جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای یاسینی اردکانی

فاطمه حسینی، مجتبی یاسینی اردکانی، محمد حسین احمدیه، محمد رضا وفایی نسب، گلرسته خلاصه زاده، قاسم دستجردی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ويژه نامه همايش رفتارهاي پرخطر ۱۳۸۹ )
چکیده

مقدمه: درمان نگهدارنده با متادون یک رویکرد شناخته شده ای جهت درمان وابستگی به مواد و به خصوص کاهش آسیب است. یکی از چالش های عمده دراین روش درمانی میزان ماندگاری در درمان است. هدف این مطالعه بررسی میزان ماندگاری بر درمان در درمان نگهدارنده با متادون است. روش بررسی: در این تحقیق بیمارانی که به مراکز درمان اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد مراجعه کرده بودند و تحت درمان نگهدارنده با متادون قرار گرفتند این نمونه ها حداقل یک سال و حداکثر ۵/۲ سال مورد پیگیری قرار داشتند. نتایج: در این تحقیق ۱۵۵ بیمار با میانگین سنی۱۰± ۸/۳۵ سال با دامنه تغییرات ۶۲- ۱۸ سال مورد بررسی قرارگرفتند. ۸۰% مراجعین تحصیلات زیر دیپلم داشتند. ۲/۴۳% سابقه مصرف حشیش و ۲/۵۴% سابقه مصرف الکل را ذکر کردند و ۷/۴۹% در منزل استیجاری زندگی می کردند. ۶۰% بیماران به دلیل مشکلات اقتصادی و ۵/۱۵% به دلایل قانونی و ۷/۶۷% به دلیل فشار خانواده مراجعه کرده بودند. ۶/۳۱ % تریاک و شیره و۶۰% هروئین و ۴/۸% کراک مصرف می کردند. در ۹/۲۱% از مراجعین، مصرف به روش تزریق بود. ۸/۷۶% حداقل یک رفتار پرخطر داشتند. میانگین دوز متادون مصرفی ۳۵+۵/۸۶ میلی گرم بوده است. میانگین طول ماندگاری ۸۰ هفته با حدود اعتماد ۹۵% از ۹۰-۷۱ هفته بوده است. فراوانی ریزش ۳/۳% در ماه اول، ۹/۱۳% در طول ۳ ماه اول، ۲/۲۳% در ۶ ماهه اول و ۸/۳۱% در سال اول و ۷/۴۱% در کل ریزش داشته اند. طول مدت بقا با سن رابطه مستقیم و معنی داری داشت و همچنین با نوع ماده مصرفی و روش مصرف رابطه معنی-داری داشت. نتیجه گیری: با توجه به آمار بدست آمده از این مطالعه که میزان ماندگاری بر درمان را که تا یک سال ۲/۶۸ % و بالای یک سال ۳/۵۸% می باشد و مقایسه آن با مطالعات دیگر که تقریباً همین میزان را گزارش شده است می توان نتیجه گرفت که این روش درمانی می تواند روش موثر در کنترل وابستگی به مواد باشد.
سید سعید مظلومی، مریم دارایی، سید مجتبی یاسینی اردکانی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ويژه نامه همايش رفتارهاي پرخطر ۱۳۸۹ )
چکیده

مقدمه: سبک زندگی نامناسب یکی از عوامل تاثیرگذار در بروز بیماریهای مزمن می باشد. از جمله عادات نابجایی که سبب زندگی ناسالم می شود مصرف سیگار می باشد. طبق آمارهای سازمان بهداشت جهانی مصرف سیگار سالانه چهار میلیون مرگ را در پی دارد. کاربردی ترین مدل مرحله ای تغییر رفتار، الگوی فرا نظریه ای است. بنابراین در این مطالعه از این مدل استفاده گردیده است. روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی بر روی ۲۰۰ کارمند سیگاری یا سیگار ترک کرده که مدرک دیپلم یا بالاتر داشتند در شهر خرم آباد انجام شد. روش نمونه گیری بصورت خوشه ای دو مرحله ای انجام شد و اطلاعات توسط پرسشنامه ای که روایی و پایایی آن مورد تأیید قرار گرفته بود گردآوری شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. ۰۵/۰>P به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد. نتایج: میانگین سنی افراد۸۵/۷ ۵/۴۲ سال بود. از نظر قرار گرفتن در مراحل تغییر، ۷۹ نفر در مرحله پیش تفکر، ۵۱ نفردر مرحله تفکر،۲۴ نفردر مرحله آمادگی،۱۱ نفردر مرحله عمل و ۳۵ نفردر مرحله نگهداری بودند. بین سن افراد(۰۰۱/۰=(p، سالهای مصرف سیگار(۰۴۲/۰= (pو داشتن عوارض ناشی از سیگار(۰۰۰/۰=(p و قرار گرفتن در مراحل ارتباط معنی دار مشاهده گردید و اختلاف معنی داری بین وضعیت تاهل، تحصیلات، بعد خانوار و درآمد و مراحل تغییروجود نداشت. نتیجه گیری: در این مطالعه اکثریت افراد در مراحل ابتدایی تغییر قرار داشتند، بنابراین لازم است برنامه های آموزشی مناسب جهت آنها تدوین گردد. با توجه به این که ارتباط معنی داری بین سن و سالهای مصرف سیگار و قرار گرفتن در مراحل پیشرفته ی تغییر وجود داشت لازم است در سالهای ابتدایی مصرف سیگار افراد را از مشکلات، بیماریها و عوارض مواد دخانی آگاه نمود که هر چه سریع تر در مورد ترک سیگار تصمیم گیری نمایند.
زهرا پور موحد، سید مجتبی یاسینی اردکانی ، محمد حسین احمدیه، خدیجه دهقانی، زهره کلانی،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ويژه نامه همايش رفتارهاي پرخطر ۱۳۸۹ )
چکیده

