۱۸ نتیجه برای کلیه
محمد رحیمیان، عباس حسن زاده، رامین سامی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: کم خونی از مشکلات عمده بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه است. علت اصلی کم خونی در این بیماران کمبود ترشح هورمون Erythropoietin است. با میسر شدن ساخت این هورمون به روش نوترکیب (Recombinante) قدم مهمی در درمان بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه برداشته شده است. هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات و عوارض rhEPO (Recombinante Human Erythropoietin) در درمان آنمی بیماران همودیالیزی مبتلا به نارسایی مزمن کلیه می باشد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی به روش قبل و بعد از مداخله است که به صورت خود شاهد انجام گرفت. جامعه مورد بررسی بیماران همودیالیزی مبتلا به نارسایی مزمن کلیه بوده که به بخش دیالیز بیمارستان شهید رهنمون یزد مراجعه نمودهاند.
بیماران مورد مطالعه تحت درمان با rhEPO به مدت دو ماه قرار گرفتند و میانگین هموگلوبین بیماران قبل از مطالعه، یک هفته، یک ماه و دو ماه بعد از شروع درمان اندازه گیری شد.
نتایج : میانگین افزایش هموگلوبین بیماران g/dl ۴۸/۱ بود ( p=۰,۰۰۰۱). این افزایش رابطه معنیداری با سن و جنس بیماران نداشت اما در بیماران دیابتی کمتر از غیر دیابتیها بود (g/dl ۱۸/۱ در برابر g/dl ۱۸/۲). چهار عارضه قابل توجه rhEPO در این مطالعه عبارت بودند از: افزایش فشار خون (۱۲%)، ترومبوز فیستول شریانی وریدی (۷/۶%)، تشنج (۷/۱% ) و آلرژی (۳/۳%).
نتیجه گیری: rhEPO سبب افزایش میزان هموگلوبین در بیماران میگردد که با سن و جنس ارتباطی ندارد و این افزایش در بیماران دیابتی بیشتر از غیر دیابتی میباشد.
منصور صفائی، الهام معینی، وحید گوهریان،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه : فیستول شریانی وریدی بدون شک یکی از شاخصهای افزایش طول عمر بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه است. فیستول صافنوفمورال به عنوان یک روش جایگزین فیستولهای رادیو سفالیک مطرح میباشد. در این مطالعه کارایی و بقای دو ساله فیستول صافنوفمورال بررسی شده است.
روش بررسی: در یک بررسی دو ساله در ۱۴ مرد و ۸ زن با میانگین سنی ۱۲/۱۴ ± ۵/۵۳ پس از بیهوشی عمومی ورید صافن پس از بستن شاخهها و آزاد کردن طول ورید تا ناحیه زانو، با نخ پرولن ۰-۶ به صورت انتها به پهلو به شریان فمورال سطحی آناستوموز و یک ماه بعد دیالیز از محل فیستول آغاز شد. طی دو سال کارایی و عوارض فیستول بررسی شد. دادهها با نرم افزار SPSS ver. ۹ و با آنالیز بقا و مجذور کای تحلیل شد.
نتایج : در پایان دو سال ۲۷/۷۷% از جمعیت مورد بررسی دارای فیستول کارآمد بودند و بقای دو ساله فیستول (SE ) ۷۵/۲ ± ۴۳/۱۶ ماه بود. عفونت زخم و درد مزمن محل عمل هر کدام در ۱/۹ در صد از بیماران مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به عوارض کم، میزان بقا و کارایی رضایت بخش فیستول صافنوفمورال به نظر میرسد این روش جایگزین مناسبی برای موارد ناکارایی فیستولهای اندام فوقانی در بیماران مبتلا به نارسایی مزمن کلیه باشد.
طیبه پورغزنین، فاطمه غفاری،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه : نارسایی مزمن کلیه یکی از بیماریهای رایج است که به وسیله دیالیز و یا پیوند کلیه درمان میشود هدف از پژوهش حاضر تعیین ارتباط امید وعزت نفس در مددجویان گیرنده پیوند کلیه در بخش پیوند کلیه بیمارستان امام رضا(ع) ، در شهر مشهد میباشد که طی سالهای ۱۳۸۲-۱۳۸۱ انجام شده است.
