جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای نظریان

زهرا صفری، مجتبی سعادتی، شهرام نظریان، محمد هیات، مرتضی میرزایی،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۸۹ ۱۳۸۹ )
چکیده

مقدمه: سالیانه بیش از ۱۴ میلیون انسان آلوده به لشمانیوز در سراسر دنیا گزارش می شود. این بیماری در ایران به دو شکل پوستی و احشایی وجود دارد که نوع پوستی آن در نقاط مختلف دارای گستردگی بیشتر می باشد. در سالهای اخیر استفاده از روش PCR برای تشخیص لشمانیوز پوستی در بیماران در مناطق مختلف جغرافیایی مورد استفاده قرار گرفته است. در این روش از پرایمرهای اختصاصی برای تکثیر ژن های مختلف انگل مانند ژن های RNAی ریبوزومی، DNA کینتوپلاستی و یا ترتیب های تکراری استفاده شده است. هدف از این مطالعه تشخیص سریع لشمانیوز پوستی در مراحل اولیه این بیماری در افراد مبتلا با استفاده از روش Multiplex-PCR است. روش بررسی: در این مطالعه نمونه برداری از زخم ۶۷ بیمار آلوده به لشمانیوز جلدی انجام شد. ابتدا ژنوم انگل با روش فنل-کلروفرم تخلیص شد. با استفاده ازروش PCR و پرایمر مناسب، تکثیر DNAمورد نظر صورت پذیرفت. محصول به دست آمده هم زمان با محصول DNA تکثیر شده سویه های استاندارد، الکتروفورز و پس از مقایسه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از دو نمونه استاندارد Leishmania. major وLeishmania. tropica به عنوان کنترل مثبت نیز استفاده گردید. نتایج: طول محصول PCR با پرایمر، AB۱۱۵ جفت باز و با پرایمرUL، ۶۸۳ جفت باز بود. نتایج بدست آمده نشان می دهد که حساسیت پرایمرهای مختلف برای تشخیص بیماری با توجه به دو گونه عامل بیماری یعنی Leishmania Major و Leishmania Tropica یکسان نبوده و به گونه ای که حساسیت روش PCR با پرایمر AB در حد ۳۵ سلول و با پرایمر UL در حد ۴۰ سلول بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه دلالت بر حساسیت PCR جهت شناسایی لشمانیوز پوستی دارد و به عنوان استاندارد جدید در شناسایی متداول زمانی که تشخیص گونه نیاز نبوده می تواند، مورد استفاده گیرد. هر چند توانایی در تشخیص گونه ها در پیش بینی بیماری، تصمیم در درمان مناسب و خصوصاً در نواحی که بیش از یک گونه و بیماری بوسیله پزشک مشاهده شود از اهمیت زیادی برخوردار می باشد.
جواد محیطی اردکانی، زهرا اکبریان، ابوالفضل نظریان،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: افزایش گلوکز خون و لیپیدها یکی از اختلالات شایع است که در اثر عوامل گوناگون بوجود می‌آید. زیره سبز یکی از گیاهانی است که در طب سنتی ایران برای درمان برخی بیماری‌ها کاربرد داشته است و در مطالعات جدید نقش زیره سبز در درمان دیابت و کاهش سطح لیپیدها عنوان شده است. هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر اسانس زیره سبز بر روی میزان گلوکز، تری‌گلیسرید، کلسترول تام،HDL و LDLسرم موش‌های صحرایی است. روش بررسی: برای این منظور، ۴ گروه ۶ تایی موش صحرایی نر نژاد ویستار بطور تصادفی در چهار گروه: ۱-گروه کنترل با رژیم غذایی استاندارد،۲- گروه اسانس زیره سبز با رژیم غذایی استاندارد، ۳-گروه کنترل با رژیم غذایی پرچرب، ۴- گروه اسانس زیره سبز با رژیم غذایی پرچرب قرار داده شدند. میزان دوز مصرفی اسانس زیره سبز μg/kg۴۰۰ بود که از طریق گاواژ به موش‌ها داده شد. در سه زمان مختلف شامل ابتدای مطالعه، روز بیستم(شروع مصرف داروها)، روز پنجاه و پنجم(پایان مصرف دارو) از موش‌ها به منظور اندازه‌گیری گلوکز، تری‌گلیسرید، کلسترول تام، HDL و LDLسرم موش‌های صحرایی نمونه‌گیری به عمل آمد. نتایج: نتایج مطالعه نشان داد پس از دریافت اسانس زیره سبز کاهش معنی‌داری در میزان گلوکز(گروه ۴: ۰۰۷/۰p= )(گروه ۲: (۰۱/۰p<)، کلسترول(گروه ۴: (۰۱/۰p <) (گروه ۲ (۰۵/۰p<)، تری‌گلیسیرید(گروه ۴ (۰۱/۰p<) (گروه۲ ۰۱/۰p<)، LDL(گروه ۴ ۰۵/۰p<) (گروه ۲ ۰۱/۰p<) و افزایش معنی‌داری در HDL سرم(گروه ۴ ۰۵/۰p<) (گروه ۲ ۰۱/۰p<) مشاهده شد. نتیجه‌گیری: یافته‌های این مطالعه نشان داد دریافت اسانس زیره سبز از طریق گاواژ می‌تواند بر سطح گلوکز و لیپیدهای سرم موش‌های صحرایی تاثیر قابل توجهی داشته باشد.
مسعود عبدالهی، حسین هنری، شهرام نظریان، مهدی مسعودی کرهرودی،
دوره ۲۴، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: پروتئین‌های غیرفعال‌کننده گیاهی (RIP) به عنوان آنزیم‌های N-glycosidase عمل می‌کنند و به وسیله چندین عضو از خانواده Caryophyllaceae مانند Saponaria Officinalis تولید می‌شوند. ایزوفرم‌های مختلفی از RIPها به وسیلهSaponaria Officinalis بیان می‌شوند. ایزوفرم SO۶، آدنین ۴۳۲۴ را در توالی حفاظت‌شده GAGA در چهار لوپ ۲۸SrRNA را دپورینه کرده و سنتز پروتئین را مختل می‌کند. هدف این مطالعه بیان ایزوفرم SO۶ در باکتری E.coli و بررسی تیترآنتی‌بادی آن در رت‌های آزمایشگاهی است.

