان گردید. BMI بهصورت چارک بهصورت زیر طبقهبندی شد: چارک اول کمتر از 22/20 ، چارک دوم مابین 22/20-25/22 ، چارک سوم مابین 25/22-28/79 و چارک چهارم بیشتر از 79/ 28 در نظر گرفته شد. نرمالیتی دادهها بر اساس داشتن سه معیار SD کمتر از نصف میانگین، Kurtosis در محدوده 3± و Skewness در محدوده 5/1± تائید شد. برای بررسی همبستگی میان متغیرهای کمی (BMI، سن و امتیاز الگوی تغذیهای) با فشارخون بالا از آزمون همبستگی پیرسون و رابطه میان متغیرهای کیفی و رتبهای (دریافتهای غذایی و امتیاز الگوی تغذیهای و چارکهای BMI) با فشارخون بالا از آزمون اسپیرمن استفاده شد. تحلیل دادهها، با استفاده از نرمافزار آماری STATA (MP 4.2 potable 2017) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی
این مطالعه با کد IR.TBZMED.REC.1397.692 توسط کمیته اخلاق معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی تبریز به تأیید رسیده است.
نتایج
در زمان مطالعه تعداد کل کودک و نوجوان 6-18 ساله تحت مراقبت در مجتمع سلامت مذکور7296 نفر بود. (3669 پسر و 3627 دختر)که شیوع چاقی و اضافه وزن در بین آنها 82%/5 نشان داده شد. مشخصات شرکت کنندگان (کودکان و نوجوانان مبتلا به اضافه وزن و چاقی) در جدول 1 نشان میدهد که از بین 425 نفر شرکت کننده 246 پسر و 179 دختر در این مطالعه وارد شده اند که%86/12 فشارخون نرمال 9/41% پیش پرفشاریخون (prehypertension) و 4/74% مبتلا به فشارخون بالا (hypertension) هستند. یعنی در کل، 13/88% از این افراد مبتلا به پیش پرفشاری خون و فشارخون بالا هستند. در جدول 2 میانگین (SD±) فشارخون سیستولیک و دیاستولیک بر حسب دختر و پسر مطابق با سبک زندگی نشان داده است. فشارخون سیستولیک و دیاستولیک در پسران با افزایش تعداد میوه مصرفی در روز، روند افزایشی و با افزایش تعداد وعدههای غذایی و میان وعده و همچنین با کاهش مصرف فستفودها، روند کاهشی نشان داد. فشارخون سیستولیک و دیاستولیک در دختران، با کاهش مصرف فستفود/ تنقلات، کاهش زمان تماشای تلویزیون و افزایش فعالیت بدنی، روند کاهشی نشان داد. همچنین فشارخون دیاستولیک با افزایش مصرف سبزیجات و افزایش مصرف محصولات لبنی، و افزایش تعداد وعده های غذایی، در دختران، روند کاهشی نشان داد. همبستگی فشارخون سیستولیک و دیاستولیک با متغیرهای زمینهای و سبک زندگی ( جدول 3)، نشان دهنده این مطلب است که بین فشارخون سیستولیک با مصرف میوه جات( 0/056=r) ، سبزیجات ( 0/001=r) و سن ( 0/509=r) ، BMI (r=0/466) و چارکهای BMI (r=0/461) ارتباط مستقیم و با مصرف محصولات لبنی (0/112-=r)، تعداد وعدهها و میان وعدهها (0/004-=r)، فعالیت بدنی (0/035-=r)، تماشای کمتر تلویزیون / کامپیوتر (0/098-=r) و مصرف کمتر فستفود/تنقلات (0/060-=r)، ارتباط معکوسی مشاهده شد. با اینحال فقط ارتباط بین فشارخون سیستولیک با محصولات لبنی ( 0/020=P) ، تماشای تلویزیون /کامپیوتر( 0/041=P)، چارک BMI(P<0/001) ، BMI (P<0/001) و سن (P<0/001) از لحاظ آماری معنیدار نشان داده شد و بقیه متغیرها ارتباط آماری معنیداری را نشان ندادند. همچنین بین فشارخون دیاستولیک با مصرف میوهجات (0/069=r)، مصرف سبزیجات (0/025=r)، سن ( 0/509=r)، BMI (r=0/469) و چارکهای BMI (r=0/459) ارتباط مستقیم و با مصرف شیر و فراوردههای لبنی0/093-=r)، تعداد وعدهها و میان وعدهها (0/060=r)، فعالیت بدنی (0/024-=r)، تماشای کمتر تلویزیون / کامپیوتر (0/054-=r) و مصرف کمتر فستفود/تنقلات (0/021- =r)، ارتباط معکوسی مشاهده شد. با اینحال فقط ارتباط بین فشارخون دیاستولیک با چارک BMI (P<0/001)، BMI (P<0/001) و سن (P<0/001) از لحاظ آماری معنیدار نشان داده شد و بقیه متغیرها ارتباط آماری معنیداری را نشان ندادند.
