۶ نتیجه برای پریودنتیت
سولماز اکبری، رضا ملا، مهدیه نماینده، سمیه احمدی، زهرا روستایی زاده، زینب حمزه ایل،
دوره ۲۱، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: در مطالعات انسانی نشان داده شده است که افراد مبتلا به بیماری قلبی ـ عروقی، وضعیت پریودنتال بدتری دارند. هدف از این مطالعه بررسی میزان سلامت پریودنتال در بیماران با تشخیص اولیه بیماریهای عروق کرونری است که تحت عمل آنژیوگرافی قرار گرفته بودند.
روش بررسی: در این مطالعه ۱۳۵ بیمار مبتلا به بیماری عروق کرونر قلب (CAD) که تحت عمل آنژیوگرافی قرار گرفته بودند، شرکت کردند. ایندکسهای پریودنتال شامل: خونریزی هنگام پروپ کردن (BOP)، پلاک ایندکس (PI)، عمق پروبینگ (PD)، وجود درگیری فورکا، تعداد دندانهای از دست رفته و تعداد دندانهایی با لقی پاتولوژیک ارزیابی شدند. از روی نتیجه آنژیوگرافی وجود تنگی عروق کرونر و شدت آن، بر اساس تعداد رگ درگیر ثبت شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری N par test و Mann-Whitney test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
نتایج: با توجه به نتایج آنژیوگرافی، ۱۰۶ بیمار به CAD مبتلا بودند، که ۶۵% از این افراد پریودنتیت، ۲۸% ژنژیویت و ۶/۶% افراد پریودنشیم سالم داشتند. از ۲۹ نفر باقیمانده (نتیجه آنژیوگرافی آنان نرمال بود) ۸/۴۴% ژنژیویت و ۸/۴۴% پریودنتیت داشتند. شاخص عمق پاکت در بین بیماران مبتلا و غیرمبتلا به تنگی عروق کرونر به طور معنیداری متفاوت بود (۰۵/۰(p<، در حالی که در شاخصهای دیگر پریودنتال تفاوت معنیداری در بین بیماران مبتلا و غیرمبتلا به تنگی عروق کرونر وجود نداشت (۰۵/۰(p>.
نتیجهگیری: افراد مبتلا به CAD از سلامت پریودنتال بدتری نسبت به افراد با آنژیوگرافی طبیعی برخوردارند.
احمد حائریان اردکانی، علی دهقان، فاطمه عزالدینی اردکانی، لقمان احمدی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: استئوپروز و پریودنتیت از بیماریهایی است که با افزایش سن شیوع آنها افزایش مییابد و از دست رفتن استخوان یکی از ویژگیهای مشترک این دو بیماری میباشد. هدف از این مطالعه ارزیابی ارتباط بین تراکم معدنی استخوان و بیماری پریودنتیت در زنان بالای ۴۰ سال است.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی از بین زنان مراجعه کننده به مرکز دانسیتومتری کلینیک خاتم الانبیاء شهر یزد که به تشخیص پزشک متخصص متقاضی اندازهگیری تراکم معدنی استخوان (BMD) به منظور ارزیابی وجود بیماری استئوپروز بودند تعداد ۳۳۳ نفر وارد مطالعه شدند. این افراد واجد شرایط سنی بودند و حداقل ده دندان داشته و تحت درمان دارویی جهت بیماری استئوپروز نبودند. این افراد بعد از انجام دانسیتومتری تحت انجام معاینات پریودنتال شامل Clinical Attachment Probing Depth(PD) و BOP: Bleeding on Probing)) Loss(CAL),قرار گرفتند، سپس دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون ANOVA و Kruskal-wallis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: در کل جمعیت مطالعه میانگین BOP،PD و CALدر افراد استئوپروتیک نسبت به افراد نرمال و استئوپنیک تفاوت معنیداری نشان داد اما بین افراد استئوپنیک و نرمال تفاوت معنیدار نبود. شاخص CAL در زنان استئوپروتیک بعد از یائسگی تفاوت معنیداری نسبت به افراد نرمال داشت.
نتیجهگیری: افراد استئوپروتیک درجات شدیدتری از پریودنتیت را نسبت به افراد نرمال و استئوپنیک نشان دادند اما افراد استئوپنیک و افراد با BMD نرمال تفاوت معنیداری در میانگین CAL نداشتند که این امر میتواند پیشنهاد دهنده اهمیت تشخیص زودرس کاهش BMD قبل از تاثیر آن بر بافتهای پریودنتال باشد.
