۸۶ نتیجه برای دهقان
علی خلوت، سیدرضا نجفی زاده، سعیده دهقان دهنوی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( پاییز ۱۳۸۳ )
چکیده
توده چربی بدن و معیار توده بدنی BMI از مؤلفههای مهم مرتبط با دانسیته معدنی استخوان (Bone Mineral Density) محسوب میگردد. اگرچه مکانیسم این ارتباط کاملاً مشخص نیست، اما به نظر میرسد که آروماتیزاسیون آندروژنها به استرادیول در بافت چربی مهمترین مکانیسم توجیه کننده آن باشد. روش بررسی : هدف این مطالعه بررسی رابطه بین BMI وBMD در ۶۳ زن (۴۵ تا ۵۵ سال) مراجعه کننده به درمانگاه روماتولوژی بیمارستان امام خمینی(ره) تهران طی سالهای ۱۳۷۸ تا ۱۳۸۲ بوده است. از این تعداد، ۳۶ نفر (۱/۵۷%) پست منوپوزال و ۲۷ نفر (۹/۴۲%) پره منوپوزال بودند. در این افراد BMD با روش DEXA در ناحیه مهرههای کمری (L۱-L۴) و هیپ (گردن فمور، تروکانتر و اینتر تروکانتر) و مثلث Ward اندازهگیری شد، علاوه بر این پارامترهای بدنی نیز در آنها محاسبه گردید. نتـایـج: با معیار WHO و براساس مقادیر T-score مشخص گردید که ۸/۲۸% نمونههای مورد مطالعه مبتلا به استئوپوروز بودند. همانطوریکه انتظار میرفت، یک همبستگی نسبی در جهت مثبت بین BMI و مقادیرBMD یافت شد (۰۲۶/۰ P= ، ۳۱۵/۰r=) در ناحیه L۱-L۴و (۰۳۶/۰ P = , ۲۹۷/۰r =) در گردن فمور. با اینحال، این رابطه در زنان پره منوپوزال معنیدار نبود. با استفاده از آنالیز رگرسیون چندگانه، از میان متغیرهای BMI ، سن و طول دوره پست منوپوزال، تنها BMI به عنوان یک پردیکتور معنیدار با BMD باقی میماند. ارتباط بین BMI و BMD با کنترل کردن (Adjustment) سن و طول دوره پست منوپوزال قویتر میشد (۰۳۴/۰ P = ، ۴۰۲/۰R = برای L۱-L۴ و ۰۴۹/۰ P = ، ۳۷۶/۰R = برای گردن فمور). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه مشابه یافتههای سایرمطالعات و حکایت از ارتباط معنیدار بین BMI وBMD درزنان پریمنوپوزال دارد. براساس این نتایج، بهنظر میرسد حفظ توده بدنیمناسب(جلوگیری ازلاغری) جهت پیشگیریازاستئوپوروزحایزاهمیت است.
روحاله دهقانی، طاهره خامه چیان، سیاوش تیرگری، حسن وطندوست، یاور راثی، جواد رفیع نژاد، غلامعباس موسوی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( بهار ۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: کژدم Hemiscorpis lepturusدر استانهای جنوبی کشور به ویژه در خوزستان مسئول گزش تعداد زیادی از افراد بوده که پیآمد آن عوارض خطرناک و طولانی و گاهی مرگ میباشد. باتوجه به این که مطالعه اثرات زهر این کژدم در حیوانات آزمایشگاهی میتواند، مکانیسم عمل زهر را روشن نموده و کمک زیادی به درمان کژدم زدگان نماید. این مطالعه به منظور بررسی اثر زهر کژدم گادیم در میزان گلبول های سفید ، قرمز و هماتوکریت رت انجام گردید.
روش بررسی: این پژوهش به روش تجربی بر روی ۵۱ رت از یک نژاد و سن تقریبی ۳-۲ ماهه و وزن ۲۵۰-۲۰۰ گرم صورت پذیرفت. رتها به طور تصادفی به دو گروه شاهد و تجربی تقسیم گردیدند. به گروه شاهد ۱/۰ سیسی سرم فیزیولوژی و گروه مورد ۱/۰ سرم فیزیولوژی حاوی ۱ میکرولیتر زهر تازه کژدم گادیم ، تزریق گردید. سپس مقدار هماتوکریت و تعداد WBC و RBC قبل و بعد از تزریق تعیین و شمارش با آزمون آماری Wilcoxon Matched – Pairs signed – Ranks Test مورد تحلیل قرار گرفت.
نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که تزریق زهر کژدم گادیم در گروه مورد موجب افزایش تعداد گلبول سفید(p<۰,۰۰۰۷ )و کاهش تعداد گلبول قرمز(p<۰.۰۰۰۱ )و کاهش مقدار هماتوکریت (p<۰.۰۰۱ ) شده است.قبل از تزریق زهر میانگین تعداد گلبول سفید ۱۰۲۳۴ در هر میلیمتر مکعب خون و پس از تزریق ۱۱۷۵۸ شمارش گردید. میانگین تعداد گلبول قرمز، قبل از آزمایش ۷۵۰۹۱۳۰ و پس از آزمایش ۷۰۶۵۰۹۸ ، شمارش گردید. میانگین مقدار هماتوکریت، قبل از آزمایش ۰۸۷/۴۰ و پس از آزمایش ۰۵۹/۳۹ بود.