مقدمه: با توجه به اهمیت پیشگیری و اطلاع رسانی جهت جلوگیری از اعتیاد ضرورت ایجاب می کند به منظور تدوین برنامه های آموزشی، در ابتدا میزان آگاهی دانش آموزان از مواد مخدر ارزیابی شود، لذا پژوهش حاضر به منظور تعیین میزان آگاهی دانش-آموزان پسر دبیرستان های روستایی استان یزد از مواد مخدر انجام گرفته است. روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی– تحلیلی بوده که به روش مقطعی انجام شده است. در این تحقیق، ۵۱۷ دانش آموز پسر دبیرستانی روستاهای یزد به روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای به منظور آگاهی از مواد مخدر بود که توسط خود دانش آموزان تکمیل گردید. در نهایت داده ها توسط نرم افزار SPSS ver ۱۳ تجزیه و تحلیل شد نتایج: نتایج حاکی از آن بود که بالاترین نمره ی آگاهی دانش آموزان پسر روستاهای یزد مربوط به تریاک با میانگین ۱۷/۳±۴۷/۳ و بعد از آن مربوط به هروئین (۶۴/۲±۶۸/۱) و حشیش (۸۱/۱±۹۶/۰) از ۸ نمره بوده و نمره آگاهی کلی نمونه ها از مواد مخدر ۵۷/۷±۵۲/۷ از ۶۴ نمره بوده است. ۲/۷۰ درصد دانش آموزان با فرد معتاد برخورد داشته و ۵/۱۷ درصد مورد پیشنهاد مصرف مواد مخدر از طرف دوستان قرار گرفته اند. همچنین در خانواده هایی که حداقل یک فرد معتاد وجود داشته (۱/۷ درصد) میانگین نمره آگاهی از موادمخدر و الکل (۶/۸±۸۶/۱۳) بطور معنی داری بیشتر از خانواده هایی است که فرد معتاد وجود نداشته است (۰۰۰/۰=P). نتیجه گیری: به طور کلی آگاهی دانش آموزان در مورد تریاک بیشتر از سایر مواد بوده و وجود فرد معتاد در خانواده یا فامیل و برخورد با فرد معتاد در این آگاهی موثر بوده است. یافته های این پژوهش می تواند مورد توجه مسئولان آموزش و پرورش قرار گرفته تا در جهت برنامه ریزی صحیح آموزشی به منظور پیشگیری از سوء مصرف مواد مخدر بویژه در نوجوانان، افزایش آگاهی و ارتقاء سلامتی آنها مورد استفاده قرار گیرد.
سیده الهه شریعتی بافقی، حسن مظفری خسروی، سید مجتبی یاسینی اردکانی، محسن کرامتی، حسین فلاح زاده،
دوره ۱۹، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: شواهد موجود حاکی از ارتباط اسیدهای چرب امگا-۳ با افسردگی است. هدف این مطالعه مقایسه اثر اسید ایکوزاپنتاانوئیک(EPA) با دارونما در افسردگی خفیف تا متوسط است. روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو بی خبر، ۵۴ بیمار سرپایی مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط شرکت داشتند که به صورت تصادفی به دو گروه گیرنده مکمل و دارونما تقسیم شدند. گروه مکمل(EPA) و دارونما(روغن نارگیل) روزانه دو کپسول ۵۰۰ میلی گرمی هم شکل به مدت ۱۲ هفته مصرف کردند. شدت افسردگی با استفاده از مقیاس ارزیابی افسردگی همیلتون(HRSD) در آغاز مداخله و هفته‌های ششم و دوازدهم تعیین شد. نتایج: ۴۲ نفر(۸/۷۷%)، مداخله ۱۲ هفته‌ای را به پایان رساندند. اختلاف آماری معنا‌داری از نظر میانگین نمره HRSD در پایان مطالعه بین گروه مکمل و دارونما مشاهده شد(۰۰۱/۰= P). میانگین نمره HRSD با گذر زمان در هر دو گروه کاهش یافت، به طوریکه در آنالیز واریانس برای اندازه‌گیری‌های مکرر، اثر زمان معنا‌دار شد(۰۰۰۱/۰P < ، ۳۲/۱df= ، ۵۵/۵۰F= ). همچنین، اثر معنی‌دار بهبود با EPA نسبت به دارونما با گذر زمان مشاهده شد(تعامل گروه ضرب زمان، ۰۰۰۱/۰P < ، ۳۲/۱df= ، ۶۷/۱۲F= ). نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مکمل EPA در بهبود افسردگی موثر است و می‌توان از آن به عنوان مکمل الحاقی به داروهای ضد افسردگی در درمان افسردگی خفیف تا متوسط استفاده نمود.
آتنا دادگری، سیدمجتبی یاسینی اردکانی، الهه شیری محمدآبادی، ناهید مظلوم، مطهره شرف الدینی، ایمانه باقری،
دوره ۲۶، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: اسکیزوفرنیا یک آسیب شدید روانی می‌باشد و بر کیفیت زندگی بیماران تاثیر قابل توجهی دارد. این پژوهش به منظور تاثیر ارائه آموزش حین ترخیص بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به اسکیزوفرن انجام شد.
روش بررسی: مطالعه حاضر مطالعه تجربی و جامعه مورد بررسی بیماران مرکز جامع روان‌پزشکی استان یزد می‌باشند. در این مطالعه بیماران (در دو گروه آزمون و گواه و هر گروه ۳۲ نفر) مبتلا به اسکیزوفرنیا بستری در مرکز جامع روان‌پزشکی استان یزد انتخاب و بررسی شدند. برای گروه آزمون علاوه بر اقدامات روتین بخش، برنامه ترخیص به مدت ۶ ساعت در روز ترخیص در بیمارستان اجرا شد و برای گروه شاهد برنامه روتین بخش اجرا گردید. کیفیت زندگی هر دو گروه قبل از مداخله و هم‌چنین یک ماه پس از ترخیص با استفاده از پرسش‌نامه کیفیت زندگی اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل آماری به‌وسیله آزمون‌های آماری تی زوجی و تی مستقل انجام شد .(Spss ۱۶)
نتایج: گروه‌های مورد مطالعه از نظر متغیرهای جمعیت شناختی و نمره کیفیت زندگی اولیه هم‌سان بودند. بعد از مداخله کیفیت زندگی و مهارت اجتماعی (۰۰۱/۰P<) در گروه آزمون به طور معنا‌داری بهبود یافته بود اما در گروه شاهد تغییر معنا‌داری یافت نشد (۰۵/۰P>).
نتیجه‌گیری: افزایش کیفیت زندگی از مزایای آموزش حین ترخیص می‌باشد که با توجه به سیر مزمن بیماری اسکیزوفرنی اهمیت بسزایی دارد.
 

