مقدمه: از آنجا که داروهای ترمبولیتیک مانند استرپتوکیناز میتوانند سبب انسداد عروق مجدد گردند، لذا پس از مصرف این داروها، از داروهای ضدانعقادی نظیر هپارین استفاده میشود. به دلیل غیر قابل پیشبینی بودن فارماکوکنتیک هپارین، نوموگرامهای متعددی برای دوزینگ هپارین پیشنهاد شده است. هدف از این مطالعه مقایسه دو نوموگرام هپارین در بیماران با انفارکتوس میوکارد حاد(AMI) بعد از دریافت استرپتوکیناز بود.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی، تصادفی و یکسو کور بود. 113 بیمار با AMI، 4 ساعت بعد از درمان با استرپتوکیناز به طور تصادفی در یکی از دو گروه قرار گرفتند. گروه 1، (50n=) انفوزیون اولیهای با ریت U/Kg/hr 17 و بولوس U/kg80 دریافت کردند. در گروه 2، (53n=) انفوزیون هپارین با ریت U/Kg/hr 12 و ماکزیممU/hr 900 شروع گردید و بولوس اولیه U/kg60 با ماکزیمم U4000 بود. aPTT(Activated Partial Tromboplastin Time) هر 6 ساعت یکبار تا حداقل 48 ساعت اندازهگیری میگردید و براساس هر نوموگرام ریت انفوزیون به گونهای تنظیم میشد تا aPTT در دامنه درمانی(s 70-46) قرار گیرد.
نتایج: افراد دو گروه از لحاظ دموگرافیک شبیه هم بودند. زمان گذشتن aPTT از آستانه درمانی برای گروههای 1 و 2 به ترتیب
hr 81/3 ± 00/8 و hr 55/5 ± 12/11 بود(00/0P=). در 12 ساعت اولیه، درصد افرادی که در دامنه مطلوب قرار داشتند در دوگروه به ترتیب 0/56% و 19/30% بود(00/0p=). همچنین مدت زمانی که افراد درگروه 1 طی 24 و 48 ساعت اولیه در دامنه درمانی قرار داشتند به ترتیب 42/6±40/14 و 90/9±48/27 ساعت بود، در حالیکه این اعداد برای گروه 2به ترتیب، 08/3±74/9 و 42/9± 06/21 بودند(000/0P=، 000/0P=). میزان تغییرات در ریت هپارین در گروه 1 به طور معنیداری کمتر از گروه 2 بود.
نتیجهگیری: با توجه به اینکه با نوموگرام 1، اشخاص سریعتر به دامنه درمانی میرسند، مدت زمان بیشتری در دامنه درمانی قرار دارند و همچنین نیاز به تغییر در ریت هپارین کمتر است، نوموگرام 1 بر 2 ارجحیت دارد.
بازنشر اطلاعات | |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |