۲۹۳ نتیجه برای میر
حسین هادی ندوشن، ماهرو میراحمدیان، عباس افلاطونیان، فیروزه اکبریاسبق،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه: سقطهای مکرر خود بخود به سقط مکرر سه یا بیشتر جنین قبل از هفته بیستم حاملگی اطلاق میشود. شیوع این عارضه در خانمهای بارور حامله ۱ - ۸/۰% است. علیرغم تعیین چندین فاکتور در ایجاد این عارضه ، تقریباًدر۶۰% موارد علت سقط نامشخص است. نقش سیستم ایمنی در ایجاد سقطهای مکرر خودبخود نامشخص مورد توجه میباشد.
روش بررسی : این مطالعه از نوع مورد- شاهد و با استفاده از روش فلوسیتومتری ، میزان سیتوتوکسیسیته سلولهای NK
(Natural Killer Cells) خون محیطی در سه گروه مورد مقایسه قرار گرفت. در گروه I ، ۲۱ خانم با سابقه سقط مکرر خود بخود در روز سقط سوم یا بیشتر، در گروه II ، ۳۲ خانم با سابقه حداقل سه مورد سقط قبلی که حداقل سه ماه از زمان آخرین مورد سقط آنها میگذشت به عنوان مورد و در گروه III نیز ۳۲ خانم حامله که سن جنین آنها مشابه سن جنین خانمهای گروه I در زمان سقط بوده و حداقل یک زایمان داشته و فاقد هر گونه سابقه سقط بودند به عنوان شاهد قرار داشتند.
نتایج: تفاوتی از لحاظ سن در گروههای مورد بررسی وجود نداشت. میزان سیتوتوکسیسیته سلولهای NK در تمام نسبتهای سلولهای عملکننده به هدف در گروه I ( p≤۰,۰۴۵) و II ( p≤۰.۰۰۲) نسبت به گروه IIIبه طور معنیداری بالاتر بود. میزان سیتوتوکسیسیته سلولهای NK در گروه I و II یکسان بود. بین سن، تعداد سقط و میزان سیتوتوکسیسیته سلولهای NK ارتباط معنیداری وجود نداشت.
نتیجهگیری: نتایج ما نشان میدهد که میزان سیتوتوکسیسیته سلولهای NK افراد با سابقه سقط مکرر نسبت به کنترل بالاتر است. افزایش میزان سیتوتوکسیسیته سلولهای NK را میتوان بعنوان یک ریسک فاکتور برای سقط مکرر در نظر گرفت و برای ایجاد حاملگی نرمال، میزان سیتوتوکسیسیته سلولهای NK را باید کاهش داد. در طی سه ماهه اول حاملگی در افراد با سابقه سقط مکرر میزان سیتوتوکسیسیته سلولهای NK تغییری نمیکند. بررسی روتین میزان سیتوتوکسیسیته سلولهای NK درافراد با سابقه سقط مکرر پیشنهاد میشود.
غلامرضا اسدیکرم، سیدمحمدعلی سجادی، محمود شیخ فتح اللهی، امیرحسین زنگیآبادی، لیلی نعیمی، مهدی محمودی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه: کمبود ید و اختلالات ناشی از آن از مشکلات بهداشتی اکثر جوامع میباشد و در بسیاری از نقاط ایران گواتر اندمیک و هیپراندمیک گزارش شده است که علت اصلی آن را کمبود ید میدانند. علی رغم اینکه به منظور مبارزه با اختلالات کمبود ید از سال ۱۳۶۸ کمیته کشوری مبارزه با کمبود ید اضافه نمودن ید را به نمک مصرفی به اجرا در آورده است اما به نظر میرسد هنوز گواتر یکی از معضلات جامعه ما محسوب میشود. به منظور ارزیابی میزان موفقیت طرح کمیته مبارزه با کمبود ید و نقش کمبود ید در گواتر موجود در جامعه دانش آموزان ۱۸-۶ ساله شهر رفسنجان مطالعه حاضر طراحی گردید.
روش بررسی: تعداد ۲۰۱ نفر دانش آموز دختر و پسر ۱۸-۶ ساله شهر رفسنجان به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب و از لحاظ داشتن گواتر ، BMI، TSH وT۴ وFTI و نیز میزان ید ادراری مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: در افراد مورد بررسی ۲/۶۴ درصد درجات مختلف گواتر مشاهده شد و بیشترین شیوع آن به ترتیب I و II بود. غلظت ید ادرار در ۱/۶۸ درصد موارد بالاتر ازµg/dl۱۰ بود و در کودکانی که دچار کمبود ید نبودند ۹/۵۶ درصد درجات مختلف گواتر مشاهده شد. نتایج آزمون های عملکرد تیرویید در ۹۴ درصد افراد مورد مطالعه در محدوده طبیعی قرار داشت. ۳ درصد دانش آموزان TSH بالاتر از µU/ml۵/۳ و ۱ درصد دارای T۴ کمتر از nmol/L۶۰ بودند. ارتباط آماری معنیداری بین TSH و درجات مختلف گواتر وجود داشت(۰۵/۰< (pکه این اختلاف در مورد T۴ و FTI دیده نشد. اختلاف آماری معنیداری بین BMI دختران دارای گواتر و بدون گواتر دیده شد ، ولی این اختلاف در پسران معنی دار نبود.
نتیجهگیری: با توجه به کافی بودن ید ادرار در ۱/۶۸ درصد دانش آموزان و طبیعی بودن آزمونهای عملکرد تیرویید در۹۴ درصد افراد مورد بررسی، میزان گواتر در شهر رفسنجان بسیار بالا میباشد و به نظر میرسد عوامل ناشناختهای در این امر دخیل باشند.