روش بررسی : این مطالعه از نوع توصیفی ـ همبستگی بوده که بر روی ۸۰ نفر از مددجویان گیرنده پیوند کلیه که در بخش پیوند کلیه بیمارستان ا مام رضا (ع) بستری شدهاند انجام گرفته است. نمونه گیری به روش مبتنی بر هدف صورت گرفت. ابزار گردآوری دادهها شامل فرم انتخاب نمونه، پرسشنامه مشخصات فردی، شاخص امید «هرث» و ابراز سنجش عزت نفس «کوپر اسمیت» بود. جهت تعیین اعتبار علمی ابزار از روش روایی محتوی و جهت تعیین پایانی شاخص امید «هرث» از آزمون مجدد استفاده شد. اعتبار و اعتماد علمی ابزار عزت نفس کوپراسمیت توسط نیسی به تأیید رسیده است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج : در این پژوهش اکثریت واحدها (۴۵ درصد ) دارای سطح امید پایین بودند و بین میزان امید و عزت نفس رابطه مثبت و معنیداری دیده شد ( ۰۰۰۱/۰ P= و۸۴/۰ =r) ، همچنین از بین متغیرهای مورد بررسی بین انجام تکالیف دینی با میزان امید ارتباط معنیدار و مثبت دیده شد ولی سایر متغیرها تأثیر معنیداری بر میزان امید نداشتند.
نتیجه گیری : بر اساس یافتههای این پژوهش بیماران گیرنده پیوند کلیه از سطح امید پایینی برخوردار بودند که با افزایش عزت نفس و تقویت اعتقادات دینی و توضیح اهمیت امید برای بیماران می توان باعث ارتقای سطح امید در آنها شد.
عباس عباس زاده، راهله جوانبختیان، شهریار صالحی، منیره متوسلیان،
دوره ۱۸، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: کیفیت زندگی که می تواند تحت تاثیر عوامل مختلف فردی و اجتماعی، بیماری ها و وضعیت های بالینی فرد قرار گیرد. بیماری مرحله انتهایی کلیه ها و درمان های آن، بیماران را در معرض طیف وسیعی از مشکلات جسمی، روانی، اقتصادی و اجتماعی قرار داده و در مجموع کیفیت زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. این مطالعه به بررسی کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی و پیوند کلیه شهر کرمان و مقایسه آن بر اساس اطلاعات جمعیت شناختی می پردازد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی و تحلیلی با استفاده از پرسشنامه SF۳۶ و آزمون آماری t مستقل، کیفیت زندگی ۱۲۰ بیمار کلیوی (۶۰ همودیالیزی و ۶۰ پیوندکلیه) شهر کرمان مورد مقایسه قرار گرفته است.
نتایج: میانگین نمره کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی ۵۶/۱۷±۸۳/۴۹ و بیماران پیوند کلیه ۶۰/۱۶ ± ۹۵/۶۰ بود و از نظر آماری بین این دو گروه تفاوت معنی دار وجود داشت(۰۵/۰P≤)، اما تفاوت در سه حیطه ی درد، عملکرد فیزیکی و عملکرد اجتماعی بین دو گروه معنی دار نبود(۰۵/۰P≥). در بیماران همودیالیزی کمترین نمره مربوط به حیطه شادابی و بیشترین نمره مربوط به حیطه عملکرد فیزیکی و در پیوند کلیه، کمترین نمره در حیطه سلامت عمومی و بیشترین نمره در حیطه محدودیت نقش به علت مشکل فیزیکی بود.
نتیجه گیری: اگرچه کیفیت زندگی هر دو گروه بیماران همودیالیزی و پیوندی پایین تر از جمعیت عمومی گزارش شده اما پیوند کلیه باعث بهبود معنی دارکیفیت زندگی بیماران کلیوی به ویژه در حیطه محدودیت نقش به علت مشکل فیزیکی میشود. به نظر می رسد سن، سطح کراتینین خون و درک فرد از جمله مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر کیفیت زندگی بیماران همودیالیزی می باشند که تنها دو مورد سطح کراتینین و درک فرد قابل تعدیل است. در نتیجه در این بیماران نیز با حفظ سطح کراتینین در حد مطلوب و اطمینان از کفایت دیالیز می توان تا حدی کیفیت زندگی را افزایش داد. از طرف دیگر با شناسایی مکانیسم های مقابله ای این بیماران و تقویت آن می توان سازگاری این گروه را افزایش داده و رضایت از زندگی این بیماران را افزایش داد.
فرزانه نجفی،
دوره ۱۸، شماره ۶ - ( ۱۱-۱۳۸۹ )
چکیده
نارسایی مزمن کلیه در سن زیر ۲۰ سال عموماً به دنبال یکسری از بیماریهای ارثی کلیه و یا اختلالات مادرزادی سیستم ادراری به وجود می آید. یک گروه از بیماریهای ارثی- توبولی کلیه تحت عنوان کمپلکس((Nephronophthisis-Medullarycystic Kidney Disease NPHP-MCKD (بیماری کلیه با کیستهای مرکزی – نفرونوفتیزیس) نام برده میشود. بیماری NPHP علت ۲۰-۱۵درصد موارد نارسایی مزمن و پیشرفته کلیه در بچهها و نوجوانان است، به کرات در بیماری NPHP اختلالات خارج کلیوی شامل اختلالات حرکتی چشم بصورت نیستاگموس عرضی(Cogan Syndrome)، عقب ماندگی ذهنی، رتینیت پیگمنتوزا(سندرم Senior loken)، فیبروز کبدی و تغییرات اسکلتی به وجود میآید.
بیمار پسر ۱۷ سالهای است با نارسایی مزمن کلیه که تحت همودیالیز واقع شد. با توجه به سابقه پلیاوری و اختلال دید وی از بچگی، علائم چشمی شامل رتنیت پیگمنتوزا و نیستاگموس عرضی، وجود نارسائی مزمن کلیه در خواهر وی که در سن ۱۲ سالگی مورد پیوند کلیه واقع شده است و ازدواج فامیلی پدر و مادر وی، به نظر میرسد بیمار مبتلا به بیماری نفرونوفتیزیس نوع ۴
میباشد.
سید محمد حسین رضویان، سارا یادگاری، نرجس تمدن، محمدباقر مساعی منش،
دوره ۲۰، شماره ۵ - ( ۱۰-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: تجمع منگنز(Mn) در بافتهای مختلف بدن انسان منجر به بیماری منگانیسم، بیماری شبیه پارکینسون همراه با اثرات پاتولوژیک در مغز و سایر اندامها میشود. داروهای کی لیت کننده فلزات به طور موفقیتآمیزی جهت درمان منگانیسم حاد مورد استفاده قرار گرفتهاند. در این مطالعه توانایی پاراآمینوسالیسیلیک اسید (PAS) در کاهش غلظت منگنز در مایعات و بافتهای بدن و عوارض آن در حیواناتی که در مجاورت منگنز قرار گرفتهاند، ارزیابی شد.
روش بررسی: این مطالعه بر روی ۲۰ رت نر بالغ نژاد ویستار که پس از یک دوره یک هفتهای یکسانسازی در چهار گروه پنجتایی طبقهبندی شدند (یک گروه کنترل و سه گروه آزمون که به ترتیب Mn+PAS ,PAS ,Mn دریافت نمودند) صورت گرفت. تزریق داخل صفاقی کلرید منگنز به میزان mg/kg۸ وزن بدن حیوان به مدت یک هفته برای ایجاد مسمومیت و تزریق زیرجلدی یک سی سی PAS با غلظت g/l۵/۱ پنج روز در هفته به مدت چهار هفته جهت درمان صورت گرفت. سپس سرم حیوانات برای بررسی عوامل بیوشیمیایی و بافت کلیه جهت بررسی تغییرات هیستوپاتولوژیک جداسازی شد.
نتایج: دریافت منگنز باعث افزایش معنیدار سطح منگنز در عصاره کلیه (۰۵/۰p<) و ادرار و سرم (۰۱/۰p<) حیوانات نسبت به گروه کنترل شد. با مصرفPAS سطح منگنز در سرم و عصاره کلیه کاهش و در ادرار افزایش یافت. افزایش سطح اوره (۰۵/۰(P< سرم در گروه آزمون چهارم نسبت به کنترل حکایت از آغاز روند تخریبی کلیهها داشت. افزایش سیستاتین C و Na+ در سرم حیوانات گروه دوم (۰۱/۰p<) بیانگر آسیب کلیوی به موازات مصرفPAS و تقلیل این آسیب در مصرف هم زمان آن با Mn است.
نتیجهگیری: PAS در کاهش غلظت منگنز در بدن حیوانات و بهبود عوارض ناشی از تجمع آن در کلیهها موفق عمل مینماید ولی عوارض جنبی نیز دارد.
حسین نوق، علیرضا ریاضی، محمدرضا نجارزادگان،
دوره ۲۰، شماره ۶ - ( ۱۲-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: تنگی آترواسکلروتیک شریانهای کلیه شایعترین بیماری عروق کلیه است که در ایجاد یا تشدید فشار خون بالا و آتروفی کلیه نقش دارد. این مطالعه با هدف بررسی عوامل خطر مؤثر بر ایجاد بیماری عروق کرونر و بروز تنگی شریان کلیه در مبتلایان به فشارخون صورت گرفت.
روش بررسی: این مطالعه به صورت توصیفی ـ مقطعی بر روی ۲۶۴ بیمار مبتلا به فشارخون بستری شده در بخش قلب بیمارستان افشار یزد انجام گرفت که از این میان افراد دارای بیماری عروق کرونر انتخاب شده و شیوع و شدت تنگی شریان کلیوی و نیز رابطه آن با عوامل خطر بیماری قلبی بررسی گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۱۸ مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
نتایج: میزان شیوع تنگی شریان کلیه (تنگی مساوی یا بیش از ۵۰ %) در کل بیماران تحت مطالعه ۲۵/۳۸ درصد و در مردان و زنان به ترتیب ۵۶/۴۳% و ۴۴/۵۶% بود که تفاوت معنیداری داشتند (۰۴/۰p=). میزان شیوع گرفتاری هم زمان شریان کلیه وکرونری با درگیری یک رگ ۳۴%، با درگیری دو رگ ۱۴/۵۷% و با درگیری سه رگ ۱۷/۵۴% بود که تفاوت معنیداری داشتند (۰۱/۰> p).
