جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای درویشی

فرشاد درویشی هرزویلی، زهره حجتی، مجید متولی باشی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۵ ۱۳۸۵ )
چکیده

مقدمه: گونه های استرپتومایسس، باکتری های رشته ای گرم مثبت و هوازی هستند که ازخاک جدا می شوند و دامنه وسیعی از آنتی بیوتیک ها را تولید می کنند. استرپتومایسس گریزئوس آنتی بیوتیک استرپتومایسین و اسپور را حتی در محیط مایع تولید می کنند. دسته ژنی تولید آنتی بیوتیک استرپتومایسین دارای ژن strR است که پروتئین تنظیم کننده اختصاصی این دسته ژنی را کد می نماید. هدف از این تحقیق جداسازی و تأیید سریع استرپتومایست های تولید کننده آنتی بیوتیک استرپتومایسین به ویژه استرپتومایسس گریزئوس از خاک های ایران است تا برای افزایش تولید آنتی بیوتیک استرپتومایسین درستکاری شوند. روش بررسی: دراین تحقیق از یک محیط کشت نیمه اختصاصی ابتکاری جدید به نام میحط کشت FZmsn برای جداسازی استرپتومایست ها از محیط های طبیعی به کار رفت. ۵۰ کلنی رشد یافته بر روی محیط کشت FZmsn بر اساس خصوصیات مورفولوژیکی و مطالعات میکروسکوپی به عنوان سویه های استر پتومایسس جداسازی شد. یک جفت پرایمر اختصاصی برای شناسایی ژن strR به وسیله نرم افزار اولیگو طراحی گردید. نتایج: با تکنیک Colony-PCR، شش کلنی از کلنی های سویه های استرپتومایسس به عنوان کلنی های استرپتومایسس گریزئوس تعیین شد. نتیجه گیری: از سویه های استرپتومایسس بومی به منظور درستکاری ژنتیکی استرپتومایسس گریزئوس جهت افزایش تولید آنتی بیوتیک استرپتومایسین استفاده خواهد شد
هادی درویشی خضری،
دوره ۲۱، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۲ )
چکیده

  مقدمه : پنومونی ناشی از ونتیلاتور شایع­ترین عفونت بیمارستانی در میان بیماران تهویه مکانیکی در بخش­های مراقبت­های ویژه است. پنومونی ناشی از ونتیلاتور همراه با افزایش ابتلاء، مرگ و میر بیمارستانی، مدت زمان بستری و هزینه­های مراقبت سلامت می­باشد. بهداشت دهان می­تواند با بیماری شدید و تهویه مکانیکی به خطر بیافتد و با گذشت زمان بدتر شود. رابطه­ای بین وضعیت بهداشت دهان و پنومونی ناشی از ونتیلاتور وجود دارد که این موضوع تحت تأثیر مراقبت پرستاری است. تجمع باکتری در اوروفارنکس عامل خطر اصلی ایجادکننده پنومونی ناشی از ونتیلاتور است. همچنین پلاک­های میکروبی می­تواند زیستگاهی برای میکروارگانیسم­های مسئول پنومونی ناشی از ونتیلاتور باشند. مراقبت از دهان در بیماران بدحال موضوع مهمی است و پرستاران مراقبت­های ویژه نقش کلیدی را در پیشگیری پنومونی ناشی از ونتیلاتور ایفا می­کنند. آموزش­ها برای همه پرستاران مراقبت­های ویژه باید بر روی عامل خطر و مداخلات پیشگیرانه متمرکز باشد. هدف از مطالعه مروری حاضر با تمرکز بر مراقبت دهان در پیشگیری از پنومونی ناشی از ونتیلاتور می­باشد.


مریم حسینی شیرازی، عباس علیپور، ابوالفضل فیروزیان، هادی درویشی خضری، ملودی عمرانی نوا،
دوره ۲۴، شماره ۱۰ - ( دی ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: پنومونی ناشی از تهویه مکانیکی (VAP: Ventilator association pneumonia) یکی از مهم‌ترین عوارض تهویه مکانیکی و علت مرگ‌ومیر در بیماران ترومایی تحت تهویه مکانیکی بستری در ICU است. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه دریافت خواب‌آور به صورت بلوس و انفوزیون در بروز VAP در بیماران ترومایی دارای لوله تراشه در ICU بود.

روش بررسی: این مطالعه که از نوع تحلیلی آینده‌نگر بود، بر روی بیماران تحت تهویه مکانیکی بستری در بخش‌های ICU بیمارستان امام خمینی (ره) شهرستان ساری، از مهر ۹۴ تا مهر ۹۵ انجام شد. معیارهای ورود به مطالعه شامل بیماران ترومایی بالای ۱۸ سال بستری در ICU و تحت تهویه مکانیکی به مدت بیش از ۴۸ ساعت بود. علاوه بر اطلاعات دموگرافیک، اطلاعات بالینی بیماران نیز به‌صورت روزانه ثبت شد. پیگیری بیماران تا زمان ترخیص از ICU، جدا شدن از ونتیلاتور و یا فوت ادامه داشت.

