۴۴ نتیجه برای ترس
اعظم مصداقی نیا، فرزانه سمیعی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه : مطالعات اخیر نشان داده استرس باعث کاهش پاسخ به تحریکات دردزا و بیدردی میشود که مکانیسم دقیق آن مشخص نیست. ازطرفی در دردهای نوروپاتیک پاسخ به داروهای ضد درد کاهش می یابد. در این مطالعه میزان بیدردی ناشی از استرس، بیدردی ناشی از سرولئین (آگونیست CCK) و پروگلوماید (آنتاگونیستCCK ) به تنهایی یا توأم و همچنین تأثیر آنها بر بیدردی ناشی از استرس در حیوانات دست نخورده و حیواناتی که عصب سیاتیک آنها تحت فشار قرار داشت بررسی و مقایسه شد.
روش بررسی : این تحقیق بر روی ۴۵۰ موش سوری نر در پنجاه گروه ۹ تایی انجام پذیرفت. برای داشتن مدل حیوانی نوروپاتی، یک جراحی همراه با گره زدن سیم مسی روی عصب سیاتیک سمت راست (Nerve Ligation) انجام شد. برای ایجاد استرس از روش شناکردن در آب ۴ درجه سانتی گراد (Cold Water Swimming Stress) استفاده گردید. میزان بیدردی حیوانات با روش صفحه داغ (Hot Plate) سنجیده شد.
یافتهها : استرس شناکردن در آب سرد با زمانهای ۵/۰،۱،۲ و ۳ دقیقه توانست بیدردی وابسته به طول زمان شناکردن ایجاد نماید که پاسخ در دو گروه مشابه بود یعنی بستن عصب سیاتیک این میزان بیدردی را کاهش نداد. سرولئین با مقادیر ۰۲۵/۰،۰۵/۰ و ۱/۰ میلیگرم بر کیلوگرم در هر دو گروه بیدردی ایجاد نمود. در موشهای استرس دیده با تجویز سرولئین و مقادیر مختلف پروگلوماید (۲۰، ۴۰و ۶۰ میلیگرم بر کیلوگرم) به تنهایی و توأم با هم بیدردی دیده شد. پاسخ سرولئین توسط پروگلوماید مهار نشد. هیچ یک از دارو ها بیدردی ناشی از استرس را به طور معنادار تقویت ننمودند.
نتیجهگیری : استرس می تواند به عنوان جانشینی برای درمان دارویی و دردهای نوروپاتیک مطرح گردد.
حسن نقی زاده، محمد اسماعیل افضل پور، حسین اکبرزاده،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه: اعتقاد بر این است که برنامه های تمرینی طولانی مدت و شدید به سبب تولید رادیکال های آزاد و دیگر گونه های فعال اکسیژن، ممکن است باعث آسیب به بافت ها شود. در حال حاضر در ارتباط با ظرفیت آنتی اکسیدانی ورزشکاران رشته باستانی هنوز تحقیقات کافی صورت نگرفته است، لذا هدف تحقیق حاضر مقایسه شاخص های آنتی اکسیدانی و عوامل خطرزای قلبی- عروقی ورزشکاران رشته زورخانه (باستانی کاران) با افراد غیر ورزشکار است.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه تحلیلی از نوع کوهورت تاریخی می باشد که ۱۴ نفر باستانی کار سالم که در ۶ ماهه قبل از تحقیق به طور مداوم هفته ای حداقل ۳ جلسه ۴۵ دقیقه ای در تمرینات رشته باستانی شرکت کرده بودند و ۲۰ غیرورزشکار که در دوره مشابه در فعالیت های ورزشی منظم شرکت نداشتند، در تحقیق شرکت کردند. تمامی متغیرهای وابسته تحقیق بوسیله روش های آزمایشگاهی و آنزیماتیک استاندارد و با استفاده از کیت شرکت پارس آزمون اندازه گیری گردیدند. برای مقایسه بین دو گروه از آزمون t مستقل در سطح معنی داری ۰۵/۰ =α استفاده شد.
نتایج: یافته ها نشان داد که ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (TAC) و اوج توان بی هوازی پاها در باستانی کاران بطور معنی دار بالاتر (۰۵/۰P<) از افراد غیرورزشکار؛ و فعالیت آنزیم سوپراکساید دیسموتاز (SOD) دو گروه نیز تقریباً معنی دار (۰۵/۰P<) می باشد و در دیگر شاخص ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد(۰۵/۰P>).
نتیجه گیری: به طور کلی یافته های تحقیق حاکی از آن است که پرداختن به ورزش های زورخانه ای باعث بهبود سیستم
آنتی اکسیدانی و ایمنی بدن شده و ورزشکاران این رشته از ظرفیت آنتی اکسیدانی بالاتری نسبت به غیرورزشکاران برخوردارند.
سید حسین شاکر، محمد علی جعفری ندوشن، محمد مشایخیان، محمد حسینی کسنویه، حامد بصیر غفوری، حمیدرضا ریحانی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( ۷-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: هدف از انجام این مطالعه، بررسی ارتباط میان پپتید ناتریورتیک نوع پرو B آمینوترمینال و پیش آگهی بیماران مبتلا به دیسترس تنفسی مراجعه کننده به اورژانس بیمارستان رسول اکرم میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه کوهورت که در بخش اورژانس بیمارستان رسول اکرم انجام شد، ابتدا معیارهای ورود و خروج نمونهها مشخص شده و به روش غیر احتمالی ۶۲ نمونه انتخاب گردید و یک نمونه خون جهت بررسی سطح سرمی پپتید ناتریورتیک نوع پرو B آمینوترمینال گرفته شد. نهایتاً وضعیت بقاء بیماران پس از ۱۵ روز مشخص شد و میزان پپتید ناتریورتیک نوع پرو B آمینوترمینال در بیماران زنده مانده و فوت شده پس از ۱۵ روز مقایسه گردید. اطلاعات بدست آمده با استفاده از ویرایش ۱۶نرم افزار آماری SPSS آنالیز شد.