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالای تنگیهای شریان کلیه در بیماران مبتلا به فشارخون و شیوع بسیار بالاتر آن در همزمانی با فشارخون و بیماری عروق کرونری، آنژیوگرافی کلیه بعد از آنژیوگرافی کرونر در این بیماران ممکن است در کشف موارد ناشناخته تنگی شریان کلیه و در نتیجه درمان بهتر کمک کند.
منصور اسمعیلی دهج، زهرا خواجه بهابادی، محمد ابراهیم رضوانی،
دوره ۲۱، شماره ۵ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: امروزه ثابت شده است که داروهای گیاهی همانند داروهای سنتتیک دارای عوارض جانبی هستند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مصرف آنغوزه در مقادیری که اکثر مطالعات قبلی استفاده کردهاند، بر پارامترهای بیوشمیایی طبعیی کبدی، کلیوی، قلبی و خونی رت بود.
روش بررسی: ۴۰ سر رت نر نژاد ویستار با میانگین وزنی ۳۰۰ گرم به ۵ گروه ۸ تایی تقسیم شدند. گروه ۱ به عنوان گروه کنترل و سایر گروههای مورد مطالعه به عنوان گروههای پیش درمان به مدت یک ماه به ترتیب با mg/kg ۵/۱۲، ۲۵، ۵۰ و ۱۰۰ آنغوزه پیش درمان شدند. سپس نمونه خون رتها جهت اندازهگیری پارامترهای کبدی (ALP, ALT, AST)، کلیوی (Urea, Cr)، قلبی (CPK) و خونی (Pt, Ptt) جمعآوری شد. با وارد کردن کانول فشار به داخل شریان کاروتید و چسباندن الکترودهایی به دست راست و پای چپ به ترتیب فشارهای خونی ثبت و لید دو نوار قلبی مانیتور گردید. برای تجزیه و تحلیل داده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه و نرمافزار Graphpad Prism نسخه ۵ استفاده شد.
نتایج: سطح پلاسمایی AST، CPK و Ptt به طور معنیداری در گروههای پیش درمان با آنغوزه کاهش یافت (۰۵/۰(p<. با افزایش دوز مصرفی آنغوزه غلظت پلاسمایی اوره به طور معنیدار کاهش (۰۵/۰(p< و غلظت پلاسمایی کراتینین و فشارهای خونی شامل سیستول، دیاستول و متوسط شریانی به طور غیرمعنیداری افزایش یافت.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه پیشنهاد میکنند که احتمالاً مصرف مقادیر کم (mg/kg ۲۵) آنغوزه فاقد عوارض جانبی و حتی مفید برای سلامت و مصرف مقادیر زیاد (mg/kg ۱۰۰) آن باعث بروز عوارض جانبی میگردد. از اینرو نیاز به تحقیقات گستردهتری در این زمینه است.
خانم نفیسه مظاهری، دکتر اکبر کریمی، دکتر حسین صلواتی، دکتر سعید رضایی زارچی، دکتر سعادت خلیلیان، خانم روشن رضایی رنجبر سرداری،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: علی رغم افزایش استفاده از نانوذرات فلزی و کاربردهای آن در صنایع مختلف، تاکنون مطالعات اندکی در زمینه اثرات جانبی این مواد بر بدن جانداران صورت گرفته است، بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر داخل صفاقی نانوذرات اکسید منیزیم بر عملکرد کبد و کلیه رتها در محیط درون تن صورت گرفت.
روش بررسی: دوزهای مختلف نانوذرات اکسید منیزیم (ppm۵۰۰، ۲۵۰، ۱۲۵، ۵/۶۲) به مدت ۲۸ روز به رتهای نر نژاد ویستار تزریق گردید و عملکرد کبد و کلیه در پاسخ به جذب نانوذرات مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: این مطالعه نشان داد که مواجهه با نانوذرات اکسید منیزیم باعث ایجاد تغییرات معنیدار در سطوح آنزیمهای AST و ALP گردید، در حالی که سطوح آنزیم ALT، همچنین میزان اوره و کراتینین تغییر معنیداری در مقایسه با گروه کنترل نداشت. علاوه بر این، هیچگونه تغییر هیستولوژیکی در بافت کلیه مشاهده نگردید. در مقابل، مشاهده تغییرات صورت گرفته در بافت کبد شامل اپوپتوز و پرولیفراسیون مجاری صفراوی، نشان دهنده آسیب رسیدن به بافت کبد در دوزهای بالا میباشد.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که نانوذرات اکسید منیزیم در دوزهای بالاتر از ppm۲۵۰ میتواند اثرات سمی بر روی کبد داشته باشد. لذا حساسیت استفاده از این مواد را برای مصارف مختلف بیشتر مینماید.
