مقدمه: مطالعات متعدد نشان دادهاند که پلاسمای غنی شده سبب محافظت سلولهای میوکاردی در برابر ایسکمی میشود. در این مطالعه اثر پلاسمای غنی شده رتهای پیش شرطی شده، ایسکمی شده و خونرسانی مجدد شده میوکاردی بر تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان (bone marrow mesenchymal stem cells, BMMSC) به کاردیومیوسیتها مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی - آزمایشگاهی BMMSCها از استخوان فمور رتهای نر بالغ نژاد ویستار با محدوده وزنی 300- 250 گرم استخراج گردید. BMMSCهای پاساژ سوم به شش گروه تقسیم شدند: گروه 1) کنترل، گروه2) آزاسایتیدین، گروه 3) دریافتکننده آزاسایتیدین و پلاسمای غیر ایسکمی، گروه 4) دریافتکننده آزاسایتیدین و پلاسمای پیش شرطی شده، گروه 5) دریافتکننده آزاسایتیدین و پلاسمای ایسکمی شده، گروه 6) دریافتکننده آزاسایتیدین و پلاسمای خونرسانی مجدد شده. در تمام گروه به جز گروه 1، یک دوز آزاسایتیدین (10 میکرومول) برای یکبار به مدت 24 ساعت اضافه شد تا تمایز به کاردیومیوسیتها را شروع نماید. هر زمان که محیط کشت تعویض میشد، پلاسما (25 μg/ml) نیز به محیط کشت اضافه میشد. در نهایت، میزان بیان ژنهای βMHC، دسمین و تروپونین I میوکاردی با استفاده از روش QRT-PCR مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج: بیان ژنهای βMHC، دسمین و تروپونین I میوکاردی در تمام گروههای دریافتکننده آزاسایتیدین (2 تا 6) بهطور معناداری افزایش یافت (P<0.01). تفاوت معناداری در بیان ژنهای βMHC، دسمین و تروپونین I میوکاردی و همچنین زمان دابلینگ تایم و مهاجرت بین گروههای دریافتکننده پلاسما (3 تا6) با گروه 2 یعنی آزاسایتیدین به تنهایی وجود نداشت (P>0.05).
نتیجهگیری: یافتهها نشان دادند که پلاسمای جمعآوری شده در زمان پیش شرطی شدن ایسکمی، ایسکمی و خونرسانی مجدد تاثیری بر میزان تمایز BMMSCها به کاردیومیوسیتها در حضور آزاسایتیدین ندارد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
فیزیولوژی دریافت: 1400/4/16 | پذیرش: 1400/6/7 | انتشار: 1401/4/15