۵۳ نتیجه برای فرزان
فرزانه اشرفی، مهین مؤمن زاده، مسعود امینی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه : با توجه به شیوع بالای گواتر به منظور بررسی نقش خودایمنی تیرویید در ایجاد گواتر ۱۰ سال بعداز شروع برنامه همگانی غنیسازی نمک با ید ، بر آن شدیم تا در یک بررسی مورد - شاهدی سطح تیرویید پراکسیداز (ِِِAnti TPO ) وآنتیتیروگلوبولین (Anti TG ) را در افراد مبتلا به گواتر ساده را با افراد سالم مقایسه کنیم.
روش بررسی : از بین افراد مراجعهکننده به درمانگاه داخلی – غددکه دارای تستهای عملکرد تیرویید طبیعی بودند به روش غیراحتمالی آسان افرادمبتلا به گواتر ساده به عنوان گروه مورد و افراد بدون گواتر به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند و در هر دو گروه Anti TPO و Anti TG اندازهگیری شد.
یافتهها :تعداد ۱۰۵ بیمار مبتلا به گواتر ساده ۸۹ نفر در گروه کنترل بودند,۳۶ نفراز گروه مورد (۳/۳۴ %)و ۱۷ نفر از گروه کنترل (۱/۱۹ %)Anti TPO افزایش یافته داشتند(۰۱۸/۰ = p value).۴۵ نفر از گروه مورد (۹/۴۲ %)و۲۱ نفراز گروه کنترل (۶/۲۳ %)
Anti TG افزایش یافته داشتند. (۰۰۵/۰ = p value).
نتیجهگیری : باتوجه به شیوع این آنتیبادیها در افراد مبتلا به گواتر ساده به نظر میرسد که خودایمنی تیرویید یکی از علل مهم گواتر ساده بعد از برنامه همگانی غنیسازی نمک با ید باشد و در این میان افزایش مصرف ید خود میتواند در افزایش خودایمنی تیرویید دخیل باشد.
اعظم مصداقی نیا، فرزانه سمیعی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه : مطالعات اخیر نشان داده استرس باعث کاهش پاسخ به تحریکات دردزا و بیدردی میشود که مکانیسم دقیق آن مشخص نیست. ازطرفی در دردهای نوروپاتیک پاسخ به داروهای ضد درد کاهش می یابد. در این مطالعه میزان بیدردی ناشی از استرس، بیدردی ناشی از سرولئین (آگونیست CCK) و پروگلوماید (آنتاگونیستCCK ) به تنهایی یا توأم و همچنین تأثیر آنها بر بیدردی ناشی از استرس در حیوانات دست نخورده و حیواناتی که عصب سیاتیک آنها تحت فشار قرار داشت بررسی و مقایسه شد.
روش بررسی : این تحقیق بر روی ۴۵۰ موش سوری نر در پنجاه گروه ۹ تایی انجام پذیرفت. برای داشتن مدل حیوانی نوروپاتی، یک جراحی همراه با گره زدن سیم مسی روی عصب سیاتیک سمت راست (Nerve Ligation) انجام شد. برای ایجاد استرس از روش شناکردن در آب ۴ درجه سانتی گراد (Cold Water Swimming Stress) استفاده گردید. میزان بیدردی حیوانات با روش صفحه داغ (Hot Plate) سنجیده شد.
یافتهها : استرس شناکردن در آب سرد با زمانهای ۵/۰،۱،۲ و ۳ دقیقه توانست بیدردی وابسته به طول زمان شناکردن ایجاد نماید که پاسخ در دو گروه مشابه بود یعنی بستن عصب سیاتیک این میزان بیدردی را کاهش نداد. سرولئین با مقادیر ۰۲۵/۰،۰۵/۰ و ۱/۰ میلیگرم بر کیلوگرم در هر دو گروه بیدردی ایجاد نمود. در موشهای استرس دیده با تجویز سرولئین و مقادیر مختلف پروگلوماید (۲۰، ۴۰و ۶۰ میلیگرم بر کیلوگرم) به تنهایی و توأم با هم بیدردی دیده شد. پاسخ سرولئین توسط پروگلوماید مهار نشد. هیچ یک از دارو ها بیدردی ناشی از استرس را به طور معنادار تقویت ننمودند.
نتیجهگیری : استرس می تواند به عنوان جانشینی برای درمان دارویی و دردهای نوروپاتیک مطرح گردد.