فریماه سرداری، سمیرا حاجی صادقی، افشین طهماسبی، حمید آسایش، حسین اسلامی،
دوره ۲۳، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: بیماران مبتلا به مرحله پایانی نارسایی کلیه با تغییرات دهانی متعددی نظیر بوی بد دهان، هیپوپلازی مینا، افزایش جرم و بیماریهای پریودنتال مواجه هستند که میتواند سلامت آنها را به مخاطره بیندازد و دیالیز منجر به تغییر در برخی از این عوارض میگردد. این مطالعه با هدف مقایسه شاخص سلامت دندانی در بیماران تحت درمان دیالیز کلیه با افراد سالم انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مورد- شاهدی، ۱۳۴ بیمار همودیالیزی و سالم بررسی شدند. نمونههای دو گروه از نظر سن، جنسیت و تحصیلات همسان بودند. دادههای موردنیاز با استفاده از فرم اطلاعات دموگرافیگ و شاخص سلامت دندانی(DMFS که مجموع سطوح پوسیده، پرشده و از دست رفته است) جمعآوری شد. تحلیل آماری با از آزمونهای منویتنی، کروسکاوالیس و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام شد.
نتایج: میانگین DMFS در بیماران دیالیزی ۹۵/۴۲±۲۸/۹۰ و در گروه کنترل ۳۵/۴۲±۱۲/۹۶ بود که این اختلاف از نظر آماری معنیدار نبود. افراد دارای تحصیلات بیشتر، DMFS پایینتری داشتند. در بیماران دیالیزی، با افزایش سن، DMFS افزایش پیدا کرد. مدت زمان دیالیز و تعداد دفعات دیالیز در ماه با هیچکدام از شاخصهای سلامت دندانی ارتباطی نداشت.
نتیجهگیری: بر اساس مطالعه ما، سلامت دندانی بیماران دارای نارسایی انتهایی کلیه تحت درمان با همودیالیز در مقایسه با افراد سالم تفاوتی نداشت، گر چه سلامت دندانی ضعیف با افزایش سن و تحصیلات پایین بیماران دیالیزی مرتبط بود.
حیدر آقابابا، حسین گلکاری، علی زارعی، سعید چنگیزی آشتیانی،
دوره ۲۳، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: چاقی و عوارض ناشی از آن نظیر پرفشاری خون، کبد چرب، دیابت نوع ۲ و نارساییهای کلیوی از موارد اصلی تهدیدکننده حیات تلقی میگردند. بنابراین هدف پژوهش حاضر مطالعه بررسی اثر عصاره بخشهای هوایی گیاه خوشاریزه
(Echinophora platyloba) بر تغییرات وزن بدن و تستهای عملکردی کبد و کلیه در رتهای چاق هیپرکلسترولمی میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی،۴۰ سر رت نر نژاد ویستار در پنج گروه (۸n=) شامل، کنترل با رژیم غذایی عادی، شاهد هیپرکلسترولمی با رژیم غذای چرب و گروههای تجربی هیپرکلسترولمی شده که به ترتیب دوز حداقلی ۱۰۰، متوسط ۲۰۰ و حداکثری ۳۰۰ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن عصاره هیدروالکلی گیاه خوشاریزه را به صورت گاواژ دریافت کردند. در پایان دوره (۴۲ روزه)، جهت بررسی میزان کلسترول، کراتینین، نیتروژن اوره خون، بیلیروبین، آلبومین، توتال پروتئین، آلانین آمینوترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) و آلکالین فسفاتاز (ALP) خونگیری انجام و اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: میزان کلسترول، ALT، AST و ALP در گروههای دریافتکننده دوز حداقلی و حداکثری عصاره نسبت به گروه شاهد کاهش معنیداری داشت (۰۵/۰P≤). میزان آلبومین و توتال پروتئین در گروه دریافتکننده دوز حداکثری عصاره نسبت به گروه شاهد افزایش یافت (۰۵/۰P≤). وزن بدن نیز در گروه دریافتکننده دوز حداقلی عصاره نسبت به گروه شاهد کاهش معنیداری را نشان داد (۰۵/۰P≤).
نتیجهگیری: عصاره گیاه خوشاریزه، به ویژه در دوز حداقلی، علاوه بر خصوصیت حفاظت کبدی میتواند به عنوان یک کاندید مناسب در درمان چربی خون و اضافه وزن پیشنهاد شود.
منیژه شهریاری کلانتری، محمد حسین جراح زاده،
دوره ۲۶، شماره ۸ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: نارسایی حاد کلیه عارضهای شایع در بیماران ضربه مغزی می باشد. آدنوزین آزاد شده در آسیب، موجب کاهش فیلتراسیون گلومرولی کلیه می شود. آمینوفیلین مهارکننده آزادسازی آدنوزین می باشد. بنابراین این مطالعه با هدف تعیین تاثیر آمینوفیلین وریدی بر عملکرد کلیوی بیماران ضربه مغزی با نارسایی حاد کلیه بستری در بخش مراقبت های ویژه انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور، ۵۰ بیمار ضربه مغزی با نارسایی حاد کلیه به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. بیماران به طور تصادفی آمینوفیلین و یا پلاسبو (نرمالسالین) با دوز mg/kg/h ۲/۰ را دریافت نمودند. میانگین BUN و Cr و برون ده ادراری آن ها، ۲۴ ساعت قبل و بعد از مداخله ثبت شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمونهای آماری کایاسکوئر و T مستقل و منویتنی و ویلکاکسون در نرمافزار Spss version۱۶ انجام شد.