نتیجهگیری: زهر کژدم گادیم در ایجاد تغیییرات هماتولوژیک رت، نقش دارد. بررسی فاکتورهای خونی موارد انسانی موجب شناخت اثرات این زهر در انسان و در نتیجه درمان مناسبتر مصدومین میشود
طاهره سلیمی، حسین کریمی، لیلی شهبازی، محمد حسن دهقانپور، عباس حافظیه، کتایون پرنده، فاطمه عشقی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه:آموزش بالینی در بخش های ویژه از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردار است و ارتقای کیفیت آموزش بالینی موجب تربیت پرستارانی با کفایت و حرفهای جهت اداره این محیطها می شود. براین اساس پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان مهارت بالینی دانشجویان سال آخر پرستاری در بخش های مراقبت ویژه اعصاب، قلب ودیالیز صورت گرفته است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی و به روش مقطعی بر روی ۷۲ نفر از دانشجویان پرستاری سال آخر شاغل به تحصیل در دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام شده است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامه ای شامل اطلاعات دموگرافیک و چک لیست مهارت های بالینی بخش های مراقبت ویژه، اعصاب، قلب و دیالیز به صورت مجزا بوده است که توسط سرپرستاران بخش های مربوطه تکمیل می گردید. جهت تجزیه وتحلیل دادهها ازآزمون های آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردیده است.
نتایج: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل آماری نشان می دهد که به طور کلی میزان مهارت بالینی دانشجویان پرستاری سال آخر در
بخش های مراقبت ویژه مطلوب بوده ولی میزان مهارت در بخش مراقبت ویژه قلبی پایین تر از دو بخش دیگر می باشد. در ضمن میان میزان مهارت در بخش های ویژه و میانگین معدل ترم های گذشته و میزان علاقه به رشته تحصیلی ارتباط معنی دار آماری دیده شده است.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش که نشان دهنده امتیاز پایین مهارت دانشجویان در بخش مراقبت ویژه قلبی می باشد، به نظر می رسد باید توجه بیشتری به آموزش بالینی در این حیطه صورت گیرد. در ضمن با توجه به ارتباط میان علاقه به رشته تحصیلی و معدل ترم های گذشته با میزان مهارت بالینی باید گزینش خاص جهت انتخاب دانشجویان برای اشتغال به تحصیل در این رشته صورت گیرد.
رزیتا میرمحمدی میبدی، محمدعلی کریم زاده میبدی، تهمینه فرج خدا، راضیه دهقانی فیروزآبادی، سید محمود طباطبایی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۸۴ )
چکیده
مقدمه: سقط فراموش شده در صورت عدم مداخله درمانی می تواند پیامدهای ناگواری نظیر اختلالات انعقادی، عفونت،
خونریزی های شدید، شوک و حتی مرگ مادر را در پی داشته باشد. درمان های رایج سقط فراموش شده شامل درمان جراحی و طبی می باشد؛ که درمان طبی به دلیل داشتن عوارض کمتر و عدم نیاز به بیهوشی نسبت به درمان جراحی ارجحیت دارد. داروی میزوپروستول از رژیم های درمانی طبی جدیدی است که مورد تایید FDA بوده و در مورد کارآیی و عوارض جانبی آن نظرات متفاوتی وجود دارد، لذا این مطالعه با هدف تعیین تاثیر قرص میزوپروستول به صورت واژینال در دفع محصولات حاملگی زنان دچار سقط فراموش شده و عوارض احتمالی طراحی گردید.
روش بررسی: این مطالعه به روش نیمه تجربی (کارآزمایی بالینی بدون گروه شاهد) و از نوع تحلیلی طی سال های۱۳۸۳- ۱۳۸۲ انجام شد. ۵۰ زن باردار ۴۹-۱۵ ساله با سن حاملگی زیر ۲۵ هفته دچار سقط فراموش شده ( اثبات شده با سونو گرافی ) مراجعه کننده به بیمارستان های شهید صدوقی ، مادر و مجیبیان شهر یزد به روش آسان به عنوان واحدهای پژوهش انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که در ابتدای پژوهش و پس از شروع درمان با میزو پروستول واژینال (قرص ۲۰۰ میکرگرمی که هر۴ ساعت تا زمان دفع و حداکثر تا ۴ قرص تکرار می شد ) توسط پژوهشگر تکمیل می گردید. آنالیز آماری با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و استنباطی از جمله تست χ۲ , Anova صورت گرفت.
نتایج: یافته ها نشان داد همه واحدهای پژوهش( ۱۰۰% ) پس از درمان با میزوپروستول محصولات حاملگی را دفع نمودند که ۴۴درصد افراد دفع کامل و ۵۶ درصد دفع ناقص داشتند، میانگین زمان دفع محصولات حاملگی پس از مصرف قرص میزوپروستول در افرادی که دفع کامل داشتند ۱۳/۹ ± ۶۳/۱۲ و در دفع ناقص ۹/۲ ± ۸۱/۸ ساعت بود که نشانگر اختلاف معنی دار آماری
می باشد (p= ۰. ۰۳۷) بررسی تعداد قرص میزوپروستول استعمال شده مشخص نمود ۲۹ نفر افراد یعنی اکثر واحدهای پژوهش با
۲ قرص میزوپروستول محصولات حاملگی را دفع نمودند اما بیشترین میزان دفع کامل محصولات حاملگی در افرادی که ۴ قرص میزوپروستول واژینال، دریافت کرده بودند مشاهده گردید این اختلاف از نظر آماری معنی دار می باشد(p= ۰,۰۰۰۱ ). همچنین بیشترین عوارض جانبی و شکایت بالینی افراد را سردرد ۲۶% ، تهوع ۱۶% ، کرامپ رحمی ۱۲% و اسهال ۶% تشکیل
می دادند و عوارض جدی و خطرناکی نظیر پارگی رحم، اختلالات انعقادی و خونریزی شدید و غیرطبیعی در هیچ یک از بیماران مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه که نشانگر موفقیت کامل داروی میزوپروستول واژینال در باز نمودن دهانه رحم و دفع محصولات حاملگی اعم از کامل و ناقص در زنان دچار سقط فراموش شده بود و علاوه بر این هیچگونه عارضه جدی و خطرناکی نیز به دنبال استعمال این دارو در واحدهای پژوهش مشاهده نشد؛ درمان با میزوپروستول واژینال می تواند جایگزین مؤثر و کم عارضه تری نسبت به کورتاژ و تجویز سنتوسینون با دوز بالا باشد.
مهدی مغنی باشی، حسین خدایی، مرتضی سیفتی، محمود میراب، کیمیا کهریزی، یاسر ریاض الحسینی، عاطفه دهقانی، نیلوفر بزاز زادگان، مریم ابهجی، محمد خلیل جوان، ریچارد اسمیت، حسین نجم آبادی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۸۴ )
چکیده
محمود دهقانی اشکذری، مهدی کلانتر، کاظم پریور، عباس افلاطونیان،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۸۴ )
چکیده
فرزانه دهقانی، عبدالرحمن دزفولیان، محمد رضا پنجه شاهین، شهلا ظهیری،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( پاییز ۱۳۸۴ )
چکیده
سیدخلیل فروزان نیا، رضا نفیسی مقدم، محمدحسن عبداللهی، صمد زارع، شراره برادران، سیدجلیل میرحسینی، حمیدرضا دهقان،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۵ ۱۳۸۵ )
چکیده
مقدمه: امروزه سونوگرافی داپلر به عنوان ارجح ترین روش بیماریابی جهت بررسی تنگی شریان کاروتید در بیماران کاندید CABG ((Coronary Artery Bypass Grafting مطرح می باشد. هدف از این مطالعه، تعیین شیوع تنگی شریانهای کاروتید در بیماران فوق و بررسی ارتباط عوامل خطر شناخته شده آترواسکلروز با میزان تنگی مشاهده شده در سونوگرافی داپلر شریانهای کاروتید به منظور تعیین گروههای پر خطر جهت تنگی شریانی می باشد.
روش بررسی: در مطالعه توصیفی- مقطعی حاضر ۲۹۱ بیمار کاندید CABG تحت اسکن داپلر شریانهای کاروتید قبل از عمل قرار گرفتند. سپس اطلاعات مربوط به مورفولوژی شریانهای کاروتید و عوامل خطر تنگی کاروتید از قبیل سن، جنس، سابقه دیابت، فشار خون بالا، هیپرلیپیدمی، مصرف سیگار. بروئیت شریانهای کاروتید و غیره از بیماران اخذ و داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و آزمون آماری مجذور کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و مقادیر Pکمتر از ۰,۰۵ معنی دار تلقی گردید.
نتایج: محدوده سنی بیماران بین ۳۵ تا ۹۵ سال بود (میانگین سنی ۴/۱۰±۶/۵۷ سال). از بین بیماران فوق ۱۱ نفر (۸/۳%) سابقه
CVA (Cerebrovascular Accident) و TIA (Transient Ischemic Attack) قبلی را می دادند. در معاینه فیزیکی ۱۳ بیمار (۵/۴%) بروئیت شریان کاروتید داشتند. در سونوگرافی داپلر کاروتید به عمل آمده از بیماران، ۱۲۷ بیمار (۶/۴۳%) دارای نتیجه نرمال، ۵۹ بیمار (۳/۲۰%) تنگی خفیف (کمتر از ۵۰%)، ۹۷ بیمار (۳/۳۳%) تنگی متوسط (۷۰-۵۰%) و در ۸ بیمار (۷/۲%) نیز تنگی شدید (بیش از ۷۰%) مشاهده گردید. بین عوامل خطر از قبیل سابقه CVA یا TIA قبلی (۰.۲۹۷=P)، دیابت (۰.۴۷۶=P)، فشار خون بالا (۰.۱۱۰=P). هیپرلیپیدمی (۰.۰۸=P)، مصرف سیگار ( ۰.۴۰۱=P)، سن بیش از ۶۰ سال (۰.۸۴۰=P)، جنس (۰.۷۳۰=P) و درگیری شاخه اصلی کرونر چپ در آنژیوگرافی ( ۰.۳۹۰=P) با تنگی کاروتید بیش از ۵۰% ارتباط معنی داری یافت نگردید ولی بین سابقه انفارکتوس میوکارد قبلی (۰.۰۲۵=P) و سمع بروئیت بر روی شریانهای کاروتید (۰.۰۰۲=P) با تنگی بیش از ۵۰% ارتباط معنی داری مشاهده شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از این مطالعه انجام روتین سونوگرافی داپلرشریانهای کاروتید در بیماران کاندید CABG در بیماران با سمع بروئیت برروی شریان های کاروتید و سابقه قبلی انفارکتوس میوکارد قویاً توصیه می گردد. ضمناً وجود شیوع بالای (۴/۵۶%) درجات مختلف تنگی بدون علامت عروق کاروتید در بیماران کاندید CABG می باشد که توجه روزافزون به اقدامات پیشگیرانه و درمانی را گوشزد می نماید.
رضا جعفری، مهدی محبعلی، علیرضا دهقان دهنوی، حسن سلیمانی، امیراحمد اخوان، هما حجاران، عباس دهقان شادکام، جواد فتاحی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه: لیشمانیوز جلدی یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی موجود در کشور ما می باشد. این بیماری به دو صورتACL(شهری) وZCL(روستایی) وجود دارد. به دنبال اپیدمی لیشمانیوز جلدی در شهر بافق از استان یزد در سال۱۳۸۳، این تحقیق جهت مشخص شدن جنبه های مختلف اپیدمیولوژی بیماری برای اولین باردر این شهر در سال ۱۳۸۴صورت پذیرفت.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی وبه روش مقطعی انجام گردید. جهت مطالعات حشره شناسی هر ۱۵ روز یکبار اقدام به صید پشه خاکی از اماکن ثابت انسانی و خارجی به وسیله ۳۰ عدد تله چسبان انجام شد. جهت مطالعه جوندگان هر ۱۵ روز یکبار اقدام به تله گذاری با ۲۰ عدد تله زنده گیر و با طعمه هایی از خیار تازه انجام گردید. مطالعات عفونت انسانی در آخر هر فصل بر روی ۲۱۲۳ نفر( شامل ۵۰۰ خانوار) صورت پذیرفت که برای هر خانوار فرمهای مخصوصی ثبت شد.در این فرمها سن، جنس و وضعیت افراد از نظر بیماری ثبت می گردید.
نتایج: ۱۷۸۴ عدد پشه خاکی شامل شش گونه فلبوتوموس پاپاتاسی ، فلبوتوموس منگولنسیس ،سرژانتومیا سینتونی، سرژانتومیا تئودوری، سرژانتومیادنتاتا، سرژانتومیا بغدادیس صید گردید. در اماکن داخلی گونه غالب فلبوتوموس پاپاتاسی(۳/۸۷ درصد) و در اماکن خارجی سرژانتومیا سینتونی (۵۳ درصد) بودند. جمعاً ۳۹ عدد مریونس لیبیکوس و ۳ عدد رومبومیس اپیموس صید گردید که در هر دو گونه آلودگی به انگل لیشمانیا مشاهده شد. جمعاً ۲۱۲۳ نفر از اهالی شهر بافق مورد معاینه قرار گرفتند که، شیوع اسکار و زخم حاد به ترتیب: ۸/۱ و ۹/۰ درصد محاسبه گردید.
نتیجه گیری: براساس یافته های این تحقیق، لیشمانیوز جلدی شهر بافق از نوع روستایی است که عامل آن L.majorو مخازن آن می تواند libycus و R.opimusباشند و با توجه به میزان صید P.papatasi در اماکن داخلی(۳/۸۷ درصد) این گونه ناقل احتمالی در این شهر می باشد.
کیومرث قاضی سعیدی، شیده وطنی، فرحدخت فاطمی نسب، نازنین دهقان زاده، مریم محمدی،
دوره ۱۵، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه : اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم یکی از مهمترین عوامل اورتریت غیرگنوکوکی(NGU) و اورتریت غیراختصاصی (NSU) در مردان می باشد. مایکوپلاسما هومینیس نیز در ایجاد NGU و NSU نقش دارد. هدف از انجام این مطالعه جداسازی مایکوپلاسماهومینیس و اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم در بیماران مبتلا به اورتریت غیر گنوکوکی و اورتریت غیر اختصاصی با استفاده از نمونه قطرات اولیه ادرار در بیماران مرد که فاقد ترشح مجرا هستند و خانمهایی که دارای علایم بالینی بوده اما از نظر کشت ترشح واژن منفی هستند، می باشد.
روش بررسی : این مطالعه از نوع توصیفی و به روش مقطعی است که برروی نمونه قطرات اولیه ادرار ۱۵۰ بیمار ( ۲۱ زن و ۱۲۹ مرد ) که با تشخیص پزشک جهت بررسی اورتریتهای غیرگنوکوکی به بخش باکتری شناسی دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران در مدت یکسال (۸۴-۱۳۸۳) مراجعه کرده بودند، با استفاده از روش کشت بررسی شد.
نتایج : از ۱۵۰ نمونه قطرات اولیه ادرار کشت داده شده، ۴۹ نمونه (۶/۳۲%) از نظر وجود ارگانیسم های مایکوپلاسما هومینیس و اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم مثبت و ۱۰۱ نمونه (۴/۶۷%) منفی شدند. از ۲۱ بیمار زن مورد بررسی نمونه ۵ زن از نظر وجود این ارگانیسم ها مثبت شدند ( ۲ نمونه مایکوپلاسما هومینیس، ۳ نمونه اوره آپلاسما اوره آ لیتیکوم ) . از ۱۲۹ بیمار مرد مورد بررسی ۴۴ نمونه از نظر وجود این ارگانیسم ها مثبت شدند (۱۷ نمونه مایکوپلاسما هومینیس، ۴ نمونه اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم، ۲۳ نمونه هر دو ارگانیسم ). اوره آپلاسما اوره آلیتیکوم از نمونه ۳۰ بیمار (۲۰%) و مایکوپلاسما هومینیس از ۴۲ بیمار (۲۸%) جدا شد.
نتیجه گیری : با توجه به نتایج به دست آمده از مطالعه، در صورت عدم امکان گرفتن نمونه ترشحات مجرا در مردان و یا منفی بودن نتایج کشت ترشحات واژن در زنان، علی رغم دارا بودن علایم بالینی، می توان از نمونه قطرات اولیه ادرار برای تشخیص ارگانیسمهای مایکوپلاسما و اوره آپلاسما در بیماران مبتلا به اورتریت غیر گنوکوکی و اورتریت غیر اختصاصی استفاده کرد.
علی اکبر سالاری، حمید رضا دهقان،
دوره ۱۵، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه: سرطان کولورکتال از شایع ترین سرطان های دستگاه گوارش است که در زنان پس از سرطان پستان دومین علت مرگ و میر و در مردان سومین علت مرگ را پس از کارسینومای ریه و پروستات شامل می شود . شیوع آن بیشتر در سنین بالای ۵۰ سال و با افزایش سن، ابتلا به بدخیمی آن بیشتر می شود به همین علت تنها راه بهبود و امید به زندگی در این بیماران تشخیص زودرس بیماری است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی و به روش مقطعی بر روی پرونده ۱۹۱ نفر از مراجعین به بیمارستان های شهید دکتر رهنمون و افشار یزد طی سال های ۱۳۷۱ تا ۱۳۷۸ صورت گرفته است. هدف از تحقیق تعیین توزیع فراوانی سرطان کولورکتال از نظر مراحل بیماری ، سن، جنس ،شغل ، محل سکونت ، علایم بالینی و نحوه ی درمان بوده است به همین منظور بیمارانی مورد بررسی قرار گرفته اند که گزارش پاتولوژی آنها یکی از انواع سرطان های کولورکتال بوده است .
نتایج: از ۱۹۱ بیمار مبتلا به کانسر کولورکتال، ۱۸۶ نفر(۴/۹۷%)آدنوکارسینوما و ۵ نفر (۶/۲%) لنفوم ، داشتند. دامنه سنی بیماران بین سنین ۲۸ تا ۹۴ سال قرار داشت همچنین ۱۲۷ نفر (۶۷%) از آنها در گروه ۶۹-۶۰ سال، ۴/۷% در گروه سنی ۳۹- ۲۰ قرار داشتند. از نظر گروه سنی۱۰۶ نفر( ۵/۵۵% ) را مرد و ۸۵ نفر(۵/۴۴ %) را زنان تشکیل داده اند. از نظر سکونت ۹/۶۴% شهرنشین و۱/۳۵ % روستایی بوده اند . اعمال جراحی انجام شده به ترتیب عبارتند از: APR در ۵۵ نفر(۸ /۲۸% ) رزکسیون قدامی و آناستوموز ۴۰ مورد (۹/۲۰ %) ، همی کولکتومی راست و چپ هر کدام ۲۵ مورد، رکتوسیگموئیدکتومی و آناستوموز ۱۸ مورد (۴/۱۹ %)انجام گرفته است. نتایج درمانی نیز به شرج زیر می باشد: ۱۷۷ نفر (۷۶/۹۲%) پس از عمل جراحی و با بهبودی نسبی و ۵ نفر (۶/۲%) با رضایت شخصی از بیمارستان مرخص شده، ۳ نفر (۶/۱%) فوت نموده و فقط ۶ نفر (۱/۳%) با حال عمومی بد و پس از لاپاراتومی مرخص شده اند.
نتیجه گیری : بیشترین فراوانی علت مراجعه بیماران را ابتلا به سرطان کولورکتال با علایم رکتوراژی و بیشترین فراوانی نوع سرطان در آنها را اَدنوکارسینوما (۴/۹۷ %) تشکیل داده همچنین بیشترین عمل جراحی انجام شده APR بوده است. با توجه به نتایج پژوهش علت شناسی سرطان های کولورکتال و تحقیقات در زمینه های بیماریابی ، تشخیص ، درمان وپیش آگهی اینگونه بیماران می تواند در جهت علاج آنها کمک کننده باشد.
رضا جعفری، عباس علی دهقانی تفتی، محمد حسن احرام پوش، حسن سلیمانی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه: لیشمانیوزها ازمهمترین بیماریهای انگلی هستند که ازاولویت های مهم بهداشتی در بسیاری از نقاط دنیا محسوب می شوند. این بیماری به سه صورت جلدی(روستایی، شهری) و احشایی وجود دارد. در نوع روستایی آن برخی جوندگان نقش مخزن را ایفا
می کنند. در کشورما هر ساله عده ی زیادی از هموطنان به این بیماری مبتلا می شوند. در حال حاضر لیشمانیوز جلدی در استان یزد شایع شده است. با توجه به اینکه تاکنون مطالعات لازم و جامعی در مورد وضعیت کلی مخازن لیشمانیوز جلدی در این استان انجام نپذیرفته بود، انجام این تحقیق بسیار لازم و ضروری می نمود. این تحقیق جهت بررسی فون، پراکندگی و فراوانی جوندگان استان یزد در طول سالهای ۱۳۸۳ تا۱۳۸۴ به عمل آمد.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی و به روش مقطعی می باشد . روش نمونه گیری خوشه ای و برروی جوندگان صورت گرفت. جوندگان هر هفته به وسیله ۳۰ عدد تله زنده گیرازنقاط مختلف استان یزد صید گردیده در آزمایشگاه پس از بررسی خصوصیات مرفولوژیک، تعیین گونه می شدند. جهت بررسی از نظر آلودگی لیشمانیایی، از هرگوش جونده ۲ عدد گسترش بروی لام آزمایشگاهی تهیه گردیده و پس از فیکساسیون با متانول و رنگ آمیزی بروش گیمسا به وسیله میکروسکوپ نوری بررسی می شدند.
نتایج: تعداد ۱۰۶ جونده در این بررسی صید گردید که شامل ۶ گونه Rhombomys opimus, Meriones libycus, Nesokia ndica, Tatera indica, Mus musculus و Rattus rattus بودند. در این تحقیق جمعاً ۴ عدد جونده آلوده به انگل لیشمانیا صید گردید که ۳ عدد از آنها از گونه مریونس لیبیکوس ازشهرستانهای اردکان، بافق و خاتم و۱ عدد از گونه رومبومیس اپیموس از شهرستان اردکان بود.
نتیجه گیری: آلودگی دو گونه مریونس لیبیکوس و رومبومیس اپیموس در شهرستانهای اردکان، بافق و خاتم ثابت شد. این دوگونه مهمترین مخازن لیشمانیوز جلدی در ایران می باشند. پیشنهاد می گردد در مناطقی که دارای موارد بیماری بوده و آلودگی جوندگان به انگل لیشمانیا مشخص شده است، مبارزه با جوندگان به منظور کنترل بیماری صورت گیرد.
محمد رضا یعقوبی ارشادی، نرگس مروی مقدم، رضا جعفری، امیر احمد اخوان، حسن سلیمانی، علیرضا زهرائی رمضانی، محمد حسین آرندیان، علیرضا دهقانی دهنوی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه: لیشمانیوز پوستی روستایی از مهمترین بیماریهای انگلی در ایران است که در نواحی روستایی ۱۵ استان از ۳۰ استان کشور به صورت اندمیک وجود دارد. در سالهای اخیر لیشمانیوز پوستی روستایی یکی از جدی ترین مشکلات بهداشتی استان یزد به حساب
می آید. به دنبال اپیدمی این بیماری در شهرستان خاتم مطالعاتی در زمینه عفونت انسانی و مخازن حیوانی این بیماری انجام گرفت.
روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی وبه روش مقطعی طی سالهای ۱۳۸۵- ۱۳۸۴ صورت گرفت . جهت بررسی شیوع بیماری ، اقدام به بازدید خانه به خانه از ۳۰۰ خانوار شامل ۱۳۶۴ نفر در منطقه گردید. در این بازدیدها وضعیت افراد هر خانوار از نظر بیماری بررسی و در فرمهای مخصوص ثبت می گشت. به منظور بررسی فون جوندگان منطقه و تعیین مخازن بیماری در ماههای شهریور، مهر و آبان سال ۱۳۸۵ هر ۱۵ روز یکبار اقدام به نصب ۲۰ عدد تله زنده گیر در مجاورت لانه های فعال جوندگان گردید. جوندگان صید شده، تعیین هویت شده و از نظر آلودگی به انگل لیشمانیا مورد آزمایش قرار گرفتند. ماهیت انگل جدا شده از انسان و جوندگان با آزمایش RAPD-PCRتعیین گردید.
نتایج: میزان ابتلاء به زخم حاد و جای زخم سالک در بین خانوارهای بررسی شده به ترتیب ۸/۴و ۸/۹ درصد محاسبه شد. انگل Leishmania major از بیماران این منطقه جداسازی و تعیین هویت گردید. در طی این بررسی جمعاً ۱۵ سر جونده از گونه های Meriones libycus ، Rhombomys opimus و Tatera indica صید گردید که در هر سه گونه آلودگی لیشمانیا یی مشاهده شد. انگل Leishmania majorاز رومبومیس اپیموس نیزجدا سازی و تعیین هویت گردید.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که لیشمانیوز جلدی روستایی با عامل Leishmania major در شهرستان خاتم شایع شده است. به نظر می رسد رومبومیس اپیموس به عنوان مخزن اصلی به همراه مریونس لیبیکوس و تاترا ایندیکا در نگهداری این کانون نقش داشته باشند.
محسن عبادی، محمد حسین انوری، عباس رجبیون، عباس علی دهقانی،
دوره ۱۵، شماره ۴ - ( زمستان ۱۳۸۶ )
چکیده
مقدمه: انگل های روده ای دارای انتشار جهانی و به عنوان مهمترین مشکل بهداشتی و اقتصادی در اغلب نقاط دنیا می باشند به طوری که می توان گفت هیچ نقطه ای از دنیا را نمی توان یافت که گرفتار چند نوع بیماری انگلی نباشند. این مطالعه به منظور ارزیابی فراوانی آلودگی انگلی در مراجعه کنندگان به آزمایشگاه مرکزی یزد طی سالهای ۸۴-۱۳۸۲ انجام گرفت.
روش بررسی : این مطالعه از نوع توصیفی و به روش مقطعی است که برروی آزمایشات نمونه مدفوع افراد مراجعه کننده به آزمایشگاه مرکزی استان یزد طی سالهای ۸۴-۱۳۸۲ صورت گرفته است در مجموع ۱۳۳۸۸ نمونه مدفوع با روش فرمالین- اتیل استات و مستقیم از نظر وجود انگل بررسی شد و برای اکسیور از روش چسب اسکاچ استفاده شد.
نتایج: از ۱۳۳۸۸ نمونه آزمایش شده ۶۹۱۳ نفر زن و ۶۴۷۵ مرد بودند که از این تعداد در مجموع ۱۱۵۱ نفر (۶/۸ درصد) آلوده به انگل تک یاخته ای و کرم بودند شامل ۶۱۸ نفر مرد (۷/۵۳ درصد) و ۵۳۳ نفر زن (۳/۴۶ درصد) بود. از این تعداد ۶/۹۸ درصد تک یاخته و ۴ /۱ درصد آلوده به کرم بودند. در بین انگل ها ژیاردیا (۰۵/۴۱ درصد) و آنتاموباکلی (۴۵/۲۷ درصد) و بلاستوسیستیس هومونیس (۵۱/۱۵ درصد)، بلاستوسیستیس با بیش از ۵ انگل در هر میدان میکروسکوپی گزارش شد که بالاترین فراوانی را به خود اختصاص دادند. به طور کلی آلودگی به کرم ها اندک بود ولی هیمنولپسس نانا و اکسیور بیشتر از سایر موارد مشاهده شد. بیشترین موارد آلودگی در فصول تابستان بوده است. بین نوع انگل و شکل مدفوع ارتباط معنی داری مشاهده شد (P=۰,۰۰۲) و همچنین بین جنس ، سن وآلودگی انگلی ارتباط معنی دار بود (P=۰.۰۰۱) و (p=۰.۰۰۲).
نتیجه گیری: در این تحقیق بیشترین انگل مشاهده شده ، ژیاردیا و آنتاموباکلی و بلاستوسیستیس هومینیس (بیش از ۵ انگل در هرشان) از بین تک یاخته های روده ای بود. به طوری که نسبت به سایر مناطق درصد آلودگی پایین بوده است که احتمالاً به دلایل آب و هوای خشک و رعایت بهداشت فردی و دفع صحیح فاضلاب می باشد.
اعظم السادات هاشمی، ضیاء اسلامی، فروغ السادات نورانی، مریم خیراندیش، زهرا زارعیان یزدی، خدیجه دهقانی،
دوره ۱۶، شماره ۵ - ( ويژه نامه اطفال ۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: در طی دو دهه گذشته انسیدانس بدخیمی یک درصد در سال افزایش داشته است. شایعترین بدخیمیها در اطفال لوسمی و لنفوم است. ریسک فاکتورهای محیطی از جمله هیدروکربنها، حشره کشها و سموم کشاورزی در مشاغلی از قبیل کشاورزی، نقاشی و کار با هیدروکربنها در تماس شغلی پدران و بدخیمی در فرزندان مورد هدف و بررسی قرار گرفته است.
روش بررسی: مطالعه Case Control و به روش Cross- Sectional بر روی ۷۸ کودک مبتلا به لوسمی حاد (AML,ALL) و لنفوم غیرهوچکین مراجعه کننده به درمانگاه خون و انکولوژی بیمارستان شهید صدوقی یزد(۱۳۸۱ لغایت ۱۳۸۴) و ۷۸ کودک سالم هم سن و هم جنس صورت پذیرفت. اطلاعات توسط پرسشنامه تکمیل و آنالیز آماری شد.
نتایج: در گروه مورد ۹/۴۴ % دختر و ۱/۵۵% پسر بود که بیشترین درصد سن تشخیص در گروه سنی ۵-۳ سال (۶/۲۹%) بود. درصد مشاغل این گروه ۷۵/۵۷% کشاورز، ۷/۱۶% نقاش و تماس با هیدروکربن، ۴/۶% کارگر میباشد نتایج آزمون آماری Chi- Square نشان میدهد که بین مشاغل پدران دو گروه مورد و شاهد اختلاف معنیداری (۰۰/۰=p) وجود دارد.
نتیجهگیری: چون مشاغل کشاورزی و نقاشی و تماس با هیدرو کربن در گروه مورد بیش از گروه شاهد بوده است، انتظار میرود تا نکات ایمنی در مورد مشاغل پدران و تماس با ریسک فاکتورهای محیطی رعایت شود.
اعظم السادات هاشمی، عبدالحمید جعفری، مریم خیراندیش، خدیجه دهقانی، فروغ السادات نورانی، فاطمه متوسلیان،
دوره ۱۶، شماره ۵ - ( ويژه نامه اطفال ۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: آنمی مگالوبلاستیک پاسخ دهنده به تیامین در سندرمDIDMOAD یا Wolfram به صورت اتوزومال مغلوب به ارث میرسد. در این سندرم آنمی مگالوبلاستیک و آنمی سیدروبلاستیک با دیابت بیمزه، دیابت شیرین، آتروفی عصب بینایی وکری حسی همراهی دارد. نوتروپنی و ترومبوسیتوپنی از سایر تظاهرات این سندرم هستند.
مورد گزارش شده دختر هفت ماههای است که آنمی ماکروسیتیک مادرزادی داشت که یک تظاهر نادر سندرمWolfram است. همراه با آنمی، افزایش در سطح پلاسمایی قند خون نیز مشاهده شد که آنمی و افزایش قند خون بیمار به صورت دراماتیک به تجویز تیامین با دوز بالاmg ۲۰۰ روزانه پاسخ داد. همچنین بیمار کری حسی را نشان داد که به درمان با تیامین پاسخی نداد. هم اکنون بیمار دارای هموگلوبین نرمال و حال عمومی مطلوب می باشد.
ما بیمار را به این علت معرفی نمودیم که آنمی پاسخ دهنده به تیامین یک تظاهر نادری از سندرم Wolfram است و کم خونی و افزایش قند خون بیمار با شروع دوز درمانی تیامین به طور دراماتیک پاسخ نشان داد و پس از ۵ سال پیگیری حال عمومی بیمار خوب است.
محمود فلاح تفتی، راضیه دهقانی فیروزآبادی، حمید فلاح تفتی،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۸۸ )
چکیده
مقدمه: نازایی یکی از مسائل شایع جامعه است (۱۵%-۱۰%) که میتواند عوارض جبران ناپذیری در خانواده ایجاد کند. روشهای متعددی جهت تشخیص نازائی وجود دارد از جمله هیستروسالپنگوگرافی (HSG) که از سال ۱۹۲۲ شروع و با تغییراتی در نوع ماده حاجب و روش انجام آن، کماکان به عنوان یکی از تستهای اولیه جهت بررسی وضعیت لولهها است که همزمان رحم وسرویکس را مورد ارزیابی قرار میدهد.
روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع توصیفی وOutcome Study میباشد که به روش Case Series انجام شدهاست. ۱۱۷ موردی که جهت انجام تست HSG مراجعه کردهبودند طی دو سال از نظر میزان حاملگی پیگیری شدند. در تحلیل یافتهها از SPSS,۱۴ و آزمون دقیق فیشر و تستهای T-test و کایاسکوار استفاده شد.
نتایج: افراد مراجعهکننده میانگین سنی ۷/۴±۲۶ سال داشتند و مدت نازائی آنها ۶ سال بود. در ۹۸ نفر (۸/۸۳%) از نمونهها یک یا دو لوله باز بود و بهاینترتیب با بررسی سایر یافتهها علت دیگری جهت نازائی پیدا نشد. از این افراد ۵۱ مورد (۶/۴۳%) طی دو سال حامله شدند. (حدود اعتماد: ۹۵% از ۶/۳۴% تا ۶/۵۲%) نکته مهم آنکه ۳/۸۶% از کل حاملگیها در ۶ ماهه اول بعد از انجام HSG صورت گرفت.
نتیجهگیری: HSG نقش مهمی در تشخیص ودرمان نازائی دارد. تکنولوژیهای جدید با اینکه اثرات مفید در تشخیص ودرمان نازائی دارند توصیه میگردد که بعد از انجام تست فوق به مدت ۶ ماه که احتمال حاملگی حدود ۶۰% است صبر کرد و در صورت عدم بروز حاملگی از روشهای تکمیلی نظیر لاپاروسکوپی استفاده شود.
واژه های کلیدی: هیستروسالپنگوگرافی، نازایی، حاملگی
سعیده دشتی، محمد غفورزاده، تهمینه فرج خدا، راضیه دهقانی فیروزآبادی،
دوره ۱۸، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: برای القای سقط از روشهای گوناگون طبی و جراحی استفاده میشود. پروستاگلندینها به اشکال مختلف، مانند قرص واژینال، ژل، تزریق داخل آمنیونی و خارج آمنیونی، کاربرد دارد. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر پروستاگلندین E۲ خارج آمنیونی با اکسیتوسین با دوز بالا در القای سقط طراحی گردید.