فرزانه دهقانی، عبدالرحمن دزفولیان، محمد رضا پنجه شاهین، شهلا ظهیری،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۸۴ )
چکیده
فرزانه نجفی، نادر طاهری،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۵ ۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: نارسایی مزمن کلیه ، یک روند پاتوفیزیولوژیک به علت کاهش پیشرونده و غیر قابل برگشت در تعداد و عملکرد نفرون های کلیه است. کم خونی یکی از مهمترین مشکلات در بیماران نارسایی مزمن کلیه است . کم خونی که عمدتاً به د لیل کاهش تولید اریتروپوئتین به وجود می آید، با تجویز هفتگی اریتروپوئیتین درمان می شود. پیشنهاد شده افزودن ال کارنی تین به اریتروپوئیتین باعث افزایش کارایی اریتروپوئیتین می گردد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی با طرح قبل و بعد می باشد که از اسفند ۱۳۸۲ تا مرداد ۱۳۸۴ ( طی مدت ۱۸ ماه) انجام گرفت، اثرات افزودن ال کارنی تین به اریتروپوئتین در بیماران مرکز همودیالیز بیمارستان شهید رهنمون یزد بررسی شده است ۳۰ بیمار از این مرکز انتخاب شده و طی مدت ۹۰ روز تحت درمان با قرص خوراکی ال کارنی تین (۲۵۰mg) ، دوبار در روز، علاه بر تجویز اریتروپوئیتن ( (۲۰۰۰Iu/scهفته ای سه بار، قرار گرفتند. جهت هر بیمار پرسشنامه ای تشکیل شد که در آن مشخصات بیمار، نوع بیماری زمینه ای، مدت انجام همودیالیز ، میزان هموگلوبین و هماتوکریت، میزان ترانسفرین و فریتین در شروع مطالعه، پس از ۴۵ روز و پس از ۹۰ روز مشخص شده است. اطلاعات پرسشنامه های تحقیق با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس و Pairedt test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: در پایان مطالعه مشخص شد که افزودن ال کارنی تین به اریتروپوئیتن باعث افزایش معنی دار هموگلوبین تاmg/dl ۱/۱
(P
محمد حسین دشتی رحمت آبادی، علیرضا وحیدی مهرجردی، علی اصغر پیله وریان، فاطمه فرزان،
دوره ۱۷، شماره ۲ - ( بهار ۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه: استفاده از داروهای گیاهی برای درمان انواع ناخوشیها از جمله بر طرف کردن درد همواره مورد توجه مردم در جوامع مختلف بوده است و تحقیقات فراوانی در مورد اثر ضد درد عصارههای گیاهان انجام شده است. دارچین نیز در طب سنتی به عنوان ضد درد و ضد التهاب شناخته شده و در درمان بیماریهای مرتبط با التهاب مانند روماتیسم و برونشیت و همچنین برای دردهای ماهیچهای تجویز میشده است. اما اثر ضد درد آن به طور علمی مورد بررسی قرار نگرفته است.
روش بررسی: این مطالعه به صورت تجربی در دانشکده پزشکی شهید صدوقی یزد بر روی تعداد ۲۵ سری موش سفید آزمایشگاهی با وزن ۳۰۰-۲۰۰ گرم که به صورت تصادفی به ۵ گروه ۵ تایی تقسیم شده بودند انجام گردیده است. در این مطالعه اثر تزریق داخل صفاقی عصاره آبی- الکلی دارچین در دوزهای ۵۰ ،۱۰۰ و۵۰۰ میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن بر کاهش درد با استفاده از روش سنجش درد مزمن(آزمون فرمالین) به مدت یک ساعت مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج: یافتههای این پژوهش نشان داد که عصاره دارچین در دوز بالا(mg/kg۵۰۰) مرحله دوم درد (درد مزمن) را در آزمون فرمالین نسبت به گروه شاهد به طور معنیدار(۰۰۱/۰(P< کاهش میدهد ولی دوزهای mg/kg ۵۰ و۱۰۰ اثری بر کاهش درد نداشتهاند.
نتیجهگیری: یافتههای این تحقیق اثر ضد درد مزمن دارچین در دوز بالا در آزمون فرمالین را تأیید کرده و به نظر میرسد این اثر ناشی از خاصیت ضد التهابی گیاه فوق باشد.
محسن میدانی، شیوا فرزانه، علی عجمی بافرانی، اکبر حسن زاده،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( پائیز ۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه: ویروس انسانی لوسمی سلول T(HTLV) از خانواده رتروویروس ها بوده و حداقل عامل دو بیماری مهم لوسمی سلول T بزرگسالان (ATL) و پاراپارزی اسپاستیک گرمسیری (TSP) است. با توجه به خطر بالای آلودگی در معتادان تزریقی به عنوان هسته اصلی انتقال به جامعه، هدف از این تحقیق تعیین فراوانی آلودگی با ویروس۱،۲HTLV در معتادان تزریقی شهر اصفهان می باشد.
روش بررسی: در یک مطالعه مقطعی مجموعاً ۱۵۰ معتاد تزریقی مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه گیری به روش آسان بوده و افراد مورد مطالعه از بیماران بستری شده در بخش عفونی بیمارستان الزهرا و معتادان تزریقی مراجعه کننده به یک کلینیک ترک اعتیاد انتخاب شدند برای هر یک از افراد شرکت کننده در مطالعه، طی مصاحبه پرسشنامه ای تکمیل گردید و نمونه خون آنها به روش الیزا از نظر ۲،۱ HCV Ab, HIV Ab, anti HTLV و HBs Ag مورد بررسی قرار گرفت. اطلاعات پرسشنامه ها و نتایج آزمایشات با استفاده از نرم افزار SPSS ۱۳ تجزیه و تحلیل شده.
نتایج: شیوع سرمی ۱،۲HIV , HCV ,HBV (HBsAg), HTLV به ترتیب ۷/۲ درصد، ۳/۱ درصد، ۳/۲۳ درصد و ۷/۲ درصد بود. بعضی از آنها همزمان مبتلا به دو نوع عفونت بودند، بطوریکه یک نفر HBs Ag ,HCV Ab مثبت و سه نفر HIV Ab ,HCV Ab مثبت و یک نفر Ab۱،۲HTLV و HCVAb مثبت بودند. از بین افراد Ab ۱،۲HTLV مثبت فقط یک نفر سابقه انتقال خون داشت.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر گردش جدی ویروس را در جامعه معتادان تزریقی مطرح می کند که می تواند بعنوان عامل بالقوه انتقال و حفظ منبع آلودگی عمل کند. ولی اینکه این میزان آلودگی انجام آزمایش غربالگری ۱،۲anti HTLV را در معتادان تزریقی ضروری
می سازد، سوالی است که برای پاسخ به آن نیاز به مطالعات بیشتر می باشد.