نتایج: مقایسه میانگین برون ده ادراری و BUN و Cr سرم بیماران، ۲۴ ساعت بعد از شروع مطالعه بین دو گروه، اختلاف آماری معنیداری را نشان داد (۰۰۱/۰p<). در گروه مداخله، بین میانگین برونده ادراری، BUN و Cr سرم بیماران، قبل و بعد از مداخله، اختلاف آماری معنیداری دیده شد (۰۰۱/۰p<). در گروه کنترل، بین میانگین برونده ادراری و Cr سرم (۰۶/۰p=) و BUN بیماران(۰۸/۰p=)، قبل و بعد از مطالعه اختلاف معنیداری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: آمینوفیلین میتواند موجب افزایش برونده ادراری و کاهش BUN و Cr سرم و بهبود عملکرد کلیه بیماران ضربه مغزی با نارسایی حاد کلیه شود.
خدیجه ابدال، محمدرضا حافظی احمدی،
دوره ۲۷، شماره ۷ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: هیداتیدوز (کیست هیداتیک)، یکی از مهمترین بیماریهای عفونی مشترک بین انسان و حیوان است که از طریق تخمانگل (کرم نواری) از خانواده اکینوکوکوس توسط لارواکینوکوکوسگرانولوزوس ایجاد میشود که بهصورت تصادفی فرد را به یک یا چند کیست مبتلا میکندکیست هیداتیک تمامیارگانها را درگیر میکند. شایعترین محلهای درگیری شامل کبد، ریه میباشد و بهندرت در کلیه، مغز، قلب، استخوان و طحال را نیز میتواند ایجاد شود
با توجه به نادر بودن وقوع کیست هیداتیک درکلیه دراین مقاله به معرفی یک بیمار ۵۰ ساله مبتلا به کیست هیداتیک کلیه پرداخته شد.
زکیه امینی، آزاده کمالی، سیما السادات حجازی، محمدرضا آرمات، مصطفی روشن روان،
دوره ۳۰، شماره ۵ - ( ۵-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: خستگی یکی از آزاردهندهترین شکایتهای گزارش شده در افراد تحت درمان با همودیالیز میباشد، اما پایین بودن آگاهی کادر درمان از مداخلات مبتنی بر شواهد و از طرفی در دسترس نبودن اطلاعات بهصورت منسجم در این زمینه یک مانع مهم در جهت انجام اقدامات موثر میباشد. از اینرو پژوهشگر بر آن شد تا به بررسی مداخلات پرستاری مبتنی بر شواهد بر خستگی بیماران همودیالیزی در ایران بپردازد.
روش بررسی: جمعآوری اطلاعات در این مطالعه مرور سیستماتیک از طریق جستجو درپایگاههای اطلاعاتی ایرانداک، بانک مقالات پزشکی ایران, elmnet, SID, Google scholar, magiran , PubMed, Library Cochrane CINAHL، Scopus بدون محدوده زمانی و به زبان فارسی و انگلیسی صورت گرفت. در نهایت یافتههای هر مطالعه در فرم ورود اطلاعات به عنوان ابزار جمعآوری دادهها وارد و مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: از میان ۱۱۹مقاله موجود، تعداد ۲۵ مقاله مرتبط بررسی گردید. این مطالعات در محدوده سالهای۱۳۹۱ تا۱۳۹۸ انجام شدهاند، و مداخلات مختلف را همچون انواع ماساژدرمانی، آروماتراپی، الگوهای مراقبتی، تغذیه درمانی، ورزش و خنده درمانی درجهت کاهش خستگی بیماران همودیالیزی مورد بررسی قرار دادهاند. نتایج ارائه شده از مطالعات در زمینه کاهش خستگی بیانگر این است که کلیه مداخلات پیشنهاد شده میتواند در کاهش خستگی بیماران همودیالیزی موثر باشد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها در راستای اجرای عملکرد مبتنی بر شواهد، مطالعات مختلف افزایش تمایل به کنترل سلامت با استفاده از طب مکمل را نشان میدهند و بیانگر اهمیت تلفیق طب مکمل و بالین میباشد، با این وجود استفاده از آن در بالین مورد غفلت قرار گرفته است.