محمدباقر اولیاء، غلامحسین علیشیری، امیر بهرامی احمدی، جواد شاکری،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۳ )
چکیده
تب مدیترانه فامیلی یک بیماری ارثی است که با تب و درد شکم های دورهای مشخص میشود.از طرفی بیماری بهجت یک بیماری وابسته به سیستم ایمنی است که با آفتهای راجعه دهانی ، ضایعات چشمی و درگیری ارگانهای مختلف بروز میکند. همراهی این دو بیماری یک وضعیت نادر بوده که ما در این مقاله به تجمع فامیلی تب مدیترانه فامیلی در دو قلوها و بیماری بهجت در مادر آنها خواهیم پرداخت
مطهره گلستان، صدیقه اخوانکرباسی، مهدخت صدربافقی، فهیمه السادات میرناصری، ضیاء اسلامی، راضیه فلاح، سید عبدالحمید موسوی، غضنفر ملکی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۳ )
چکیده
مـقدمه : کمبود روی یکی از مشکلات بهداشت عمومی در بسیاری از جوامع به خصوص در کودکان ( که در سن جهش رشد هستند) میباشد. کمبود روی باعث اختلال رشد، تأخیر بلوغ جنسی، اختلالات رفتاری و ایمنی نقص حس چشایی و بویایی، اکرودرماتیت و افزایش ابتلا به عفونتهای تنفسی و گوارشی میشود. روش بررسی : یکی از راههای بررسی کمبود روی، انجام تست چشایی روی ( Zinc Taste Test) با استفاده از محلول سولفات روی ۱/۰ درصد میباشد. برای بررسی کمبود روی در کودکان پیش دبستانی یزد از این تست استفاده شد و نتایج آن با وزن و قد و خصوصیات دموگرافیک این کودکان مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور۴۰۰ نفر از کودکان پیش دبستانی به روش نمونهگیری چند مرحلهای انتخاب شدند در این بررسی خوب بودن مزه محلول سولفات روی ۱/۰ درصد بهعنوان تست چشایی مختل (کمبود روی ) و بدمزه بودن آن بهعنوان طبیعی بودن سطح روی در نظر گرفته شد. نتایج : بر اساس تست چشایی روی ۹/۷۳ درصد کودکان مورد بررسی کمبود روی داشتند که ۶/۷۷ درصد دختران و ۷/۶۹ درصد پسران را شامل میشد .اگرچه کمبود روی با وزن و قد کودکان ارتباط معنیداری نداشت اما در کودکانی که از نظر وزن و قد زیر صدک پنجم بودند کمبود روی شیوع بیشتری داشت. نتیجه گیری: کمبود روی با بررسی تست چشایی در کودکان پیش دبستانی یزد حدود ۷۰ درصد بود و بین کمبود روی و متغیرهای رشد و ویژگیهای دموگرافیک کودکان رابطه معنیداری مشاهده نشد ولی با توجه به شیوع بالای کمبود روی با روش تست چشایی پیشنهاد میشود اندازهگیری روی با روشهای دقیقتر مانند :روی گلبول سفید، گلبول قرمز و پلاکت همزمان با تست چشایی روی انجام شود و در صورت همبستگی قوی بین آنها به علت ارزان بودن تست چشایی برای بررسی وضعیت روی بدن در سنین مختلف از این روش استفاده شود.
ژیلا میرلاشاری، سکینه محمد علی زاده، منصوره عزیززاده فروزی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۳ )
چکیده
چکیده
مقدمه: پیشگیری ثانویه در سرطان پستان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است زیرا سبب میشود تا توده پستانی در هنگام درمان اندازهای کوچکتر داشته باشد. معاینه دقیق پستانها توسط پزشک یا یکی از اعضای گروه بهداشتی یکی از راههای پیشگیری ثانویه از سرطان پستان است
روش بررسی: این مطالعه از نوع تجربی و به منظور تعیین تأثیر آموزش بر مراجعه معلمین جهت معاینات کلینیکی پستان صورت گرفت، در این مطالعه ۵۰۱ نفر از معلمین مدارس دخترانه شرکت نمودند. مدارس از طریق روش چند مرحلهای و به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه تجربی و شاهد تقسیم شدند. یک جزوه آموزشی در اختیار آزمودنیهای گروه تجربی قرار گرفت و طی اطلاعیهای، آدرس کلینیک و زمان مراجعه، به اطلاع دو گروه رسانده شد. پس از دو ماه آزمودنیها به سئوالات پرسشنامهای پژوهشگر - ساخته پاسخ دادند.
نتایج: نتایج نشان داد به جز متغیرهای تأهل و سطح تحصیلات از جهت سایر متغیرهایی که احتمالاً میتوانستند بر مراجعه مؤثر باشند بین دو گروه تجربی و شاهد تفاوت معنیدار آماری وجود نداشت. میزان مراجعه جهت معاینات کلینیکی پستانی در گروه تجربی (۳/۱۷%) بیش از گروه شاهد (۶%) و این اختلاف از نظر آماری معنیدار بود ( ۰۰۱/۰>P)، در مورد ارتباط میزان مراجعه با ویژگیهای فردی و متغیرهای مرتبط با سرطان پستان فقط در گروه تجربی ارتباط معنیداری با سابقه سرطان پستان در خانواده مشاهده گردید (۰۵/۰>P)، به طوری که افراد دارای سابقه سرطان در خانواده، بیشتر مراجعه کرده بودند.
نتیجه گیری: گرچه میزان مراجعه در هر دو گروه راضی کننده نمیباشد اما در عین حال استفاده از جزوات آموزشی که روشی کمخرج و ساده و بی نیاز از حضور مستقیم آموزش دهنده است موجب گردیده تا میزان مراجعه در گروه تجربی حدود سه برابر گروه شاهد افزایش یابدکه حاکی از مؤثر بودن نسبی این روش آموزش می باشد.
مهدی صائب، سعید نظیفی، عبداله میرزایی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه: از عوامل خطر در بیماریهای عروق کرونر، اختلال در میزان لیپوپروتئین سرم و کلسترول و تری گلیسیرید پلاسما است همچنین اسیدهای چربی که از طریق خوراکی و برخی گیاهان دارویی مصرف میشوند در بیماری عروق کرونر نقش دارند.
روش بررسی: به منظور بررسی تأثیر روغن پسته وحشی (بنه) بر روی چربیها و لیپوپروتئینهای سرم خون خرگوش (بهعنوان مدل حیوانی برای انسان) ۳۵ قطعه خرگوش ماده سالم انتخاب و بهطور تصادفی به ۷ گروه مختلف تقسیم شدند. به هر گروه آزمایشی (شامل ۵ قطعه خرگوش) درصدهای متفاوتی از روغن پسته وحشی به تنهایی و در ترکیب با روغن نباتی، روغن دنبه و کلسترول داده شد. چربیها و لیپوپروتئینهای سرم خون به روشهای متداول آزمایشگاهی مورد سنجش قرار گرفتند.
