۱۸ نتیجه برای روغنی
حسن سلمان روغنی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۳ )
چکیده
مقدمه: منشا ابتلا به هپاتیتB در بعضی از افراد مشخص نمیباشد. همچنین مواردی از هپاتیت B در اثر انتقال خون با تمام احتیاطهای لازم به جهت جلوگیری از انتقال بیماری گزارش شده است لذا به نظر میرسد باید موارد Occult Hepatitis B(OHB) را مشخص کرد و از این طریق، از انتقال هپاتیت B جلوگیری کرد. مطالعات متعدد همزمانی (OHB) را با مثبت بودن HBCAb در افراد سرونگاتیو HBSAg نشان داده است. هدف از این پژوهش تعیین شیوعHBSAb ,HBC Ab,HCVAb در بیماران داوطلب اهدای خون که فاقد آنتی ژن سطحی هپاتیت(HBSAg )B میباشد.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه توصیفی – مقطعی است که بر روی ۱۲۳۰ فرد داوطلب مراجعه کننده به سازمان انتقال خون شهر یزد انجام شد از بیماران بعد از بررسیهای لازم و ثبت اطلاعات خون جهت بررسی HBSAb , HBCAb,ALT,AST گرفته شد. HBSAb,HBCAb,HCVAb با استفاده از کیتهای «بهرینگ» ساخت آلمان انجام و برای بیماران HBCAb مثبت بررسی از نظر وجود آنتی بادی علیه آنتی ژن سطحی (HBSAb) انجام شد. بیماران مبتلا به HCVAb تحت بررسی هیستولوژیک، با انجام بیوپسی کبد قرارگرفتند.
نتایج: ۱/۱۵% جامعه مورد بررسیHBCAb+ بودند که از این تعداد ۶/۵۱% HBSAb مثبت بودند بین مثبت بودن HBCAb و سطح آمینوترانسفراز رابطهای وجود نداشت در بیماران با HCVAb مثبت،۵۰% بیماران آمینوترانسفراز بالا داشتند و در بررسی بافتشناسی همه بیماران دارای التهاب در کبد بودند.
نتیجهگیری: ۱/۱۵% افراد داوطلب انتقال خون سرونگاتیو برای HBSAg، دارای HBCAb+ هستند و به نظر میرسد در این افراد شیوعOccult Hepatitis B بسیار بالا باشد لذا بررسی تستهای تکمیلی در این افراد نظیر استفاده از روشهای مولکولی مانند PCR (Polymerase Chain Reaction )جهت جلوگیری از انتقال خون آلوده با ویروس ضروری به نظر میرسد.
مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ نژاد مجرد، معصومه سجادی، الهه کاوندی، فاطمه کارگر شریف،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۵ ۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: هیپرآلژزی یکی از علایم بارز دیابت قندی در میان مدت محسوب می شود که بر کیفیت زندگی افراد مبتلا تأثیر دارد. با توجه به وجود شواهد تحقیقاتی مبنی بر اثر ضد دیابتی و ضد دردی سیاهدانه، در این بررسی اثر ضد دردی تجویز خوراکی سیاهدانه در موشهای صحرایی دیابتی القاء شده توسط استرپتوزتوسین در مراحل حاد و مزمن آزمون فرمالین مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش بررسی: این مطالعه از نوع تجربی است که بر روی موشهای صحرایی نر (n = ۶۰) انجام و موشها به طور تصادفی به شش گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با سیاهدانه، کنترل دریافت کننده سدیم سالیسیلات، دیابتی، دیابتی دریافت کننده سدیم سالیسیلات، و گروه دیابتی تیمار شده با سیاهدانه تقسیم شدند. برای دیابتی شدن از داروی استرپتوزوتوسین استفاده گردید. دو گروه تحت تیمار، با سیاهدانه نیز پودر مخلوط شده این گیاه را با غذای استاندارد موش (۲۵/۶%) دریافت نمودند. برای آنالیز آماری از آزمون One-way ANOVA استفاده گردید.
نتایج: نمرات درد در موشهای دیابتی پس از گذشت دو ماه در دو فاز حاد و مزمن به دنبال تجویز کف پایی فرمالین بیشتر از موشهای کنترل بود (p = ۰,۰۳۱ و p = ۰.۰۳۴) و درمان با سیاهدانه به مدت دو ماه موجب کاهش معنی دار در نمرات درد در مقایسه با گروه دیابتی در مراحل حاد و مزمن گردید (p = ۰.۰۰۸ و p = ۰.۰۰۹). ضمناً با تجویز سدیم سالیسیلات به موشهای دیابتی، کاهش معنی دار در نمره درد فقط در مرحله مزمن آزمون فرمالین مشاهده گردید (p = ۰.۰۰۹). از طرف دیگر کاهش معنی دار در نمرات درد در گروه کنترل تیمار شده با سیاهدانه در مقایسه با گروه کنترل نیز در هر دو فاز مشاهده گردید (p = ۰.۰۴۶ و p = ۰.۰۳۹).
