۱۹ نتیجه برای میری
مریم ربیعی، زهرا محتشم امیری، سعید کلانتری، حسین حسن نیا،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه : دیابت از بیماریهایی است که سیستمهای مختلف بدن، از جمله مخاط دهان را درگیر میکند. در رابطه با شیوع انواع ضایعات مخاطی دهان در بیماران مبتلا به دیابت، توافق نظر وجود ندارد. لذا بر آن شدیم تا بررسی بیشتری در این زمینه انجام دهیم. هدف از این مطالعه بررسی ضایعات پاتولوژیک بافت نرم در دهان بیماران دیابتی و همچنین بررسی سوزش و خشکی در دهان این بیماران به تفکیک نوع دیابت و وضعیت کنترل دیابت می باشد.
روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی تحلیلی با معاینهی دهان ۴۶۸ بیمار دیابتیک شناخته شده مراجعه کننده به درمانگاه غدد در تابستان سال ۱۳۸۴ صورت گرفت. اطلاعات دموگرافیک بیماران به همراه اطلاعاتی از بیماریهای سیستمیک همراه، میزان HbA۱C و طول مدت ابتلا در پرسشنامه از پیش تهیه شده ثبت گردید . با انجام معاینات بالینی ضایعات بافت نرم و انواع ضایعات قارچی مشخص گردید. جهت اندازهگیری سوزش دهان در افراد شاکی از روش VAS استفاده شد و خشکی دهان آنها به صورت سابژکتیو توسط سؤالات از پیش استاندارد شده بررسی شد. اطلاعات آماری توسط نرم افزار SPSS Ver۱۰ و با استفاده از آزمون مجذور کای وLogistic Regression test انجام شد.
نتایج: ۳۴ بیمار مبتلا به دیابت نوع I و ۴۳۴ بیمار مبتلا به دیابت نوع II بودند، (میانگین سنی ۷۷/۹۸۴/۴۷ سال). فراوانی کل ضایعات کاندیدایی در این بیماران ۴/۱۵% بود که به ترتیب: استوماتیت ناشی از دنچر ۳/۵%, انگولارکیلیتیس ۱/۴% ، مدیان رومبوئید گلوسیتیس ۵/۱% آتروفی پاپی های زبان ۵/۴% بوده است. فراوانی کلی ضایعات غیر وابسته به کاندیدا ۱/۲۰% بود که شامل زبان شیاردار ۵/۱۰%, زبان جغرافیایی ۹/۷% لیکن پلان ۷/۱% بود. ۲/۶% از بیماران از سوزشدهان شکایت داشتند. که میانگین سوزش اندازهگیری شده ۹۸/۱۴۸/۳ می باشد. ۶/۱۵% افراد از خشکی دهان شکایت داشتند در آزمون رگرسیون لجستیک نوع دیابت بر روی استوماتیت دنچر, ترک گوشه لب و آتروفی پاپی زبان و سطح HbA۱C بر روی ترک گوشه لب، سوزش و خشکی دهان و همچنین طول مدت بیماری بر روی سوزش و خشکی مؤثر بوده است(P
علی شمس، احمد زواران حسینی، محمدرضا مسجدی، شاپور شاه قاسم پور، مجید ریانی، نسرین اسفندیاری، مجید پورامیری،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه: سلولهای NKT جمعیتی از سلولهای T هستند که ویژگیهایی از سلولهای NK را بروز میدهند. این سلولها علاوه بر اعمال اجرایی نقش مهمی در تنظیم پاسخهای ایمنی دارند. اهمیت این سلولها در عفونتهای درون سلولی مانند مایکوباکتریوم توبرکلوزیس به خوبی روشن نشده است. هدف این مطالعه بررسی تعداد این سلولها در خون محیطی بیماران مسلول مقاوم به درمان و مقایسه آن با افراد مصون نسبت به سل است.
روش بررسی این مطالعه از نوع مورد- شاهدی است و چهار گروه از افراد سالم و بیمار شامل ۲۵ بیمار مسلول مقاوم به درمان، ۳۰ بیمار مسلول تازه تشخیص داده شده که درمان نگرفته بودند و ۳۰ فرد سالم با تست توبرکولین جلدی مثبت (PPD+) و ۳۰ فرد سالم با تست توبرکولین جلدی منفی (PPD-) انتخاب شدند. تعداد دو جمعیت از سلولهای NKT با مارکرهای Vα۲۴Vβ۱۱ و CD۳CD۵۶ در خون محیطی این افراد با استفاده از فلوسایتومتری تعیین و در گروههای مورد مطالعه مقایسه شد.
نتایج: یافتههای این مطالعه نشان داد که تعداد سلولهای Vα۲۴+Vβ۱۱+ در خون محیطی بیماران مسلول تازه تشخیص داده شده و بیماران مسلول مقاوم به درمان به طور معنی داری کمتر از افراد سالم PPD+ بود در حالیکه تعداد سلولهای CD۳+CD۵۶+ در گروههای مورد بررسی تفاوت معنی داری نشان نداد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج این مطالعه کاهش تعداد سلولهای NKT با مارکرهای Vα۲۴ وVβ۱۱ ممکن است درعفونتزایی مایکوباکتریوم توبرکلوزیس بویژه در بیماران مسلول مقاوم به درمان نقش داشته باشد.