نتایج: یافتههای بهدست آمده نشان داد که پس از مصرف جیرههای حاوی ۱۰ و ۲۰ درصد روغن پسته وحشی غلظت تری گلیسیرید، کلسترول، لیپیدتام، HDL ـ کلسترول، VLDL ـ کلسترول و LDL ـ کلسترول سرم در دفعات مختلف نمونهگیری دارای اختلاف آماری معنیدار هستند (۰۵/۰P<) بهطوریکه با پیشرفت زمان مصرف جیرههای حاوی ۱۰ و ۲۰ درصد روغن پسته وحشی، روند کاهش معنیداری در غلظت تری گلیسیرید، کلسترول، لیپید تام، VLDL ـ کلسترول و LDL ـ کلسترول و افزایش معنیداری در غلظت HDL ـ کلسترول سرم دیده شد (۰۵/۰ P< ). مصرف روغن پسته وحشی به صورت مخلوط با روغن دنبه و یا روغن نباتی و کلسترول با درصدهای مختلف نشان داد که غلظت چربیها و لیپوپروتئینهای سرم خون خرگوشهای ماده با پیشرفت زمان مصرف، تغییرات کاهشی یا افزایشی مشخص و معنیداری ندارند.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که مصرف روغن پسته وحشی به دلیل داشتن درصد قابل توجهی از اسیدهای چرب غیراشباع و اسیدهای چرب ضروری، احتمالاً برای پیشگیری از بیماریهای قلبی ـ عروقی و آترواسکلروز و کاهش مرگ و میر ناشی از این بیماریها مفید و سودمند است. مصرف روغن پسته وحشی سبب کاهش LDL ـ کلسترول و افزایش HDL ـ کلسترول سرم میشود. این تغییرات در غلظت لیپوپروتئینهای سرم برای پیشگیری از بروز بیماریهای قلبی ـ عروقی اهمیت دارد.
محمد باقر اولیاء، انوشه حقیقی، جواد شاکری، امیر بهرامی احمدی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۳ )
چکیده
بیماری راشیتیسم به عنوان یکی از بیماریهای ایجاد کننده اختلال در مینرالیزاسیون استخوان تعریف میگردد. از میان علل بسیار زیادی (کمبود ویتامین D، اختلال دستگاه گوارش، اسیدوز، اختلال توبول کلیوی و غیره) که برای ایجاد راشیتیسم مطرح میباشد، بیماری ویلسون نسبتاً نادر بوده و در مرور منابع، موارد معدودی از تظاهر اولیه ویلسون با بیماری راشیتیسم گزارش شده است. در این مقاله ما یک مورد دختر بیمار افغانی که دچار راشیتیسم مقاوم به درمان است را معرفی مینماییم.
حمید اله وردیپور، علیرضا حیدرنیا، انوشیروان کاظمنژاد، فروغ شفیعی، پرویز آزاد فلاح، الهه میرزایی، کیم ویت،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: مصرف مواد مخدر از خطرناکترین پدیدههای جوامع انسانی در عصر نوین میباشد که علاوه بر مشکلات بهداشتی متعدد بنیانهای فرهنگی- اجتماعی جوامع را نیز با خطر مواجه میسازد و متأسفانه جوانان پرخطرترین و آسیب پذیرترین گروه سنی برای مصرف موادمخدر میباشند.
روش بررسی: این بررسی که یک مطالعه توصیفی- تحلیلی میباشد با هدف تحلیل رفتارها و ویژگیهای فردی دانشآموزان با بهرهگیری از مدل EPPM (Extended Parallel Process Model) و تلفیق عامل خود کنترلی در این مدل، اقدام به تحلیل عوامل مساعد کننده مصرف مواد مخدر در میان دانشآموزان منطقه ۱۰ شهرتهران نموده است.
نتایج: یافتههای این مطالعه نشان میدهد که ۹/۶ درصد دانشآموزان دارای آزمایش مثبت متابولیتهای مورفین و حشیش میباشند و دانشآموزان با خود کنترلی کم، ۱۳ برابر بیشتر از دانشآموزان با خود کنترلی بالا در معرض مصرف مواد مخدر قرار دارند و فشار همسالان یکی از عوامل تعیین کننده اقدام به مصرف مواد مخدر میباشد. همچنین این مطالعه نشان داد که دانشآموزان دارای حساسیت درک شده بسیار کم (۲۹/۲ از ۷) و اثربخشی درک شده متوسط به مواد مخدر (۸/۴ از ۷) میباشند که میتواند از عوامل عدم اتخاذ رفتارهای پیشگیری کننده در مقابل تجربه مواد مخدر میان دانش آموزان باشد.
نتیجه گیری: همبستگی عامل خودکنترلی با خودکارآمدی درک شده (۱۹/۰= r ) نشانگر اثر تقویتی عامل خود کنترلی بر روی بخش کارآمدی مدل EPPM میباشد، که موجب اتخاذ فرایند کنترل خطر توسط دانش آموزان میگردد. تلفیق عامل خود کنترلی در مدل EPPM با توجه به نتایج به دستآمده به خصوص در مداخلات آموزشی که برروی رفتارهای مخاطره آمیز مانند: سوء مصرف مواد مخدر، رانندگی با سرعت بالا، رانندگی پس از مصرف الکل و ابتلا به رفتارهای جنسی محافظت نشده، میتواند نتایج بسیار مطلوبی را پیشبینی کند.
محمد رضا شجاع، سید علی محمد میرآتشی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: مصرف کورتیکواستروئید سیستمیک با خطر ایجاد کاتاراکت همراه است.هدف ما در این مطالعه تعیین نقش کورتیکواستروئیدهای استنشاقی در ایجاد کاتاراکت در افراد مسن میباشد.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مورد- شاهدی در بین ۱۶۰ نفر از مبتلایان به کاتاراکت، مراجعه کننده به بیمارستان های شهید صدوقی و شهید رهنمون طی سالهای ۱۳۸۳-۱۳۸۲ و ۱۶۰ نفر شاهد انتخاب شده، انجام پذیرفت. افراد گروه شاهد بر حسب سن و جنس با گروه مورد مطابقت داده شدند.جمعآوری اطلاعات از طریق مصاحبه و پرسشنامه انجام پذیرفت. تجزیه و تحلیل آماری با برنامه SPSS و آزمونهای آماری Chi-square و Anova انجام شد.
نتایج: از ۳۲۰ نفر ۱۶۰ بیمار به کاتاراکت مبتلا بودند و۱۶۰ بیمار دیگر به کاتاراکت مبتلا نبودند. میانگین سنی و توزیع جنس گروه مورد با گروه شاهد تفاوت معنی داری از نظر آماری نداشتند. در گروه مورد ۲۲ نفر(%۸/۱۳) مصرف استروئید استنشاقی داشتند و در میان گروه شاهد از ۱۶۰ نفر ۱۱ فرد(%۹/۶) مصرف داشتند. در مجموع از دو گروه مورد مطالعه ۳۳ نفر مصرف کننده بوده اند. این رابطه با ۰۴۲/۰=p معنی دار بود. با استفاده از آزمونOdds Ratio مشخص شدکسانی که کورتیکواستروئید مصرف کرده اند
۱۶/۲ برابر از کسانی که کورتیکواستروئید مصرف نکرده اند مبتلا به کاتاراکت شده اند.(با حدود اطمینان ۹۵% در محدوده
۶۱/۴-۰۱/۱ ). بعد از خروج موارد مصرف کننده کورتیکویید سیستمیک Odds Ratio به ۷۳/۴ (با حدود اطمینان ۹۵% در محدوده ۸۲/۱۴-۵۱/۱ ) افزایش یافت. این ارتباط با افزایش مدت زمان استفاده قوی تر می شد.
نتیجه گیری: این مطالعه وجود ارتباطی بین مصرف کورتیکواستروئید استنشاقی و ابتلا به کاتاراکت به ویژه نوع ساب کپسولار خلفی را نشان داد. ولیکن جهت تأیید آن به مطالعات دیگر از جمله مطالعات تجربی و در گروه های یکسان از نظر عوامل خطر دیگر کاتاراکت نیاز می باشد.
خسرو صادق نیت حقیقی، سید جلیل میرمحمدی میبدی، سید سعید لطفی، عنایت صفوی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: با توجه به مواجهات ریوی متعدد لحیم کاران در صنایع الکترونیک نظیر اسیدها، قلیاها و ۱Fume های لحیم کاری، این مطالعه بر روی ۱۰۷ نفر از پرسنل لحیم کار و اداری یک کارخانه تولید لوازم الکترونیک در تهران جهت بررسی تأثیر لحیم کاری بر عملکرد ریه در دراز مدت صورت گرفت.
روش بررسی: ابتدا ۴۷ نفر لحیم کار و ۶۶ نفر غیر لحیم کار (مجموعاً ۱۰۷ نفر) به طور تصادفی انتخاب شدند. کلیه افراد
لحیم کار در بخش لحیم کاری دستی مشغول به کار بوده و از سیم لحیم شامل آلیاژی از سرب و قلع و روغن مخصوص
لحیم کاری (Flux) استفاده می کردند. افراد غیر لحیم کار در بخشهای اداری همان کارخانه و در ساعات کاری و نوبت کاری مشابه با لحیم کاران مشغول به کار بوده و هیچگونه سابقه لحیم کاری نداشتند. پس از تکمیل پرسشنامه استاندارد تنفسی، برای هر فرد حداقل ۳ نوبت اسپیرومتری قابل قبول در شرایط یکسان و مطابق با معیارهای (۲(ATS انجام گرفت. (افراد سیگاری وارد این
مطالعه نشدند.)
نتایج: در مقایســـه پارامترهای اسپیرومتری بین ۲ گروه لحیم کار و غیر لحیم کار اختلاف معنی داری بین میانگین
۳ FEF۲۵-۷۵%مشاهده شد (P=۰,۰۳).همچنین بین میانگین ۴ FEV۱/FVC (P=۰.۰۲۶) و میانگین ۵ PEFR (P = ۰.۰۴) در گروه لحیم کار و غیر لحیم کار اختلاف معنی دار بود.پس از کنترل فاکتور مخدوش کننده سن، رابطه معنی داری بین میزان سال های اشتغال به لحیم کاری و کاهش پارامترهای اسپیرومتری در مورد FEF ۲۵-۷۵% و FEV۱/FVC به دست آمد. ضرائب به دست آمده به ترتیب: CC = -۰.۲۴ (P=۰.۰۲) و CC=-۰.۳۲ (P=۰.۰۰۲) بود. همچنین فراوانی علایم تحریک چشم و بینی در گروه لحیم کار نسبت به گروه غیرلحیم کار به طور معنی داری بیشتر بود (P=۰.۰۰۷). در مورد سرفه و تنگی نفس مرتبط با کار تفاوت بین دو گروه معنی دار نبود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد لحیم کاری در مطالعه فوق عامل کاهش پارامترهای اسپیرومتری با الگوی انسدادی به ویژه در مجاری هوایی کوچک (Small airway) است. این مطالعه در راستای مطالعات قبلی انجام شده در سایر کشورها، نیاز به اقدامات پیشگیرانه در این حرفه نظیر استفاده از تهویه موضعی مؤثر و استفاده از مواد جایگزین در این صنعت را بیش از پیش مورد تأکید قرار می دهد.
ابوالقاسم عجمی، امیر اسماعیل نژاد مقدم، حسن معتمد، افشین خوشبخت،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: با توجه به اینکه وجود ایمنی بر علیه اسپرم به صورت طبیعی در نازایی های ایمونولوژیک دخالت داشته و هم چنین در مطالعات روش های پیشگیری از حاملگی از طریق تحریک سیستم ایمنی (Immunocontracoption) از اسپرم و آنتی ژن های آن برای ایجاد ایمنی و پیشگیری از حاملگی استفاده می شود، اطلاع از تأثیر راه ورود اسپرم، در ایمنی زایی آن حایز اهمیت می باشد.
روش بررسی: در یک مطالعه تجربی اسپرم کامل موش به همراه آدجونت کامل فروند از طریق عضلاتی (IM) و زیر پوستی (SC) و اسپرم کامل به همراه زنجیره بتای سم ویبریوکلرا (Cholera Toxin Subunite-β) به عنوان آدجونت از طریق خوراکی(Oral) ، مقعدی (IR) واژینال (Ivag)، بینی (IN) و داخل صفاتی (IP) به گروه های ۱۵ تایی موش سوری تجویز گردید. به گروه های شاهد هر کدام از روش های بالا فقط آدجونت مربوط به آن گروه به همراه حجم مساوی آنتی ژن، بافر فسفات نمکی (PBS) تجویز گردید. تجویز در روزهای صفر، ۷ و ۱۴ و ۲۸ صورت گرفت و بعد از گذشت ۲۶ روز (بعد از آخرین تجویز) سرم و ترشحات مخاطی واژن از موش های گروه های آزمــایش و شاهــد تهیه گردیــد. برای بررســی میزان آنتی بادی تولید شده از روش ایمونوفلوئورسانس غیرمستقیم استفاده شد، رقت آنتی بادی در سرم و ترشحات با استفاده از آنتــیبادی کونژوگه باFITC (Fluorescein Isotiocyanate) نــوع پلی والان تعییــن گردیــد. آزمــون هــای آمــاری Fisher exact test , Mann whitney test جهت آنالیز آماری داده ها استفاده شد.
نتایج: گروه داخل صفاتی (IP) به دلیل تلفات زیاد از مطالعه خارج گردید و مقایسه آماری بین نتایج سایر گروه های مورد و شاهد نشان می دهد که وجود آنتی بادی در سرم موش های روش IN, SC, IM به ترتیب با ۰۱,۰ p= و p=۰.۰۴ , p= ۰.۰۱با یکدیگر اختلاف معنی دار داشته است و در مورد وجود آنتی بادی در ترشحات رحم به جز در یک مورد از گروه آزمایش IM و یک مورد از گروه آزمایش SC بقیه منفی بوده است.
نتیجهگیری: براساس یافته های تحقیقی می توان نتیجه گرفت که اسپرم کامل از طریق IN, SC, IM می تواند باعث تولید آنتی بادی شود و سایر روش ها برای ایجاد ایمنی بر علیه اسپرم کامل مؤثر نبوده است.
رزیتا میرمحمدی میبدی، محمدعلی کریم زاده میبدی، تهمینه فرج خدا، راضیه دهقانی فیروزآبادی، سید محمود طباطبایی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: سقط فراموش شده در صورت عدم مداخله درمانی می تواند پیامدهای ناگواری نظیر اختلالات انعقادی، عفونت،
خونریزی های شدید، شوک و حتی مرگ مادر را در پی داشته باشد. درمان های رایج سقط فراموش شده شامل درمان جراحی و طبی می باشد؛ که درمان طبی به دلیل داشتن عوارض کمتر و عدم نیاز به بیهوشی نسبت به درمان جراحی ارجحیت دارد. داروی میزوپروستول از رژیم های درمانی طبی جدیدی است که مورد تایید FDA بوده و در مورد کارآیی و عوارض جانبی آن نظرات متفاوتی وجود دارد، لذا این مطالعه با هدف تعیین تاثیر قرص میزوپروستول به صورت واژینال در دفع محصولات حاملگی زنان دچار سقط فراموش شده و عوارض احتمالی طراحی گردید.
روش بررسی: این مطالعه به روش نیمه تجربی (کارآزمایی بالینی بدون گروه شاهد) و از نوع تحلیلی طی سال های۱۳۸۳- ۱۳۸۲ انجام شد. ۵۰ زن باردار ۴۹-۱۵ ساله با سن حاملگی زیر ۲۵ هفته دچار سقط فراموش شده ( اثبات شده با سونو گرافی ) مراجعه کننده به بیمارستان های شهید صدوقی ، مادر و مجیبیان شهر یزد به روش آسان به عنوان واحدهای پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که در ابتدای پژوهش و پس از شروع درمان با میزو پروستول واژینال (قرص ۲۰۰ میکرگرمی که هر۴ ساعت تا زمان دفع و حداکثر تا ۴ قرص تکرار می شد ) توسط پژوهشگر تکمیل می گردید. آنالیز آماری با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی از جمله تست χ۲ , Anova صورت گرفت.
نتایج: یافته ها نشان داد همه واحدهای پژوهش( ۱۰۰% ) پس از درمان با میزوپروستول محصولات حاملگی را دفع نمودند که ۴۴درصد افراد دفع کامل و ۵۶ درصد دفع ناقص داشتند، میانگین زمان دفع محصولات حاملگی پس از مصرف قرص میزوپروستول در افرادی که دفع کامل داشتند ۱۳/۹ ± ۶۳/۱۲ و در دفع ناقص ۹/۲ ± ۸۱/۸ ساعت بود که نشانگر اختلاف معنی دار آماری
می باشد (p= ۰. ۰۳۷) بررسی تعداد قرص میزوپروستول استعمال شده مشخص نمود ۲۹ نفر افراد یعنی اکثر واحدهای پژوهش با
۲ قرص میزوپروستول محصولات حاملگی را دفع نمودند اما بیشترین میزان دفع کامل محصولات حاملگی در افرادی که ۴ قرص میزوپروستول واژینال، دریافت کرده بودند مشاهده گردید این اختلاف از نظر آماری معنی دار می باشد(p= ۰,۰۰۰۱ ). همچنین بیشترین عوارض جانبی و شکایت بالینی افراد را سردرد ۲۶% ، تهوع ۱۶% ، کرامپ رحمی ۱۲% و اسهال ۶% تشکیل
می دادند و عوارض جدی و خطرناکی نظیر پارگی رحم، اختلالات انعقادی و خونریزی شدید و غیرطبیعی در هیچ یک از بیماران مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه که نشانگر موفقیت کامل داروی میزوپروستول واژینال در باز نمودن دهانه رحم و دفع محصولات حاملگی اعم از کامل و ناقص در زنان دچار سقط فراموش شده بود و علاوه بر این هیچگونه عارضه جدی و خطرناکی نیز به دنبال استعمال این دارو در واحدهای پژوهش مشاهده نشد؛ درمان با میزوپروستول واژینال می تواند جایگزین مؤثر و کم عارضه تری نسبت به کورتاژ و تجویز سنتوسینون با دوز بالا باشد.
مهدی مغنی باشی، حسین خدایی، مرتضی سیفتی، محمود میراب، کیمیا کهریزی، یاسر ریاض الحسینی، عاطفه دهقانی، نیلوفر بزاز زادگان، مریم ابهجی، محمد خلیل جوان، ریچارد اسمیت، حسین نجم آبادی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۸۴ )
چکیده
محمد زارع، علیرضا حسینی نسب، جلیل میرحسینی، محمد رضا حاجی اسماعیلی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۸۴ )
چکیده
محمدرضا بشارتی، علی محمد میرآتشی، محمد رضا شجاع، فاطمه عزالدینی اردکانی،
دوره ۱۳، شماره ۵ - ( زمستان ۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: تعداد زیادی افراد کم بینا و نابینا در سراسر دنیا وجود دارند و اطلاعات شیوع کم بینایی و نابینایی در بسیاری از نقاط دنیا وجود دارد .در سال ۱۹۹۵ سازمان بهداشت جهانی (WHO) تخمین زد که ۱/۳۷ میلیون نفر نابینا در دنیا وجود دارد. متعاقباً گزارش شد که ۱۱۰ میلیون نفر اختلالات شدید بینایی دارند که در ریسک بالای نابینایی قرار دارند. تخمین زده می شود که سالانه حدود ۲ میلیون نفر نابینا در جهان اضافه می شوند.جهت بررسی علل منجر به کم بینایی و نابینایی در جامعه نابینایان تحت پوشش سازمان بهزیستی یزد این مطالعه صورت گرفت.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی و به روش study Case Series بود که جمع آوری نمونه ها از بهمن ماه ۸۱ تا مهر ماه ۸۲ به مدت ۹ ماه به طول انجامید. جامعه مورد بررسی ۱۰۹ نفر بیماران دارای اختلال بینایی جامعه نابینایان تحت پوشش سازمان بهزیستی شهرستان یزد می باشند. اطلاعات براساس روش استاندارد در پرسشنامه مربوطه جمع آوری و تکمیل گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل و از تست آماری مجذور کای استفاده گردید.
نتایج: از ۱۰۹ بیمار مورد بررسی ۷۳ مورد (۶۷%) مذکر و ۳۶ مورد (۳۳%) مؤنث بودند. حداقل سن در جامعه مورد بررسی یک ماه و حداکثر سن ۶۰ سال و میانگین سنی ۶/۲۴ سال با انحراف معیار ۵/۱۰ می باشد. بیش از نیمی از موارد نابینایی (۲/۵۳%) در سن زیر یکسالگی قابل تشخیص می باشد. ۷۹ مورد (۱/۸۸%) از نظر قانونی نابینا تلقی می شدند. شایع ترین نوع بیماری منجر به نابینایی و کم بینایی در جامعه مورد بررسی رتینیت پیگمانتر ۱/۳۲% و پس از آن دیس ژنزی گلوب ۵/۱۶% می باشد.
نتیجه گیری: علل منجر به نابینایی و کم بینایی به ترتیب شیوع شامل رتینیت پیگمانتر، دیس ژنزی گلوب و کاتاراکت و گلوکوم بوده است.
محمد رضا مرتضوی زاده، فریبا بینش، امیر بهرامی احمدی،
دوره ۱۳، شماره ۵ - ( زمستان ۱۳۸۴ )
چکیده
کم خونی مگالوبلاستیک مقاوم پاسخ دهنده به تیامین به عنوان سندرم روجر شناخته می شود. این سندرم به فرم اتوزومال مغلوب در نتیجه اختلال در پروتئین حامل تیامین رخ می دهد.
ما در این گزارش مورد نتیجه پیگیری ۳ ساله دختر بچه ای را که در سن ۱۱ سالگی با آنمی شدید، کری مادرزادی و دیابت مراجعه کرده بود، ارایه می کنیم.
در دوره پیگیری ما برای بیمار ۱۰۰ میلی گرم تیامین به صورت روزانه تجویز کردیم و پس از آن هموگلوبین بیمار نرمال گردید. قند خون بیمار در ابتدای فاز درمان کنترل بود ولی در انتهای فاز درمان برای کنترل قند خون بیمار احتیاج به تجویز انسولین بیشتری بود.کاهش شنوایی بیمار به تیامین پاسخ نداد و هم اکنون بیمار دارای هموگلوبین نرمال و حال عمومی مطلوب می باشد.
پوران رئیسی، امیراشکان نصیری پور، رقیه عظیمی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۵ ۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: بررسی و تحقیق پیرامون سرطان از جمله فعالیت های اساسی و اولیه در زمینه کنترل سرطان، دسترسی به درمان و دریافت درمان مناسب می باشد. نظام ثبت سرطان بیمارستانی یک نظام اطلاعاتی است که برای جمــع آوری داده های بیماران سرطانی، سازماندهی داده ها و تحلیل داده های سرطانی، طراحی شده است. پژوهش حاضر به منظور بررسی نظام ثبت سرطان بیمارستانی درایران و مقایسه آن با آمریکا انجام گردید.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی بود. جامعه مورد مطالعه را کلیه مراکز آموزشی درمانی تحت پوشش دانشگاه های علوم پزشکی شهید بهشتــی، ایــران و تهران که دارای آزمایشگاه پاتولوژی بودند، تشکیل می داد (۲۵=N) . مقایسه داده های این پژوهش با نظام ثبت سرطان بیمارستانی در آمریکا صرفاً به منظور تحلیل وضعیت موجود در ایران صورت گرفت.
نتایج: یافته ها نشان داد در بخش مدارک پزشکی بیمارستان های مورد مطالعه ۴۰ درصد ثبت داده های سرطانی به روش دستی و
۳۶ درصد به روش کامپیوتری انجام می گیرد و در بخش پاتولوژی نیز ۸۰ درصد ثبت این یافته ها به روش کامپیوتری و مابقی به روش دستی می باشد. برنامه های نرم افزاری مورد استفاده در بخش پاتولوژی، PARSو برنامه های خاص بیمارستانی و در بخش مدارک پزشکی، ADS_۹و برنامه های خاص بیمارستانی بود. در رابطه با فرآیند گزارش دهی داده های بیماران سرطانی یافته ها نشان داد مراجع درخواست کننده داخلی بیمارستان ها عبارت بودند از محققین و دانشجویان در درجه اول و مدیریت بیمارستان در درجه دوم و کمترین میزان درخواست مربوط به ریاست بیمارستان، کمیته سرطان و شورای پزشکان بود (در بخش مدراک پزشکی) و در بخش پاتولوژی محققین و دانشجویان و نیز کمیته آسیب شناسی اولین درخواست کنندگان داده ها و در درجه دوم مدیریت بیمارستان و پزشک معالج بود. در رابطه با مراجع درخواست کننده داده ها خارج از بیمارستان در بخش مدارک پزشکی بیشترین اطلاعات توسط معاونت دارو و درمان دانشگاه های علوم پزشکی و کمترین مربوط به مرکز مدیریت بیماری ها، مرکز بهداشت و مرکز مدیریت آمار و اطلاع رسانی دانشگاه های علوم پزشکی بود. در رابطه با روش های پیگیری بیماران سرطانی، تنها در ۸ درصد از مراکز آموزش درمانی مورد مطالعه از کارت پیگیری بیمار سرطانی استفاده می شود. در ۳۰ درصد موارد نیز پیگیری موارد سرطانی در صورت نیاز انجام می گردد. در رابطه با منابع گردآوری اطلاعات، در ایران داده های بیماران سرطانی از بخش های مدارک پزشکی و پاتولوژی گردآوری می گردد و اما در ایران این منابع گسترده تر است.
نتیجه گیری : داده های ثبت شده در نظام ثبت سرطان بیمارستانی ایران در مقایسه با آمریکا ، بسیار ناقص و بیشتر محدود به خصوصیات فردی بیمار و شناسایی تومور می باشد. لذا استفاده از تجارب کشور پیشرفته ای مانند آمریکا جهت بهبود بخشیدن به نظام ثبت سرطان بیمارستانی در ایران می تواند مثمر ثمر واقع گردد.
سیدخلیل فروزان نیا، رضا نفیسی مقدم، محمدحسن عبداللهی، صمد زارع، شراره برادران، سیدجلیل میرحسینی، حمیدرضا دهقان،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۵ ۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: امروزه سونوگرافی داپلر به عنوان ارجح ترین روش بیماریابی جهت بررسی تنگی شریان کاروتید در بیماران کاندید CABG ((Coronary Artery Bypass Grafting مطرح می باشد. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع تنگی شریانهای کاروتید در بیماران فوق و بررسی ارتباط عوامل خطر شناخته شده آترواسکلروز با میزان تنگی مشاهده شده در سونوگرافی داپلر شریانهای کاروتید به منظور تعیین گروههای پر خطر جهت تنگی شریانی می باشد.
روش بررسی: در مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر ۲۹۱ بیمار کاندید CABG تحت اسکن داپلر شریانهای کاروتید قبل از عمل قرار گرفتند. سپس اطلاعات مربوط به مورفولوژی شریانهای کاروتید و عوامل خطر تنگی کاروتید از قبیل سن، جنس، سابقه دیابت، فشار خون بالا، هیپرلیپیدمی، مصرف سیگار. بروئیت شریانهای کاروتید و غیره از بیماران اخذ و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون آماری مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مقادیر Pکمتر از ۰,۰۵ معنی دار تلقی گردید.
نتایج: محدوده سنی بیماران بین ۳۵ تا ۹۵ سال بود (میانگین سنی ۴/۱۰±۶/۵۷ سال). از بین بیماران فوق ۱۱ نفر (۸/۳%) سابقه
CVA (Cerebrovascular Accident) و TIA (Transient Ischemic Attack) قبلی را می دادند. در معاینه فیزیکی ۱۳ بیمار (۵/۴%) بروئیت شریان کاروتید داشتند. در سونوگرافی داپلر کاروتید به عمل آمده از بیماران، ۱۲۷ بیمار (۶/۴۳%) دارای نتیجه نرمال، ۵۹ بیمار (۳/۲۰%) تنگی خفیف (کمتر از ۵۰%)، ۹۷ بیمار (۳/۳۳%) تنگی متوسط (۷۰-۵۰%) و در ۸ بیمار (۷/۲%) نیز تنگی شدید (بیش از ۷۰%) مشاهده گردید. بین عوامل خطر از قبیل سابقه CVA یا TIA قبلی (۰.۲۹۷=P)، دیابت (۰.۴۷۶=P)، فشار خون بالا (۰.۱۱۰=P). هیپرلیپیدمی (۰.۰۸=P)، مصرف سیگار ( ۰.۴۰۱=P)، سن بیش از ۶۰ سال (۰.۸۴۰=P)، جنس (۰.۷۳۰=P) و درگیری شاخه اصلی کرونر چپ در آنژیوگرافی ( ۰.۳۹۰=P) با تنگی کاروتید بیش از ۵۰% ارتباط معنی داری یافت نگردید ولی بین سابقه انفارکتوس میوکارد قبلی (۰.۰۲۵=P) و سمع بروئیت بر روی شریانهای کاروتید (۰.۰۰۲=P) با تنگی بیش از ۵۰% ارتباط معنی داری مشاهده شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این مطالعه انجام روتین سونوگرافی داپلرشریانهای کاروتید در بیماران کاندید CABG در بیماران با سمع بروئیت برروی شریان های کاروتید و سابقه قبلی انفارکتوس میوکارد قویاً توصیه می گردد. ضمناً وجود شیوع بالای (۴/۵۶%) درجات مختلف تنگی بدون علامت عروق کاروتید در بیماران کاندید CABG می باشد که توجه روزافزون به اقدامات پیشگیرانه و درمانی را گوشزد می نماید.
محمدرضا بشارتی، علی محمد میرآتشی، حسین فلاح زاده،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۵ ۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: امروزه لیزیک یکی از رایج ترین و مؤثرترین اعمال جراحی در اصلاح عیوب انکساری می باشد. کمتر از ۱% بیمارانی که تحت عمل جراحی لیزیک قرار می گیرند دچار عوارض شدید و نیز ۵-۳% دچار عوارض خفیف می گردند و از طرفی نتایج لیزر در اکثر مراکز بسیار امیدبخش می باشد. با توجه به اینکه عمل جراحی لیزیک روش نوینی جهت اصلاح عیوب انکساری می باشد و اخیراً مرکز لیزیک یزد راه اندازی شده است نتایج و عوارض آن را مورد بررسی قرار داده ایم.