نتیجه گیری: تجویز خوراکی سیاهدانه به مدت دو ماه موجب کاهش معنی دار میزان احساس درد در مدل تجربی دیابت قندی القا شده توسط استرپتوزوتوسین گردیده و می تواند به عنوان یک درمان پتانسیل و کمکی در هیپرآلژزی دیابتی مطرح گردد.
محمد کاظم امیر بیگی، حسن سلمان روغنی، نوشین حسینی، ضیاء بوترابی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۵ ۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: در موارد یبوست مزمن ایدیوپاتیک که بیش از ۳ ماه طول میکشد و بیماری زمینهای وجود ندارد اجرای درمان صحیح، وابسته به وضعیت زمان ترانزیت کولون (CTT) میباشد به طوری که اگر CTT طبیعی باشد یا کندی حرکات کولون مشاهده شود یا اختلال در تخلیه مدفوع از رکتوم باشد درمانهای متفاوت و خاص خود را دارد هدف از این مطالعه جدا کردن این موارد با بررسی CTT جهت تصمیم درمانی صحیح برای بیماران میباشد.
روش بررسی : این تحقیق از نوع Diagnostic Study و به روش Case-Series به مدت یکسال انجام گردید. در این مطالعه بیماران مبتلا به یبوست مزمن که شرایط ورود به مطالعه را داشتند ۳۰ عدد مارکر حاجب در دو کپسول (۱۵ عدد داخل هر کپسول) صبح مصرف نمودند و رادیوگرافی ساده شکم بعد از ۱۲۰ ساعت انجام شد در افراد طبیعی انتظار میرود تنها ۲۰% مارکرها (حداکثر ۶ مارکر) باقی بماند سپس مواردی که بیش از ۶ عدد مارکر باقی مانده بود بر حسب محل قرار گرفتن مارکر در داخل کولون راست، چپ ، رکتوسیگموئید، اینرسی کولون یا اختلال تخلیه کولون مطرح میشود. در این مطالعه ۴۳ بیمار که به مدت بیش از ۳ ماه حداکثر ۲ بار اجابت مزاج در هفته داشتند و به درمانهای اولیه شامل افزایش فیبر غذایی و فعالیت فیزیکی پاسخ نداده بودند، مصرف داروی یبوستزا نداشتند و بیماری زمینهای عصبی مانند پارکینسون، مولتیپلاسکلروز، سکته مغزی، هایپوتیروئیدی، دیابت، اعتیاد و سابقه قبلی جراحی روی شکم نداشتند وارد مطالعه شدند که ۴۰ بیمار مطالعه را کامل کردند.
نتایج: نتایج این مطالعه تشخیصی با آزمون Chi-Square مورد بررسی قرار گرفت. از کل بیماران ۵۵% موارد (۲۲نفر) علیرغم یبوست مزمن CTT نرمال داشتند ۵/۱۷% (۷نفر) اینرسی کولون، ۵/۷ % (۳نفر) اختلال در تخلیه و ۲۰% موارد (۸ نفر) هم اینرسی کولون و هم اختلال تخلیه داشتند. در سنین بالاتر CTT طولانی تر بود به علاوه هرچه دفعات اجابت مزاج کمتر بود CTT طولانیتر بود هر چند در این مطالعه ۱۶ بیمار مرد و ۲۴ بیمار زن بودند ولی زمان ترانزیت کولون (CTT) در زن و مرد اختلاف معنی داری نداشت.
نتیجه گیری : در این مطالعه با سادهترین روش، کمترین هزینه و کمترین میزان تماس اشعه، زمان ترانزیت کولون در بیماران با یبوست مزمن ایدیوپاتیک تعیین شد و علاوه بر جدا کردن بیمارانی که CTT طبیعی داشتند، مواردی که اختلال در تخلیه کولون داشتند از مواردی که اینرسی کولون داشتند تفکیک شدند تا سیر پیگیری و درمان هر کدام از این بیماران مشخص گردد.
علی بابایی، حسن سلمان روغنی، سوسن بشیر،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه: چون لازمه اثر بخشی امپرازول به عنوان داروی مهار کننده ترشح اسید معده تبدیل آن به فرم فعال است و این تبدیل درمحیط اسیدی صورت می گیرد و بعضی از داروهای مورد مصرف در درمان زخم معده از طریق افزایش PH دستگاه گوارش وکاهش تبدیل امپرازول به فرم فعال می توانند باعث کاهش اثر بخشی آن شوند بر این اساس در این مطالعه میزان مصرف امپرازول با H۲ بلوکرها و آنتی اسیدها مخصوصاً از نظر زمان مصرف مورد بررسی قرار گرفته است .
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی و برروی ۱۲۰۰ نسخه حاوی امپرازول در داروخانه شهید چمران دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام شده است به این صورت که نسخه های حاوی امپرازول تنها و یا همراه با هرگونه داروی دیگر انتخاب شده اند تا تعداد آنها به ۱۲۰۰ مورد برسد و بعد بر اساس نوع داروهای همراه ، زمان تجویز و تخصص پزشک تقسیم بندی شده اند .