حبیب اله جوهری، اسفندیار شریفی، نسرین انصاری، مینا حسینی، فاطمه امیری،
دوره ۱۷، شماره ۵ - ( زمستان ۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه: سیکلوفسفامید داروسی ضد سرطان است که در شیمی درمانی استفاده می شود. این دارو یک داروی آلکیله کننده است و موجب اتصال بین دو رشته DNA و شکستن آن و مهار سنتز پروتئین و RNA می شود. اثرات جانبی این دارو شامل بی اشتهایی، تهوع، کاهش عملکرد غدد جنسی، ایجاد آمنوره، آزواسپرمی و الیگواسپرمی است. زنجبیل حاوی ترکیبات متعدد از جمله شوگااول-ها(Shogoals)، جینجرول ها(Gingerols)، پیروگالول ها(Pyrogalloles) و سزکویی ترپن (Sesquitrepen) می باشد. زنجبیل دارای خواص ضد تهوع، ضدسرطان، آنتی اکسیدان، حذف رادیکالهای آزاد بوده که به همراه داروی سیکلوفسفامید مصرف می شود تا اثرات مضر این دارو را در بدن تعدیل نماید.
روش بررسی: به ۵۶ موش های صحرایی به مدت ۲۱ روز داروی سیکلوفسفامید به همراه زنجبیل داده شد. پس از ۲۱ روز، حیوانات وزن شده و پس ازبیهوشی، بیضه ها را بیرون آورده و مقاطع بافتی تهیه گردید.
نتایج: نتایج نشان داد که سیکلوفسفامید به تنهایی موجب کاهش وزن بدن، کاهش وزن بیضه و کاهش اسپرماتوژنز نسبت به گروه مورد شده و با ۰۵/۰≥Pv معنی دار بوده و در گروه مورد که سیکلوفسفامید به همراه زنجبیل داده شد، با افزایش دوز زنجبیل، وزن بدن، وزن بیضه و اسپرماتوژنز (نسبت به گروه تجربی۴) افزایش یافت.
نتیجه گیری: به نظر می رسد ترکیبات موجود در زنجبیل موجب مهار تولید متابولیت های فعال حاصل از سیکلوفسفامید و اثرات مخرب این متابولیت ها می شود. بنظر می رسدتجویز زنجبیل به همراه سیکلوفسفامید به دلیل اثرات آنتی توموری زنجبیل و هم تأثیر آن بر حذف
متابولیت های مخرب سیکلوفسفامید در بدن می تواند مفید و مؤثر باشد.
فرنوش رشوند، زهرا مشتاق عشق، مریم سادات فروید، میترا ابتهی، زهره امیری، حسین مدنی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: بیماری مالتیپل اسکلروزیس به علت از بین رفتن غلاف میلین اعصاب سیستم عصبی مرکزی شایعترین بیماری ناتوان کننده بالغین جوان است. از آنجایی که مصرف داروها با عوارض بسیاری همراه میباشد بهتر است از روشهای کمعارضه دیگری جهت افزایش فعالیت روزمره زندگی استفاده نمود. لذا این مطالعه با هدف تعیین تاثیر الگوی غذایی مناسب بر توانایی انجام فعالیتهای روزمره زندگی بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی قبل و بعد است. جامعه پژوهش، شامل ۴۰ نفر از بیماران مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس بودند که به روش نمونهگیری غیرتصادفی آسان یا در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای خود ساخته بود. مداخله عبارت بود از آموزش رعایت الگوی غذایی که به مدت ۱۲ هفته اجرا شد.پرسشنامهها توسط بیماران قبل و بعد از مداخله تکمیل گردیدند. سپس دادههای استخراج شده از پرسشنامهها با استفاده از SPSS و آزمونهای آماری توصیفی و استنباطی(t زوجی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: تجزیه و تحلیل آماری دادهها نشان داد که از نظر آماری میانگین فعالیت روزمره زندگی واحدهای مورد پژوهش بعد از آموزش رعایت الگوی غذایی افزایش معنیداری پیدا نمود(۰۰۱/۰p<) به گونهای که فرضیه پژوهش مبنی بر تاثیرالگوی غذایی بر فعالیت روزمره زندگی بیماران مورد تایید قرارگرفت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش، استفاده از این الگوی غذایی به عنوان یک روش بدون عارضه، ساده، کم هزینه و غیر تهاجمی برای بهبود فعالیت روزمره زندگی بیماران توصیه میگردد.
لادن آجری، لیلا نظری، شبنم معرفت، زهره امیری،
دوره ۲۰، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: به کار بردن روشی بدون عارضه برای مادر و جنین، جهت کاهش درد و طول مدت زایمان میتواند سبب افزایش تمایل بیماران به زایمان طبیعی و در نهایت کاهش میزان سزارین و عوارض ناشی از آن شود. این مطالعه جهت بررسی اثر موسیقی در کاهش درد زایمان و طول مدت لیبر انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی بود که بر روی ۹۹ نفر از زنان بارداری که با شروع دردهای زایمان مراجعه کردند در طی سالهای ۸۹-۱۳۸۸ انجام شد. افراد به طور تصادفی در یکی از سه گروه شامل گروه موسیقی تند، موسیقی آرام و گروه کنترل (بدون موسیقی) قرار میگرفتند. درد بر اساس معیار VAS، در آغاز فاز اکتیو زایمان و سپس هر ساعت یک بار سنجیده شد. همچنین طول مدت فاز اکتیو و مرحله دوم زایمان ثبت شد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار آماری SPSS نسخه ۱۶ و آزمونهای T_test، Chi-square و Mann-whitney استفاده گردید.