فرزانه نجفی،
دوره ۱۸، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۸۹ )
چکیده
نارسایی مزمن کلیه در سن زیر ۲۰ سال عموماً به دنبال یکسری از بیماریهای ارثی کلیه و یا اختلالات مادرزادی سیستم ادراری به وجود می آید. یک گروه از بیماریهای ارثی- توبولی کلیه تحت عنوان کمپلکس((Nephronophthisis-Medullarycystic Kidney Disease NPHP-MCKD (بیماری کلیه با کیستهای مرکزی – نفرونوفتیزیس) نام برده میشود. بیماری NPHP علت ۲۰-۱۵درصد موارد نارسایی مزمن و پیشرفته کلیه در بچهها و نوجوانان است، به کرات در بیماری NPHP اختلالات خارج کلیوی شامل اختلالات حرکتی چشم بصورت نیستاگموس عرضی(Cogan Syndrome)، عقب ماندگی ذهنی، رتینیت پیگمنتوزا(سندرم Senior loken)، فیبروز کبدی و تغییرات اسکلتی به وجود میآید.
بیمار پسر ۱۷ سالهای است با نارسایی مزمن کلیه که تحت همودیالیز واقع شد. با توجه به سابقه پلیاوری و اختلال دید وی از بچگی، علائم چشمی شامل رتنیت پیگمنتوزا و نیستاگموس عرضی، وجود نارسائی مزمن کلیه در خواهر وی که در سن ۱۲ سالگی مورد پیوند کلیه واقع شده است و ازدواج فامیلی پدر و مادر وی، به نظر میرسد بیمار مبتلا به بیماری نفرونوفتیزیس نوع ۴
میباشد.
سعید کارگر، بابک علوی فرزانه،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: Her-۲ یک گیرنده پروتئینی فاکتور رشد است. حدود ۲۵% سرطانهای پستان، بیان بیش از حد (Over Expression) HER-۲ دارند. این مطالعه به منظورتعیین فراوانی نسبی HER-۲ Over Expression در بیماران مبتلا به سرطان پستان و ارتباط آن با متغیرهایی از قبیل سن، تشخیص هیستوپاتولوژی، سایز تومور، درگیری غدد لنفاوی انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی – توصیفی همه بیمارانی که نمونه بافت سرطان پستان آنها در سالهای ۹۰-۱۳۸۹ به بخش پاتولوژی بیمارستان شهید صدوقی یزد ارجاع شده بودند مورد بررسی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از آزمونهای آماری
Chi- Square وFisher`s Exact Test و نرمافزار آماریSPSS نسخه ۱۷ تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: در این مطالعه ۱۴۷ بیمار زن مورد بررسی قرار گرفتند. میانگین سنی این بیماران ۳/۱۳±۳۴/۵۰ سال بود. فراوانی
over Expression HER-۲/neu در بیماران با سرطان پستان تحت عمل جراحی ماستکتومی ۵/۵۴% بود که در مقایسه با اکثر مطالعات قبلی بیشتر بود. فراوانیHER-۲/neu در گروههای سنی بالاتر (۶/۶۳%)، در بیماران با سایز تومور بزرگتر (۵۶%)، بیماران با تشخیص داکتال کارسینوما (۸/۵۲%) و بیماران با درگیری غدد لنفاوی آگزیلاری (۵۵%) بیشتر بود اما ارتباط آماری معنیداری در این موارد وجود نداشت. (۰۵/۰>p)
نتیجهگیری: با توجه به بروز بالای بیان بیش از حد HER-۲/neu نسبت به مطالعات قبلی که میتواند ناشی از تفاوتهای نژادی و ژنتیکی باشد انجام تست اسکرینینگ HER-۲/neu در سطح وسیعتری برای همه بیماران مبتلا به سرطان پستان خصوصاً سرطانهای پستان با تشخیص هیستوپاتولوژی داکتال کارسینوما و سرطانهای پستان با سایز بزرگ و درگیری غدد لنفاوی اگزیلاری پیشنهاد میگردد.
فرزانه میررکنی، محسن آخوندی،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: کبد چرب غیرالکلی زمینهساز استئاتوهپاتیت و فیبروز در کبد است و یک جز مهم از سندرم متابولیک میباشد. تشخیص این بیماری بر اساس رد سایر علل کبد چرب است. با ارزشترین روش تصویربرداری برای تشخیص کبد چرب غیرالکلی سونوگرافی است. درمان این بیماری اغلب بر اساس رژیم غذایی و ورزش است و درمانهای دارویی آن شامل ویتامین E، متفورمین، استاتینها و تیازولیدن دیونها مانند پیوگلیتازون میباشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر پیوگلیتازون بر روی کبد چرب غیر الکلی می باشد.
روش بررسی: این مطالعه نیمه تجربی ۸۰ نفر از بیماران مراجعهکننده به درمانگاه بیمارستان شهید صدوقی و مطب پزشکان که مبتلا به کبد چرب بودند را مورد بررسی قرار داد. در این مطالعه بیماران بر اساس جدول اعداد تصادفی انتخاب و به دو گروه ۴۰ نفری تقسیم شدند. در ابتدا به هر دو گروه دستور غذایی و دستور ورزشی خاص داده شد. علاوه بر این در گروه مورد به بیماران قرص پیوگلیتازون ۱۵ میلی گرم ۲ بار در روز داده شد.