جدول 1: مشخصات شرکت کنندگان در مطالعه
a چارک اول کمتر از 22/20 ، چارک دوم مابین 22/20-25/22 ، چارک سوم مابین 25/22-28/79 و چارک چهارم بیشتر از 79/ 28 در نظر گرفته شد
Body mass index b
جدول 2: میانگین فشارخون در کودکان و نوجوانان چاق و اضافه وزن بر حسب دختر و پسر; مطابق با سبک زندگی
SBP a فشارخون سیستولیک DBP b فشارخون دیاستولیک
*n: یعنی تعداد پاسخ به متغیر مورد نظر
جدول 3: همبستگی فشارخون سیستولیک و دیاستولیک با متغیرهای زمینه ای و سبک زندگی
a چارک اول کمتر از 22/20، چارک دوم مابین 22/20-25/22 ، چارک سوم مابین 25/22-28/79 و چارک چهارم بیشتر از 79/ 28 در نظر گرفته شد
Body mass index b *آزمون آماری همبستگی پیرسون ** آزمون آماری همبستگی اسپیرمن
بحث
نتایج این مطالعه را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:
1- ارتباط مثبت و معنیداری بین سن با فشارخون سیستولیک و دیاستولیک مشاهده شد.
2- ارتباط مثبت و معنیداری بین BMI و چارکهای BMI با فشارخون سیستولیک و دیاستولیک مشاهده شد.
3- ارتباط معکوس و معنیداری بین مصرف محصولات لبنی با فشارخون سیستولیک مشاهده شد.
4- ارتباط معکوس و معنیداری بین تماشای کمتر تلویزیون / کامپیوتر (مثبت و معنیداری با تماشای تلویزیون / کامپیوتر ) با افزایش فشارخون سیستولیک مشاهده شد.
نتایج مطالعه حاضر مشابه با مطالعات استینبرگر Steinberger و همکاران (15) و همچنین راماچاندران Ramachandran و همکاران (19) بود که نشان دادند با افزایش سن در دوره کودکی و بزرگسالی یک ارتباط معکوسی بین افزایش سن با فشارخون سیستولیک و دیاستولیک وجود دارد. در مطالعه حاضر ارتباط سن با افزایش فشارخون یک ارتباط یکی از مواردی که باعث افزایش فشارخون در دوره نوجوانی میشود افزایش ترشح هورمون رشد (20) و هورمونهای دوران بلوغ (21) است که میتواند به نوبه خود فشارخون را در نوجوانان افزایش دهد. همانطور که نتایج نشان داد از بین متغیرهای مختلف مورد مطالعه، سن قویترین ارتباط را با افزایش فشارخون سیستولیک (0/509=r و 0/001>p) و دیاستولیک (0/508=r و 0/001>p) نشان داد. دانگ Dong و همکاران در مطالعهای بر روی نوجوانان دریافتند که روند فشارخون با اضافه وزن و چاقی در آنها افزایش نشان داد. همچنین مطالعات دیگری نیز بر ارتباط مستقیم بین افزایش BMI و میزان فشارخون در کودکان و نوجوانان دلالت دارند (22-24) که نتایج همه مطالعات ذکر شده موافق با نتایج مطالعه حاضر بود. یکی از مکانیسمهای ارتباط وزن وBMI بالا با فشارخون، مربوط به حالت التهابی در بیماران چاق و اضافه وزن است که منجر به تولید فاکتور التهابی CRP C-reactive protein (25) میشود. در مطالعه ای بر روی 79 کودک با میانگین سنی 1/1± 10/5 به این نتیجه رسیدند کهCRP باعث افزایش ضخامت انتیمای شریان