نتایج: در افراد گروه موسیقی تند، اسکور درد در تمام زمانها پس از شروع موسیقی به استثناء ساعت چهارم، کمتر از افراد گروه کنترل بود و این اختلاف در ساعات اول و پنجم معنیدار بود. اسکور درد در گروه موسیقی آرام فقط در ساعت پنجم به طور معنیداری کمتر از گروه کنترل بود. طول مدت لیبر در گروه موسیقی تند به طور معنیداری کمتر از گروه کنترل بود.
نتیجهگیری: گوش دادن به موسیقی با ضرب آهنگ تند در فاز اکتیو لیبر میتواند سبب کاهش میزان درد و طول مدت لیبر شود.
کامران امیریان، مریم رضایی، اریا اذرپور، رضا جودی،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( خرداد ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: آگاهی از شیوع رنگ دندانهای طبیعی و همچنین در دسترس بودن دندانهای مصنوعی با رنگهای مورد نیاز برای بیماران ضروری است. هدف از مطالعه حاضر مقایسه رنگ دندانهای طبیعی توسط دو نمونه رنگ در بیماران مراجعه کننده به بخش پروتزهای دندانی دانشکده دندانپزشکی بابل در سال ۹۳-۹۲ انجام پذیرفت.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی بر روی ۲۰۰ نفر از مراجعهکنندگان به بخش پروتزهای دندانی دانشکده دندانپزشکی بابل در سال ۹۳-۹۲ که دارای سانترالهای ماگزیلا بودند، انجام پذیرفت. رنگ سطح باکال سانترال راست یا چپ ماگزیلا به روش چشمی و با استفاده از دو نمونه رنگ Vitapan Classical و Vita toothguide ۳D-Master تعیین شد. دادههای به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: در موردVitapan classical گروه رنگی A (۱۵۶(۷۸%)) دارای بیشترین تعداد و در بین این گروه نیز رنگ A۲ (۸۴(۴۲%)) شایعترین رنگ بود. بر اساس نمونه رنگ Vita toothguide ۳D-Master شایعترین رنگ دندان ۲M۲ (۹۰(۴۵%)) بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه رنگ A۲ در نمونه رنگ Vitapan classical و رنگ ۲M۲ در نمونه رنگ Vita toothguide ۳D-Master شایعترین رنگ دندان هستند..
رحیم احمدی، کیمیا غفاری، تینا میری،
دوره ۲۳، شماره ۴ - ( تیر ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: مطالعات بیانگر ارتباط میان دود موتورگازوییل سوز و اختلالات اندوکرینی میباشند. هدف این مطالعه بررسی اثر دود موتورهای دیزلی بر سطح سرمی هورمونهایT۳، T۴ و تستوسترون در موشهای صحرایی نر میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی، ۲۴ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به ۴ گروه (۶ سری) شامل گروه کنترل و گروههای در معرض روزانه ۱، ۴ و ۸ ساعت مواجهه با دود موتور گازوییل سوز تقسیمبندی شدند. پس از گذشت ۱۰ هفته، نمونه خون از طریق خونگیری از قلب تهیه شد و پس از تهیه سرم، میزان هورمونهایT۳، T۴ و تستوسترون توسط روش رادیوایمونواسی اندازهگیری گردید. در نهایت دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: سطح سرمی هورمونهایT۴ ,T۳ و تستوسترون در گروه مواجهه با دود گازوییل روزانه به مدت ۱ ساعت در مقایسه با گروه کنترل دچار تغییر معنیداری نشد اما سطح سرمی هورمونهایT۴ ,T۳ و تستوسترون در گروه مواجهه با دود گازوییل روزانه به مدت ۸ ساعت در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنیداری داشت (به ترتیب ۰۵/۰p<، ۰۱/۰p< و ۰۰۱/۰p<).
نتیجهگیری:افزایش طول مدت مواجهه با دود موتورهای گازوییل سوز سبب افزایش سطح سرمی هورمونهای تیرویید و تستوسترون میگردد. بر این اساس، مواجهه با دود موتورهای گازوییل سوز به ویژه در زمانهای طولانی میتواند به عنوان یکی از عوامل مهم در پیدایش اختلالات تیرویید و غدد جنسی محسوب گردد.
بهجت امیری، مهدی محمدزاده،
دوره ۲۳، شماره ۵ - ( مرداد ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: کروم ماده مغذی ضروری مورد نیاز برای متابولیسم گلوکز و چربی در افراد به خصوص افراد دیابتی است. تبدیل کروم فرم معدنی به آلی و افزایش جذب آن به دلیل اثر سینرژیک این دو ترکیب ضد دیابت(مخمر و کروم) اثرات درمانی بیشتری خواهد داشت. تحقیق حاضر جهت بررسی اثرات آهن و مخمرغنیشده با کروم با ماهیت پروبیوتیکی بر فاکتورهای سرم خونی در رت نر دیابتی انجام گرفته است.