نتایج: در گروه مورد ۲۱ مرد و ۱۱ زن و در گروه شاهد ۲۳ مرد و ۱۷ زن بودند. میانگین سنی در گروه مورد ۰۲/۴۰ و در گروه شاهد ۳۸ سال بود. میانگین BMI (نمایه توده بدنی) در گروه مورد ۱۷/۲۸ و در گروه شاهد ۲۳/۲۸ بود. در پایان مداخله آنزیم کبدی در دو گروه مورد و شاهد تفاوت معنیداری نداشت(۰۵۹/۰ p=) ولی بین یافته سونوگرافی در دو گروه تفاوت معنیداری بود(۰۰۱/۰>p).
نتیجهگیری: تجویز پیوگلیتازون در جهت بهبود سیر کبد چرب غیرالکلی مؤثر است در صورتی که بیمار با مصرف آن دچار عوارضی مانند افزایش وزن و ضعف نشود.
سيد مصطفی شیریزدی، بابک علوی فرزانه، اصغر خشنود،
دوره ۲۱، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: سنگ باقیمانده مجرای صفراوی مشترک (کلدوک) به سنگهایی که حین عمل جراحی باقی گذاشته شوند یا مدت کوتاهی پس از عمل جراحی کلسیستکتومی تشخیص داده شوند، طبقهبندی میشود. این مطالعه به منظور تعیین فراوانی سنگ باقیمانده کلدوک و بررسی نیاز به کلانژیوگرافی روتین حین عمل جراحی کلسیستکتومی انجام شد.
روش بررسی: در این پژوهش که به صورت توصیفی ـ تحلیلی انجام شد، ۲۰۰ بیماری که به صورت متوالی در سال ۱۳۹۰ در بیمارستان شهید صدوقی یزد مورد عمل جراحی کلسیستکتومی قرار گرفته بودند، بررسی شدند. اطلاعات لازم با استفاده از شرح حال، معاینه بیماران مورد مطالعه، پرونده بیماران و پیگیری آنها طی یک ماه پس از آن در قالب یک فرم جمعآوری گردید و با استفاده از نرمافزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.
نتایج: از تعداد ۲۰۰ بیمار که تحت عمل جراحی کلسیستکتومی قرار گرفتند تنها یک بیمار (۵/۰%) سنگ باقیمانده کلدوک داشت، قبل از عمل جراحی ۱۹بیمار(۵/۹%) با احتمال سنگ کلدوک تحت ERCP قرار گرفتند که در ۱۶ بیمار (%۸) اسفنکتروتومی و خروج سنگ انجام شد که از این ۱۶ بیمار، ۱۴ بیمار (۵/۸۷%) سطح سرمی آلکالین فسفاتاز افزایش یافته قبل از عمل، ۱۲ بیمار (۷۵%) سطح سرمی بیلیروبین افزایش یافته قبل از عمل و ۹ بیمار (۳/۵۶%) شواهد سونوگرافی قبل از عمل غیرطبیعی داشتند که ارتباط معنیدار بین این سه متغیر با سنگ کلدوک قبل از عمل وجود داشت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده توصیه میگردد در صورت غیرطبیعی بودن هر کدام از سه متغیر
فوقالذکر با احتمال وجود سنگ کلدوک قبل از عمل جراحی کلسیستکتومی، اقدامات تشخیصی تکمیلی شامل MRC یا ERC انجام گردد.
محبوبه فکوری جویباری، پروین فرزانگی، علیرضا براری،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: اثر فعالیت بدنی همراه با مصرف مکملها بر کاهش اثر رادیکالهای آزاد شده به خوبی شناخته شده نیست. از آنجا که خرفه یکی از غنیترین منبع نباتی امگا-۳ و مواد آنتیاکسیدانی است، هدف پژوهش حاضر بررسی اثر ۸ هفته تمرین به همراه مصرف خرفه بر شاخصهای پراکسیدانی و آنتیاکسیدانی (MDA، SOD، CAT) در بیماران دیابتی بود.
روش بررسی: ۲۸ زن کم تحرک مبتلا به دیابت نوع ۲ با میانگین سنی ۵۰ سال به طور تصادفی به ۴ گروه کنترل، تمرین، مکمل و تمرین همراه با مکمل تقسیم شدند. برنامه گروه تمرین شامل ۷۵-۶۰ دقیقه تمرین هوازی، ۳ جلسه در هفته با ضربان قلب ۷۰-۵۰% حداکثر ضربان قلب بود. گروه مکمل و تمرین همراه با مکمل، پیش از تمرین هوازی، ۵ گرم خرفه همراه با ناهار مصرف و با فاصله زمانی ۳ ساعت به تمرین میپرداختند. همچنین ۵/۲ گرم خرفه همراه شام مصرف میکردند. خونگیری قبل و بعد از ۸ هفته به دنبال ۱۴-۱۲ ساعت ناشتایی شبانه انجام شد.
نتایج: MDA پس از ۸ هفته در گروههای تمرین، مکمل و تمرین همراه با مکمل کاهش و سطوح SOD و CAT افزایش
معنیداری یافت (۰۵/۰≥p). همچنین پس از ۸ هفته بین مقادیر MDA در گروه تمرین و تمرین همراه با مکمل، اختلاف معنیداری مشاهده گردید (۰۱۵/۰=p).