دکتر احمد حائریان اردکانی، دکتر یاسین اسدی، دکتر محمد افخمی اردکانی، دکتر مریم نورالهی، دکتر آیدین صورتگر،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: هدف مطالعه حاضر، تعیین اثر تجویز ژل تتراسایکلین موضعی به همراه درمان غیرجراحی پریودنتال بر روی سطح HbA۱c و Lipid profile در بیماران دیابتی نوع ۲ میباشد.
روش بررسی: ۳۰ بیمار مبتلا به دیابت ملیتوس نوع ۲ به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. یک گروه جرمگیری و تسطیح سطح ریشه و گروه دیگر جرمگیری و تسطیح سطح ریشه به همراه ژل تتراسیکلین موضعی دریافت کردند. فاکتورهای بالینی شامل ایندکس لثهای (GI)، ایندکس پلاک (PI)، عمق پاکت پریودنتال (PDD) و فاکتورهای بیوشیمیایی شامل HbA۱c و Lipid profile در ابتدای مطالعه و ۳ ماه بعد در این بیماران ارزیابی شد.
نتایج: در مقایسه فاکتورهای بالینی بین دوگروه مطالعه، عمق پاکت پریودنتال به صورت معنیدار در گروه دریافتکننده ژل تتراسیکلین کاهش یافت. در بین فاکتورهای بیوشیمیایی هم میزان تریگلیسرید (TG) در گروه دریافتکننده ژل به صورت معنیدار کاهش یافت. تفاوت سایر فاکتورهای بالینی و بیوشیمیایی بین دو گروه معنیدار نبود.
نتیجهگیری: در هر دو گروه بعد از انجام درمان بهبود فاکتورهای بالینی و بیوشیمیایی دیده شد. با این وجود به نظر میرسد تجویز ژل تتراسیکلین موضعی به همراه درمان غیرجراحی پریودنتال در بهبود برخی فاکتورهای بالینی و بیوشیمیایی شامل PPD و TG، مؤثر بوده است، اگر چه سایر فاکتورها بر درمان غیرجراحی پریودنتال به تنهایی برتری نداشت.
دکتر احمد حائریان اردکانی، دکتر حسن سلمان روغنی، دکتر مریم نورالهی، دکتر یاسین اسدی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: هلیکوباکتر پیلوری دارای نقش اثبات شده در ایجاد زخم معده و دئودنوم است. پلاک دندانی میتواند به عنوان منبع ذخیرهای برای هلیکوباکتر پیلوری عمل کند. هدف مطالعه حاضر ارزیابی تأثیر درمانهای پریودنتال بر عود دیسپپسی ناشی از هلیکوباکتر پیلوری است.
روش بررسی: شصت بیمار با علایم دیسپپسی و پریودنتیت که حضور هلیکوباکتر پیلوری در نمونه پلاک زیر لثهای و مدفوع تأیید گردید، به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. افراد مربوط به هر دو گروه برای درمان وضعیت دیس پپتیک خود تحت درمان عفونت هلیکوباکتر قرار گرفتند. به صورت همزمان، نمونههای مربوط به گروه مورد تحت درمان حذف پاکت پریودنتال قرار گرفتند. پس از اثبات ریشه کنی باکتری، بیماران هر دو ماه یک بار تا شش ماه در مورد عود علایم دیسپپسی بررسی شدند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمون fisher exact test تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: بعد از دو ماه یک مورد عود در گروه شاهد (۴/۳%) مشاهده شد. در گروه مورد هیچ عودی گزارش نگردید. بعد از ۴ ماه سه نفر (۳/۱۰%) در گروه شاهد و دو نفر (۷/۶%) در گروه مورد عود علایم را گزارش شد. بعد از شش ماه میزان عود در گروه شاهد ۱۱ نفر (۹/۳۷%) و در گروه مورد ۵ نفر (۷/۱۶%) بود که این تفاوتها از لحاظ آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری: درمان پریودنتال تأثیری بر عود علایم دیسپپسی ناشی از هلیکوباکتر ندارد.