نتایج: میانگین سطح پپتید ناتریورتیک نوع پرو B آمینوترمینال(۹۵/۱۰۴۰۳=SD) ۴۱/۸۱۴۱ بود. ۱۰ بیمار(۱/۱۶%) پس از ۱۵ روز دچار مرگ شدند که ۸ بیمار مونث و ۲ بیمار مذکر بودند و ۵۲ بیمار(۹/۸۳%) پس از ۱۵ روز زنده مانده بودند. میانگین مزبور در بیمارانی که پس از ۱۵ روز زنده بودند،(۲۳/۶۶۸۰=SD) ۳۴/۴۶۷۴ و در بیمارانی که دچار مرگ شدند،(۸۰/۷۰۷۳=SD) ۲۰/۲۶۱۷۰ بود که در افراد دچار مرگ این میزان بطور معنیداری بالاتر بود(۰۰۱/۰(P<.
نتیجهگیری: سطح سرمی پپتید ناتریورتیک نوع پرو B آمینوترمینال میتواند یک فاکتور پیشگویی کننده موثر در پیش آگهی بیماران مراجعه کننده با دیسترس تنفسی با عللی از قبیل ادم ریوی، نارسایی احتقانی قلب و تشدید بیماری انسدادی مزمن ریه باشد.
مهران کریمی، مهدیه مجیبیان، حسین هادی ندوشن، رضا بیدکی، گلرسته خلاصه زاده، پریوش رفیعی، زهرا صابری،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: بیماریهای آلرژیک از جمله بیماریهای شایع درکودکان بوده و یکی از علل شایع ناتوانی در بسیاری از جوامع هستند. افزایش شیوع این بیماریها در سالهای اخیر در بسیاری از کشورهای دنیا گزارش شده است. بروز آلرژی در کودکان فاکتورهای خطر متعددی از جمله استرس مادر در دوران بارداری دارد.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی بر روی ۲۹۰ مادر باردار مراجعه کننده به دو بیمارستان دولتی و خصوصی شهر یزد انجام شد. نمونهگیری درطی سال ۱۳۸۸ و به روش غیر تصادفی ساده انجام شد. میزان اظطراب مادر در بارداری توسط پرسشنامه استاندارد شده (Pregnancy Anxiety Questionnaire) PRAQتعیین شد. میزان IgE خون مادر و بندناف نوزاد به روش Enzyme Linked Immunosorbent Assay) )ELISA تعیین گردید سپس دادهها با نرم افزار آماریSPSS ویرایش ۱۶ مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
نتایج: یافتههای این مطالعه نشان میدهد که میانگین نمره اضطراب بارداری در مادرانی که IgE نوزادشان بالاتر از IU/ml۳۵/۰ است بیشتر از مادرانی میباشد که IgE بند ناف نوزادشان کمتر از IU/ml۳۵/۰ است و بین نمره اضطراب بارداری و سطح IgE بندناف رابطه معنیداری وجود دارد(۰۰۱/.(P<. از طرفی بین متغیرهای جنسیت و وزن نوزاد در هنگام تولد و نیز سن حاملگی با سطح IgE بند ناف ارتباط معنیداری وجود ندارد(۰۵/۰(P>.
نتیجهگیری: به نظر میرسد اضطراب و ترس در دوران بارداری یکی از علل افزایش IgE بند ناف در نوزادان باشد.
زینب خانجانی، جلیل باباپور، گزیزه صبا،
دوره ۲۰، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: امروزه اصلاح و بازاندیشی نسبت به ظاهر و رفع نواقص و معایب واقعی یا خیالی آن به واسطه جراحی زیبایی دغدغه فکری تعداد قابل توجهی از افراد جامعه شده است. این مطالعه با هدف مقایسه اختلالات اضطرابی، افسردگی و تصویر بدنی متقاضیان جراحی زیبایی با افراد غیرمتقاضی انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضریک بررسی علی مقایسهای است. متقاضیان جراحی زیبایی ۶۲ نفربودند که با روش نمونهگیری در دسترس و غیرمتقاضیان با همتاسازی سن، جنسیت وسطح تحصیلات از میان بستگان داوطلبین جراحی زیبایی انتخاب شدند، بنابراین آزمودنیهای پژوهش حاضر ۱۲۴نفر بودند. همچنین متقاضیان جراحی زیبایی مراجعانی بودند که درطی سه ماه به مراکز تخصصی جراحی زیبایی شهر ارومیه مراجعه کرده بودند. اطلاعات از طریق پرسشنامه SCL-۹۰-R و پرسشنامه خود توصیفگری بدنی مارش (PSDQ)و پرسشنامه سنجش اطلاعات دموگرافیک جمع آوری گردید. یافتهها با استفاده از نرم افزار SPSS۱۶ و آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری MANOVA)) و آزمونt-test مستقل مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج نشان داد که بین افراد متقاضی و غیرمتقاضی جراحی زیبایی از لحاظ اختلالات اضطرابی، افسردگی و تصویر بدنی تفاوت معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری: همانند دیگر تخصصها در پزشکی، مداخلههای جراحی زیبایی نیز قبل از آنکه بر روی بیماران اعمال شوند، باید تحت کار آزماییهای بالینی دقیقی قرار بگیرند و ارزیابی و ترغیب بیماران به مشاور و روانپزشک قبل از انجام دادن جراحی زیبایی حائز اهمیت میباشد.
