۳ نتیجه برای علاقبند
مریم علاقبند، علی رضا آقایوسفی، محمود کمالی، مهدی دهستانی، بی بی فاطمه حقیرالسادات، طاهره نظری، محمد حسن شیخها،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: فرزند عقب مانده ذهنی به عنوان منبع فشار روانی، سلامت عمومی والدین بخصوص مادران را به خطرمی اندازد، ولی میزان تأثیر آن تا اندازه ای به ارزیابی شناختی و مهارت های مقابله ای فرد بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثر مقابله درمانگری بر سلامت عمومی مادران کودکان عقب مانده ذهنی با علل ژنتیکی و غیرژنتیکی صورت گرفته است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی می باشد. در این تحقیق ۴۰ نفر از مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی شهر یزد که در سال تحصیلی ۸۹-۱۳۸۸ فرزندان آنها زیر نظر بهزیستی مشغول به تحصیل بودند، به صورت روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با گمارش داوطلبانه به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. در مرحله پیش آزمون مادران به پرسشنامه سلامت عمومی پاسخ دادند و در مرحله بعدی، گروه آزمایش تحت درمان شیوههای مقابلهای قرار گرفتند، سپس هر دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون مجدداً با پرسشنامه فوق مورد آزمون و دادهها با استفاده از آزمون تی وآنالیز کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: یافته ها نشان داد که اثر مقابله درمانگری بر سلامت عمومی مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی ژنتیکی و غیر ژنتیکی یکسان است و سلامت عمومی مادران هر دو گروه را افزایش میدهد، علایم جسمانی و افسردگی مادران راکاهش میدهد و خواب و کارکرد اجتماعی آنها را بهبود میبخشد. همچنین بین سن و تحصیلات مادران مقابله درمانگری رابطه مشاهده نشد.
نتیجهگیری: پیشنهاد میشود مقابله درمانگری برای کلیه مادران دارای فرزند عقب مانده ذهنی اعم از ژنتیکی و غیر ژنتیکی جهت افزایش سلامت عمومی انجام شود.
فاطمه زارع پور، محمود کمالی، مریم علاقبند، مهدی قیصری، شهناز سرلک،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: افسردگی یکی از شایعترین اختلالات روانی و یکی از بیماریهایی است که از نظر بار بیماری هزینه زیادی را به سیستم بهداشتی درمانی تحمیل میکند. با توجه به افزایش روز افزون افسردگی، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان افسردگی و رابطه آن با ورزش در زنان شهر یزد صورت گرفت.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی میباشد. در این تحقیق ۲۰۰ نفر از زنان بالای ۲۰ سال شهر یزد در سال۱۳۸۹ که۱۰۰ نفر آنان زنان ورزشکار و ۱۰۰ نفر آنان غیرورزشکار بودند به صورت نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای تعیین میزان افسردگی زنان از پرسشنامه افسردگی بک و برای تجزیه و تحلیل دادهها، از آزمون T برای مقایسه میانگینهای دو گروه مستقل استفاده شد.
نتایج: یافتهها نشان داد که بین زنان ورزشکار و زنان غیرورزشکار از لحاظ میزان افسردگی تفاوت وجود دارد. میانگین نمره شدت افسردگی زنان ورزشکار کمتر از زنان غیر ورزشکار است. همچنین تفاوت معنیداری بین میزان افسردگی ورزشکاران رشتههای گروهی و انفرادی وجود دارد. ورزشکاران زن با سابقه ورزشی بیشتر، میانگین افسردگی کمتری نسبت به دیگر زنان ورزشکار داشتند.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش، مبنی بر این که میزان افسردگی در زنان ورزشکار کمتر از زنان غیر ورزشکار است میتوان نتیجه گرفت که وجود برنامه ورزشی در زندگی روزمره، می تواند بر کاهش میزان افسردگی زنان مؤثر باشد.
عهدیه حاجی غلامی یزدی، مریم علاقبند،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: هر خانواده شیوههای خاصی را در تربیت فردی اجتماعی فرزندان خویش بکار میگیرد. این شیوهها که شیوههای فرزندپروری نامیده میشود متأثر از عوامل مختلف از جمله عوامل زیستی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارتهای فرزندپروری بر نگرانی، اضطراب و باورهای خودکارآمد والدین دارای یک و چند فرزند صورت گرفته است.
روش بررسی: در این پژوهش شبه آزمایشی، دانشآموزان دو دبستان دخترانه غیردولتی واقع در شهر کرج به صورت تصادفی به عنوان گروه کنترل و آزمایش انتخاب شدند. والدین دانشآموزان گروه آزمایش(۵۴ زوج) با گمارش داوطلبانه در ۸ جلسه آموزش شرکت نمودند. دادههای به دست آمده از پرسشنامههای باورهای خودکارآمد، اضطراب بک و نگرانی پنسیلوانیا با استفاده از آزمونهای t-test، دوگروه مستقل و تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: بین پیشآزمون والدین دارای یک فرزند و والدین دارای چند فرزند تفاوت معنیداری وجود نداشت. بین پیشآزمون گروههای آزمایش و کنترل و پسآزمون آنها تفاوت معنیداری مشاهده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چند عاملی آمیخته نشان داد که اثر آموزش فرزندپروری بر نگرانی، اضطراب و خودکارآمدی معنیدار میباشد. اما تعداد فرزندان بر نگرانی، اضطراب و خودکارآمدی اثر معنیداری ایجاد نمیکند.
نتیجهگیری: این یافتهها لزوم و اهمیت آموزش والدین به منظور آسان نمودن تربیت فرزندان، کاهش استرس و نگرانی ناشی از مسئولیت والدگری را مورد تأیید و تأکید قرار میدهند.