نتایج: از میان نسخ مورد بررسی در ۵۹۹ مورد امپرازول با یک دارو از دسته H۲ بلوکر ها تجویز شده است که در ۲۱۱ ( ۳/۳۵% ) مورد آن امپرازول و H۲ بلوکر به طور همزمان تجویز شده است و در ۱۱۶ مورد امپرازول با داروهای آنتی اسید تجویز شده که در حدود نصف این موارد آنتی اسید و امپرازول به طور همزمان تجویز شده بودند و فقط در ۵۵ مورد ( ۶/۴% ) هر دو دسته از داروهای آنتی اسید و H۲ بلوکر با امپرازول تجویز شده اند .
نتیجه گیری: براساس مطالعات بالینی مستند قبلی با در نظر گرفتن فیزیولوژی سولهای ترشح کننده اسید و راه کار فارماکولوژیک داروهای مؤثر بر اسیدیته دستگاه گوارش در بسیاری از موارد این مطالعه اضافه شدن داروی دوم به رژیم امپرازول مخصوصاً در مواردی که این داروها همراه با امپرازول مصرف می شوند اثر بخشی امپرازول را کاهش می دهند و باید ترتیبی اتخاذ شود تا موارد تجویز امپرازول با داروهای آنتی اسید و H۲ بلوکر کاهش یابد.
صدیقه سهیلی خواه، حسن سلمان روغنی، محمد محمدی،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۸۶ )
چکیده
بیماری دیابت یک بیماری مزمن است که امروزه علاوه بر داروهای شیمیایی از داروهای گیاهی نیز در درمان آن استفاده می شود ولی اگر این داروها به درستی استفاده نشود می تواند کشنده باشد . یکی از این داروها کلپوره می باشد که می تواند عوارض کبدی مانند هپاتیت حاد و سیروز ایجاد کند . آسیب کبدی بعد از استفاده مداوم یا متناوب کلپوره به وجود می آید و پاتولوژی هپاتیت حاد یا مزمن با یا بدون کلستاز را نشان می دهد .این مقاله گزارش یک مورد بیمار دیابتی است که روزانه یک قاشق پودر کلپوره به صورت جوشانده مصرف می کرده و یک ماه بعد از مصرف دارو دچار علایم ایکتر انسدادی شده است.
مهرداد روغنی، توراندخت بلوچ مجرد نژاد ، نیوشا عندلیبی، فریبا انصاری، مریم شرایلی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: در بررسی حاضر اثر مصرف گیاه خارخاسک بر میزان گلوکز و چربیهای سرم در مدل تجربی دیابت قندی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: موش های صحرایی ماده به پنج گروه کنترل، کنترل تحت درمان با خارخاسک، دیابتی، دیابتی تحت درمان با گیاه و تحت درمان با گلیبن کلامید تقسیم بندی شدند. برای دیابتی کردن موش ها از استرپتوزوتوسین به میزان ۶۰ میلی گرم بر کیلوگرم استفاده شد. دو گروه تحت درمان با گیاه نیز پودر این گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش را با نسبت وزنی ۲۵/۶% دریافت نمودند. میزان گلوکز و لیپیدهای سرم قبل از بررسی و در هفته های ۳ و ۶ پس از بررسی تعیین گردید.
نتایج: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی تحت درمان با گیاه در هفته های ۳ و ۶ بطور معنی دار کمتر از گروه دیابتی بود (به ترتیب ۰۱/۰p< و ۰۰۵/۰p<). بعلاوه، سطح کلسترول توتال، تری گلیسیرید و کلسترول LDLدر هفته ۶ در گروه دیابتی تحت درمان با گیاه کاهش معنی دار در مقایسه با گروه دیابتی نشان داد (۰۵/۰p<) و درمان موش های دیابتی با گیاه پس از ۶ هفته موجب تغییر معنی دار میزان کلسترول HDL در مقایسه با گروه دیابتی درمان نشده نگردید.
نتیجه گیری: مصرف خوراکی خارخاسک در مدل تجربی دیابت قندی دارای اثر آنتی هیپرگلیسمیک بوده و در دراز مدت موجب تغییر سودمند در سطح کلسترول توتال، تری گلیسیرید و کلسترول LDLشده و بر سطح کلسترول HDL در موش های صحرائی دیابتی تاثیری ندارد.
فرامرز فلاحی، مهرداد روغنی، مجید خلیل زاد،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: در بررسی حاضر اثر هیپوگلیسمیک و هیپولیپیدمیک سیر وحشی در مدل تجربی دیابت قندی مورد بررسی قرار گرفت.
روش بررسی: موشهای صحرایی نر به پنج گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با سیر وحشی، دیابتی، دیابتی تحت درمان با گیاه و تحت تیمار با گلیبن کلامید تقسیم شدند. برای دیابتی کردن موشها از استرپتوزوتوسین به میزان ۶۰ میلی گرم بر کیلوگرم(داخل صفاقی) استفاده شد. دو گروه تحت تیمار با گیاه نیز پودر این گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش را با نسبت وزنی ۱% دریافت نمودند. میزان گلوکز و لیپیدهای سرم قبل از بررسی و در هفته های ۴ و ۸ پس از بررسی تعیین گردید.
نتایج: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی تحت تیمار با گیاه در هفته های ۴ و ۸ به طور معنی دار و به ترتیب ۰۰۵/۰p< و ۰۱/۰p< کمتر از گروه دیابتی بود. بعلاوه، سطح کلسترول توتال، تری گلیسیرید و کلسترول HDLدر هفته های ۴ و ۸ در گروه دیابتی تحت تیمار با گیاه تغییر معنیدار در مقایسه با گروه دیابتی نشان نداد. از طرف دیگر، تیمار موشهای دیابتی با گیاه فقط پس از ۸ هفته موجب کاهش معنی دار میزان کلسترولLDL در مقایسه با گروه دیابتی درمان نشده گردید(۰۵/۰p<).
نتیجه گیری: مصرف خوراکی سیر وحشی در مدل تجربی دیابت قندی دارای اثر هیپوگلیسمیک بوده و در دراز مدت موجب تغییر
سودمند فقط در سطح کلسترول LDL سرم در موشهای صحرائی دیابتی می گردد.
جمشید آیت اللهی، محمد رضا شریفی، محسن آخوندی، حسن سلمان روغنی،
دوره ۱۹، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۰ )
چکیده
یکی از عوارض داروها، آسیب کبدی می باشد. تقریبا تمام داروها می توانند به درجات مختلف باعث گرفتاری کبد شوند. احتمال گرفتاری کبد در مصرف داروهای مختلف متفاوت است، در نتیجه تعدادی از داروها باید توسط تعداد زیادی از افراد و به مدت طولانی مصرف شوند تا عارضه کبدی آن مشاهده شود. داروهایی که عارضه آنها به خوبی ثابت شده است عبارتند از: آنتیبیوتیکها، داروهای ضد سل، داروهای ضدالتهابی غیراستروییدی، ضدتشنج ها، استاتینها و داروهای گیاهی.
در این مقاله در مورد عوارض کبدی آنتی بیوتیک ها صحبت خواهد شد.
محسن اخوندی میبدی، حسن سلمان روغنی، محمدکاظم امیربیگی، ریحانه عزیزی،
دوره ۲۰، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: درمان ترکیبی اینترفرون طولانی اثر(پگیلیتد) همراه با ریباورین، رژیم درمانی استاندارد هپاتیت مزمن C است. اما درمان با اینترفرون طولانی اثر همراه با ریباورین پر هزینه می باشد. ما مطالعهای را جهت مقایسه پاسخ درمانی مداوم و هزینه این دو رژیم درمانی در کلینیکهای فوق تخصصی گوارش شهر یزد انجام دادیم.
روش بررسی: در این پژوهش شصت بیمار مبتلا به هپاتیت مزمن C وارد مطالعه شدند. بیماران در دو گروه درمان، ۳۰ بیمار با اینترفرون طولانی اثر)پگیلیتد) همراه با ریباورین و ۳۰ بیمار با اینترفرون معمولی با ریباورین درمان شدند. بیماران با ژنوتیپ یک برای ۴۸ هفته و با ژنوتیپ دو و سه، ۲۴ هفته درمان شدند. همه بیماران ۲۴ هفته پیگیری شدند. معیارهای خروج از مطالعه، شامل حاملگی، هپاتیت B، HIV و سیروز بود.
نتایج: ۵۷ بیمار مرد و سه بیمار زن بودند. میانگین سنی ۹/۱۰۴/۴۴ برای اینترفرون طولانی اثر و ۹/۱۲۶/۳۸ برای گروه اینترفرون استاندارد بود,۷/۵۱ درصد بیماران ژنوتیپ a۱، ۷/۳۶ درصد ژنوتیپ a۳، ۳/۳ درصد ژنوتیپ b۱ و ۳/۸ درصد ژنوتیپ تعیین نشده بود. ۳/۹۳ درصد در گروه تحت درمان با اینترفرون طولانی اثر و ۹۰ درصد در گروه تحت درمان با اینترفرون معمولی پاسخ درمانی ویروسی پایدار داشتند(۱Pvalue=). تفاوت آماری معنی داری بین دو گروه از نظر پاسخ درمانی و عوارض جانبی وجود نداشت. برای یک دوره ۶ ماه هزینه دارو بدون آزمایشات برای اینترفرون معمولی ۰۰۰/۲۴۰/۳ ریال و در مورد اینترفرون طولانی اثر ، ۰۰۰/۰۰۰/۳۶ ریال بود که هزینه اینترفرون طولانیتر بسیار بالاست.
نتیجهگیری: مطالعه ما پاسخ درمانی مداوم، قابل قبول و امیدوار کنندهایی را برای رژیم اینترفرون معمولی و ریباورین نشان داد.