نتیجهگیری: تمرینات هوازی به همراه مصرف خرفه میتواند باعث بهبود تعادل پراکسیدانی و آنتیاکسیدانی در افراد مبتلا به دیابت نوع ۲ شده و از استرس اکسایشی ناشی از ورزش و همچنین بیماری دیابت جلوگیری کند.
فاطمه عزالدینی اردکانی، نسیم مختاری، ملیحه معینی، سیروس روحی، فرزانه میرحسینی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: رادیوگرافی پانورامیک به طور گستردهای برای اهداف تشخیصی دهان و دندانها کاربرد دارد. هدف از این مطالعه، ارزیابی میزان خطاهای رادیوگرافی پانورامیک دیجیتال در بیمارانی است که به دانشکده دندانپزشکی شهر یزد مراجعه کردهاند.
روش بررسی: این مطالعه به روش توصیفی مقطعی انجام شد و از ۴۰۰ رادیوگرافی موجود در آرشیو بخش استفاده شد. دامنه سنی بیماران از ۷۰-۱۰ سال بود. خطاهای رایج که در ۱۳ گروه طبقه بندی شد. دادههای جمعآوری شده با نرم افزار SPSS نسخه ۱۷ تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: تنها ۴۷ (۱۱%) از رادیوگرافیها عاری از خطا بودند و شیوع خطا در سیر رادیوگرافیها بدین شرح بود. موقعیت جلوتر بیمار در دستگاه (۷/۸%)، موقعیت عقبتر بیمار در دستگاه (۹%)، چرخش سر (۲/۶%)، کج شدن سر (۷/۳%)، پایین آمدن چانه(۱۱%)، بالا رفتن چانه (۷/۲۷%)، موقعیت قوز کرده (۵/۱۴%)، قرار نگرفتن چانه بر روی Chin Rest (۰%)، قرار نداشتن زبان بر سقف کام (۵/۲۱%)، استفاده نکردن از راهنمای Bite (۱%)، حرکت بیمار (۵%)، خارج نکردن دندان مصنوعی بیمار (۲/۱%) و جدا نکردن اجسام فلزی (۴%).
نتیجهگیری: بیشترین خطای رخ داده مربوط به بالاتر قرار گرفتن چانه است و کمترین خطا مربوط به قرار نگرفتن چانه بر
Chin Rest میباشد. به نظر میرسد بهترین راه برای داشتن رادیوگرافیهایی با خطای کمتر، موقعیت دادن صحیح بیمار در دستگاه میباشد.
فاطمه عزالدینی اردکانی، فرزانه میرحسینی، ملیحه کرابی، نسیم مختاری، ملیحه معینی، سجاد بشارتی،
دوره ۲۲، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: برای انجام یک درمان موفق اندودونتیک، نیاز به شناسایی تمام کانالهای ریشه، پاکسازی و پرکردن کامل آنها میباشد. یک دلیل مهم کاهش موفقیت درمان اندودونتیک در مولرهای ماگزیلا، شکست در شناسایی و درمان کانال دوم مزیوباکال میباشد. لذا در مطالعه حاضر به بررسی آناتومی ریشه مزیوباکال مولرهای اول ماگزیلا از لحاظ حضور یا عدم حضور کانال دوم مزیوباکال با استفاده از تکنیک (CBCT: Cone Beam Computed Tomography) پرداخته شده است.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی، ۳۰ دندان مولر اول دائمی ماگزیلای کشیده شده، جمعآوری و به مدت ۲۴ ساعت در محلول هیپوکلریت سدیم ۲۵/۵% قرار داده شد. سپس به صورت جداگانه در استوانههای پلاستیکی توسط موم Modeling مانت شدند. استوانهها به ۶ گروه ۵تایی تقسیم شده و نمونههای هر گروه به شکل U جهت تصویربرداری در دستگاه CBCT قرار داده شدند. تصاویر توسط یک مشاهدهگر باتجربه (رادیولوژیست فک و صورت) مورد بررسی قرار گرفت. برای این مطالعه از تجزیه و تحلیل درصدی انجام شد.
نتایج: ارزیابی توسط CBCT حضور کانال دوم مزیوباکال را در ۶۰% نمونهها نشان داد که از این میان، این کانال در ۵۵/۵۵% موارد در (۱)/(۳) کرونال، در ۳۳/۳۳% موارد در (۱)/(۳) میانی و در ۱۱/۱۱% موارد در (۱)/(۳) اپیکال قرار داشت.
نتیجهگیری: در بیش از نیمی از ریشههای مزیوباکال دندانهای مولر اول ماگزیلا، دو کانال وجود دارد و اسکنهای CBCT میتوانند در پیداکردن کانالهای اضافی در مولرهای اول ماگزیلا مفید بوده و در نتیجه منجر به کسب نتایج موفقیت آمیز بالاتر در درمان اندودونتیک شوند.
عبدالرحیم داوری، علیرضا دانش کاظمی، حسین عصارزاده، ملیحه کرابی، فرزانه میرحسینی،
دوره ۲۲، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: ریزنشت لبهای ترمیمهای کامپوزیتی عمیق به علت باند ناپایدار کامپوزیت به عاج، یک چالش محسوب میشود. هدف از این مطالعه بررسی اثر کاربرد مواد مختلف بر ریزنشت کف جینجیوال ترمیمهای کامپوزیت میباشد.
روش بررسی: در این مطالعه آزمایشگاهی، باکس دیستالی استاندارد روی ۸۰ پرمولر تهیه شد.کف جینجیوال حفره ۱ میلیمتر زیرCEJ بود. نمونهها به ۴ گروه تقسیم شدند. در گروه اول آمالگام، در گروه دوم کامپوزیت Flow و در گروه سوم از گلاس اینومر تغییر یافته با رزین(RMGI) به عنوان پوشش قسمت ابتدایی کف جینجیوال استفاده شد و بقیه حفره با کامپوزیت خلفیFiltek p۶۰ ترمیم شد. در گروه چهارم (کنترل) کل حفره به وسیله کامپوزیت خلفی ترمیم گردید. نمونهها بعد از ۶ ماه نگهداری داخل سرم فیزیولوژی، تحت ۱۰۰۰۰ سیکل مکانیکال با نیروی N۸۰ و فرکانس۱ Cycle/s قرار گرفتند. سپس به مدت ۶ ساعت در متیلن بلو ۲% غوطهور شدند و پس از شستشو، از وسط ترمیم برش ورتیکالی خوردند. میزان ریزنشت تحت استریومیکروسکوپ با بزرگنمایی ۲۵ و طبق درجهبندی Fuks بررسی شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزاری SPSS نسخه ۱۹ و آزمون آماری Chi square و Kruskall Wallis و Man Whitney تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنیداری ۰۵/۰ و در مقایسه دو به دوی گروهها سطح معنیداری ۰۱/۰ بود.
نتایج: در تمامی گروهها ریزنشت دیده شد. تجزیه و تحلیل نتایج تفاوت معنیداری در میانگین نمره ریزنشت بین گروهها نشان نداد. (۶۸۹/۰p=)
نتیجهگیری: در حفرات با کف جینجیوال زیر CEJ، روشهای مختلف ترمیم بر روی ریزنشت نهایی بین کامپوزیت و دندان تأثیر ندارد.
مهرعلی رحیمی، ندا ایزدی، مریم خشیج، مهری عبدالرضایی، فرزانه عیوضی،
دوره ۲۲، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: خودکارآمدی، توانایی درک بیمار از شرایط و عوامل مؤثر بر سلامتی را امکانپذیر ساخته و وی میتواند جهت ارتقای سلامت خود تصمیم و آن را به اجرا بگذارد. این مطالعه با هدف تعیین میزان خودکارآمدی و عوامل مرتبط با آن در بیماران دیابتی انجام گردید.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی که به صورت تصادفی بر روی بیماران دیابتی مراجعهکننده به مرکز دیابت انجام شد، اطلاعات با استفاده از پرسشنامههای دموگرافیک و خودکارآمدی حاوی ۱۵ سؤال در مورد نحوه کنترل قند خون و اصلاح آن، انتخاب صحیح غذا، معاینه پا، ورزش و کنترل وزن جمعآوری شد. روایی و پایایی پرسشنامه سنجیده و دادهها جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار Stata و آزمونهای T.test ،۲χ و رگرسیون لوجستیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: میانگین سنی ۶۰۰ بیمار شرکتکننده، ۱۴±۱/۵۲ سال بود. ۳/۵۷% از افراد زن و ۷/۴۲% مرد بودند. بیشترین عارضه در هر دو جنس، مربوط به عوارض چشمی بود. میانگین نمره خودکارآمدی در افراد ۳/۱۴±۹/۵۴ بود. ۶/۴۷% از شرکتکنندگان میزان خودکارآمدی پایین داشتند. میزان خودکارآمدی پایین در کسانیکه تحصیلات پایینتری داشتند، ۷/۲ برابر افرادی بود که تحصیلات بالاتری داشتند(۱۵/۴-۲۵/۱ CI:۷/۲OR=)، همچنین خودکارآمدی پایین در افرادی که عوارض داشتند، ۹/۱ برابر کسانی بود که عارضه نداشتند(۵۵/۲-۲۵/۱CI: ۹/۱OR=). خودکارآمدی با سن ارتباط معکوس و با میزان آگاهی ارتباط مستقیمی داشت.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج، شناخت عوامل مؤثر و مرتبط با خودکارآمدی جهت انجام مداخلات و سیاستگذاریهای مناسب در مورد این بیماری و لزوم برنامههای آموزشی بیشتر جهت افزایش میزان خودکارآمدی ضروری به نظر میرسد.