مهرداد روغنی، سعید ارباب سلیمانی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: دیابت قندی در دراز مدت موجب تشدید استرس اکسیداتیو شده و فعالیت سیستم دفاع آنتیاکسیدان را کاهش میدهد. با توجه به اهمیت این عوامل در بروز برخی بیماریهای عصبی و با در نظر گرفتن خاصیت ضددیابتی و آنتیاکسیدانتی خارخاسک، هدف از انجام این مطالعه ارزیابی اثر تجویز خوراکی این گیاه بر سطح بافتی برخی مارکرهای پراکسیداسیون لیپیدی و استرس اکسیداتیو در بافت مغز موشهای صحرایی دیابتی است.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، موشهای صحرایی به ۴ گروه کنترل، گروه کنترل تحت تیمار با خارخاسک، گروه دیابتی و گروه دیابتی تحت تیمار با خارخاسک تقسیم شدند. برای دیابتی کردن موشها از استرپتوزوتوسین به میزان ۶۰ میلیگرم بر کیلوگرم (داخل صفاقی) استفاده شد. دو گروه تحت تیمار با گیاه نیز پودر این گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش را با نسبت وزنی ۳% به مدت ۵ هفته دریافت نمودند. سطح مالون دیآلدئید و نیتریت و میزان فعالیت سوپراکسید دیس موتاز بافت مغز در پایان کار اندازهگیری شد.
نتایج: موشهای دیابتی افزایشی معنیداری در سطح بافتی مالون دیآلدئید (۰۱/۰p<) و نیتریت و نیترات (۰۱/۰p<) و کاهشی غیرمعنیداری در فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز نشان دادند و درمان با خارخاسک میزان مالون دی آلدئید (۰۱/۰p<) و نیتریت (۰۵/۰p<) را به صورت معنیداری کاهش داد و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در موشهای دیابتی تیمار شده به طور غیرمعنیداری در مقایسه با گروه دیابتی افزایش نشان داد.
نتیجهگیری: تجویز خوراکی خارخاسک میتواند برخی شاخصهای پراکسیداسیون لیپیدی و استرس اکسیداتیو در بافت مغز را در موشهای صحرایی دیابتی کاهش دهد و در جلوگیری از برخی بیماریهای عصبی ناشی از تشدید استرس اکسیداتیو میتواند مؤثر باشد
بهرام پیمان نیا، الهام موسوی،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: میگرن یک بیماری شایع خانوادگی است که با سردردهای ضرباندار دورهای تشخیص داده میشود. بررسی عوامل زیستی و روانشناختی در شروع و تشدید سردردهای میگرنی نشان داده که بین عوامل روانشناختی، شخصیتی و سردردهای میگرنی ارتباط وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه استرس ادراکشده و صفات شخصیتی در بیماران مبتلا به میگرن و افراد سالم طراحی و اجرا گردید.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه مقطعی تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه افراد سالم و بیماران مبتلا به میگرن مراجعهکننده به درمانگاه تخصصی میگرن در شهر اردبیل در سال ۱۳۹۱ است که از جامعه مذکور نمونهای متشکل از ۳۰ نفر بیمار مبتلا به میگرن و ۳۰ نفر افراد سالم به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه شخصیت Eysenck و پرسشنامه استرس ادراکشده Kohen استفاده گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از روش آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که بیماران مبتلا به میگرن نسبت به افراد سالم استرس را منفی ادراک میکنند(۱۱F=، ۰۱/۰p<)، در بعد نوروتیسم نمرات بالاتری را به دست آوردند (۹۱/۵ F=، ۰۵/۰ p<) و برونگرایی افراد سالم بیش از بیماران میگرنی است(۵۷/۶F=، ۰۵/۰p<).
نتیجهگیری: بیماران میگرنی آسیبپذیری بیشتری در مقابل بیماریهای نوروتیک دارند. بنابراین توجه به ساختار روانشناختی و ویژگیهای شخصیتی این بیماران میتواند در پیش آگهی بیماری تأثیر بسزایی داشته باشد.
اختر کاظمی، علی زارعی محمود آبادی، مهدی فصیحی رامندی، جواد رسولی ونی، مهدی صابری،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: کلرپیریفوس حشرهکش ارگانوفسفره وسیعالطیفی بوده که بیش از ۴۰ سال است در سراسر جهان مورد استفاده قرار میگیرد. این ترکیب با مکانیسمهای مختلف موجب القاء سمیت میشود. در مطالعه حاضر سمیت کلرپیریفوس از طریق بررسی فاکتورهای استرس اکسیداتیو در پلاسمای موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: ۲۴ سر موش صحرایی جنس نر نژاد ویستار به دو گروه ۱۲ تایی تقسیم شدند. گروه کنترل حلال روغن ذرت و گروه دوم، به مدت چهار هفته سم کلرپیریفوس (رقت mg/ml۴CPF, ) به میزان mg/kg۵/۱۶ روزانه از طریق گاواژ دریافت کردند و در روزهای ۱، ۷، ۱۴، ۲۱، ۲۸، پس از تجویز سم، نمونهگیری و نمونه پلاسمایی جهت ارزیابی فعالیت آنزیم کاتالاز (CAT)، سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، میزان مالون دی آلدئید MDA)) و گلوتاتیونGSH) ) صورت گرفت.
نتایج: سمیت کلرپیریفوس در روز ۷ با نشانههای ظاهری مانند لرزش، سیخ شدن موها، ضعف، اسهال، تنگی نفس مشاهده گردید که با کاهش معنیدار در سطح پلاسمایی GSH و فعالیت آنزیم کاتاالاز و همچنین افزایش معنیدار در میزان MDA و فعالیت آنزیم SOD همراه بود.
نتیجهگیری: CPF از طریق کاهش توان آنتیاکسیدانی در پلاسمای موش صحرایی موجب القاء استرس اکسیداتیو و بروز عوارض مزمن میگردد. لذا، ضمن رعایت ایمنی در مقابل تماس مزمن با CPF، تقویت سیستم آنتیاکسیدانی بدن به عنوان روش مناسب جهت پیشگیری از اثرات استرس اکسیداتیو ناشی از مسمومیت مزمن با این دسته از حشرهکشها پیشنهاد میگردد.