روش بررسی: مطالعه از نوع توصیفی و به روش Outcome Study انجام گردید. در این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی ساده اطلاعات پرونده های ۲۳۰ چشم استخراج و در پرسشنامه های تهیه شده جمع آوری گردید. نمونهها شامل پرونده بیمارانی است که از نیمه فروردین ماه ۱۳۸۲ تا نیمه فروردین ماه ۱۳۸۳ تحت عمل جراحی لیزیک قرار گرفته بودند اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونهای آماری مجذور کای و فیشر تجزیه و تحلیل گردید. عیب انکساری باقیمانده ۵/۰± و حدت بینایی ۲۰/۲۰ بعد از عمل بهبودی کامل در نظر گرفته شد. بیماران برای مدت سه ماه پیگیری شدند.
نتایج: ۲۳۰ چشم از ۱۲۰ بیمار، ۱۲۲ چشم (۵۳%) مربوط به زنان و ۱۰۸ چشم (۴۷%) مربوط به مردان بود . ۲۴ مورد (۴/۱۰%) نزدیک بین، ۱۸۸ مورد (۸/۸۱%) نزدیک بین- آستیگمات، ۵ مورد (۲/۲%) دوربین و ۱۳ مورد (۶/۵%) دوربین آستیگمات بودند. از نظر حدت بینایی ۲۲۵ چشم (۸/۹۷%) بهبودی کامل و ۵ مورد (۲/۲%) بهبودی نسبی داشتند. بهبودی کامل عیب انکساری بعد از ۳ ماه پیگیری در نزدیک بینی ۹۶% ، در نزدیک بینی- آستیگمات ۸۸% ، در دوربینی ۶۰% و در دوربین- آستیگمات ۶۲/۰ که با ۰۰۱/۰=P ارتباط معنی دار آماری وجود داشت و به طور کلی ۸۷% بهبودی کامل و ۱۳% بهبودی نسبی داشتند. از نظر عوارض چشمی بعد از ۳ ماه پیگیری ۲۲۴ مورد (۴/۹۷%) بدون عارضه چشمی و بقیه دارای عوارض خفیف بودند.
نتیجه گیری : عمل جراحی لیزیک روشی مطمئن و مؤثر جهت اصلاح عیوب انکساری چشم و با عوارضی محدود می باشد.
محمد کاظم امیر بیگی، حسن سلمان روغنی، نوشین حسینی، ضیاء بوترابی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۵ ۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: در موارد یبوست مزمن ایدیوپاتیک که بیش از ۳ ماه طول میکشد و بیماری زمینهای وجود ندارد اجرای درمان صحیح، وابسته به وضعیت زمان ترانزیت کولون (CTT) میباشد به طوری که اگر CTT طبیعی باشد یا کندی حرکات کولون مشاهده شود یا اختلال در تخلیه مدفوع از رکتوم باشد درمانهای متفاوت و خاص خود را دارد هدف از این مطالعه جدا کردن این موارد با بررسی CTT جهت تصمیم درمانی صحیح برای بیماران میباشد.
روش بررسی : این تحقیق از نوع Diagnostic Study و به روش Case-Series به مدت یکسال انجام گردید. در این مطالعه بیماران مبتلا به یبوست مزمن که شرایط ورود به مطالعه را داشتند ۳۰ عدد مارکر حاجب در دو کپسول (۱۵ عدد داخل هر کپسول) صبح مصرف نمودند و رادیوگرافی ساده شکم بعد از ۱۲۰ ساعت انجام شد در افراد طبیعی انتظار میرود تنها ۲۰% مارکرها (حداکثر ۶ مارکر) باقی بماند سپس مواردی که بیش از ۶ عدد مارکر باقی مانده بود بر حسب محل قرار گرفتن مارکر در داخل کولون راست، چپ ، رکتوسیگموئید، اینرسی کولون یا اختلال تخلیه کولون مطرح میشود. در این مطالعه ۴۳ بیمار که به مدت بیش از ۳ ماه حداکثر ۲ بار اجابت مزاج در هفته داشتند و به درمانهای اولیه شامل افزایش فیبر غذایی و فعالیت فیزیکی پاسخ نداده بودند، مصرف داروی یبوستزا نداشتند و بیماری زمینهای عصبی مانند پارکینسون، مولتیپلاسکلروز، سکته مغزی، هایپوتیروئیدی، دیابت، اعتیاد و سابقه قبلی جراحی روی شکم نداشتند وارد مطالعه شدند که ۴۰ بیمار مطالعه را کامل کردند.
نتایج: نتایج این مطالعه تشخیصی با آزمون Chi-Square مورد بررسی قرار گرفت. از کل بیماران ۵۵% موارد (۲۲نفر) علیرغم یبوست مزمن CTT نرمال داشتند ۵/۱۷% (۷نفر) اینرسی کولون، ۵/۷ % (۳نفر) اختلال در تخلیه و ۲۰% موارد (۸ نفر) هم اینرسی کولون و هم اختلال تخلیه داشتند. در سنین بالاتر CTT طولانی تر بود به علاوه هرچه دفعات اجابت مزاج کمتر بود CTT طولانیتر بود هر چند در این مطالعه ۱۶ بیمار مرد و ۲۴ بیمار زن بودند ولی زمان ترانزیت کولون (CTT) در زن و مرد اختلاف معنی داری نداشت.
نتیجه گیری : در این مطالعه با سادهترین روش، کمترین هزینه و کمترین میزان تماس اشعه، زمان ترانزیت کولون در بیماران با یبوست مزمن ایدیوپاتیک تعیین شد و علاوه بر جدا کردن بیمارانی که CTT طبیعی داشتند، مواردی که اختلال در تخلیه کولون داشتند از مواردی که اینرسی کولون داشتند تفکیک شدند تا سیر پیگیری و درمان هر کدام از این بیماران مشخص گردد.