جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای موش آزمایشگاهی

کورش بامداد، زینب صفر، مهرالسادات علوی،
دوره ۲۴، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: سیکلوسپورین به عنوان یک داروی تضعیف‌کننده سیستم ایمنی شناخته می­شود. عنصر سلنیوم نیز واجد خواص آنتی‌اکسیدانی است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر       هم افزایی پرتوهای درمانی گاما مورد استفاده در پزشکی هسته­ ای و نقش حفاظتی سلنیوم پس از تضعیف سیستم ایمنی با سیکلوسپورین بر کاهش مرگ موش است.

روش بررسی: در این بررسی تجربی ۶۰ سر موش سوری به شش گروه ده تایی، پنج گروه آزمایشی و یک گروه کنترل شامل گروه آزمایشی یک: تکنسیم + سیکلوسپورین؛ گروه آزمایشی دو: ید ۱۳۱ + سیکلوسپورین؛ گروه آزمایشی سه: سلنیوم + سیکلوسپورین؛ گروه آزمایشی چهار: سیکلوسپورین + تکنسیم + سلنیوم؛ گروه آزمایشی پنج: سیکلوسپورین + ید ۱۳۱ + سلنیوم و همچنین گروه کنترل تقسیم شدند. گروه یک و چهار: ۷۵ میکروکوری تکنسیم به صورت تزریق درون صفاقی دریافت کردند. گروه یک و پنج: ۳۰ میکروکوری ید ۱۳۱ و گروه‌های سه، چهار و پنج ۰/۱ میلی‌گرم در کیلوگرم سلنیوم به طریق گاواژ دریافت کردند. گروه کنترل نیز ۵۰ میلی‌گرم در کیلوگرم سیکلوسپورین دریافت کرد. شش ساعت پس از دریافت سیکلوسپورین، به میزان یک سی‌سی خون از قلب موش‌ها برای اندازه‌گیری درصد لنفوسیت‌ها گرفته و هر ۶ ساعت یک بار نسبت به شمارش موش‌های زنده و مرده اقدام شد.

نتایج: درصد لنفوسیت­ها و میزان بقاء موش‌ها در گروه تجربی دوم کاهش یافت. میزان بقاء موش‌ها در گروه تجربی یکم، سوم و چهارم نسبت به گروه کنترل افزایش یافت.

نتیجه‌گیری: تیمار با ید ۱۳۱ و سیکلوسپورین سبب هم‌افزایی در کاهش زمان بقا و میزان لنفوسیت می­گردد. دوزهای کم تکنسیم به همراه سلنیوم سبب خنثی‌سازی اثر هم‌افزایی فوق‌الذکر می­ گردد.


سمیه دولت‌آبادی، محمد جواد نجف‌زاده،
دوره ۲۹، شماره ۶ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: با وجود اینکه قارچ ریزوپوس اصلی‌ترین عامل ایجاد بیماری موکورمایکوزیس می‌باشد، اطلاعات ما در مورد این عوامل بیماریزا اندک می‌باشد. قدرت عفونت زایی سویه‌های R. microsporus وR. arrhizus  که از منابع مختلف بالینی و محیطی جمع آوری شده‌اند، در مدل آزمایشگاهی لارو حشره mellonella Galleria و موش مورد بررسی قرار گرفتند.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی، تعداد ۲۶ سویه، ۱۳ مورد از هر یک از دو گونه فوق در لارو حشره با غلظت نهایی ۱۰۶/ml اسپور برای هر سویه آماده شدند. بیماری‌زایی ۸ عدد از این سویه‌ها در موش آزمایشگاهی نیز مورد بررسی قرار گرفت. نمونه‌های تلقیح شده در لارو حشره به‌ مدت ۶ روز و موش های آزمایشگاهی به‌مدت ۱۴ روز مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات آماری به وسیله نرم‌افزار Graphpad Prism (GraphPad Software, San Diego, CA) انجام شد. داده‌های مربوط به بقاء نمونه‌ها با استفاده از نمودارهایKaplen-Meyer  رسم و با استفاده از تست log rank آنالیز شدند. میزان p.value کمتر از ۰/۰۵ درصد در نظر گرفته شد.
نتایج: میزان کشندگی قارچ R. arrhizus در لارو حشره و موش‌های تلقیح شده بیشتر از  R. microsporusبوده است. تفاوت بیماری‌زایی در دو واریته R. arrhizus معنادار نبود. میزان مرگ و میر ارتباطی با منبع جداسازی نداشته و در میان سویه‌های مربوط به یک گونه متغیر بودند. تولید سم باکتری همزیست در گونه R. microsporus، بر میزان مرگ و میر تاثیری نداشت. مرگ و میر در دو نوع مدل آزمایشگاهی یک الگوی مشابه را نشان می‌دهد.
نتیجه‌گیری: با توجه به بروز مرگ و میر در نمونه‌هایی با منبع محیطی، چنین استنباط می‌گردد که این گروه از قارچ‌ها ماهیت فرصت طلب داشته، در شرایط مساعد قادر به ایجاد بیماری در افراد مستعد می‌باشند. مدل آزمایشگاهی لارو حشره نتایج قابل قبولی را در مقایسه با مدل حیوانی بدست می‌دهد.