روش کار: در این مطالعه تجربیآزمایشگاهی ۴۹ موش نر نژاد ویستار با محدوده وزنی ۳۰±۲۰۰ گرم به طور تصادفی به ۷ گروه تقسیم و با استرپتوزوتوسین دیابتی شدند. آمادهسازی کروم زیستی با غنیسازی این ماده در مخمر تک سلولی، تغذیه با غلظتهای مختلف آهن و مخمر با حلکردن در سرم فیزیولوژیکی و اسپریکردن در غذای رتها و اندازهگیری فاکتورهای سرم خونی از جمله گلوکز به روش آنزیمی با دستگاه اتوآنالیزور صورت گرفت. میانگین دادههای حاصله با استفاده از آزمون واریانس یک طرفه ANOVA و تست توکی مورد ارزیابی آماری قرار گرفت.
یافتهها: کاهش معنیداری در میزان قند خون، کلسترول، تریگلیسیرید،LDL و افزایش معنیداری در HDL رتهای تیمار شده با کروم زیستی و ترکیب آهن با کروم زیستی مشاهده شد. همچنین تیمار با آهن نیز موجب افزایش معنیدار میزان قند خون، کلسترول، تریگلیسیرید،LDL و کاهش معنیدار HDL در رتهای دیابتی نر شد(۰۵/۰(p<.
نتیجهگیری: مخمر غنیشده با کروم با ماهیت پروبیوتیکی موجب تغییرات مطلوب میزان گلوکز و لیپیدها و تیمار با آهن موجب افزایش میزان گلوکز و سبب ایجاد تغییرات نامطلوب در لیپیدهای سرم خون در موشهای دیابتی میشود.
میلاد اعظمی، زینب ترده، قباد آبانگاه، کوروش سایه میری،
دوره ۲۳، شماره ۱۰ - ( دی ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: یکی از شایعترین اختلالات اندوکرین در بیماران تالاسمی ماژور، اختلال تحمل گلوکز(IGT) میباشد. در مطالعات مختلف شیوع IGT در بیماران تالاسمی ماژور ایران متفاوت ذکر شده است و یک برآورد کلی از آن وجود ندارد، لذا این مطالعه با هدف شیوع IGT در بیماران تالاسمی ماژور ایران به روش متاآنالیز انجام شده است.
روش بررسی: این مطالعه یک مرور سیستماتیک بر اساس پایگاههای الکترونیکی از جمله Magiran ، Iranmedex، SID، Medlib،IranDoc ، Scopus، PubMed، Science direct، Cochrane، Embase، Web of Science، Springer، Online Library Wiley و همچنین موتورجستجوی Google Scholar بدون محدویت زمانی تا سال ۱۳۹۴ انجام شده است. سازوکار جستجوی مقالهها به طور عمده با استفاده از کلیدواژههای استاندارد توسط دو نفر از پژوهشگران به صورت مستقل انجام شد. سپس تمام مقالات مرور شده که دارای معیار ورود به مطالعه بودند مورد بررسی و دادهها با استفاده از مدل اثرات تصادفی به روش متاآنالیز توسط نرمافزار Stata Ver,۱۱.۱. ترکیب شدند.
نتایج: در ۱۳ مطالعه، تعداد ۱۳۴۶ نمونه مورد بررسی قرار گرفت. شیوع IGT در بیماران تالاسمی ماژور ایران ۶/۹% (فاصله اطمینان ۹۵%: ۱۲,۵-۶/۶(برآورد گردید. شیوع این میزان در جنس مذکر و مونث به ترتیب ۵/۶%(فاصله اطمینان ۹۵%:۳/۱۱-۶/۱) و ۲/۱۰% (فاصله اطمینان ۹۵%: ۳/۱۴-۱/۶) محاسبه شدند.
نتیجهگیری: شیوع IGT در بیماران تالاسمی ماژور ایران بالا میباشد بنابراین اجرای برنامه غربالگری جهت تشخیص زودرس اختلالات غدد درون ریز به ویژه اختلال تحمل گلوکز ضروری به نظر میرسد. همچنین توصیه میشود تست تحمل گلوکز به صورت سالانه از این بیماران به عمل آید.
مطهره امیری، احمد حائریان، طیبه ملک محمدی، فرناز فراهت، حسین عصارزاده، زهرا زارع زاده،
دوره ۲۳، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: آگاهی از بوی بد دهان به صورت یک ابزار انگیزش موجب بهبود رفتارهای مربوط به سلامت دهان شود. هدف اصلی از این مطالعه، مقایسه آموزش بهداشت با موضوعات مختلف آموزشی پیرامون سلامت دهان و دندان و بررسی پایداری اثر این روشها در ارتقاء سلامت دهان بوده است.
روش بررسی: ۱۶۱ نفر(۷۶ دختر، ۸۵ پسر) دانشآموز اول دبیرستان از مدارس دولتی یزد به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: گروه ۱- آموزش بهداشت دهان و دندان+آموزش راجع به بوی بد دهان(گروه بوی بد دهان)، گروه ۲- آموزش بهداشت دهان و دندان+آموزش راجع به پوسیدگی دندان و بیماریهای لثه(گروه سنتی)، گروه ۳- آموزش بهداشت دهان و دندان(گروه کنترل). شاخص پلاک قبل از مداخله، دو هفته و دو ماه بعد از مداخله اندازهگیری و تغییرات آن در طول زمان ثبت شد. با استفاده از آزمونsquare(bonferroni adjustment) chi- و Paired tو McNemar و Kruskal-Wallis دادهها آنالیز شدند.