کاروتید در این کودکان میشود (26) و نهایتاً افزایش ضخامت انتیمای شریان کاروتید باعث افزایش فشارخون در کودکان میشود (27). مطالعات نشان میدهند که رژیمهای غذایی حاوی میوهجات، سبزیجات و لبنیات (مخصوصاً لبنیات کم چرب) ارتباط منفی با فشارخون در بزرگسالان دارد. دلاویل DellaValle و همکاران در مطالعهای نشان دادند که در کودکان سفید پوست بین مصرف روزانه لبنیات و میزان فشارخون سیستولیک ارتباط معکوس قوی وجود دارد (0/49-=r و 0/001>p) ولی چنین ارتباطی در کودکان با پوست تیره مشاهده نشد (28). لذا این مورد دلالت میکند صرفاً مصرف بالای لبنیات نمیتواند بدون در نظر گرفتن نژاد، ارتباط مناسبی را با فشارخون سیستولیک نشان دهد. در مطالعه حاضر نیز بین مصرف لبنیات و فشارخون سیستولیک ارتباط مثبت و معنیداری مشاهده شد (0/02=p) و این ارتباط با فشارخون دیاستولیک نزدیک به مرز معنیداری مشاهده شد (0/053=p). یک مطالعه ای کوهورت متاآنالیز دیگر توسط سوئدما Soedamahو همکاران نشان دادند که شیر و لبنیات کم چرب میتواند در پیشگیری از فشارخون نقش به سزایی داشته باشد (29) که میتوان مکانیسم تاثیری آن را به دلیل تاثیر کلسیم و پتاسم در کاهش فشارخون در نظر گرفت (6) . مصرف هر 200 گرم شیر میتواند 250 میلیگرم کلسیم و 300 میلیگرم پتاسیم تامین کند. مطالعات نشان میدهند که مصرف حدود 1 گرم کلسیم (29) و یا 2 گرم پتاسیم (30) در طول روز میتواند فشارخون سیستولیک و دیاستولیک را بهطور معنیداری کاهش دهددر یک متاآنالیز نشان داد که افزایش مصرف کلسیم به مقدار هر 200 گرم در روز باعث کاهش %3 درپر فشاری خون میشود. همچنین در این مطالعه نشان دادند که لبنیات کم چرب ارتباط معنیداری با کاهش فشارخون داشته ولی لبنیات پر چرب، تخمیری و پنیر و ماست ارتباط معنیداری را نشان ندادند (29). فاکتور دیگری که در مطالعه حاضر با فشارخون ارتباط معنیداری نشان داد زمان تماشای تلویزیون بود. نتایج نشان داد که با تماشای بیشتر تلویزیون و افزایش فشارخون سیستولیک رابطه مثبت و معنیداری دیده شد. این نتایج مشابه نتایج حاصل از مطالعهای است که نشان داد تماشای بیشتر تلویزیون/ کامپیوتر، با تاثیر بر مصرف بیشتر میان وعدههای غنی از فستفود و نوشیدنیهای شیرین شده و باعث افزایش وزن و BMI شده و از این طریق زمان تماشای تلویزیون باعث چاقی شدید در کودکان شده و با کنترل شدت چاقی، نتایج نشان داد که زمان تماشای تلویزیون میتواند بهعنوان پیشگویی کننده قوی فشارخون بالا در کودکان در نظر گرفته شود (31).
محدودیتها
از محدودیت های مطالعه حاضر می توان به عدم امکان نمونه گیری از سایر مراکز بهداشتی و حجم نمونه بیشتر، عدم تفکیک فشارخون به اولیه و ثانویه، عدم اندازه گیری فشارخون والدین به عنوان عامل احتمالی تأثیر گذار در فشارخون فرزندان نام برد.
