جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای اپی‌ژنتیک

بهناز میرزا احمدی، محمود تلخابی، سارا رجبی،
دوره ۲۸، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: حدود ۴۰% از وزن بدن انسان را بافت عضله اسکلتی تشکیل می‌دهد. سالانه صدها نفر دچار از دست رفتن بافت عضلانی به ‌عللی چون بیماری، جنگ و تصادف‌ها می‌شوند که این مسئله می‌تواند منجر به اختلال در اعمالی مانند تنفس و حرکت و زندگی اجتماعی فرد شود. تاکنون روش‌هایی چون دارو‌درمانی، سلول درمانی و پیوند بافت برای کنترل آسیب‌های بافت عضلانی و بازسازی آن مورد مطالعه قرار گرفته است. اگرچه در حال حاضر روش درمانی مشخص و کارآمدی برای درمان آسیب‌های عضلانی وجود ندارد و بسیاری از بیماران شدت ضایعات عضلانی با افزایش سن بیشتر می‌شود. بنابراین تحقیق برای پیداکردن رویکردهای درمانیِ جدید و کارآمد برای ترمیم عضله یکی از مباحث مهم در علوم پایه و پزشکی می‌باشد. مهندسی بافت یکی از روش‌های امیدوار‌کننده و نوین در ترمیم بافت عضله اسکلتی در نظر گرفته می‌شود که نوید ساخت بافت‌های عضلانی عملکردی، ساخت مدل‌ مناسب جهت پزشکی شخص محور و مدل پژوهشی برای تحقیقات پایه را می‌دهد. فاکتورهای القایی در کنار زیست مواد و سلول، عناصر اصلی مهندسی بافت هستند. این فاکتورها معمولاً به ‌واسطه مکانیزم‌های اپی‌ژنتیکی و تاثیر بر مسیرهای پیام‌رسانی باعث القاء تکثیر، تمایز و مهاجرت سلول‌های مورد استفاده در مهندسی بافت عضله شده و ساخت یک بافت عضلانی در شرایط آزمایشگاهی را تسریع می‌کنند. به‌ تازگی، کوچک مولکول‌ها نیز به‌صورت مستقل (به‌جای فاکتورهای رشد) و یا در کنار فاکتورهای رشد در مهندسی بافت عضله به‌کار رفته‌اند. از آنجایی‌که کوچک مولکول‌ها پاسخ ایمنی ایجاد نکرده، به ‌آسانی وارد سلول شده و هدف مولکولی مشخصی دارند و لذا به‌عنوان فاکتورهای القاییِ مناسب در مهندسی بافت، مورد توجه قرار گرفته‌اند.
نتیجه‌گیری: به‌طورکلی کوچک مولکول‌های موثر در مهندسی بافت عضله می‌توانند با حالت‌های مختلف زیست مواد (هیدروژل، بافت سلول‌زدایی شده و داربست‌های سنتزی) به‌کار روند و قابلیت استفاده در شرایط In vivo  و In vitro را دارند و در نتیجه باعث تولید بافت عضلانی با کارآیی بالاتر شده، و هزینه تولید بافت عضله را کاهش داده که این مسئله به پیشبرد اهداف درمانی مهندسی بافت عضله کمک می‌کند. در این مقاله، مهندسی بافت عضله اسکلتی و نقش کوچک مولکول‌ها در آن مورد بررسی قرار گرفته است.