نتایج: تفاوت آماری معنیداری میان گروه بوی بد دهان و گروه سنتی وجود نداشت. اما هر دو گروه تفاوت قابل ملاحظهای با گروه کنترل داشتند(۰۰۳/۰، ۰۰۲/۰P-value:). تغییرات مثبت در گروه بوی بد دهان به خصوص در دختران ماندگارتر از بقیه گروهها بود
(۰۰۴/۰p-value:).
نتیجهگیری: آموزش بهداشت دهان و دندان به همراه آموزش راجع به بوی بد دهان، پوسیدگی و بیماری لثه در ارتقاء سطح بهداشت دانشآموزان اول دبیرستانی یزد تاثیر بیشتری دارد. همچنین آموزش راجع به بوی بد دهان ماندگاری اثر بیشتری دارد. بنابراین گنجاندن این شیوه آموزش در برنامههای آموزشی مدارس پیشنهاد میشود.
سهراب امیری، سمیرا قره ویسی، مهسا قاسمی قشلاق،
دوره ۲۴، شماره ۶ - ( شهریور ۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: فعالیت سیستم عصبی خودکار به عنوان مؤلفه اصلی واکنش هیجانی در بسیاری از نظریهها دیده میشود. هدف پژوهش حاضر مقایسه واکنشپذیری قلبی-عروقی در بیماران سرطانی و افراد عادی تحت شرایط القای هیجانی مثبت و منفی بود.
روش بررسی: به این منظور، از بین جامعه بیماران سرطانی شهرهای ارومیه و کرمانشاه، تعداد ۴۰ نفر در قالب دو گروه ۲۰ نفره از بیماران سرطانی و افراد عادی از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب و با کسب رضایت آگاهانه جهت شرکت در پژوهش دعوت شدند. در نهایت به منظور آزمون اهداف و فرضیههای پژوهش، هر دو گروه از شرکتکنندگان بر اساس متوازنسازی متقابل تحت القای تجارب هیجانی مثبت و منفی قرار گرفته و پس از هر مرحله القای هیجان، واکنشهای قلبی-عروقی (ضربان قلب، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک) ثبت گردید. جهت بررسی نتایج پژوهش، دادهها پس از جمعآوری با استفاده از آزمونهای توصیفی، تحلیل واریانس تک متغیره و آزمون تی وابسته تحلیل شدند.
نتایج: نتایج نشان داد که بین دو گروه تفاوت معنیداری در واکنشپذیری قلبی عروقی وجود دارد، به طوری که بیماران سرطانی تحت شرایط هیجانی واکنش ضربان قلب پایینتری در مقایسه با گروه افراد سالم داشتند؛ اما در مورد فشارخون سیستولیک و دیاستولیک تفاوت معنیداری یافت نشد. همچنین مقایسه درونگروهی بیماران سرطانی نشان داد بیماران سرطانی تحت شرایط هیجانی مثبت واکنش ضربان قلب و فشار دیاستولیک بالاتری داشتند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که واکنشپذیری هیجانی نقش مهمی در آسیبپذیری افراد جهت ابتلا به انواع بیماریهای روانتنی و به ویژه سرطان دارد.
ناهید السادات حسینی، محمد علی دهقانی، سمیرا محمل زا یزدی، فاطمه امیری،
دوره ۲۴، شماره ۷ - ( مهر ۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: امروزه رزرو بیش از حد خون در اعمال جراحی انتخابی به علت احتمال وجود خونریزی، شایع است که با توجه به محدودیت فرآوردههای خونی و مورد استفاده قرار نگرفتن مقدار زیادی از آنها، با تغییر الگوی درخواست خون میتوان این مشکل را حل کرد. هدف از این مطالعه تعیین میزان مصرف خونهای ذخیره شده در اعمال جراحی انتخابی است.
روش بررسی: در پژوهش مقطعی حاضر، ۲۹۶ پرونده از بیمارانی که در ۶ ماهه دوم سال ۱۳۹۲ با استفاده از روش نمونهگیری غیرتصادفی، تحت اعمال جراحی انتخابی سزارین، تیروئیدکتومی، توتال هسیترکتومی، لامینکتومی، کله سیستکتومی باز، اسپیلنکتومی، توتال هیپ و توتال نی قرار گرفته بودند، مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات از طریق چکلیست پژوهشگرساخته و از پرونده بایگانی بیماران استخراج شد و دادهها با استفاده از آمار توصیفی و نرمافزار آماری ۲۱SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: جهت ۲۹۶ بیماری که تحت اعمال جراحی انتخابی ذکر شده قرار گرفته بودند ۹۱۲ واحد گلبول قرمز متراکم کراسماچ شده بود و از این تعداد فقط ۱۱۵ واحد تزریق شده بود؛ این بدان معنی است که ۶/۱۲ درصد از گلبولهای قرمز متراکم رزرو شده تزریق شدهاند. در حالی که ۴/۸۷ درصد از این گلبول قرمز متراکمها بدون استفاده باقی ماندهاند. همچنین هیچ ارتباط معنیداری بین سن و جنس بیماران با دریافت گلبول قرمز متراکم در این بیماران مشاهده نشد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتهها، رزرو خون روتین در اعمال جراحی انتخابی لازم نیست و به منظور ارتقای کیفیت درخواست خون بهکارگیری الگوی «حداکثر درخواست خون در اعمال جراحی» پیشنهاد میشود تا بتواند پاسخگوی نیازهای متغیر خونی بیمارستان باشد.
