۶ نتیجه برای کیانی
علی مرادی جوشقان، شکوه احمدی، سعید متولی زاده اردکانی، شعله زکیانی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۸۷ )
چکیده
عفونتهای مادرزادی مهمترین عوامل تهدید کننده سلامت جنین در انسان هستند که اکثریت آنها توسط عوامل ویروسی ایجاد میشوند. ویروسها از جمله مسریترین عوامل عفونی بوده و ابتلا مادر قبل و یا در حین بارداری به یکی از این عوامل جنین را در ریسک بالای ابتلا به آن قرار میدهد و از آنجایی که تشخیص و درمان آنها مشکل است، پیشگیری از ابتلا، امری حیاتی در حفظ سلامت مادر و جنین میباشد. ویروسها میتوانند موجب سقط جنین، مرگ داخل رحمی و بسیاری از عوارض دیگر از جمله اختلال رشد، تغییرات حجم مایع آمنیوتیک، کلسیفیکاسیون داخل جمجمهای و کبدی، هیدروسفالی و میکروسفالی، آسیت، نشت مایع جنب و پریکارد و هیدروپس-های با منشا غیرایمنی شوند. شناخت بیولوژی این ویروسها، راه-های انتقال و روشهای تشخیص آن در مادر و جنین نقش بسزایی در جلوگیری از ابتلای جنین به عفونت دارد. روشهای متعددی از بیولوژی ملکولی در خدمت تشخیص عوامل عفونی و از جمله ویروسها درآمدهاند مانند تکنیکPCR
(Polymerase Chain Reaction) که قادر به تشخیص هرنوع اسید نوکلئیک مربوط به پاتوژن در نمونههای آزمایشگاهیمیباشد. در زمینه نمونه برداری از جنین تکنیکهای مختلف مانند Amniocentesis،(CVS) Chorionic Villus Sampling و Fetal Blood Sampling یا Cordocentesis وجود دارند که به سرعت در حال پیشرفت و گسترش میباشند.
معصومه کیانی، هنگامه زندی، اکرم استانی، محمود وکیلی، مرتضی موسوی، محدثه زارعی،
دوره ۲۲، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: مقاومت آنتیبیوتیکی پسودوموناس آیروژینوزا به یک مشکل جهانی تبدیل شده و منجر به ظهور سوشهای مقاوم به چند دارو MDR: Multiple Drug Resistance)) شده است. هدف این مطالعه تعیین الگوی آنتیبیوتیکی سویههای پسودوموناس آیروژینوزای جدا شده از نمونههای مختلف بالینی بیماران است.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی تعداد ۹۰ ایزوله پسودوموناس آیروژینوزای جدا شده از نمونههای مختلف بالینی در سال ۱۳۹۱ به آزمایشگاه میکروبشناسی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد منتقل گردید. بعد از تأیید باکتریها توسط آزمایشات متداول بیوشیمیایی، الگوی مقاومت به آنتیبیوتیکها به روش استاندارد دیسک دیفیوژن) کربی – بویر( و طبق دستورالعمل CLSIتعیین گردید.
نتایج: از۹۰ ایزوله پسودوموناس آیروژینوزا جدا شده از نمونههای مختلف بالینی، نمونههای زخم سوختگی دارای بیشترین مقاومت آنتیبیوتیکی بوده و تمامی ۲۸ سویه جدا شده از زخم سوختگی MDR بودند. بیشترین مقاومت به سفتازیدیم (۵۶ درصد( و کمترین مقاومت به سیپروفلوکساسین (۴/۴۴ درصد) بود و ۶/۶۶ درصد ایزولهها مقاوم به چند دارو بودند.
نتیجهگیری: شیوع پسودوموناس ایروژینوزای MDRدر مطالعه حاضر بالا بود و از آنجایی که سفتازیدیم، ارتاپنم و مروپنم، فعالیت ضدپسودوموناسی مؤثری علیه پسودوموناس ایروژینوزای MDR دارند و در این مطالعه افزایش مقاومت به این آنتیبیوتیکها مشاهده شد، لذا پیش از شروع درمان نیاز است سنجش حساسیت آنتیبیوتیکی و تعیین الگوی مقاومت آنتیبیوتیکی انجام گیرد تا از ایجاد سویههای مقاوم جلوگیری نمود.