ایمان زکوی، اقبال زکوی، فرزانه تقیان،
دوره ۲۳، شماره ۳ - ( خرداد ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: چاقی و اضافه وزن منجر به کاهش سطوح برخی هورمونهای اشتهاآور مانند گرلین و ابستاتین میشود. مطالعات در باره اثر برنامه تمرینی بر گرلین و ابستاتین به ویژه در انسانها، بسیار اندک و محدود است و از سویی مشخص شده است که تمرینات بدنی میتواند این اثر را برعکس کند. هدف از این پژوهش، بررسی اثر ۶ ماه تمرین پیلاتس بر مقادیر پلاسمایی گرلین و ابستاتین مردان سالمند چاق است. روش بررسی: در این مطالعه که از نوع نیمه تجربی است، تعداد۲۰ مرد سالمند چاق از خانه سالمندان صالحین شهر اهواز انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه تجربی (قد ۲۸/۱۶۵ سانتیمتر، وزن ۱۱/۹۴ کیلوگرم، سن ۶۴ سال) و گروه کنترل (قد ۵۴/۱۶۴ سانتیمتر، وزن ۸/۸۶ کیلوگرم، سن ۶۵ سال) تقسیم شدند. سپس گروه تجربی برنامه تمرین درمانی پیلاتس (به مدت ۶ ماه، هرهفته ۳ جلسه و هر جلسه به مدت ۶۰ دقیقه) را دریافت کردند. در حالی که گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند و تنها پیگیری شدند. متغیرهای وزن، درصد چربی و شاخص توده بدنی قبل و بعد تمرینات از هر دو گروه اندازهگیری شدند. نمونه خونی در حالت ناشتا طی دو مرحله، ۴۸ ساعت قبل و بعد از تمرینات برای سنجش میزان پلاسمایی گرلین و ابستاتین گرفته شد. تمامی محاسبات آماری با نرمافزارSPSS نسخه ۱۹ انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد که مقادیر وزن، درصد چربی،BMI و WHR متعاقب انجام ۶ ماه تمرین پیلاتس به طور معنیداری کاهش یافت (۰۵/۰p≤)، مقادیر پلاسمایی گرلین و ابستاتین به طور معنیداری افزایش یافت (۰۵/۰p≤) و همچنین همبستگی معنیداری بین مقادیر پلاسمایی گرلین با مقادیر پلاسمایی ابستاتین مشاهده شد(۰۰۰/۰ p=، ۹۰۷/۰r=). نتیجهگیری: ۶ ماه تمرین پیلاتس وزن، درصد چربی، شاخص توده بدنی و WHR را کاهش و مقادیر پلاسمایی گرلین و ابستاتین را افزایش میدهد و همچنین همبستگی معنیداری بین گرلین با ابستاتین وجود دارد.
علیرضا براری، مهتاب مژده، پروین فرزانگی، محمد قاسمی،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( فروردین ۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین استقامتی و مصرف عصاره آلوئهورا بر COX-۲ و MMP-۹ در موشهای مبتلا به سرطان سینه است.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی ۳۵ موش بالب سی به طور تصادفی به ۵ گروه کنترل سالم، کنترل سرطان، تمرین(سرطان)، آلوئهورا(سرطان) و تمرین+آلوئهورا(سرطان) تقسیم شدند. القای سرطان پستان در موشهای مورد مطالعه از طریق روش کاشت تومور انجام شد. گروههای تمرینی به اجرای ۶ هفته تمرین استقامتی شنا، گروه مکمل به مدت ۶ هفته مصرف عصاره آلوئهورا به مقدار ۳۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن از طریق تزریق زیرصفاقی و گروه کنترل پایه نیز به مدت ۶ هفته در قفس نگهداری شدند.
۴۸ ساعت بعد از آخرین جلسه فعالیت استقامتی نمونهگیری انجام شد. برای تعیین تغییرات بین گروهی از روش آنالیز واریانس یکطرفه و در صورت معنیداری از آزمون تعقیبی توکی استفاده شد.
نتایج: تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که شش هفته مصرف عصاره آلوئهورا سبب کاهش معنیداری در سطح سیکلواکسیژناز ۲ در موشهای مبتلا به سرطان سینه شد. همچنین کاهش معنیداری در مقادیر گروه عصاره(سرطان) نسبت به کنترل(سرطان) وجود داشت. شش هفته تمرین در گروه استقامتی و گروه مصرف عصاره آلوئهورا بر مقادیر متالوپروتئیناز ماتریکس در موشهای مبتلا به سرطان سینه کاهش معنیداری داشت. همچنین کاهش معنیداری نیز در مقادیر متالوپروتئیناز ماتریکس در گروه تمرین(سرطان) و گروه عصاره(سرطان) نسبت به گروه کنترل(سرطان) وجود داشت.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که القای بافت سرطانی به موش موجب افزایش مقادیر COX-۲ و MMP-۹ میگردد که از علائم تشخیصی اولیه در سرطان سینه است. همچنین به نظر میرسد که تمرینات استقامتی و عصاره آلوئهورا بتواند سطوح COX-۲ و MMP-۹ را کاهش دهد.
فرزانه محمدجانی، کامبیز روشنایی، نسرین حیدریه،
دوره ۲۴، شماره ۲ - ( اردیبهشت ۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: دیابت شیرین یک ناهنجاری و اختلال در ترشح انسولین است و با افزایش قند خون تشخیص داده میشود. اساس درمان بیماری دیابت تجویز انسولین و برخی ترکیبات کاهنده قند خون میباشد که با توجه به عوارض جانبی آنها استفاده از داروهای گیاهی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. این مطالعه به منظور تعیین اثر عصاره هیدروالکلی کاهوی وحشی بر میزان قند خون در موشهای صحرایی نر دیابتی شده با استرپتوزوتوسین انجام شد.