شکیبا سالار، زهرا کشتمند،
دوره ۳۰، شماره ۸ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: کادمیوم (Cd) یک آلاینده محیطی و عامل شیمیایی است که سبب تخریب ساختار سلولی در بافتهای مختلف میشود. پروبیوتیکها باکتریهای فلور نرمال هستند که در صورت مصرف کافی علاوه بر فواید تغذیهای، دارای فواید بهداشتی نیز خواهندبود. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر مخلوط پروبیوتیکهای بومی ایرانی بر فاکتورهای بیوشیمیایی و بافت کلیه موشهای صحرایی نر در معرض آلاینده کلرید کادمیوم میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی ۲۱ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به ۳ گروه ۷ تایی کنترل، دریافتکننده کلریدکادمیوم (۳ میلیگرم بر کیلوگرم) و دریافتکننده کلریدکادمیوم (۳ میلیگرم برکیلوگرم)+ مخلوط پروبیوتیکها ( CFU/mL۱۰۹) تقسیم شدند. کلریدکادمیوم تک دوز با تزریق درون صفاقی و پروبیوتیکها با روش گاواژ به مدت ۳۰ روز به موشها داده شد. در پایان آزمایش نمونههای خون بهطور مستقیم از قلب جهت بررسی غلظت سرمی کراتینین و اوره با روش اتوآنالایزر تهیه و بافت کلیه جهت مطالعات میکروسکوپی رنگآمیزیE&H استفاده شد. دادههای حاصل بااستفاده از نرمافزارversion ۱۶ SPSS و آزمون آماری واریانس یک طرفه و تست توکی ارزیابی شد.
نتایج: نتایج کلریدکادمیوم باعث افزایش غلظت سرمی کراتینین و اوره نسبت به گروه کنترل به صورت معنادار شد (۰/۰۵P<) در حالیکه در گروه دریافت کننده مخلوط پروبیوتیک در مقایسه با گروه کلریدکادمیوم کاهش معنادار نشان داده شد. همچنین آسیب در بافت کلیه نسبت به گروه کنترل نشان داده شد. از سویی ساختار بافت کلیه در گروه تیمار با مخلوط پروبیوتیکها در مقایسه با گروه کلریدکادمیوم بهبودی را نشان داد.
نتیجهگیری: احتمالاً بتوان به عنوان یک کاندیدا از مخلوط پروبیوتیکهای بومی ایرانی (لاکتوباسیلوس رامنوسوس، لاکتوباسیلوس کازئی و لاکتوباسیلوس هلوتیکوس) علیه آسیبهای ایجاد شده کلریدکادمیوم در بافت کلیه موشهای صحرایی نر استفاده کرد.
بهزاد آزادبخت، عباس صارمی، مجتبی خانسوز،
دوره ۳۱، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: اثر تمرین ورزشی بر بافت کلیه در شرایط دیابت همراه با سندروم ترک مرفین نامشخص است. هدف این مطالعه بررسی اثر ۸ هفته تمرین مقاومتی بر سطوح پروتئینهای P۵۳ و Nrf۲بافت کلیه در موشهای صحرایی نر دیابتی همراه با سندروم ترک مرفین است.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی از ۳۲ سر موش صحرایی نژاد ویستار استفاده شد. پس از القا دیابت، بر اساس وزن به صورت تصادفی به ۴ گروه ۸ تایی شامل: دیابت، دیابت مرفین، دیابت + تمرین مقاومتی و دیابت مرفین + تمرین مقاومتی تقسیم شدند. جهت ایجاد وابستگی به مرفین از روش خوراکی به مدت ۲۱ روز استفاده شد. پروتکل تمرین مقاومتی به مدت ۸ هفته اجرا گردید. در پایان، همه موشها بیهوش، کشته و بافتبرداری انجام شد. سطوح پروتئین متغیرهای این پژوهش توسط کیتهای الایزا اندازهگیری شدند. دادهها با استفاده از روش آنالیز واریانس یکراهه و تست تعقیبی توکی با کمک نرمافزارversion ۱۶ SPSS در سـطح معنیداری ۰/۰۵p≤ تجزیه تحلیل شدند.
نتایج: تمرین مقاومتی باعث کاهش معنادار P۵۳ در گروههای دیابت + تمرین مقاومتی(۰/۰۰۶=P) در مقایسه با گروه دیابت و دیابت مرفین + تمرین مقاومتی (۰/۰۱۲=P) در مقایسه با گروه دیابت مرفین شد. همچنین کاهش معنادار Nrf۲ در گروه دیابت مرفین + تمرین مقاومتی (۰/۰۱۳=P) در مقایسه با گروه دیابت مرفین مشاهده گردید.
نتیجهگیری: تمرین مقاومتی احتمالا با کاهش پروتئین P۵۳ موجب تقلیل آسیب بافت کلیه در رتهای دیابتی و دیابتی همراه با سندروم ترک شده است که نشان دهنده اثر محافظتی تمرین مقاومتی بر بافت کلیه در شرایط پاتولوژیک است.