سلمان دلیری، جعفر بازیار، کورش سایه میری، علی دل پیشه، فاطمه سایه میری،
دوره ۲۴، شماره ۹ - ( آذر ۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: خودکشی یکی از چالشهای مهم بهداشتی و اجتماعی میباشد که فرد، خانواده و جامعه را تحت تاثیر قرار میدهد. آمارها حاکی از افزایش بروز خودکشی در کشور میباشد. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان بروز خودکشی در ایران به روش مرور سیستماتیک و فراتحلیل انجام گردید.
روش بررسی: مطالعه حاضر به روش مرور سیستماتیک و فراتحلیل انجام شد بر روی مقالات منتشر شده طی سالهای ۱۳۹۳- ۱۳۸۰ انجام شد. به این منظور با جستجو در بانکهای اطلاعاتیMedlib, ISI , Pubmed , Google scholar , Scopus, Magiran, SID , Irandoc با استفاده از واژگان کلیدی و ترکیب آنها، کلیه مقالات مرتبط توسط دو پژوهشگر آموزش دیده به طور مستقل استخراج شد. نتایج مطالعات با استفاده از نرمافزار STATA (ver ۱۱,۱) و SPSS ۱۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: تعداد ۳۰ مقاله با حجم نمونه ۳۱۵۶۸۳۸۳ نفر وارد مطالعه شدند. میزان بروز خودکشی در کشور ایران ۸
(۹,۱ – ۶.۸ :۹۵% فاصله اطمینان) در صدهزار نفر برآورد گردید. این میزان در مردان ۱۱.۱ (۱۳.۶–۸.۶ : ۹۵% فاصله اطمینان) و در زنان ۷.۴ (۹.۵ –۵.۳ : ۹۵% فاصله اطمینان) به دست آمد. یافته ها نشان داد که روند بروز خودکشی در کشور طی دهه گذشته سیر کاهشی داشته است.
نتیجهگیری: میزان بروز خودکشی در کشور ایران طی سالهای اخیر روند کاهشی داشته است در حالی که استانهای غربی کشور بروز نسبتاً بالایی داشتند. همچنین میزان بروز خودکشی منجر به مرگ در مردان به مراتب بیشتر از زنان است.
مصطفی اقبالیان، ساسان امیری، قدرت الله روشنایی، حسین اصفهانی، محسن احمدی، نگار اسعدی سجادی،
دوره ۲۵، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: سرطانهای دوران کودکی دومین علت مرگ در بین کودکان است. با توجه به این که بروز و شیوع بدخیمیها در مناطق مختلف متفاوت است و عوامل متعدد فرهنگی و محیطی در آن دخالت دارند، این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژی بدخیمیهای شایع در کودکان در استان همدان انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی جامعه مورد بررسی، کودکان دچار بدخیمی مراجعه کننده به بیمارستان بعثت استان همدان بودند. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار SPSS ۲۰ تجزیه و تحلیل آماری شد. در این مطالعه از شاخصهای توصیفی و آزمون کای-دو استفاده گردید.
نتایج: بررسی تمامی پروندههای موجود نشان داد که شیوع فراوانی بدخیمیها در پسران (%۷/۵۷) بیشتر از دختران بود، بیماران ALL اکثراً ۹-۱ ساله، بیماران AML بالای ۹ سال و سایر بدخیمیها اکثراً ۴-۱ ساله و بزرگتر از ۹ سال بودند. تعداد پلاکت خون (PLT) و گلبول سفید خون (WBC) اکثریت بیماران در سایر بدخیمیها به ترتیب بالاتر از ۱۰۰۰۰۰ و کمتر از ۵۰۰۰۰ بود. در ALL و AML این اندازهها در اکثر بیماران به ترتیب کمتر از ۱۰۰۰۰۰ و کمتر از ۵۰۰۰۰ بود. بیشترین علائم بالینی در بیماران مبتلا به ALL، تب و رنگپریدگی، در بیماران AML تب و خونریزی و در سایر بدخیمیها توده و تب بود.
نتیجهگیری: نتایج به دست آمده با آمارهای مورد انتظار حاصل از مطالعات مشابه هماهنگ بود و تنها در فاکتورهای سابقه سرطان فامیلی و بروز سایر بدخیمیها در جنس دختر (%۱/۵۱) با نتایج برخی از مطالعات همخوانی نداشت.
سهراب امیری، مهسا قاسمی قشلاق، زهرا عباسزاده،
دوره ۲۶، شماره ۱ - ( فروردین ۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: هیجانها و صفات شخصیتی از مهمترین عوامل موثر در مشکلات پزشکی ناشی از عوامل روانشناختی هستند. هدف پژوهش حاضر تعیین دوسوگرایی ابراز هیجانی، ناگویی هیجانی و صفات شخصیتی در افراد با بیماری و عادی بود.
روش بررسی: روش پژوهش توصیفی- پس رویدادی و جامعه آماری شامل افراد با بیماری در ارومیه و افراد بهنجار در سال ۱۳۹۵ بود. ۶۰ نفر با کسب رضایت آگاهانه و به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و با ۶۰ نفر از افراد عادی همتاسازی شدند. بهمنظور گردآوری دادههای پژوهش، پرسشنامه دوسوگرایی ابراز هیجان، ناگویی هیجانی و صفات شخصیتی بین شرکتکنندگان توزیع و دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-۲۲ و روش شاخصهای توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره تحلیل شد.