حسین فلاح زاده، عبداله جوان رشید، حبیب اله اسماعیلی، امید کیانی، مسعود میرزائی،
دوره ۲۵، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: مقادیر مرجع شاخصهای تن سنجی بدست آمده در یک جمعیت مشخص نمیتواند در استفاده برای جمعیتی دیگر مناسب باشد. مطالعه حاضر به منظور ارائه مقادیر مرجع برای شاخص توده بدنی و تعیین وضعیت چاقی بر اساس آن، در جمعیت ۲۰ تا ۶۹ ساله ساکن شهر یزد انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه از اطلاعات ۹۴۲۲ نفر ساکنان بزرگسال شهر یزد استفاده گردید. مجموعه دادهها شامل جنسیت، سن، قد، وزن و شاخص توده بدنی بود. مدل جمعی تعمیم یافته برای مکان، مقیاس و شکل، GAMLSS، به دادهها برازش شد. جهت بررسی مناسبت مدل از معیار اطلاع آکائیک استفاده شد. از نرم افزار R۳,۳.۲ برای تحلیل دادهها استفاده گردید.
نتایج: نتایج اصلی این مطالعه شامل تعیین مقادیر شاخص توده بدنی برای صدکهای ۵ ام، ۸۵ ام، ۹۰ ام و ۹۵ ام بر اساس جنسیت و سن بود. سطوح اضافه وزن برای مردان و زنان سالم به ترتیب ۲/۲۵ الی ۳/۲۸ و ۶/۲۵ الی ۸/۲۷ کیلوگرم بر مترمربع متغیر بود. سطوح چاقی در مردان ۷/۲۷ الی ۳/۳۰ و در زنان ۲/۲۸ الی ۳/۳۲ کیلوگرم بر مترمربع متغیر بود. شیوع چاقی طبق این مطالعه ۹/۲۷ درصد و شیوع اضافه وزن ۱/۱۷ درصد و در مجموع شیوع چاقی و اضافه وزن ۴۵ درصد بود.
نتیجه گیری: یافتههای این تحقیق نشان داد معیار تشخیص چاقی، اضافه وزن، نرمال و لاغر بودن افراد بزرگسال به سن و جنسیت بستگی دارد و پزشکان و متخصصان علوم تغذیه در درمان بیماران و توصیههای تغذیهای به آنان باید به سن و جنس بیماران توجه کنند.
جمیله کیانی، علیرضا حاجیونی، فاطمه قلی زاده، فرهاد عباسی،
دوره ۲۷، شماره ۴ - ( تیر ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری و امید درمانی بر کیفیت زندگی، امید به زندگی و تابآوری در بیماران مبتلا به تالاسمیماژور مراجعهکننده به مرکز درمانی تالاسمی بوشهر در سال ۱۳۹۶ بود.
روش بررسی: این پژوهش به روش تجربی انجام شد. نمونهگیری به روش سرشماری بود و ۲۱ بیمار مبتلا به تالاسمی استان بوشهر به روش تصادفی به ۲ گروه آزمایشی آموزش شناختی-رفتار و آموزش امید درمانی و یک گروه کنترل تقسیم شدند. جهت بررسی پژوهش حاضر از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، امید به زندگی اشنایدر و تابآوری کانر و دیویدسون استفاده گردید. همه بیماران پیش از مداخله و پس از آن، پرسشنامههای مذکور را تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS Inc., Chicago, IL; Version ۱۶ استفاده شد.