مهوش جعفری، سید همایون صدرایی، غلامرضا کاکا، زهرا عبدی، رضا رضایی، مریم صالحی،
دوره ۲۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: خردل گوگردی از عوامل آلکیله کننده است که تشکیل رادیکالهای آزاد را افزایش میدهد. هدف از این مطالعه بررسی نقش حفاظتی و درمانی داروهای هگزامتیلن تترآمین (HMT) و N– استیل سیستئین (NAC) در کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از خردل گوگردی در سرم موش صحرایی است.
روش بررسی: در مطالعه تجربی حاضر، موشهای صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به ۸ گروه تقسیم شدند. گروه کنترل، گروه خردل گوگردی (mg/kg۵/۰% به صورت داخل تراشهای تنها یک بار)، گروه HMT (mg/kg۵/۷)، گروه NAC (mg/kg۵/۰)، گروه HMT– خردل، گروه NAC– خردل، گروه خردل- HMT و گروه خردل- NAC. داروهای HMT و NAC یک ساعت قبل و بعد از دریافت خردل به مدت ۱۴ روز به صورت داخل صفاقی تزریق شد. بعد از ۱۴ روز، موشها توسط اتر بیهوش و خون از قلب حیوانات گرفته و سرم تهیه گردید. سپس فعالیت آنزیم های سوپراکسیددیسموتاز (SOD)، کاتالاز (CAT)، گلوتاتیون S- ترانسفراز (GST)، غلظتهای گلوتاتیون (GSH) و مالون دی آلدئید (MDA) توسط روشهای بیوشیمیایی تعیین شدند.
نتایج: خردل باعث کاهش فعالیت آنزیمهای SOD (۰۰۱/۰p<) و CAT (۰۵/۰p<) و غلظت GSH (۰۱/۰p<) سرم شده، در حالی که باعث افزایش فعالیت GST (۰۱/۰p<) و غلظت MDA (۰۱/۰p<) گردید. تجویز پیش درمانی و درمانی HMT وNAC باعث بهبود این پارامترهای بیوشیمیایی شد.
نتیجهگیری: خردل گوگردی باعث القا استرس اکسیداتیو در سرم موش صحرایی میشود. داروهای HMT و NAC قادرند استرس اکسیداتیو را کاهش دهند. نقش حفاظتی HMT در کاهش سمیت خردل گوگردی بیشتر از NAC است.
کاویان قندهاری، فاطمه بهدانی، زهرا ایزدی مود، مهدی داوری عدالت پناه، سارا اسعدی، الناز کیادربندسری، محمد مهدی امجدی، محمد رضا سبحانی،
دوره ۲۳، شماره ۶ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: بررسی تاثیر استرس بر سکته مغزی میتواند مفید باشد. در صورت اثبات این رابطه میتوان با شیوههای آموزش همگانی روشهای مقابله با استرس را آموزش داده و احتمال بروز سکتههای مغزی را کاهش دهیم. هدف از این مقاله بررسی تاثیر استرس بر حوادث عروقی مغزی است.
روش بررسی: این مطالعه موردی شاهدی آیندهنگر در مبتلایان به سکته مغزی مراجعهکننده به اورژانس اعصاب بیمارستان قائم و گروه شاهد بدون سابقه سکته مغزی از بین کارمندان دانشگاه در زمستان ۱۳۹۴ انجام شد. ترجمه فارسی پرسشنامه اصلاح شده استرس هولمز و راهه مربوط به یک ماه اخیر در تمام افراد گروه مورد و شاهد تکمیل شد. تشخیص سکته مغزی و تعیین ایتولوژی آن توسط متخصص مغز و اعصاب صورت گرفت.
نتایج:۳۶۱ بیمار سکته مغزی و ۱۹۰ نفر در گروه شاهد از نظر توزیع فراوانی استرس شدید بررسی شدند. رابطه فراوانی نسبی استرس با سکته مغزی و خونریزی داخل مغزی و خونریزی زیر عنکبوتیه معنیدار بود (۰۰۶/۰p= ,۰۰۱/۰ p<و ۰۰۱/۰ p<). توزیع فراوانی استرس شدید در مبتلایان به سکته ایسکمیک و آنفارکت کریپتوژنیک و کاردیوآمبولیک و مخلوط کاردیوآمبولیک با آترواسکلروتیک با گروه شاهد تفاوت معنیداری نداشت(۱۰۹/۰p= ، ۴۳۹/۰p=، ۳۱۱/۰ p= و ۶۳۷/۰p=). بین استرس شدید و سکته مغزی آترواسکلروتیک رابطه معنیداری مشاهده شد(۰۲۶/۰p=).
نتیجهگیری: استرس در بیماران با استروک هموراژیک و در بیماران با سکته ناشی از آترواسکلروز به طور معنیداری با بروز استروک ارتباط داشت. بنابراین استرس به عنوان عامل خطر در وقوع استروک در نظر گرفته میشود.