مریم پرهام‌فر، مرضیه رضایی،
دوره ۲۹، شماره ۵ - ( ۵-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: مکانیسم اپیژنتیک، تنظیم بیان ژنوم برای تولید انواع مختلف سلول در طی توسعه یا هماهنگی پاسخهای سلولی به محرکهای خارجی است. در حالی‌که اپیژنتیک از اهمیت اساسی در یوکاریوتها برخوردار است، نقش متفاوتی نیز در باکتریها دارد. این مقاله به مهم‌ترین تحقیقات اخیر در مورد اینکه چگونه باکتریها می‌توانند علائم اپیژنتیک را تغییر دهند و منجر به بیماریهای مختلف شوند و یا در ایجاد آن همکاری کنند، می‌پردازد.
در این مطالعه مروری، جهت جستجوی مقالات از پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed, Sciencedirect, Google Scholar  و Scopus استفاده شد.
تحقیقات نشان دادهاند، باکتریها میتوانند ساختار کروماتین و برنامه رونویسی سلولهای میزبان را با نفوذ عوامل اپیژنتیک متنوع (مانند تغییرات هیستونی، متیلاسیون DNA، کروماتین وابسته به کمپلکس و فاکتورهای پیرایش RNA) تحت تاثیر قرار دهند. هم‌چنین، اختلال تنظیم اپیژنتیک ناشی از باکتریها ممکن است بر عملکرد سلول میزبان در دفاع میزبان یا اجازه تداوم پاتوژن، موثر باشد. بنابراین، باکتریهای بیماریزا را میتوان به‌عنوان اپیموتاژنز بالقوه که قادر به تغییر شکل اپیژنوم هستند، در نظر گرفت که اثرات آن‌ها منجر به اختلال عملکرد سلولی میگردد و احتمالاً روی ایمنی و منشأ بیماریهای مزمن و غیرمنتظره، نقش دارد و باعث بروز یا همکاری در گسترش تغییرات پاتولوژیکی می‌شود.
نتیجه‌گیری: تغییرات اپیژنتیک در طول توسعه و در پاسخ به عوامل محیطی در ایجاد تنوع فنوتیپی و استعداد ابتلا به بعضی از بیماریها از جمله بیماریهای عفونی، سرطآن‌ها، اختلالات خود ایمنی و متابولیکی، مشارکت میکند.

معصومه دهقان منشادی، آهورا آراسته کنی، منصوره آکوچکیان،
دوره ۳۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده

مقدمه: اختلال طیف اوتیسم (ASD) به عنوان یک اختلال پیچیده رشد عصبی، بر تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارهای فردی تأثیر می‌گذارد و اغلب در کودکی تشخیص داده می‌شود. ویژگی‌های اوتیسم به عنوان طیفی از علائم با شدت و نوع متغیر در افراد متفاوت است و عوامل ژنتیکی و محیطی در بروز آن نقش مهمی دارند. ناباروری نیز که به ناتوانی در باردار شدن پس از یک سال رابطه جنسی منظم اطلاق می‌شود، می‌تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله عوامل ژنتیکی و محیطی باشد. این مقاله به بررسی ارتباط بین ناباروری و اوتیسم پرداخته و به شباهت‌ها و مکانیسم‌های ژنتیکی مشترک، از جمله تغییرات در تعداد کپی (CNVs) و واریانت‌های ژنتیکی، اشاره می‌کند که می‌توانند در بروز هر دو وضعیت نقش داشته باشند. هم‌چنین، عواملی نظیر سن والدین، قرار گرفتن در معرض سموم و استفاده از فناوری‌های کمک باروری (ART) نیز می‌توانند خطر ابتلا به اوتیسم و ناباروری را افزایش دهند. به‌ویژه افزایش سن پدر به عنوان عاملی برای بروز جهش‌های جدید در اسپرم شناخته شده است. تحقیقات نشان می‌دهند که تغییرات اپی‌ژنتیکی از جمله متیلاسیون DNA و تغییرات هیستونی، می‌توانند نقش عوامل محیطی و ژنتیکی را در ایجاد این اختلالات توضیح دهند. نتایج اولیه نشان داده‌اند که کودکان متولد شده از طریق ART ممکن است در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به اوتیسم باشند.
نتیجه‌گیری: با وجود پیشرفت‌ها، شکاف‌های بسیاری در درک دقیق این ارتباطات وجود دارد و نیاز به تحقیقات بیشتری احساس می‌شود. درک این پیوندها می‌تواند به توسعه مداخلات هدفمند، مشاوره ژنتیکی، و بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا و خانواده‌های آنان کمک کند.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به ماهنامه علمی پ‍ژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | SSU_Journals

Designed & Developed by : Yektaweb