نتایج: در گروه آزمایش اکثریت بیماران زن، مجرد، و دارای مدرک لیسانس بودند. بهطور مشابه، اکثریت در گروه کنترل به زنان و متاهلین تعلق داشت اما بیمارانِ دارای مدرک لیسانس در اقلیت بودند. نتایج نشان داد آموزش شناختی–رفتاری و امیددرمانی نسبت به گروه کنترل به طور معناداری اثربخش بوده است (۰۵/۰p-value<). آموزش شناختی–رفتاری بر کیفیت زندگی، امید به زندگی و تابآوری تاثیر گذار بود و به ترتیب موجب افزایش (۳۷%)، (۱۴%) و (۲۰%) آنها شد. امیددرمانی نیز بر کیفیت زندگی، امید به زندگی و تابآوری تاثیرگذار بود و به ترتیب موجب افزایش (۹۸%)، (۲۹%) و (۱۱%) آنها شد. همچنین یافتههای پژوهش حاضر نشان داد آموزش امیددرمانی نسبت به آموزش شناختی-رفتاری از اثربخشی بالاتری در افزایش کیفیت زندگی، امید به زندگی و تابآوری برخوردار بوده است.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش بیانگر اثربخشی آموزش شناختی–رفتاری و امیددرمانی بر افزایش کیفیت زندگی، امید به زندگی و تابآوری بیماران مبتلا به تالاسمی بود، بنابراین توجه به مداخلات روانشناختی فوق، علاوه بر درمانهای جسمی بیماران، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
فاطمه حسینی، محمد نادی، مینا کیانی، سعید شاه زیدی،
دوره ۲۷، شماره ۱۰ - ( دی ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: عوامل متعددی باعث آسیب شناختی میگردند که از جمله علل دارویی آن میتوان به مصرف داروهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین اشاره نمود. از طرفی داروهای متعددی در درمان آسیب شناختی مورد استفاده قرار میگیرند که از آنجمله میتوان به دونپزیل اشاره نمود که از طریق مهار آنزیم کولیناستراز عمل میکنند و باعث افزایش استیلکولین مغز میشوند.
روش بررسی: این تحقیق به روش کارآزماییبالینی تصادفی شاهددار کنترل شده دوسویهکور بر روی تعداد ۷۳ بیمار ۵۰-۲۰ ساله تحت درمان با داروهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین که با استفاده از آزمون شناختی مونترال آسیب شناختی آن ها تشخیص داده شده بود، انجام گرفت که به دوگروه دریافتکننده پلاسبو و دریافتکننده دونپزیل بهطور تصادفی تقسیم شدند. آزمون شناختی مونترال _پایایی ۹۲ درصد و میزان IC آن ۸۳ درصد - دو ماه بعد از شروع تجویز دارو مجددا از هر دو گروه انجام گرفت. نتایج تحقیق با استفاده از آزمونهای آماری Mann-Whitney, T-Test, Chi-Square و توسط نرم افزار SPSS Inc., Chicago, IL; Version ۱۶ بررسی گردید.
نتایج: اختلاف معناداری در نمره آزمون شناختی مونترال قبل و بعد از مداخله ( Paired-T Testو۰۰۰۱/۰P-Value<) در گروه مصرفکننده دونپزیل وجود داشت بهطوری که این نمره افزایش داشت. همچنین اختلاف معناداری در نمره آزمون شناختی مونترال قبل و بعد از مداخله در گروه مصرفکننده پلاسبو مشاهده گردید ( آزمون Paired-T Test و ۰۰۰۱/۰p<) بهطوری که این نمره کاهش یافت.
نتیجهگیری: داروهای مهارکننده کولیناستراز مثل دونپزیل در بهبود اختلالات شناختی ناشی از داروهای مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین در مقایسه با پلاسبو دارای اثرات مفیدی بوده است.
رضا کیانی، حمید جلالی فرد، رضا بیدکی،
دوره ۳۱، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: تمارض یکی از تشخیصهای افتراقی در حوزه اختلالات طبی و خصوصاً در حیطه پزشکی قانونی میباشد. در این حالت فرد با انگیزههای بیرونی جهت کسب سود مالی، اجتناب از انجام وظایف اجتماعی یا شغلی، یک اختلال طبی یا روانپزشکی را تقلید مینماید. در برخی از موارد تشخیص یک وضعیت طبی یا روانشناختی از تمارض سخت و چالشبرانگیز میباشد. در این گزارش مورد، بیمار جوان با سابقه بستریهای متعدد، نقایص عصبی - تکاملی و ناتوانی ذهنی به دلیل پرخاشگری، خلق تحریکپذیر و انحراف گردن، تقاضای دریافت بایپریدن بهصورت تزریقی را داشت و جهت دریافت آن، عامدانه وضعیت دیستونی دادن به گردن را نشان داد. سعی ما بر این است که در مورد یکی از علائم عصبی روانی، که به دنبال آن بیمار درخواست تزریق دارویی را جهت برطرف نمودن آن علامت کرده است، بحث نماییم تا تشخیصهای به ذهن متبادر شده مثل عارضه دارویی، اختلال ساختگی و اختلال تبدیلی را از یکدیگر افتراق دهیم. از طرفی طی جستجوهای اخیر در متون مشابه قبلی، نتایج و پیشنهادات ضد و نقیضی ارائه گردیده است.