سنا رضایی تیره شبانکاره، جواد محیطیاردکانی، راضیه فلاح، مهران کریمی، فاطمه پور رجب، راحله احسانی، نیکو روستائی راد،
دوره ۲۳، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: تشنج از شایعترین اختلالات نورولوژیک اطفال است. نقش آنتی اکسیدانها در حفاظت از بروز حمله صرع در مطالعات متعدد مورد بحث قرار گرفته است. ویتامین E با خنثی کردن رادیکالهای آزاد یک آنتیاکسیدان طبیعی محسوب میشود. در این تحقیق اثر مصرف ویتامین E، بر مارکرهای استرس اکسیداتیو مالوندیآلدهید و گروه کربونیل پروتئینها، در کودکان مبتلا به صرع ایدیوپاتیک و کمبود ویتامین D مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: مطالعه روی کودکان مبتلا به صرع ایدیوپاتیک و کمبود ویتامین D انجام گرفت. کودکان مبتلا به صرع ایدیوپاتیک، به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با کپسول خوراکی ۵۰هزار واحدی ویتامینD به صورت هفتگی و به مدت هشت هفته و گروه دوم تحت درمان با قرص ۱۰۰ واحدی ویتامینE به صورت روزانه و به مدت یک ماه همراه با کپسول خوراکی ۵۰هزار واحدی ویتامینD به طور هفتگی و به مدت هشت هفته قرار گرفتند. میزان مالوندیآلدهید و گروه کربونیل پروتئینها با روشهای اختصاصی فتومتری مورد سنجش قرار گرفت. اطلاعات در نرمافزار SPSS ۱۹ مورد آنالیز قرار گرفت و نتایج با استفاده از آزمون T-test تحلیل شد.
نتایج: میزان مالوندیآلدهید و گروه کربونیل پروتئینها بعد از درمان در مقایسه با قبل از درمان، به طور معنیداری کاهش یافت. نتایج نشان داد که در گروهی که تحت درمان با ویتامین E بودند میزان گروه کربونیل پروتئینها به طور معنیداری نسبت به قبل از درمان کاهش داشت(۰۹/۰±۶۷/۰ در مقابل ۰۹/۰±۷۷/۰) اما کاهش میزان مالوندیآلدهید معنیدار نبود.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که درمان بیماران صرع ایدویوپاتیک کودکان با ویتامین E میتواند باعث کاهش گروههای کربونیل پروتئینها گردد.
مسعود میرزایی، حوا دریافتی، حسین فلاح زاده، بهمن عزیزی،
دوره ۲۴، شماره ۵ - ( ۵-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: افسردگی از شایعترین اختلالات روانپزشکی است و دیابت نیز از بیماریهای مزمن شایع است. کنترل قند خون در بیماران افسرده مشکلتر از افراد سالم است. این مطالعه باهدف بررسی افسردگی، اضطراب و استرس در افراد دیابتی و غیر دیابتی انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر به روش مقطعی تحلیلی با استفاده از دادههای مطالعه سلامت مردم یزد(یاس) در سال۹۴-۱۳۹۳ انجامشد. حجم نمونه مطالعه حاضر ۳۵۱۴ نفر بود. جهت سنجش اضطراب و استرس و افسردگی از پرسشنامه DASS۲۱ استفاده شد. دادهها با نرمافزارSPSS۲۰ آنالیز شد.
نتایج: شیوع افسردگی، اضطراب و استرس در افراد دیابتی به ترتیب ۴/۴۲ درصد، ۷/۴۸ درصد، ۶/۴۵ درصد و در افراد غیر دیابتی ۵/۳۵ درصد، ۳۴ درصد و ۳/۳۸ درصد به دست آمد. این مطالعه ارتباط معنیداری بین بیماری دیابت و ابتلا به افسردگی و اضطراب و استرس را آشکار ساخت. در افراد دیابتی بیشترین افسردگی مربوط به زنان و افراد مجرد بود. همچنین در افراد دیابتی بیشترین اضطراب مربوط به زنان و افراد دارای سطح تحصیلات پایینتر از دیپلم و دارا بودن حداقل یکی از عوارض دیابت بود. بیشترین استرس هم مربوط به زنان و افراد مجرد و دارا بودن عوارض دیابت بود. بین متغیر سن و تحصیلات و داشتن عوارض دیابت و ابتلا به افسردگی ارتباط معنیدار آماری مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بیشتر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران دیابتی انجام مشاوره روانپزشکی و در صورت لزوم درمان این اختلالات توصیه میشود.
محمود وکیلی، مینا عمو قدیری، مسعود محمدی، مژگان مدرسی،
دوره ۲۴، شماره ۹ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: بیاختیاری ادراری یک رخداد شایع در دوران حاملگی است که موجب مختل شدن کیفیت زندگی زنان و صرف هزینههای زیادی برای درمان میشود، با توجه به عدم انجام مطالعهای در این موضوع در شهر یزد، هدف این مطالعه بررسی شیوع و عوامل مرتبط با بیاختیاری ادراری استرسی پس از زایمان در شهر یزد در سال ۱۳۹۴ بود.
روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه توصیفی-مقطعی است که زنانی که ۴ ماه از آخرین زایمان آنها گذشته و به درمانگاه بیمارستان شهید صدوقی در سال ۱۳۹۴ مراجعه کرده بودند را مورد بررسی قرار داد و پس از انتخاب ۵۰۰ نفر از آنان از طریق نمونهگیری در دسترس و اطلاعات آنان از طریق پرسشنامه Sandvik به دست آمد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS۱۶ و آزمون مجذور کای و T test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: فراوانی ابتلا به بیاختیاری استرسی پس از زایمان در این مطالعه ۴/۳۲% بود. فراوانی بیاختیاری با افزایش تعداد زایمان به طور معنیداری زیاد میشد به طوری که در زنان با یک زایمان (۳/۳%)، دو زایمان (۶/۲۷%) و سه زایمان (۱/۶۱%) گزارش شد و فراوانی بیاختیاری ادرار به دنبال زایمان در بیمارستان یا خانه به ترتیب ۲/۳۱% و ۹/۷۶% بود که تفاوت معنیداری را نمایش میدهد (۰۰۱/۰(P=.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد فراوانی بیاختیاری ادراری استرسی در زنان یزدی بالا است و با توجه به اهمیت اجتماعی و پزشکی بیاختیاری ادراری لازم است اقدامات موثری برای پیشگیری و درمان این عارضه در شهر یزد انجام گیرد.