نتایج: نتایج نشان داد که دوسوگرایی هیجانی و ناگویی هیجانی در افراد با بیماری و عادی متفاوت است. افراد با بیماری نسبت به افراد عادی سطح بالایی از دوسوگرایی هیجانی و ناگویی هیجانی را تجربه کرده بودند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد سطوح هیجانی نامناسب میتواند زمینهساز اختلالهای تنی را فراهم و خود بیماری زمینه آسیبهای بیشتر را ایجاد کند، لذا نیازمند است که در جهت کاهش آسیبهای روانی و آموزش تنظیم هیجانی مطلوب مداخلات لازم صورت گیرد.
سودابه محمدی، محمد امیری، علیرضا مرزبان،
دوره ۲۶، شماره ۱۰ - ( دی ۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت ملیتوس یکی از مهمترین چالشهای بهداشتی درمانی محسوب میشود. شکافها و تناقضهایی در نتایج مطالعات موجود در زمینه عوامل دخیل در عدم کنترل دیابت دیده میشود. این مطالعه با هدف تعیین عوامل مختلف مؤثر بر عدم کنترل دیابت انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی، از ۲۱۶ فرد مبتلا به دیابت مراجعهکننده به سه آزمایشگاه شهر بوشهر دادهها تهیه گردید. فرم جمعآوری دادهها مشتمل بر متغیرهای دموگرافیک، وضعیت خانوادگی، شیوه زندگی، وضعیت بالینی و بیماریهای همراه بود. آزمایش هموگلوبین گلیکوزیله و هموگلوبین بر روی نمونه خون بیماران انجام شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS V ۱۶ آنالیز شد. برای سنجش ارتباط خام و همزمان متغیرهای مختلف با وضعیت کنترل دیابت از آزمون رگرسیون لوجستیک استفاده گردید. در تمام موارد از سطح معناداری ۰۵/۰ استفاده شد.
نتایج: از ۲۱۶ فرد مبتلا به دیابت، ۶/۴۸% دیابت کنترل نشده داشتند. در بررسیهای خام بین عدم کنترل دیابت و سابقه فامیلی دیابت۰۳۷/۰=P ، تعداد افراد خانواده (۰۱۸/۰=P) و وضعیت بالینی (P متفاوت برای متغیرهای مختلف) ارتباط دیده شد. بین نوع داروی مصرفی ۰۰۲/۰= Pو مدت ابتلا به دیابت (۰۵/۰p<) با عدم کنترل دیابت هم در بررسی خام و هم در بررسیهای همزمان با عوامل دیگر، ارتباط معنادار آماری مشاهده گردید. در بررسیهای خام بین عدم کنترل دیابت و سن، جنسیت، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، شغل، ساختار خانواده، شیوه زندگی و بیماریهای همراه ارتباط معناداری پیدا نشد (۰۵/۰ P>).
نتیجهگیری: نزدیک به نیمی از بیماران، دیابت کنترل نشده داشتند. نوع داروی مصرفی و مدت ابتلا به دیابت، با عدم کنترل دیابت ارتباط داشتند. بین عدم کنترل دیابت و متغیرهای دموگرافیک، ساختار خانواده، شیوه زندگی و بیماریهای همراه ارتباط معناداری پیدا نشد.
کمال امیدوار، سپیده شهائیان، محبوبه امیریاسفندقه،
دوره ۲۸، شماره ۳ - ( خرداد ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: ﺻﻨﻌﺘﯽ ﺷﺪن و رﺷﺪ روزاﻓﺰون ﺷﻬﺮﻧﺸﯿﻨﯽ موجبات افزایش میزان آلودگی را فراهم کرده است و تاﺛﯿﺮ ﻣﺨﺮﺑﯽ ﺑﺮ ﺳﻼﻣﺖ ﻋﻤﻮﻣﯽ داﺷﺘﻪ است، در این پژوهش به بررسی ارتباط غلظت آلایندهها و برخی پارامترهای اقلیمی بر میزان مرگهای ناشی از بیماریهای قلبی و تنفسی در شهر شیراز پرداخته شده است.
روش بررسی: مطالعه از نوع تحلیلی است بدین منظور ابتدا به جمعآوری آمار روزانه مربوط به عناصر اقلیمی (دما، رطوبت، فشار، باد) طی دوره آماری (۱۳۹۳-۱۳۸۳) از اداره کل هواشناسی شیراز، و اطلاعات روزانه مربوط به آلایندههای هوا (CO،PM،NO۲،SO۲،O۳) از اداره کل محیط زیست شیراز و آمار مرگ و میرهای قلبی- عروقی و تنفسی مربوط به همین دوره آماری از دانشگاه علوم پزشکی شیراز پرداخته شد در مرحله بعد با استفاده از نرمافزار version ۲۲ SPSS به تحلیل روشهای آماری و روابط همبستگی میانگین ماهانه، فصلی و سالانه متغیرها با فوتشدگان در سالهای مورد بررسی پرداخته شد.