نسترن احمدی، محمدرضا محمدی، سید محمود صدربافقی، سیدمجتبی یاسینی اردکانی، مسعود میرزایی، زهرا هوشیاری، سید سلمان علوی، فاطمه ریسمانیان یزدی، مهلا زاهدی فرد، سید محسن عراقی، امیر هوشنگ مهرپرور،
دوره ۳۰، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: با توجه به تغییرات قابل توجه اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سبک زندگی در ایران، طی دهههای گذشته و ارتباط بین وضعیت ناپایدار اجتماعی و اقتصادی و عوارض روانی، مطالعه در زمینه اختلالات روانپزشکی اهمیت و ضرورت پیدا کرده است. هدف از این مطالعه بررسی شیوع اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان استان یزد بود.
روش بررسی: تعداد ۱۰۳۵ کودک و نوجوان ۶ تا ۱۸ ساله در استان یزد در یک مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۶ با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چند مرحله‌ای وارد مطالعه شدند. داده‌ها با استفاده از پرسش‌نامه اختلالات عاطفی و اسکیزوفرنیا برای کودکان در سنین مدرسه (۱۸-۶) سال (۶-۱۸) جمع‌آوری شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از رگرسیون لجستیک استفاده و نرم‌افزار SPSS version ۱۶ استفاده شد.
نتایج: ۴۴/۱ درصد از شرکت کنندگان پسر و ۵۵/۹ درصد دختر بودند. میانگین سنی شرکت کنندگان ۳/۹±۱۱/۳ سال بود. شیوع اختلالات روانپزشکی در کودکان و نوجوانان ۳۵/۵ درصد بود. در این میان، اختلالات اضطرابی بیشترین میزان شیوع (۲۲/۲%) و در بین اختلالات اضطرابی، اختلال اضطراب جدایی (۸/۷%) و اضطراب فراگیر (۸/۶%) بیشترین شیوع را داشتند. در کل اختلالات روانپزشکی بر اساس جنسیت تفاوت معنی‌داری وجود داشت که اختلال وسواس فکری-اجباری، شب‌ادراری، تیک، اختلال کمبود توجه، بیش فعالی، اختلال نافرمانی مقابله ای، اختلال سلوک، اختلال مصرف دخانیات و صرع در پسران بیشتر مشهود بود. (p<۰/۰۵).
نتیجه‌گیری: میزان شیوع اختلالات روانپزشکی در جمعیت جوان یزد نسبتاً بالا است و به دلیل تأثیر آن بر عملکرد اجتماعی و فردی افراد، می‌تواند پیامدهای قابل‌توجهی برای خدمات بهداشت روان داشته باشد.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به ماهنامه علمی پ‍ژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | SSU_Journals

Designed & Developed by : Yektaweb