روش بررسی: در این مطالعه۶۰ زن مراجعهکننده جهت القای سقط به بیمارستان شهید صدوقی یزد طی سال ۱۳۸۷-۱۳۸۶ به روش در دسترس، انتخاب و براساس جدول اعداد تصادفی به دو گروه ۳۰ نفره پروستاگلندین E۲ خارج آمنیونی و اکسیتوسین با دوز بالا تقسیم شدند. روش گردآوری دادهها پرسشنامه بود و جهت تجزیه و تحلیل دادهها ازآزمونهای آماری دقیق فیشر و کایدو استفاده گردید.
نتایج: در مقایسه تأثیر روش القای سقط میزان موفقیت در گروه درمانی پروستاگلندین بیشتر بود (۰۱۴/۰=p)، همچنین میانگین زمان القای سقط در روش پروستاگلندین کوتاهتر بود (۰۰۰۱/۰=p). میانگین زمان القای تا سقط در هر دو گروه، در جنینهای مرده کوتاهتر از جنینهای زنده بود، [در گروه پروستاگلندین(۰۰۱/۰=p) و در گروه اکسیتوسین (۰۱۱/۰=p)]. میزان بروز عوارض ناشی از درمان تفاوت معنادار آماری نداشت. در هر دو گروه، میانگین زمان القای سقط در سن حاملگی ۱۴-۱۲ هفته طولانیتر از هفتههای ۱۱-۸ و ۱۹-۱۵ بوده که در گروه پروستاگلندین این تفاوت معنادار بود (۰۰۱/۰=p).
نتیجهگیری: استفاده از روش پروستاگلندین E۲ خارج آمنیونی در القای سقط مؤثرتر از اکسیتوسین با دوز بالا بوده و با کوتاه کردن زمان القایی سقط و کاهش نیاز به کورتاژ میتواند سبب کوتاهتر شدن زمان بستری، کاهش هزینهها و افزایش رضایتمندی بیماران گردد.
محمدرضا نجفی، فاطمه رضایی، نجمه وکیلی زارچ، فهیمه دهقانی، مجید برکتین،
دوره ۱۸، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۸۹ ۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: بیماران مبتلا به صرع نیمرخ روانی خاصی داشته و بافت روانشناختی و هیجانی ویژهای را تجربه میکنند. برخی بررسیها وقوع همزمان اختلالات صرع و آسیبهای روانی را گزارش کردهاند. هدف از این مطالعه بررسی و مقایسه نیمرخ روانی بیماران صرع پارشیل پیچیده و گرندمال و مقایسه آن با گروه کنترل میباشد.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی است که در سال ۱۳۸۷ در کلینیکهای نورولوژی شهر اصفهان بر روی ۴۰ بیمار مبتلا به صرع گرندمال و پارشیل پیچیده و گروه کنترل که از همراهان بیماران بودند، انجام شد. پرسشنامه MMPI جهت بررسی نیمرخ روانی این افراد استفاده شد. دادهها توسط نرم افزار SPSS-۱۵ و آزمونهای آماری خی دو و آنوا تحلیل گردید.
نتایج: یافته های این بررسی نشان داد باوجود اینکه نمرات بیماران در مقیاسهای بالینی MMPI افزایش بیشتری نسبت به گروه کنترل دارد، اما این آسیب شناسی روانی در سطح نابهنجاری نیست. بیماران مصروع در مقیاسهای خودبیمارانگاری (Hs)، افسردگی (D) و هیستری (Hy) نسبت به گروه کنترل افزایش نمره بیشتری داشتند ولی این تفاوت تنها در گروه با صرع پارشیل پیچیده معنی دار بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش بیماران مصروع نسبت به جمعیت عمومی با احتمال بیشتری دچار اختلالات روانشناختی میشوند. این نتایج ضرورت در نظر گرفتن مداخلات روانشناختی را در کنار درمانهای دارویی مورد تأکید قرار میدهد.
خدیجه دهقانی، اصغر زارع، حمیده دهقانی، هاجر صدقی، زهرا پور موحد،
دوره ۱۸، شماره ۳ - ( ويژه نامه همايش رفتارهاي پرخطر ۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: اعتیاد یکی از مسائل مهم بهداشتی اجتماعی و سیاسی جهان بویژه در کشورهای در حال توسعه است. امروزه این عارضه در میان افراد جوان شایع تر است و در این میان دانشگاهها نیز در معرض خطر محسوب می شوند. لذا این پژوهش با بررسی شیوع سوء مصرف مواد اعتیاد آور و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد انجام گردید.
روش بررسی: این مطالعه یک پژوهش توصیفی مقطعی است که بر روی ۵۳۴ نفر از دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد در سال ۱۳۸۸ انجام گرفت. نمونه گیری بطور تصادفی و جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه خود ساخته انجام شد و توسط دانشجویان تکمیل گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کای دو استفاده گردید.
نتایج: ۵/۲۱% افراد مورد بررسی سابقه ی سوء مصرف مواد اعتیادآور داشتند. شیوع مواد اعتیادآور به ترتیب شامل قلیان ۹/۱۵%، سیگار ۴/۱۴%، تریاک ۸/۲%، الکل ۸/۲%، قرص های روان گردان ۲/۱%، حشیش ۱/۱%، هروئین ۸/۰% بوده است. انگیزه ی گرایش به مصرف مواد در بیشتر موارد تفریح و سرگرمی(۴/۴۷%) و مهمترین عامل گرایش به آن (۹۸/۴۲%) بیکاری عنوان شده است. شیوع مصرف مواد در مردان مجرد و ساکنین غیربومی خوابگاه بیشتر بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد مسئولین و خانواده ها برنامه و تسهیلات مناسب جهت تفریح، ازدواج و کار جوانان، بویژه دانشجویان را فراهم آورند. از طرف دیگر شیوع بالای مصرف قلیان و سیگار و همراهی آنها با سایر مواد در این تحقیق نیاز به آموزش، ارتقاء ی آگاهی و توجه ویژه دارد.