جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای پیرنیا

بیژن پیرنیا، علی‌رضا پیرخائفی، علی‌اکبر سلیمانی، رسول روشن، علی‌ سلیمانی،
دوره ۲۵، شماره ۳ - ( خرداد ۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: مدیریت مشروط یکی از درمان‌های رایج در حیطه اعتیاد می‌باشد که به واسطه ارائه تقویت کننده‌های مثبت از قبیل کوپن، کالا و خدمات به رفتار شکل می‌دهد و بر نظریه رفتارگرایی متکی می‌باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مدیریت مشروط بر میزان کاهش مصرف در افراد وابسته به مت‌آمفتامین انجام پذیرفت.
روش بررسی: طی این مطالعه مورد شاهدی ۵۰ مرد مصرف کننده مت‌آمفتامین به طور هدفمند انتخاب و به گونه‌ای تصادفی در قالب دو گروه مدیریت مشروط و کنترل تخصیص یافتند. درمان مدیریت مشروط در قالب ارائه کوپن به تست ادرار منفی در ۱۲ هفته به گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل صرفاً پذیرای درمان‌های روتین مرکز بودند. علاوه بر آن، درمان افزایش انطباق رفتاری با هدف ایجاد جوی حمایتی در راستای پایبندی به درمان به شرکت‌کنندگان ارائه شد. آزمایش ادرار با آستانه مفروض سیصد نانوگرم در میلی‌لیتر به صورت دو بار در هفته در طی دوازده هفته به منظور ارزیابی میزان مصرف مت‌آمفتامین به عمل آمد. داده‌ها به وسیله آزمون‌های کای اسکوئر و تحلیل واریانس با اندازه‌های تکراری تحلیل شدند.
نتایج: نتایج نشان داد که درمان مدیریت مشروط موجب کاهش معنی‌داری در میزان مصرف مت‌آمفتامین شده است.
نتیجه‌گیری: این یافته‌ها ضمن در بر داشتن جنبه‌های کاربردی در حیطه درمان اعتیاد، بار دیگر تائید‌کننده شواهد بالینی در مورد کارامدی درمان‌های رفتاری در اعتیاد می‌باشد.

بیژن پیرنیا، طاهره کاشانی خطیب، شعله نظری، سمانه حقیری، سولماز مددی وررقانی، مریم فریامنش،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( فروردین ۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: درمان تعاملی والد-کودک رویکردی نوظهور در کاهش مشکلات رفتاری کودک قلمداد می‌شود که بر بهبود ارتباط والدین با کودک متکی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی گروه‌درمانی تعاملی والد-کودک بر بهبود شاخص عاطفه در کودکان دارای والدین تحت درمان متادون انجام شد.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی در قالب مطالعه‌ای نیمه‌آزمایشی، در برهه زمانی خرداد تا آبان ماه سال ۱۳۹۴، از میان خانواده‌های مراجعه‌کننده به یکی از مراکز درمان نگهدارنده در شهر تهران که دارای فرزندانی در بازه سنی پیش‌دبستانی بودند، ۴۰ کودک به‌صورت هدفمند انتخاب و پس از انجام غربالگری به‌طور تصادفی در قالب دو گروه آزمایش و کنترل تخصیص یافتند. درمان تعاملی به مدت ۸ جلسه هفتگی به گروه آزمایش ارائه شد و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفت. اعتبار نمونه ادرار‌ها با روش ایمونوکروماتوگرافی و تغییرات در شاخص عاطفه از طریق مقیاس عاطفه مثبت و منفی پاناس مورد بررسی قرار گرفت. پایبندی به درمان در قالب تست ادراری به عنوان نتایج اولیه و شاخص عاطفه به‌عنوان نتایج ثانویه در نظر گرفته شد. داده‌ها با استفاده از آزمون کای اسکوئر و تحلیل کواریانس چند‌متغیره تحلیل شدند.
نتایج: نتایج اولیه نشان داد که فراوانی تست‌های مثبت ادراری در طول فرایند درمان معنادار نبوده است (۸۸/۰=p). نتایج ثانویه نشان داد که درمان تعاملی والد کودک در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل با افزایش شاخص عاطفه مثبت (۴۴/۰=p) و کاهش عاطفه منفی همراه بوده است. (۴۸/۰=p)
نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه گویای اهمیت سبک‌های تعاملی والد-کودک در پیش‌گیری و درمان اختلالات روان‌شناختی در دوران تحول می‌باشد و می‌تواند در طرح‌ریزی مداخلات مناسب مورد توجه قرار گیرد.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به ماهنامه علمی پ‍ژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | SSU_Journals

Designed & Developed by : Yektaweb