دانیال نقی پور، عارف آرمینفر، زهرا صحرانشین سامانی، لیدا سپانلو، حسامالدین بابایی، محمدحسین حسنی، بهروز یحیایی،
دوره ۳۲، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: با اهتمام به گستردگی سوءمصرف متامفتامین و تظاهرات مخرب آن و اهمیت فیزیولوژیک اندام کلیه در هموستاز بدن بر آن شدیم تا مطالعه حاضر را به انجام برسانیم.
روش بررسی: چهل سر موش صحرایی بصورت تصادفی به پنج گروه مساوی کنترل، متامفتامین، متامفتامین با ورزش، متامفتامین با بربرین هیدروکلراید، متامفتامین با ورزش و بربرین هیدروکلراید تقسیم شدند. القاء متامفتامین به صورت داخل صفاقی mg/kg ۱۵ به مدت ۴ روز هر ۱۲ ساعت و بربرین هیدروکلراید mg/kg۱۰۰ درون صفاقی به مدت ۴ هفته روزانه بوده است. تمرین هوازی به صورت دویدن روی تردمیل جوندگان به مدت ۸ هفته با شدت فراینده انجام شد. ۲۴ ساعت بعد از آخرین تمرین و دریافت بربرین هیدروکلراید، بعد از وزنکشی، بر اساس دستورالعملهای کمیته اخلاق، بافت کلیه استخراج و با میکروسکوپ نوری ارزیابی شد.
نتایج: در گروه متامفتامین کوچک شدگی قطر گلومرول، پرخونی و بی نظمی بافتی رخ داده و سلولهای لوله پیچیده نزدیک و دور تحلیل داشتند. در گروه متامفتامین با ورزش کوچک شدگی قطر در برخی گلومرولها رویت و تغییرات پرخونی و افزایش قطر عروق وجود داشت. در گروه متامفتامین و بربرین هیدروکلراید کوچک شدگی گلومرولی و افزایش فضای ادراری دیده شد. در گروه متامفتامین، ورزش و بربرین هیدروکلراید تعداد و اندازه گلومرولها و فواصل بین آنها طبیعی و بدون بینظمی بود.
نتیجهگیری: این بررسی نشان داد ورزش هوازی و بربرین هیدروکلراید هر دو میتوانند اثرات مخرب هیستوپاتولوژیک ناشی از متامفتامین بر کلیه را کاهش دهند و لذا به نظر میرسد چنانچه همزمان استفاده شوند، بتواند اثرات محافظتی بهتری ایجاد نماید.
راحله زارعشاهی، سمانه جهانآبادی، مریم یادگاری، زهرا شیرازی مقدم، سبحان مسلمان، محمدجسن فخاری زواره،
دوره ۳۳، شماره ۲ - ( ۲-۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: با توجه به اثبات اثر داروهای گیاهی مختلف در درمان سنگ کلیه، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر عصاره هیدروالکلی بابونه چشم گاوی بر درمان سنگ کلیه القاء شده توسط اتیلن گلیکول در موشهای صحرایی میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی، ۳۶ سر موش نر نژاد ویستار بهصورت تصادفی به ۶ گروه مساوی تقسیم شدند: گروه کنترل سالم و گروه کنترل منفی که آب حاوی اتیلنگلیکول دریافت کردند. گروههای تجربی علاوه بر آب حاوی اتیلنگلیکول، عصاره بابونه چشم گاوی ( ۴۰، ۸۰ و ۱۲۰ میلیگرم بر کیلوگرم) و داروی کنترل مثبت سیستون دریافت کردند. پس از ۲۸ روز، جمعآوری نمونه ادرار ۲۴ ساعته و نمونهگیری از خون حیوانات جهت آزمایشات بیوشیمیایی انجام شد. بافت کلیه از نظر میزان تجمع اگزالات کلسیم به روش هماتوکسیلین - ائوزین مورد بررسی بافتشناسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها، توسط آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و با استفاده از نرمافزار گرافپدپریسم انجام گرفت.
نتایج: اتیلنگلیکول بهصورت معنیداری وزن بافت کلیه، میزان اگزالات، کلسیم، فسفات اوره و کراتینین ادرار و همچنین اوره، اسیداوریک، کراتینین و کلسیم سرم را افزایش داد. دریافت عصاره با دوز ۱۲۰ میلیگرم بر کیلوگرم موجب کاهش مؤثر پارامترهای ادراری و سرمی شد و میزان حجم ادرار در این گروه نسبت به گروه اتیلنگلیکول افزایش یافت. همچنین تعداد کریستالها و بلورهای اگزالات کلسیم در گروه عصاره بابونه چشم گاوی (۸۰ و ۱۲۰ میلیگرم بر کیلوگرم) کاهش یافت.
نتیجهگیری: عصاره بابونه چشم گاوی میتواند با تأثیر بر فاکتورهای سرمی و ادراری در پیشگیری از سنگ کلیه مؤثر باشد.