مهرداد روغنی، سعید ارباب سلیمانی،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: دیابت قندی در دراز مدت موجب تشدید استرس اکسیداتیو شده و فعالیت سیستم دفاع آنتیاکسیدان را کاهش میدهد. با توجه به اهمیت این عوامل در بروز برخی بیماریهای عصبی و با در نظر گرفتن خاصیت ضددیابتی و آنتیاکسیدانتی خارخاسک، هدف از انجام این مطالعه ارزیابی اثر تجویز خوراکی این گیاه بر سطح بافتی برخی مارکرهای پراکسیداسیون لیپیدی و استرس اکسیداتیو در بافت مغز موشهای صحرایی دیابتی است.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، موشهای صحرایی به ۴ گروه کنترل، گروه کنترل تحت تیمار با خارخاسک، گروه دیابتی و گروه دیابتی تحت تیمار با خارخاسک تقسیم شدند. برای دیابتی کردن موشها از استرپتوزوتوسین به میزان ۶۰ میلیگرم بر کیلوگرم (داخل صفاقی) استفاده شد. دو گروه تحت تیمار با گیاه نیز پودر این گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش را با نسبت وزنی ۳% به مدت ۵ هفته دریافت نمودند. سطح مالون دیآلدئید و نیتریت و میزان فعالیت سوپراکسید دیس موتاز بافت مغز در پایان کار اندازهگیری شد.
نتایج: موشهای دیابتی افزایشی معنیداری در سطح بافتی مالون دیآلدئید (۰۱/۰p<) و نیتریت و نیترات (۰۱/۰p<) و کاهشی غیرمعنیداری در فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز نشان دادند و درمان با خارخاسک میزان مالون دی آلدئید (۰۱/۰p<) و نیتریت (۰۵/۰p<) را به صورت معنیداری کاهش داد و فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در موشهای دیابتی تیمار شده به طور غیرمعنیداری در مقایسه با گروه دیابتی افزایش نشان داد.
نتیجهگیری: تجویز خوراکی خارخاسک میتواند برخی شاخصهای پراکسیداسیون لیپیدی و استرس اکسیداتیو در بافت مغز را در موشهای صحرایی دیابتی کاهش دهد و در جلوگیری از برخی بیماریهای عصبی ناشی از تشدید استرس اکسیداتیو میتواند مؤثر باشد
محمود باغبانیان، محمد کاظم امیربیگی، حسن سلمان روغنی، علی باغبانیان،
دوره ۲۱، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: متوتروکسات به طور گسترده برای درمان بیماریهایی چون آرتریت روماتوئید، پسوریازیس و کرون به کار میرود. سرکوب مغز استخوان، ضایعات جلدی مخاطی، پنومونیت و هپاتوتوکسیسیتی از عوارض این دارو هستند. چون سمیت متوتروکسات وابسته به دوز میباشد و این دارو به طور معمول با دوز کم و به صورت هفتگی تجویز میشود، عوارض آن به طور شایع دیده نمیشوند. با این حال به دلیل مصرف وسیع و طولانی مدت این دارو به خصوص در بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید طی چند سال اخیر شاهد موارد فزایندهای از سمیت کبدی آن هستیم که به پزشکان گوارش و کبد ارجاع میشوند. دوز زیاد، سن بالا، مصرف الکل، نارسایی کلیوی و بیماری زمینهای کبد از عوامل خطر اصلی این عارضه هستند. در این مطالعه ضمن معرفی ٢ مورد سیروز و ٢ مورد هپاتیت ناشی از متوتروکسات به بحث درباره برخورد بالینی با این معضل پرداخته شده است.
نتیجهگیری: سمیت کبدی متوتروکسات یک موضوع نظری نیست که بتوان آن را نادیده گرفت، زیرا این عارضه میتواند به سیروز و نارسایی کبد منجر شود. با انتخاب صحیح بیمار و بررسی وضعیت کبد قبل از شروع و در حین درمان میتوان از بروز فزاینده این عارضه جلوگیری کرد. برای پایش این عارضه، آنزیمهای کبدی به طور دورهای چک میشوند ولی چون گاهی تفسیر این آزمایشات مشکل است، در موارد خاصی بیوپسی کبد لازم میشود.
دکتر احمد حائریان اردکانی، دکتر حسن سلمان روغنی، دکتر مریم نورالهی، دکتر یاسین اسدی،
دوره ۲۲، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: هلیکوباکتر پیلوری دارای نقش اثبات شده در ایجاد زخم معده و دئودنوم است. پلاک دندانی میتواند به عنوان منبع ذخیرهای برای هلیکوباکتر پیلوری عمل کند. هدف مطالعه حاضر ارزیابی تأثیر درمانهای پریودنتال بر عود دیسپپسی ناشی از هلیکوباکتر پیلوری است.
روش بررسی: شصت بیمار با علایم دیسپپسی و پریودنتیت که حضور هلیکوباکتر پیلوری در نمونه پلاک زیر لثهای و مدفوع تأیید گردید، به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. افراد مربوط به هر دو گروه برای درمان وضعیت دیس پپتیک خود تحت درمان عفونت هلیکوباکتر قرار گرفتند. به صورت همزمان، نمونههای مربوط به گروه مورد تحت درمان حذف پاکت پریودنتال قرار گرفتند. پس از اثبات ریشه کنی باکتری، بیماران هر دو ماه یک بار تا شش ماه در مورد عود علایم دیسپپسی بررسی شدند. دادههای جمعآوری شده با استفاده از آزمون fisher exact test تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: بعد از دو ماه یک مورد عود در گروه شاهد (۴/۳%) مشاهده شد. در گروه مورد هیچ عودی گزارش نگردید. بعد از ۴ ماه سه نفر (۳/۱۰%) در گروه شاهد و دو نفر (۷/۶%) در گروه مورد عود علایم را گزارش شد. بعد از شش ماه میزان عود در گروه شاهد ۱۱ نفر (۹/۳۷%) و در گروه مورد ۵ نفر (۷/۱۶%) بود که این تفاوتها از لحاظ آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری: درمان پریودنتال تأثیری بر عود علایم دیسپپسی ناشی از هلیکوباکتر ندارد.