روش بررسی: در این مطالعه تجربی ژن SO۶ سنتز شده از پلاسمید pUC۵۷-SO۶ نوترکیب به وسیله آنزیم‌های محدود کننده BamHI و SalI جدا و در وکتور بیانی pET۲۸a(+) زیرهمسانه‌سازی شد. بیان پروتئین نوترکیب با IPTG القا گردید. پروتئین SO۶ نوترکیب به وسیله کروماتوگرافی تمایلی نیکل تخلیص گردید. به منظور تایید پروتئین نوترکیب western blotting انجام گرفت. رَت‌ها به صورت صفاقی با پروتئین تخلیص شده واکسینه شدند و تیتر IgG سرم به روش ELISA مورد سنجش قرار گرفت.

نتایج: واکنش PCR و هضم آنزیمی، زیرهمسانه‌سازی ژن SO۶ را در وکتور بیانی pET۲۸a(+) تائید کرد. یک باند پروتئینی ۲۹,۵kDa در SDS-PAGE بیان بالای پروتئین نوترکیب را نشان داد. آنتی‌بادی پلی کلونال، SO۶ را شناسایی کرد. تست ELISA تیتر آنتی‌بادی قابل‌توجهی را بعد از تزریق پروتئین در گروه‌های تست در مقایسه با گروه‌های کنترل تائید کرد.

نتیجه‌گیری: از آنجایی که آنتی‌ژن SO۶ نوترکیب تخلیص شده ایمونوژن است، این آنتی‌ژن می‌تواند برای تحقیقات ضد سرطانی و کاندید واکسن استفاده شود.



صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به ماهنامه علمی پ‍ژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | SSU_Journals

Designed & Developed by : Yektaweb