فرزانه وزیری، احمد حائریان اردکانی، لاله ملکی، سمانه عباسی سلیم کندی،
دوره ۲۴، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: ارتباط میان عفونت پریودنتال و پاتوز پالپ، همواره مورد بحث بوده است. در این مطالعه انسانی مورد شاهدی به بررسی تاثیرات احتمالی بیماری پریودنتیت مزمن متوسط تا پیشرفته بر وقوع کلسیفیکاسیون و تشکیل سنگ پالپ پرداختهایم.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه آزمایشگاهی مورد شاهدی است. نمونهها شامل بیست و سه دندان مبتلا به پریودنتیت مزمن با پیشآگهی hopeless در گروه case و بیست و سه دندان سالم از نظر پریودنتال که به دلایل مختلف از جمله طرح درمان
Full Extraction برای درمانهای پروتز کامل و موارد مشابه کشیده شدند، در گروه control بود. پس از کشیدن و قطع ۲ میلیمتر انتهای آپکس، دندانها در محلول فرمالین ۱۰% به مدت ۷ روز قرار داده شدند. سپس به مدت ۱۰ روز در HNO۳ ۵% دکلسیفیه شدند. پس از انجام مراحل آمادهسازی بافتی از ریشه هر دندان سه مقطع از نواحی اپیکال، میانی و کرونال تهیه شد و یک پاتولوژیست باتجربه به بررسی اسلایدها با میکروسکوپ نوری پرداخت. حضور سنگ پالپی در مقاطع بررسی شده و نتایج به دست آمده از دو گروه با یکدیگر مقایسه شد.
نتایج: فراوانی سنگ پالپی در هیچکدام از مقاطع، اختلاف معنیداری میان دو گروه نداشت (P-Value: ۷۳۰/۰ و ۳۰۰/۰ و ۷۶۰/۰).
نتیجهگیری: التهاب نسوج نگهدارنده دندان در پریودنتیت مزمن بر ایجاد سنگ پالپی تأثیرگذار نیست.
فرزانه وزیری، احمد حائریان، داوود زارع، رضا ملا، محمد عرب فراشاهی،
دوره ۲۵، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: در پاکت پریودنتال، سطوح ریشه نمایان شده با تجمع پلاک و جرم در سمنتوم، آلوده شده است. معمولاً در فاز اولیه درمان پریودنتال، دبریدمان سطوح ریشه آلوده از طریق درمان غیر جراحی (Non-surgical) میباشد. هر چند، برداشت کامل پلاک و جرم از طریق درمانهای مکانیکال مرسوم دست یافتنی نمیباشد. نتایج مطالعات دیگر که لیزر دیود را در کنار فاز I درمان پریودنتال انجام دادند، بهبودی قابل توجهی در نتایج درمان نشان دادند. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر لیزر دیود (۹۸۰ نانومتر) روی پارامترهای بالینی پریودنتال بعد از درمان پریودنتال غیر جراحی میباشد.
روش بررسی: بیست و یک بیمار با پریودنتیت مزمن متوسط تا شدید ( شامل ۱۱ نفر مرد و ۱۰ نفر زن با میانگین سنی
۲/۴۲ سال)، انتخاب شدند و به گروه کنترل (Scaling and Rootplaning) و گروه تست (SRP+Laser) تقسیم شدند. دو ماه بعد از آخرین جرمگیری و درمان لیزر، پارامترهای بالینی ثبت شدند و با نتایج اولیه (Baseline) مقایسه شدند. مطالعه حاضر از نوع کارآزمایی بالینی (Clinical Trial) به صورت Split-mouth با انتخاب تصادفی دو کوادرانت ( یکی در فک بالا یکی فک پائین) به عنوان گروه های تست انجام شد. داده ها وارد کامپیوتر شد و توسط نرم افزار SPSS,۱۶ و آزمون های Mannywhitny و Wilcoxon آنالیز شد.
نتایج: بعد از ۲ ماه، پارامترهای بالینی در هر دو گروه بهبود بخشیده شدند. از نظر Plaque Index (PI) و عمق پاکتهای
mm(۳-۰) تفاوت معنیدار در گروه مورد دیده شده است در حالیکه ار نظر Clinical Attachment Level (CAL) و عمق پاکتهای mm(۵-۳) و mm(۵<) تفاوت معنیداری از لحاظ آماری با گروه کنترل ندارد.
نتیجهگیری: مطابق با بهبود کلی در پارامترهای بالینی، استفاده از لیزر به عنوان درمان کمکی در کنار روشهای شایع میتواند، پیشنهاد شود.