محمد کاظم امیربیگی تفتی، مهدیه امیربیکی تفتی، حسن سلمان روغنی،
دوره ۲۲، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: سندروم روده تحریکپذیر یکی از شایعترین اختلالات عملکردی دستگاه گوارش است که از تظاهرات آن درد مزمن شکم همراه با تغییر در اجابت مزاج در غیاب اختلالات ساختاری است، لذا تمامی تعاریف بیماری بر اساس تظاهرات بالینی است. در این مطالعه میزان اعمال جراحی شکم و لگن در بیماران مبتلا به سندروم روده تحریکپذیر بررسی گردید.
روش بررسی: در این مطالعه مقطعی ۳۱۴ بیمار مبتلا به سندروم روده تحریکپذیر مراجعه کننده به درمانگاههای گوارش استان یزد در طی سالهای ۹۱-۱۳۸۸ به عنوان گروه مورد و ۳۱۹ بیمار بدون سندروم روده تحریکپذیر به عنوان گروه کنترل مورد مطالعه قرار گرفتند و میزان اعمال جراحی شکم و لگن در آنها بررسی گردید. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۱۶ و آزمون آماری Chi-Square تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: ۸/۴۶% از افراد مورد مطالعه مرد و ۲/۵۳% آنها زن بودند. میانگین سنی آنها ۳۷ سال بود که در دو گروه مورد و کنترل تفاوت آماری معنیداری مشاهده نشد. میزان کله سیستکتومی در گروه مورد بیش از ۳ برابر گروه کنترل(۴/۵% در مقابل ۶/۱%) و اپاندکتومی حدود ۳ برابر (۱۱% در مقابل ۸/۳%) و فتق اینگوینال ۵/۲% در مقابل ۳/۰% بود.
نتیجهگیری: با توجه به شیوع بالاتر اعمال جراحی شکم و لگن به خصوص کله سیستکتومی و اپاندکتومی در بیماران سندروم روده تحریکپذیر لزوم دقت و تأمل بیشتر برای تصمیمگیری جهت عمل جراحی پیشنهاد میشود.
محمود باغبانیان، حسن سلمان روغنی، محدثه مفیدی نایینی، محمد کاظم امیربیگی، سعیده رضوانی نژاد، محسن آخوندی، حسنعلی واحدیان اردکانی،
دوره ۲۵، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: معمولا علل خونریزی گوارشی تحتانی در افراد جوان بیمارِِِیهای خوشخیم ناحیه آنال میباشد ولی بیماریهای جدی کولورکتال مثل کانسر کولورکتال و بیماری التهابی روده در افراد جوان نیز دیده میشود. هدف این مطالعه بررسی علل خونریزی گوارشی تحتانی در بیماران کمتر از ۴۰ سال بوده است.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی گذشتهنگر روی تمامی ۳۳۳ بیمار زیر۴۰ سال مبتلا به خونریزی گوارشی تحتانی ارجاع شده به بیمارستان شهید صدوقی یزد بین سالهای ۱۳۹۱-۱۳۹۲ که کولونوسکوپی شدهاند انجام شد. اطلاعات با نرم افزار ۱۹ SPSS تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: بیشتر بیماران مرد بودند (۵۷%)، سن بیشتر آنها ۳۰ تا ۴۰ سال و شایع ترین شکایت بالینی هماتوشزی (۴۹%) بود. گزارش کولونوسکوپی در ۳۳% بیماران نرمال بود. شایع ترین علت خونریزی هموروئید (%۱۷) و سایر علل خونریزی: بیماری التهابی روده (۱۵%)، پولیپ (۹%)، کولیت عفونی (۸%)، فیشر آنال (۶%)، سرطان کولون (۴%)، زخم منفرد رکتوم (۴%)، بیماریهای عروقی (۲%)، ضایعات آفتی (۱/۱%)، دیورتیکولوز (۶/۰%) و پروکتیت سلی (۳/۰%) بود. وجود تعداد قابل توجهی از موارد بیماری التهابی روده و سرطان و وجود همزمان ضایعه ساده پری آنال با بیماری جدی کولون در ۷ بیمار از یافتههای مهم این تحقیق بود.