سام رحمانی چگنی، مهدی روزبهانی، سید علی حسینی، احمد همت فر، مسعود معینی،
دوره ۳۲، شماره ۱۲ - ( ۱۲-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: مطالعه حاضر اثربخشی تمرینات تناوبی شدید (HIIT) و گرده گل (PO) را بر گیرنده تیروزین‌کیناز بی (TRKb) در موش­های در معرض کادمیوم بررسی کرده‌­است. مطالعات نشان می­دهد که کادمیوم سبب کاهش BDNF و غیرفعال شدن TRKb می‌شود.
روش بررسی: ۲۵ سر موش نر نژاد اسپراگ-داولی، در سن ۸ هفتگی، انتخاب شدند، و به صورت تصادفی در پنج گروه پنج­تایی جایگزین شدند، که این گروه­‌ها شامل گروه کنترل سالم (HC)، گروه کنترل کادمیوم (CD)، گروه کادمیوم+گرده گل (PO)، گروه کادمیوم+تمرین تناوبی شدید (HIIT)، گروه کادمیوم+گرده گل+تمرین تناوبی شدید (HIIT-PO) بود. کادمیوم به صورت کادمیوم کلراید ۴۰۰ mg/kg.l محلول در آب به همه گروه‌­ها به‌جز کنترل سالم خورانده شد. روزانه ۲۰۰ میلی‌گرم گرده گل در ۴/۲ سی سی نرمال سالین به صورت گاواژ به گروه‌های (PO/ HIIT-PO) خورانده‌‌­شد. جهت تعیین حداکثر شدت تمرین از آزمون افزایشی استاندارد بدفورد برای گروه های HIIT-PO و HIIT استفاده شد. ۴۸ ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی و مکمل­‌دهی، در حالت ۱۲ ساعت ناشتایی موش­‌ها با استفاده از کتامین (۵۰ mg/kg) و زایلوزین (۲۰ mg/kg) بی­‌هوش شدند، هیپوکامپ مغز استخراج شد و داده‌ها از طریق آزمون T مستقل و ANOVA دو راهه با نرم‌افزارversion ۱۶  SPSS تحلیل شد.
نتایج: کادمیوم سبب کاهش معنادار TRKb (P≤۰,۰۵)، تمرینات HIIT و مکمل گرده گل سبب افزایش معنادار TRKb شده، و اثر تعاملی تمرینات HIIT و مکمل گرده گل نیز معنادار بود (P≤۰,۰۵).
نتیجه‌گیری: احتمالاً اثرات آنتی اکسیدانی گرده گل می­‌تواند سطح TRKb را افزایش دهد، تمرینHIIT غلظت پراکسید هیدروژن (H۲O۲) و فاکتور نکروز کننده آلفا (TNF-α) را در مغز افزایش می­دهد که می­‌تواند سنتز BDNF را تسهیل کنند و به همین سبب سطح TRKb افزایش دهد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به ماهنامه علمی پ‍ژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | SSU_Journals

Designed & Developed by : Yektaweb