نگین فرهنگی، فرزاد ناظم، فرزاد زهساز،
دوره ۲۴، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: استرس اکسایشی میتواند عوارض ناشی از دیابت را توسعه دهد. تمرین ورزشی با شدت متوسط نیز وضعیت آنتیاکسیدانی بافت قلبی را بهبود میبخشد. هدف از این تحقیق، بررسی اثر هشت هفته تمرین ورزشی استقامتی بر فعالیت برخی آنزیمهای آنتیاکسیدانی و پراکسیداسیون لیپیدی بافت قلبی موشهای دیابتی شده با استرپتوزوتوسین است.
روش بررسی: بدین منظور، ۳۰ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار، به طور تصادفی در سه گروه قرار گرفتند: گروه کنترل سالم (C)، گروه کنترل دیابتی (DC) و گروه دیابتی تمرین کرده (TD). حیوانات گروه TD، چهار روز در هفته به مدت هشت هفته تمرین استقامتی انجام دادند. پس از هشت هفته، فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز (SOD)، گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) و کاتالاز (CAT) و سطوح مالون دی آلدئید (MDA) در بافت قلبی اندازهگیری شد. یافتهها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: فعالیت CAT و GPx بافت قلبی گروه DC، در مقایسه با گروه C به طور معنیداری (۰۰۰/۰=p) بیشتر بود، در حالی که بین فعالیت SOD گروههای مختلف آزمایشی تفاوت معنیداری وجود نداشت. همچنین، فعالیت GPx بافت قلبی گروه TD نسبت به گروه DC به طور معنیداری (۰۰۰/۰=p) کمتر بود. با این حال، فعالیت CAT تحت تأثیر تمرین استقامتی قرار نگرفت. پس از هشت هفته تمرین استقامتی، مقادیر MDA بافت قلبی گروه TD، به طور معنیداری بیشتر از گروه DC و C (به ترتیب ۰۱۷/۰=p و ۰۰۰/۰=p) بود.
نتیجهگیری: یافتههای تحقیق حاضر نشان داد که ممکن است تمرین استقامتی بافت قلبی حیوانات دیابتی شده را به علت کاهش فعالیت GPx و افزایش سطوح MDA، بیشتر در معرض استرس اکسایشی قرار دهد.
نیلوفر دربندی، سمیرا مقدسی، حمیدضا مومنی،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: مطالعات نشان داده که متفورمین اثرات متفاوتی بر یادگیری و حافظه دارد. در این مطالعه اثرات درمانی مصرف حاد و مزمن متفورمین بر به خاطر آوری حافظه و برخی فاکتورهای استرس اکسیداتیو سرم در رتهای نر آلزایمری شده با استرپتوزوتوسین بررسی شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی ۴۸ سر رت به ۶ گروه تقسیم شدند: گروه سالین-سالین، گروه استرپتوزوتوسین - سالین و گروههای تیمار با استرپتوزوتوسین به همراه متفورمین (یک نوبته، یک هفته، سه هفته و یازده هفته). تزریقات داخل بطن مغزی استرپتوزوتوسین (mg/kg۳) در روز اول و سوم پس از جراحی انجام شد. تزریقات داخل صفاقی سالین (ml/kg) یا متفورمین (mg/kg۲۰۰) از یک روز قبل از جراحی شروع و تا پایان دوره تیمار ادامه داشت. حافظه حیوانات با یادگیری اجتنابی غیرفعال ارزیابی و سرمهای خون جهت سنجش سطح مالوندیآلدهید، سنجش سطح آنتیاکسیدانی کل، سنجش سطح آنزیمهای سوپراکسیددیسموتاز و کاتالاز مورد استفاده قرار گرفتند.
نتایج: استرپتوزوتوسین بهطور معنیداری باعث کاهش بازخوانی حافظه و سطح آنتیاکسیدان کل، سطح آنزیمهای کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز و افزایش معنیدار سطح مالوندیآلدهید نسبت به گروه کنترل شد (۰۰۱/۰p<) و تزریق متفورمین(یکنوبته، یک هفته و سه هفته) منجر به بهبود بازخوانی حافظه و فاکتورهای استرس اکسیداتیو سرم نسبت به گروه استرپتوزوتوسین
شد (۰۰۱/۰p<). درحالیکه تزریق متفورمین در گروه یازده هفته اختلاف معنیداری نسبت به گروه استرپتوزوتوسین نشان
نداد (۰۵/۰<p).
نتیجهگیری: به نظر میرسد که مصرف حاد و مزمن متفورمین اثرات متفاوتی بر بازخوانی حافظه دارد که احتمالاً ناشی از اثر مصرف مزمن متفورمین در افزایش سطح فاکتورهای استرس اکسیداتیو در سرم است.
محمد فرات یزدی، مهرنوش گیاهی یزدی، محمد حسین سربی،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( ۴-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: سرطان یک بیماری فلجکننده و صعبالعلاجی است که علاوه بر سلامت جسم، بهزیستی روانی و اجتماعی مبتلایان را تحت تأثیر قرار داده و باعث اختلال در روند زندگی مبتلایان میشود. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان کیفیت زندگی و شناخت راهبردهای مقابله با استرس در بیماران سرطانی و مقایسۀ میزان آن در افراد غیر مبتلا در شهر یزد انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی که به صورت مقطعی انجام شد، ۵۳ زن مبتلا به بیماری سرطان که به کلینیک درمانی خصوصی سرطان مراجعه کرده بودند و ۹۴ زنان غیر مبتلا به سرطان در شهر یزد، حضور داشتند. شیوۀ نمونهگیری در این پژوهش از نوع هدفمند بود. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه جمعیت شناختی، مقابله با شرایط پراسترس (CISS) و مقیاس سنجش بهزیستی اجتماعی- اقتصادی استفاده شد. دادهها نیز با نرمافزار SPSS-۱۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: سبک مقابله مسألهمدار در بین شرکتکنندگان با میانگین و انحراف معیار ۸۹/۷ ±۳۴/۵۰ متداولترین راهبرد مقابله با استرس بود. میزان کیفیت زندگی نیز در بین شرکتکنندگان با ۷۲/۷ ±۴۷/۴۷ در حد متوسط بود. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین سبکهای مقابلهای مسألهدار و اجتنابی با کیفیت زندگی و خرده مقیاسهای آن رابطۀ مثبت معناداری وجود دارد (۰,۰۱> p)، با این وجود، بین سبک مقابله هیجانمدار با کیفیت زندگی و خرده مقیاسهایش رابطۀ معنیداری به دست نیامد. تحلیل واریانس یکطرفه نیز نشان داد زنان مبتلا به سرطان از سبک مقابلۀ اجتنابی منفی بیشتری نسبت به زنان غیر مبتلا به سرطان برخوردار بودند، اما از لحاظ دیگر متغیرهای پژوهش تفاوت معنیداری بین دو گروه به دست نیامد (۰۵/۰< p).