نتیجه گیری: شایعترین علت خونریزی گوارشی تحتانی در بیماران جوان زیر ۴۰ سال بیماریهای ساده پری آنال مثل هموروئید میباشند، با این حال موارد قابل توجهی از بیماران ممکن است به بیماریهای جدی کولورکتال مثل بیماریهای التهابی روده و یا بدخیمی مبتلا باشند. به دلیل همزمانی بیماریهای جدی کولون با ضایعات ساده پری آنال در برخی بیماران، برخورد دقیق و موشکافانه برای انجام به موقع کولونوسکوپی بسیار اهمیت دارد.
سعیده دهناد، زهرا کیاسالاری، مهرداد روغنی،
دوره ۲۷، شماره ۱ - ( فروردین ۱۳۹۸ )
چکیده
vمقدمه: بیماری پارکینسون دومین بیماری شایع نورودژنراتیو است. با توجه به خاصیت آنتیاکسیدانی و محافظتکننده عصبی اسیدکلروژنیک، هدف این مطالعه بررسی اثرحفاظت عصبی این ماده در مدل تجربی بیماری پارکینسون بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی موشهای صحرایینر نژاد ویستار (۳۲n=)، به ۴ گروه شم، شم تحت درمان با اسیدکلروژنیک، ضایعهدیده و ضایعه دیده تحت درمان با اسیدکلروژنیک، تقسیم شدند. مدل تجربی بیماری پارکینسون توسط تزریق ۵/۱۲ میکروگرم ۶-هیدروکسی دوپامین حل شده در محلول سالیناسکوربات به داخل نئواستریاتوم طرف چپ ایجاد گردید. گروههای شم تحت درمان و ضایعهدیده تحت درمان، از یک هفته قبل از انجام عمل جراحی استریوتاکسیک ۱۰میلیگرم دارو به ازاء هر کیلوگرم وزن بدن را روزانه به فرم داخل صفاقی دریافت کردند، که آخرین نوبت تزریق یک ساعت قبل از جراحی استریوتاکسیک بود. در هفته دوم پس از جراحی، رفتار چرخشی به دنبال تزریق آپومورفین در طی یک ساعت و تعداد نورونهای دوپامینرژیک بخش متراکم جسم سیاه مورد بررسی و شمارش قرار گرفت. برای آنالیز آماری از آزمونهای آنووای یک طرفه و تست تعقیبی توکی در برنامه سیگما پلات نسخه ۱۲ استفاده شد.
نتایج: در موشهای ضایعهدیده و درمان شده با اسیدکلروژنیک کاهش معنیداری در تعداد خالص چرخشها مشاهده شد (۰۱/۰p<). هم چنین، در گروه ضایعهدیده و تحت درمان با اسیدکلروژنیک کاهش نورونی کمتر بود، به طوری که تعداد نورونها در مقایسه با گروه ضایعهدیده بهطور معنیداری بیشتر بود (۰۵/۰>p).
نتیجهگیری: تجویز اسیدکلروژنیک به صورت پیشدرمان موجب کاهش عدم تقارن حرکتی در مدل تجربی بیماری پارکینسون میگردد و موجب حفاظت و جلوگیری از کاهش نورونهای دوپامینرژیک جسم سیاه میشود.
حسن سلمان روغنی، محمود باغبانیان، محمدحسن روزگاری، محسن آخوندیمیبدی، کاظم امیربیگی،
دوره ۲۷، شماره ۸ - ( آبان ۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: هپاتیت حاد دلایل مختلفی دارد. انتقال خون غیرآلوده به ویروس و پرهیز از روابط اجتماعی نامطلوب، از شیوع انتقال هپاتیت B و C کاسته است. همچنین بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی و دسترسی به آب و غذای سالم از شیوع هپاتیت های E و A کاسته است. انتقال از مرحله Hyper Endimicity به شرایط Intermediate و یا low Endimicity زمینه را برای بروز هپاتیت حاد A بهخصوص در افراد بزرگسال فراهم کرده است. هدف از این مطالعه تعیین وضعیت اپیدمیولوژیک بیماران مبتلا به بیماری حاد کبدی مراجعهکننده به بیمارستان شهید صدوقی یزد از سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷ میباشد.
روش بررسی: این مطالعه یک مطالعه مقطعی-توصیفی است که بر روی بیماران مراجعهکننده با مشکل حاد کبدی مراجعهکننده به کلینیک گوارش بیمارستان شهید صدوقی از سال ۱۳۹۴ تا سال ۱۳۹۷ انجام شد. روش نمونهگیری بدین صورت بود که بعد از رد بیماری مزمن کبدی بر طبق سوابق پزشکی و آزمایشات بیماران، بیمارانی که در دسته بیماری حاد کبدی قرار میگرفتند وارد مطالعه شدند. برای بیان درصد شیوع هر یک از انواع هپاتیتهای حاد از نرمافزار SPSS Inc., Chicago, IL; version ۱۶استفاده گردید.
نتایج: ۲۳ بیمار با هپاتیت حاد تشخیص داده شدند ۱۴ بیمار مرد و ۹ بیمار زن بودند. عامل هپاتیت در ۱۵ بیمار هپاتیت حاد A، ۲ بیمار هپاتیت حاد B، ۲ بیمار هپاتیت اتوایمون کبدی و ۴ مورد از سایر علل بود.
