جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای سربی

محمد فرات یزدی، مهرنوش گیاهی یزدی، محمد حسین سربی،
دوره ۲۵، شماره ۴ - ( تیر ۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: سرطان یک بیماری فلج‌کننده و صعب­العلاجی است که علاوه بر سلامت جسم، بهزیستی روانی و اجتماعی مبتلایان را تحت تأثیر قرار داده و باعث اختلال در روند زندگی مبتلایان می­شود. پژوهش حاضر با هدف سنجش میزان کیفیت زندگی و شناخت راهبردهای مقابله با استرس در بیماران سرطانی و مقایسۀ میزان آن در افراد غیر مبتلا در شهر یزد انجام گرفته است.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی که به صورت مقطعی انجام شد، ۵۳ زن مبتلا به بیماری سرطان که به کلینیک درمانی خصوصی سرطان مراجعه کرده بودند و ۹۴ زنان غیر مبتلا به سرطان در شهر یزد، حضور داشتند. شیوۀ نمونه‌گیری در این پژوهش از نوع هدفمند بود. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه جمعیت شناختی، مقابله با شرایط پراسترس (CISS) و مقیاس سنجش بهزیستی اجتماعی- اقتصادی استفاده شد. داده‌ها نیز با نرم‌افزار SPSS-۱۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: سبک مقابله مسأله‌مدار در بین شرکت‌کنندگان با میانگین و انحراف معیار ۸۹/۷ ±۳۴/۵۰ متداول‌ترین راهبرد مقابله با استرس بود. میزان کیفیت زندگی نیز در بین شرکت­کنندگان با ۷۲/۷ ±۴۷/۴۷ در حد متوسط بود. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین سبک‌های مقابله‌ای مسأله‌دار و اجتنابی با کیفیت زندگی و خرده مقیاس‌های آن رابطۀ مثبت معناداری وجود دارد (۰,۰۱> p)، با این وجود، بین سبک مقابله هیجان‌مدار با کیفیت زندگی و خرده مقیاس‌هایش رابطۀ معنی‌داری به دست نیامد. تحلیل واریانس یک‌طرفه نیز نشان داد زنان مبتلا به سرطان از سبک مقابلۀ اجتنابی منفی بیشتری نسبت به زنان غیر مبتلا به سرطان برخوردار بودند، اما از لحاظ دیگر متغیرهای پژوهش تفاوت معنی‌داری بین دو گروه به دست نیامد (۰۵/۰< p).
نتیجه‌گیری: نتایج به طور کلی نشان می‌دهد استفاده مناسب از راهبردهای مقابله با استرس در کیفیت زندگی افراد مؤثر است؛ بنابراین لازم است مداخلات روان‌شناختی و مدیریت استرس برای بالا بردن وضعیت روانی و کیفیت زندگی بیماران سرطانی مورد استفاده قرار گیرد.
محمد‌حسین سربی، بهاره بهاروند، فاطمه دهقان نیری، محمد رضا گل‌محمدی شورکی، ملینا جعفرزاده،
دوره ۳۰، شماره ۳ - ( خرداد ۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: در مطالعات اخیر، تناقضاتی دربارۀ شیوع کلی سندرم پاهای بی­‌قرار در بیماران همودیالیز ذکر شده است. بنابراین هدف این مطالعه کمک به خاتمه ابهام در میزان شیوع سندرم پاهای بی­‌قرار در بیماران همودیالیز ایران به روش مروری نظام‌مند و متاآنالیز است.
روش بررسی: پژوهش حاضر بر اساس چک لیست PRISMA انجام شد. مستندات به دست آمده از بانک‌­های اطلاعاتی فارسی و انگلیسی زبان از جملهMagiran, Sid, Medilib, Iranmedex, Irandoc, Civilica, ISC, Web of science, Pubmed, Scopus, Springer و موتور جستجوگر Google Scholar با محدودیت زمانی سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۲ همراه بود. تمام مقالات مرور شده دارای معیار انتخاب، با چک لیست STROBE مورد ارزیابی کیفی قرار گرفته شدند. تجزیه و تحلیل داده‌­ها نیز با استفاده از مدل اثرات تصادفی به روش متاآنالیز توسط نرم‌­افزار Comprehensive Meta analysis (CMA-۲) انجام شد.
نتایج: در ۱۳ مطالعه با ۲۴۳۱ نمونۀ ایرانی، میزان شیوع سندرم پاهای بی­قرار در بیماران همودیالیز ۴۹/۶ درصد (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۵۹/۳ -۳۹/۹) برآورد گردید. شیوع این اختلال در زنان ایرانی ۵۴/۲ درصد (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۶۶/۳ -۴۱/۷) و در مردان ایرانی ۴۳/۵ درصد (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۵۶/۳ -۳۱/۶) بود. بیشترین و کمترین شیوع سندرم پاهای بی­قرار به ترتیب در شهر یزد (۶۶/۴ درصد) و تهران (۳۵/۳ درصد) بود. هم‌چنین، تحلیل فرارگرسیون نشان داد که بین جنسیت، مناطق شهری، حجم نمونه و سن بیماران با شیوع سندرم پاهای بی­قرار ارتباط معناداری وجود دارد.
نتیجه‌گیری: شیوع سندرم پاهای بی­قرار در بیماران همودیالیز ایران بالا است که این موضوع توجه به تشخیص زودرس، پیشگیری و درمان این اختلال را در بزرگسالان همودیالیز را الزام می‌­دارد.

 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به ماهنامه علمی پ‍ژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | SSU_Journals

Designed & Developed by : Yektaweb