نتیجهگیری: نتایج به طور کلی نشان میدهد استفاده مناسب از راهبردهای مقابله با استرس در کیفیت زندگی افراد مؤثر است؛ بنابراین لازم است مداخلات روانشناختی و مدیریت استرس برای بالا بردن وضعیت روانی و کیفیت زندگی بیماران سرطانی مورد استفاده قرار گیرد.
فاطمه برهان، جواد زوار رضا، مسعود پندده، سعیده فتحی،
دوره ۲۵، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: استفاده از دستگاههای بیسیم در سه دهه اخیر در سراسر جهان افزایش یافته است و خطرات بهداشتی ناشی از این دستگاهها به یک نگرانی عمومی تبدیل شده است. این مطالعه به منظور بررسی اثرات امواج Wi-Fi بر DNA و پارامترهای استرس اکسیداتیو انجام گرفت.
روش بررسی: ۱۶ رأس موش سوری نر بالغ به دو گروه تقسیم شدند: گروه کنترل (۸n=) و گروه تجربی (۸n=). گروه تجربی (مواجهه یافته) به مدت (۸ ساعت در روز/۲۱ روز متوالی) در معرض امواج Wi-Fi ((۲,۴۵GHZ قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل به دور از منبع شناخته شده Wi-Fi نگهداری شدند. میزان شکست تکرشته DNA در لنفوسیتها از طریق تست کامت قلیایی تشخیص داده شد (قبل و بعد از دوره مطالعه، در هر دو گروه) و پارامترهای استرس اکسیداتیو شامل فعالیت کاتالاز، فعالیت پاراکسوناز و میزان ظرفیت تام آنتیاکسیدانی (TAC) سرم نیز محاسبه گردید (قبل و بعد از دوره مطالعه، در هر دو گروه).
نتایج: در گروه مواجهه یافته، پس از پایان دوره ۲۱ روزه مواجهه با امواج، شکست تکرشته DNA در لنفوسیتها و فعالیت آنزیم کاتالاز سرم افزایش معنی داری یافته بود، همچنین کاهش معنی داری در فعالیت آنزیم پاراکسوناز وجود داشت اما میزان TAC سرم در این گروه تفاوت معنیداری نسبت به قبل از مواجهه با امواج نشان نداد، در حالی که در گروه کنترل بعد از دوره ۲۱ روزه مطالعه تفاوت معنیداری در هیچیک از شاخصهای اندازهگیری شده نسبت به آغاز مطالعه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که قرارگیری در معرض امواج Wi-Fi میتواند استرس اکسیداتیو را افزایش داده و منجر به افزایش شکست DNA شود.
جواد بهشتی پور، مهدیه رئیس زاده، رژین جمالی، سجاد سیستانی،
دوره ۲۵، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: نیکوتین به عنوان مهمترین جزء سیگار میتواند سبب آسیب کبدی شود. این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی عصاره هیدروالکلی یونجه جهت کنترل آسیب کبدی ناشی از نیکوتین در موشهای صحرایی نر انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ۲۴سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به ۴ گروه مساوی تقسیم شدند: گروه کنترل (بدون تیمار)، گروه آزمایشT۱ (نیکوتین)، گروه آزمایش T۲ (نیکوتین + عصاره هیدروالکلی یونجه با دوز ۲۵۰ میلیگرم بر کیلوگرم) و گروه آزمایش T۳ (نیکوتین + عصاره هیدروالکلی یونجه با دوز ۵۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم). عصاره هیدروالکلی یونجه به شکل خوراکی و نیکوتین به صورت تزریق زیرپوستی با دوز ۲/۰ میلیگرم بر کیلوگرم به مدت ۲۵ روز تجویز شد. در پایان دوره مقدار مصرف غذا، وزن بدن و کبد حیوانات اندازهگیری شد. نمونه خون از هر موش برای ارزیابی آلانینآمینوترانسفراز (ALT) و آسپارتات آمینوترانسفراز (AST) اخذ گردید. . نتایج به دست آمده به با نرم افزار SPSS ورژن ۲۴ به صورت میانگین و انحراف استاندارد در آمده و با آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و تست تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سطح معنی داری ۰۵/۰P< در نظر گرفته شد.
نتایج: وزن بدن حیوانات در گروه T۱ در مقایسه با گروه کنترل دچار کاهش معنیداری شد(۰۴۶/۰=P). بین گروههای مورد مطالعه اختلاف معنیداری در میزان مصرف غذا مشاهده نگردید(۰۵۴/۰=P). وزن کبد در گروههای آزمایش T۱ و T۲ کاهش معنیداری در مقایسه با گروه کنترل داشت(۰۴۴/۰=P). به طور معنیداری سطح سرمی آنزیمهای ALT و AST در گروه آزمایش T۱ در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت( ۰۵/۰>P). همچنین در گروههای تیمار با عصاره هیدروالکلی یونجه (T۲ و T۳) غلظت سرمی بیومارکرهای ALT و AST در مقایسه با گروه T۱ کاهش معنیداری داشت(۰۵/۰ >P.