روش بررسی: این مطالعه بر روی ۳۰ سر رت بالغ با وزن متوسط ۲۳۰-۲۰۰ گرم در پنج گروه شش تایی شامل کنترل، شاهد دیابتی و گروههای تحت درمان با عصاره هیدروالکلی کاهوی وحشی صورت گرفت. بیماری دیابت با تزریق داخل صفاقی داروی استرپتوزوسین به میزان mg/kg ۵۰ القاء شد. عصاره با دوزهای ۲۵۰، ۳۵۰ و ۴۵۰ میلیگرم بر کیلوگرم و به صورت داخل صفاقی به رتهای دیابتی در طول شش هفته تزریق شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: در این بررسی مشاهده شد که دوز ۲۵۰ میلیگرم بر کیلوگرم عصاره کاهوی وحشی تأثیر کمتر و عصاره با دوز ۴۵۰ میلیگرم بر کیلوگرم تاثیر بیشتری نسبت به بقیه دوزها بر میزان قند خون در روزهای مختلف داشته است و همچنین دوز ۳۵۰ و ۴۵۰ میلیگرم بر کیلوگرم بطور معناداری باعث کاهش سطح قند خون رت ها شده است.
نتیجهگیری: بر طبق یافتههای این مطالعه، عصاره هیدرو الکلی کاهوی وحشی دارای اثرهیپوگلیسمیک در موشهای صحرایی دیابتی شده میباشد و این اثر را از طریق ترکیبات مهم موجود درکاهوی وحشی از جمله فلاونوئید، آلکالوئید و گاما آمینو بوتیریک اسید اعمال میکند.
جواد بهار آرا، زهرا طیرانی نجاران، الهه امینی، فرزانه سالک،
دوره ۲۴، شماره ۶ - ( شهریور ۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: زعفران در طب سنتی کاربردهایی همچون ضد اسپاسم و آرام بخشی دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی خواص ضد ملانوژنز و آنتیاکسیدان یکی از ترکیبات مؤثره زعفران(کروسین) بر روی دودمان سلولی ملانومای موشی B۱۶F۱۰ است.
روش بررسی: در انجام این پژوهش تجربی آزمایشگاهی، سلولهای ملانومایی از بانک سلولی پاستور تهیه، در محیط کشت دارای ۱۰% سرم جنین گاوی همراه ۱% آنتیبیوتیک در ۳۷ درجه سانتیگراد کشت شدند. درصد بقاء سلولی پس از تیمار با غلظتهای کروسین(۱۶، ۸، ۴، ۲، ۱ میکروگرم بر میلیلیتر) ارزیابی و اثرات مهاری کروسین بر ملانوژنز توسط آزمون تیروزیناز قارچی، تیروزیناز سلولی، سنتز ملانین و اثر آنتیاکسیدانی توسط روش فلوریمتری اندازهگیری شد. دادههای کمی توسط آزمون ANOVA، آزمون Tukey در سطح ۰۵/۰ p< تحلیل شدند.
نتایج: یافتهها نشان داد غلظتهای ۱ تا ۱۶ میکروگرم کروسین سمیت چشمگیری بر سلولهای ملانومایی نداشت، بهعلاوه فعالیت تیروزیناز قارچی(۰۰۱/۰ p≤)، فعالیت تیروزیناز سلولی و محتوای ملانین در یک روش وابسته به دوز در سلولهای B۱۶F۱۰ کاهش یافت. کاهش رادیکال آزاد در سلولهای ملانومایی تیمار شده نشان داد این ترکیب در غلظتهای ۴ و ۸ میکروگرم و در غلظت ۱۶ میکروگرم معنیدار هستند و دارای ظرفیت آنتیاکسیدانی است.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که کروسین به عنوان عامل مهارکننده ملانوژنز در سلولهای B۱۶F۱۰ مطرح بوده و میتواند به عنوان یک ترکیب سفیدکننده پوستی پیشنهاد شود.
فرزانه وزیری، احمد حائریان اردکانی، لاله ملکی، سمانه عباسی سلیم کندی،
دوره ۲۴، شماره ۱۰ - ( دی ۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: ارتباط میان عفونت پریودنتال و پاتوز پالپ، همواره مورد بحث بوده است. در این مطالعه انسانی مورد شاهدی به بررسی تاثیرات احتمالی بیماری پریودنتیت مزمن متوسط تا پیشرفته بر وقوع کلسیفیکاسیون و تشکیل سنگ پالپ پرداختهایم.
روش بررسی: مطالعه حاضر یک مطالعه آزمایشگاهی مورد شاهدی است. نمونهها شامل بیست و سه دندان مبتلا به پریودنتیت مزمن با پیشآگهی hopeless در گروه case و بیست و سه دندان سالم از نظر پریودنتال که به دلایل مختلف از جمله طرح درمان
Full Extraction برای درمانهای پروتز کامل و موارد مشابه کشیده شدند، در گروه control بود. پس از کشیدن و قطع ۲ میلیمتر انتهای آپکس، دندانها در محلول فرمالین ۱۰% به مدت ۷ روز قرار داده شدند. سپس به مدت ۱۰ روز در HNO۳ ۵% دکلسیفیه شدند. پس از انجام مراحل آمادهسازی بافتی از ریشه هر دندان سه مقطع از نواحی اپیکال، میانی و کرونال تهیه شد و یک پاتولوژیست باتجربه به بررسی اسلایدها با میکروسکوپ نوری پرداخت. حضور سنگ پالپی در مقاطع بررسی شده و نتایج به دست آمده از دو گروه با یکدیگر مقایسه شد.
نتایج: فراوانی سنگ پالپی در هیچکدام از مقاطع، اختلاف معنیداری میان دو گروه نداشت (P-Value: ۷۳۰/۰ و ۳۰۰/۰ و ۷۶۰/۰).
نتیجهگیری: التهاب نسوج نگهدارنده دندان در پریودنتیت مزمن بر ایجاد سنگ پالپی تأثیرگذار نیست.