نتایج: نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آنست که بین پارامترهای اقلیمی (رطوبت، فشار، دما و باد) ﺑﺎ ﻣﺮگ و ﻣﻴﺮهای ﻧﺎﺷﻲ از ﺑﻴﻤﺎریﻫﺎی قلبی – عروقی و تنفسی ارﺗﺒﺎط ﻣﻌﻨﺎداری در سطح ۹۵ و ۹۹ درصد (P<۰/۰۱ P<۰/۰۵ , ) وﺟﻮد دارد. ﻫﻢ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﻴﻦ ﻣﺮگ و ﻣﻴﺮهای ﻧﺎﺷﻲ از بیماریهای ﻣﻮرد ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ در ﻓﺼﻮل ﻣﺨﺘﻠﻒ در شیراز ﺗﻔﺎوت آﺷﻜﺎری ﻣﺸﺎﻫﺪه میشود و مرگ و میرهای ناشی از بیماریهای قلبی- عروقی به نسبت بیماریهای تنفسی دارای حساسیت بیشتری نسبت به پارامترهای اقلیمی هستند.
نتیجهگیری: در مجموع در طول دوره آماری مورد نظر هیچ روز آلوده به آلایندههای O۳ و NO۲ در شهر شیراز مشاهده نگردید. روابط بین آلایندهها دیگر و میزان مرگ و میر نیز معنادار بودند این همبستگی با تاخیر زمانی ۵-۱ روزه برای آلایندههای CO و PM۱۰ و ۱۰-۶ روزه را SO۲ نشان میدهد.
فاطمه امیری سیمکویی، مریم جمشیدی، مصطفی بهجتی اردکانی، فرزانه طوسی، محمدرضا علیپور، سیده مهدیه نماینده،
دوره ۲۹، شماره ۵ - ( مرداد ۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: بیماریهای مادرزادی قلب، شایعترین ناهنجاری مادرزادی است. حدود ۵۰% نوزادان مبتلا به انواع بیماریهای مادرزادی قلبی در چند روز اول تولد بدون علامت میباشند و در معاینه اولیهای که از آن ها به عمل میآید، تشخیص داده نمیشوند. پالس اکسیمتری روشی غیر تهاجمی است که میتواند درصد اشباع اکسیژن خون و بیماریهای مادرزادی قلب را نشان دهد.
روش بررسی: مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی و روش نمونهگیری به صورت سرشماری بود. جهت کلیه نوزادان با spo۲ کمتر از ۹۵% و همچنین نوزادانی که در معاینه فیزیکی توسط متخصص قلب مشکلدار تشخیص داده شدند، اکوکاردیوگرافی انجام شد. بعد از جمعآوری نمونهها نتایج بهدست آمده حاصل از پالساکسیمتری و معاینه فیزیکی و اکوکاردیوگرافی با استفاده از نرمافزارSPSS version۱۶ و آزمونهای آماری نرمالیته کولموگروف- اسمیرنوف و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و ارتباط معنادار هر متغیر با بیماریهای مادرزادی قلب مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: در ارزیابی به روش پالساکسیمتری، ۱/۹% از نوزدان spo۲ (اشباع اکسیژن شریانی) کمتر از ۹۵% را داشتند. در روش معاینه فیزیکی ۱/۷% نوزادان مشکل قلبی داشته و در روش اکوکاردیوگرافی ۲/۱۲ % از نوزادان مشکل قلبی داشتند. یشترین همبستگی بین دو روش پالساکسیمتری و اکوکاردیوگرافی با ضریب ۰/۹۱۷ بود .
نتیجهگیری: با توجه به اهمیت تشخیصی بیماریهای مادرزادی قلب و اثرگذاری آنها بر زندگی فرد، پیشنهاد میشود که پالساکسیمتری به عنوان یک روش غربالگری برای بیماریهای قلبی، به معاینات فیزیکی بدو تولد اضافه شود.
مسعود اسماعیلی، سیدحسین رضوی، شمسالدین یوسفی، آمنه حسینی یکانی، زهرا امیری، یاسر صافی،
دوره ۳۳، شماره ۱ - ( فروردین ۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: کلسیفیکاسیون در دیواره کاروتید میتواند یک آسیبشناسی اولیه باشد که تشخیص زودهنگام آن میتواند از پیامدهای نامطلوب در بیماران جلوگیری کند. در این مطالعه فراوانی کلسیفیکاسیون شریان کاروتید در یک جامعه ایرانی با استفاده از رادیوگرافی CBCT بررسی شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی ۳۲۰ تصویر CBCT (Cone-beam computed tomography)که در سال های ۱۳۹۹-۱۳۹۵در یک مرکز خصوصی رادیولوژی دهان، فک و صورت در تهران تهیه شده بودند، بررسی شدند. سن و جنس بیماران ثبت شده و شریان کاروتید از نظر وجود کلسیفیه در این تصاویر بررسی شد. داده ها توسط نرمافزار SPSS version ۱۷ و آزمون های آماری Chi-Square و t-test تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: نتایج از مجموع رادیوگرافی های بررسی شده در ۱۱مورد (۳/۴درصد) کلسیفیکاسیون شریان کاروتید در افراد با میانگین سنی ۲۰/۵۲±۵۵/۰۷ سال تشخیص داده شد، که از این تعداد ۸ مورد متعلق به مردان و ۳ مورد متعلق به زنان بود. ارتباط آماری معنی داری بین وجود کلسیفیکاسیون شریان کاروتید با جنسیت (۰/۰۴۸=P) و سن (۰/۰۰۰۱>P) بیماران وجود داشت.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر فراوانی کلسیفیکاسیون شریان کاروتید در جمعیت مورد مطالعه کم بود. فراوانی این عارضه در افراد با سن بالاتر و مردان بیشتر بود..