نتیجهگیری: براساس یافتههای این تحقیق، عصاره هیدروالکلی یونجه با اثرات آنتیاکسیدانی خود میتواند سبب حفاظت کبد در برابر نیکوتین شود.
نادیا خادمی، مهدیه رئیس زاده، عذرا الله ویسی،
دوره ۲۶، شماره ۱۰ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت پارامترهای مربوط به اسپرم در میزان باروری، هدف از این مطالعه بررسی تاثیر عصاره هیدروالکلی کلم بروکلی بر پارامترهای اسپرم قبل و بعد از فریز در موش سوری نر بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی مداخلهای ۲۸ سر موش سوری نر نژاد NMRI به چهار گروه هفت تایی تقسیم شد. گروه کنترل بدون هیچ گونه تیمار، آزمایش اول، دوم و سوم به ترتیب ۱۰۰، ۲۰۰ و ۳۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم عصاره هیدروالکلی بروکلی (تهیه شده با روش ماسراسیون) داخل صفاقی به مدت ۴۲ روز دریافت کردند. در پایان آزمایش، اندازهگیری آنزیمهای کاتالاز، سوپراکسیدیسموتاز و مالوندیآلدئید در سرم اندازه گیری شد. غلظت اسپرم، تعداد، درصد زندهمانی، تحرک و درصد شکنندگی DNA قبل و بعد از فریز شدن مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: کمترین غلظت اسپرم در گروه کنترل ۱۰۶× ۲۴۹ و بیشترین در آزمایش سوم ۱۰۶×۷۱۴ میلیون بر میلیمتر مکعب دیده شد. بیشترین درصد زندهمانی اسپرم و درصد تحرک در آزمایش سوم به ترتیب حدود ۹۶ و ۹۸ درصد شد. کاهش درصد زندهمانی اسپرم بعد از فریز نمودن در گروه کنترل نسبت به گروههای آزمایش حدود سه تا چهار برابر بوده و این اختلافات معنیدار بود (۰۰۵/۰=P). غلظت آنزیم کاتالاز و سوپراکسیدیسموتاز در آزمایش سوم به ترتیب ۲۷۶/۲±۲۸/۱۸و ۴۲۵/۲±۳۶/۵۶ واحد بر میلیلیتر بوده و اختلاف در مورد آنزیم سوپراکسیددیسموتاز با سایر گروهها معنیدار بود. کمترین غلظت مالوندیآلدئید آزمایش سوم ۱۴۰/۰±۹۶/۱ نانومول بر میکرومول و با گروه کنترل معنیدار شد.
نتیجهگیری: دوز ۳۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم عصاره بروکلی بهترین تاثیر را بر روی پارامترهای اسپرم تازه و فریز شده داشته که میتواند به اثرات آنتیاکسیدانی عصاره مرتبط باشد.
سمیه حاتمی، حمیرا حاتمی، فرزام شیخ زاده، غلامرضا دهقان،
دوره ۲۷، شماره ۱۱ - ( ۱۲-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: کریستال مت با القا شکلگیری رادیکالهای آزاد و پراکسیداسیون لیپیدی سبب تخریب و مرگ سلولی میشود. هدف از مطالعه بررسی اثر عصاره اسکروفولاریا استریاتا بر حافظه فضایی، پراکسیداسیون لیپیدی و سطوح آنزیمهای آنتیاکسیدانی در موشهای صحرایی نر طی اعتیاد به کریستال میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی از ۴۲ سر موش صحرایی در۶ گروه: سالین، کریستال مت (۱۰ و ۱۵ میلیگرم/کیلوگرم )، عصاره اسکروفولاریا (۲۰۰میلیگرم/کیلوگرم)، پیش تیمار عصاره (۲۰۰) + کریستال (۱۰ و ۱۵) استفاده شد. القا اعتیاد با تزریق درون صفاقی کریستال مت به مدت ۵ روز متوالی انجام گرفت. ارزیابی تغییرات حافظه فضایی توسط آزمون ماز آبی موریس انجام شد. سطوح آنزیمهای دخیل در استرساکسیداتیو توسط اسپکتروفتومتر مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها توسط نرمافزار Instate ۳و آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه با آزمون تعقیبی Tukey انجام شد.
نتایج: کریستال مت سبب کاهش حافظه فضایی در هر دو دوز گردید (کنترل: ۳۴/۶±۵۹/۱۸، کریستال مت (۱۰ میلیگرم/کیلوگرم): ۸۳/۴±۳۴/۳۰ ،کریستال مت (۱۵): ۷۷/۰±۹۸/۵۹) (۰۰۱/۰ (P<. پیش تیمار اسکروفولاریا سبب بهبود حافظه در دو گروه کریستال مت گردید (کنترل: ۳۴/۶±۵۹/۱۸، اسکروفولاریا (۲۰۰)+ کریستال مت (۱۰): ۷۱/۲±۱۲/۳۰، اسکروفولاریا (۲۰۰)+ کریستال مت (۱۵): ۵۱/۰±۴۳/۵۰) (۰۵/۰ P<) مالون دی آلدئید، کاتالاز و سوپراکسیددیسموتاز در گروه کریستال افزایش یافت (۵ ۰/۰P<). پیش تیمار اسکروفولاریا سبب کاهش سطوح افزایش یافته این آنزیمها گردید.
نتیجهگیری: پیش تیمار اسکروفولاریا استریاتا با کاهش استرساکسیداتیو، حافظه فضایی کاهش یافته توسط کریستال مت را بهبود می بخشد.