نتیجهگیری
میتوان نتیجه گرفت که بر پایه معیارهای استفاده شده در این برنامه ملی، و شیوع بالای پرفشاری خون در میان آنها، دریافتهای غذایی و سبک زندگی با فشارخون بالا در کودکان و نوجوانان چاق همبستگی معنیداری را نشان می دهد. لذا متخصصان تغذیه و کارکنان بهداشتی باید در هنگام ارائه توصیههایی در کودکان و نوجوانان مبتلا به اضافه وزن و چاقی، مواد غذایی دریافتی و سبک زندگی آنها را بیشتر ارزیابی کنند. اطلاعات ارائه شده در این مقاله نه تنها زمینه مناسب جهت به کارگیری چنین معیارهایی را با دقت بیشتر در مراکز بهداشتی درمانی فراهم میکند، بلکه بهعنوان یک مطالعه اپیدمیولوژیک بستر مناسبی را جهت مطالعات بعدی تأمین مینماید.
سپاسگزاری
این پروژه تحقیقاتی از طریق طرح ملی تحول نظام سلامت در حوزه بهداشت در ایران توسط مرکز بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام شده و حامی مالی نداشته است. از همکاری تمامی کارکنان مرکز بهداشت استان صمیمانه سپاسگزاری و قدردانی میگردد.
حامی مالی: ندارد.
تعارض در منافع: وجود ندارد.
References:
1-Lauer RM, Clarke WR, Beaglehole R. Level, Trend, and Variability of Blood Pressure during Childhood: The Muscatine Study. Circulation 1984; 69(2): 242-9.
2-Ingelfinger JR. The Child or Adolescent with Elevated Blood Pressure. N Engl J Med 2014; 370(24): 2316-25.
3-Salvadori M, Sontrop JM, Garg AX, Truong J, Suri RS, Mahmud FH, et al. Elevated Blood Pressure in Relation to Overweight and Obesity among Children in a Rural Canadian Community. Pediatrics 2008; 122(4): e821-7.
4-Ebrahimi H, Emamian MH, Hashemi H, Fotouhi A. Prevalence of Prehypertension and Hypertension and its Risk Factors in Iranian School Children: A Population-Based Study. J Hypertens 2018; 36(9): 1816-24.
5-Malik VS, Willett WC, Hu FB. Global Obesity: Trends, Risk Factors and Policy Implications. Nat Rev Endocrinol 2013; 9(1): 13-27.
6-Stamler J, Caggiula A, Grandits GA, Kjelsberg M, Cutler JA. Relationship to Blood Pressure of Combinations of Dietary Macronutrients. Findings of The Multiple Risk Factor Intervention Trial (MRFIT). Circulation 1996; 94(10): 2417-23.
7-Midgley JP, Matthew AG, Greenwood CMT, Logan AG. Effect of Reduced Dietary Sodium on Blood Pressure: A Meta-Analysis of Randomized Controlled Trials. JAMA 1996; 275(20): 1590-7.
8-Sacks FM, Svetkey LP, Vollmer WM, Appel LJ, Bray GA, Harsha D, et al. Effects on Blood Pressure of Reduced Dietary Sodium and the Dietary Approaches to Stop Hypertension (DASH) Diet. N Engl J Med 2001; 344(1): 3-10.
9-Moore LL, Singer MR, Bradlee ML, Djoussé L, Proctor MH, Cupples LA, et al. Intake of Fruits, Vegetables, and Dairy Products in Early Childhood and Subsequent Blood Pressure Change. Epidemiology 2005; 16(1): 4-11.
10-Donin AS, Nightingale CM, Owen CG, Rudnicka AR, Cook DG, Whincup PH. Takeaway Meal Consumption and Risk Markers for Coronary Heart Disease, Type 2 Diabetes and Obesity in Children Aged 9-10 Years: A Cross-Sectional Study. Arch Dis Child 2018; 103(5): 431-6.
11-Toschke AM, Küchenhoff H, Koletzko B, von Kries R. Meal Frequency and Childhood Obesity. Obes Res 2005; 13(11): 1932-8.
12-Farpour-Lambert NJ, Aggoun Y, Marchand LM, Martin XE, Herrmann FR, Beghetti M. Physical Activity Reduces Systemic Blood Pressure and Improves Early Markers of Atherosclerosis in Pre-Pubertal Obese Children. J Am Coll Cardiol 2009; 54(25): 2396-406.
13-Torrance B, McGuire KA, Lewanczuk R, McGavock J. Overweight, Physical Activity and High Blood Pressure in Children: A Review of the Literature. Vasc Health Risk Manag 2007; 3(1): 139-49.