نتیجهگیری: ۶۵% بیماران حاضر در این مطالعه، دچار هپاتیت حاد A بودند. بنابراین هپاتیت حاد A یکی از عوامل مهم در ایجاد بیماری حاد کبد میباشد.
حسن سلمان روغنی، محمدحسن روزگاری، محمود باغبانیان،
دوره ۲۸، شماره ۵ - ( مرداد ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: دیورتیکول اطراف آمپول واتر یک بیرون زدگی مخاط و زیر مخاط همراه با بخشی از عضلات روده به خارج از دیواره روده میباشد. تغییر آناتومیک بهدلیل وجود دیورتیکول، انجام کار درمانی Endoscopic retrograde cholangiopancreatography (ERCP) را با مشکل مواجه میکند. در این مطالعه هدف تقسیمبندی انواع دیورتیکول اطراف آمپول واتر و بررسی نقش آن بر روی میزان موفقیت و عوارض بعد از آن در مقایسه با افراد نرمال (فاقد دیورتیکول) میباشد.
روش بررسی: این مطالعه مقطعی تحلیلی است که بر روی ۱۲۶۰ بیمار با مشکل مجاری صفراوی که تحتERCP قرار گرفته بودند انجام شد. بیماران با وجود دیورتیکول بهعنوان گروه اول و بیماران بدون وجود دیورتیکول بهعنوان گروه دوم در نظر گرفته شدند. در این مطالعه از نرمافزار SPSS Version ۱۹ و تستهای Chi-square و Students T.test به تناسب مورداستفاده شد.
نتایج: ۲۳۹ بیمار دیورتیکول اطراف پایی داشتند. میانگین سن شرکت کنندگان ۱۰/۳±۶۸/۹ بود. در ۲۳۹ بیمار با دیورتیکول ۴۸/۲ % = Type ۱ ، ۳۷/۶ % = Type ۲، ۵/۱ % = Type ۳، ۹/۱ % = Type ۴میزان موفقیت در تیپ ۱، ۹۷%(p-value:۰,۰۰۳) بود. در افراد با تیپ ۳ کانولاسیون مشکل و میزان موفقیت کم، همراه با عوارض بیشتر داشتند.
نتیجهگیری: نوع دیورتیکول اطراف آمپول میتواند در پیشبینی میزان موفقیت و عوارض همراه با ERCP موثر باشد. شیوع دیورتیکول اطراف آمپول واتر در بیماران این مطالعه، بالا و حدود ۲۰% میباشد
محسن کریمی، محمدحسین قینی، فاطمه طالع احمد، مهرداد روغنی،
دوره ۳۰، شماره ۸ - ( آبان ۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: دیابت قندی با افزایش استرس اکسیداتیو سبب تغییرات نامطلوب در مورفولوژی نورونی هیپوکامپ و قشر پرهفرونتال مغز میشود. تریگونلین دارای اثرات کاهنده قند خون و مهار استرس اکسیداتیو میباشد. هدف از این مطالعه تعیین اثر حفاظتی تریگونلین بر تغییرات دندریتی نورونهای هیپوکامپ و قشر پرهفرونتال در موش صحرایی میباشد.
روش بررسی: در این بررسی تجربی، تعداد ۳۲ سر موش نر، نژاد ویستار در محدوده وزنی ۲۳۵-۱۹۵ گرم بهطور تصادفی به ۴ گروه شامل: کنترل، کنترل تیمار شده با تریگونلین، دیابتی و دیابتی تیمار شده با تریگونلین تقسیم شدند. تریگونلین به میزان ۵۰ mg/kgبه مدت ۷ هفته تجویز دهانی شد. برای دیابتی نمودن حیوانات از تزریق داخل صفاقی تک دوز استرپتوزوتوسین۶۰ mg/kg استفاده شد. وزن حیوانات و میزان گلوکز در ابتدای کار و ۴ و ۸ هفته پس از القاء دیابت اندازهگیری شد. برای بررسی دندریتهای نورونی هیپوکامپ و قشر پرهفرونتال، پس از خارجکردن مغز از روش رنگآمیزی گلژی استفاده شد. برای آنالیز آماری از آزمون آنووای یکطرفه و تست تعقیبی توکی در نرمافزارversion ۱۶ SPSS استفاده شد و ۰/۰۵p< بهعنوان سطح معنیدار در نظر گرفته شد.
نتایج: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی تیمار شده با تریگونلین در مقایسه با گروه دیابتی بهطور معنیداری کاهش یافت (۰/۰۱p<). تراکم خارهای دندریتی نورونهای قشر پرهفرونتال و ناحیه هیپوکامپ درگروه دیابتی در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیداری کاهش یافت (۰/۰۱p<). همچنین تراکم خارها در گروه دیابتی تیمار شده با تریگونلین در مقایسه با گروه دیابتی بهطور معنیداری افزایش یافت (۰/۰۱p<).
نتیجهگیری: تریگونلین هیپوگلیسمیک بوده و سبب جلوگیری از کاهش خارهای دندریتی قشر پرهفرونتال و هیپوکامپ مغز ناشی از دیابت قندی القا شده با استرپتوزوتوسین میشود.