14-Leary SD, Ness AR, Smith GD, Mattocks C, Deere K, Blair SN, et al. Physical Activity and Blood Pressure in Childhood: Findings from a Population-Based Study. Hypertension 2008; 51(1): 92-8.
15-Steinberger J, Moran A, Hong CP, Jacobs Jr DR, Sinaiko AR. Adiposity in Childhood Predicts Obesity and Insulin Resistance in Young Adulthood. J Pediatr 2001; 138(4): 469-73.
16-Falkner B, Daniels SR, Flynn JT, Gidding S, Green LA, Ingelfinger JR, et al. The Fourth Report on the Diagnosis, Evaluation, and Treatment of High Blood Pressure in Children and Adolescents. Maryland: NIH Publication; 2005: 9-15.
17-World health organization. Growth Reference 5-19 Years, 2007. Available at: https://www.who.int/growthref/. accessed June 14, 2020.
18-Abdollahi Z, Torabi P, Salehi M F, Sadeghi QF, Minaei M, Nobakht HF, et al . Collection of Nutritional Care and Services in the Health System Transformation Program. 1st ed. Tehran: Ministry of Health and Medical Education; 2016: 23-25. [Persian]
19-Ramachandran A, Snehalatha C, Vinitha R, Thayyil M , Sathish Kumar CK, Sheeba L, et al. Prevalence of Overweight in Urban Indian Adolescent School Children. Diabetes Res Clin Pract 2002; 57(3): 185-90.
20-Crock PA, McKenzie JD, Nicoll AM, Howard NJ, Cutfield W, Shield LK, et al. Benign Intracranial Hypertension and Recombinant Growth Hormone Therapy in Australia and New Zealand. Acta Paediatr 1998; 87(4): 381-6.
21-Ewald DR , Haldeman LA. Risk Factors in Adolescent Hypertension. Glob Pediatr Health 2016; 3: 2333794X15625159.
22-Wühl E. Hypertension in Childhood Obesity. Acta Paediatr 2019; 108(1): 37-43.
23-Zeberio N, Malpeli A, Apezteguía M, Carballo MA, González HF. Nutritional Status of School-Aged Children and its Relation to Blood Pressure. Arch Argent Pediatr 2013; 111(2): 92-7.
24-Mohan B, Kumar N, Aslam N, Rangbulla A, Kumbkarni S, Sood NK, et al. Prevalence of Sustained Hypertension and Obesity in Urban and Rural School Going Children in Ludhiana. Indian Heart J 2004; 56(4): 310-4.
25-Ogawa Y, Kikuchi T, Nagasaki K, Hiura M, Tanaka Y, Uchiyama M. Usefulness of Serum Adiponectin Level as a Diagnostic Marker of Metabolic Syndrome in Obese Japanese Children. Hypertens Res 2005; 28(1): 51-7.
26-Järvisalo MJ, Harmoinen A, Hakanen M, Paakkunainen U, Viikari J, Hartiala J, et al. Elevated Serum C-Reactive Protein Levels and Early Arterial Changes in Healthy Children. Arterioscler Thromb Vasc Biol 2002; 22(8): 1323-8.
27-Sorof JM, Alexandrov AV, Garami Z, Turner JL, Grafe RE, Lai D, et al. Carotid Ultrasonography for Detection of Vascular Abnormalities in Hypertensive Children. Pediatr Nephrol 2003;18(10): 1020-4.
28-DellaValle DM, Carter J, Jones M, Henshaw MH. What is the Relationship between Dairy Intake and Blood Pressure in Black and White Children and Adolescents Enrolled in a Weight Management Program? J Am Heart Assoc 2017; 6(8): e004593.
29-Soedamah-Muthu SS, Verberne LD, Ding EL, Engberink MF, Geleijnse JM. Dairy Consumption and Incidence of Hypertension: A Dose-Response Meta-Analysis of Prospective Cohort Studies. Hypertension 2012; 60(5): 1131-7.
30-Geleijnse JM, Kok FJ, Grobbee DE. Blood Pressure Response to Changes in Sodium and Potassium Intake: A Metaregression Analysis of Randomised Trials. J Hum Hypertens 2003; 17(7): 471-80.
31-Pardee PE, Norman GJ, Lustig RH, Preud’homme D, Schwimmer JB. Television Viewing and Hypertension in Obese Children. Am J Prev Med 2007; 33(6): 439-43.