نتایج: از مجموع ۲۳۰۴ بیمار بستری شده در ICU، ۱۸۶ بیمار ترومایی که تحت تهویه مکانیکی طولانی‌تر از ۴۸ ساعت داشتند، وارد مطالعه شدند. از میان بیماران ترومایی دریافت‌کننده خواب‌آور (۱۵۴ نفر؛ ۸/۸۲%)، ۶۶ نفر (۹/۴۲%) به صورت بلوس و ۴۲ نفر (۳/۲۷%) به صورت انفوزیون داروی خواب‌آور را دریافت کرده بودند. میزان بروز VAP در بیماران دریافت‌کننده خواب‌آور به‌صورت بلوس یا انفوزیون، به ترتیب برابر با ۱/۶% و ۴/۵۲% بود. مقایسه میزان بروز VAP در بین بیماران دریافت‌کننده خواب‌آور به‌ صورت انفوزیون و بیماران دریافت‌کننده خواب‌آور به صورت بلوس، اختلاف معنی‌داری را نشان داد (۰۰۵/۰p<).

نتیجه‌گیری: تزریق خواب‌آور به صورت انفوزیون و مداوم به مدت بیشتر از ۲۴ ساعت، می‌تواند بروز VAP را در بیماران ترومایی تحت تهویه مکانیکی بستری در ICU به طور قابل‌توجهی در مقایسه با تزریق خواب‌آور به صورت بلوس افزایش دهد. لذا توجه به این عامل خطر جهت کنترل و کاهش بروز VAP در این بیماران ضروری است.


علی درویشی، رضا گودرزی، ویکتوریا حبیب زاده، محسن بارونی،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( خرداد ۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: با توجه به شیوع بالای ناباروری در ایران و هزینه بالای درمان های ناباروری تجزیه و تحلیل و بررسی مسائل اقتصادی مرتبط با این حوزه مهم به نظر می رسد. هدف مطالعه حاضر، ارائه مستندات علمی از میزان ارزش گذاری جامعه برای درمان های دارویی ناباروری و هزینه یابی دقیق این درمان ها با استفاده از تحلیل اقتصادی می باشد.
روش بررسی: مطالعه حاضر، یک مطالعه مقطعی هزینه منفعت از انوع مطالعات ارزشیابی اقتصادی مداخلات سلامت می باشد. سرانه هزینه یک دوره درمان دارویی ناباروری بر اساس پروتکل های درمانی و نسخ پزشکان محاسبه شده است. سنجش میزان تمایل به پرداخت افراد با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته در شهر کرمان انجام گرفت. از نرم افزار Excel ۲۰۱۳ و نرم افزار Stata ۱۲ برای تحلیل استفاده شد.
نتایج: هزینه سرانه هر سیکل درمان دارویی ناباروری ۶۶۸۹۶۴۰ ریال برآورد گردید. میزان تمایل به پرداخت برای این درمان ها نیز ۱۳۱۹۸۱۲۵ ریال برای هر سیکل درمانی محاسبه شد. بر اساس هزینه و پیامد محاسبه شده میزان شاخص های ارزش فعلی خالص(NPV) و نسبت منفعت به هزینه (BCR) به ترتیب برابر با ۶۵۰۸۴۸۵ ریال و ۹۷/۱ به دست آمد.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج مطالعه، ارزش گذاری افراد برای درمان های دارویی ناباروری در حدود دو برابر هزینه یک دوره از این درمان هاست که نشان می دهد سرمایه گذاری برای این سطح درمانی دارای خالص منافع مثبت می باشد. بنابراین لازم است مساله تامین مالی علمی درمان های ناباروری، در روزگاری که نیازمند رشد جمعیت در ایران هستیم مورد توجه سیاست گذاران قرار گیرد.
الهه درویشی، مهسا مینادی، سمیه میرصادقی، بهرنگ شیری ورنامخواستی،
دوره ۲۸، شماره ۹ - ( آذر ۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: تاکنون تحقیقات بسیاری در زمینه دارورسانی هدفمند به‌منظور به حداقل رساندن عوارض جانبی، رساندن کنترل شده دارو به ‌محل مورد نظر و هم‌چنین دستیابی به اثرات مطلوب درمانی انجام شده ­است. زئولیتیک‌­ایمیدازولات-۸ (ZIF-۸) زیردسته­ای ازMOF می­‌باشند که زیست سازگار بوده، در محیط آبی پایدارند و دارای تخلل تنظیم‌­پذیر می‌­باشند. هم‌چنین درpH­های پنج یا شش، پیوند بین یون­ها از بین رفته و باعث آزاد شدن دارو می­‌گردد. دراین پروژه به‌منظور بهبود خصوصیات فیزیکوشیمیایی و افزایش کارایی داروهای لیپوفیل در درمان سرطان، از ساختار ZIF-۸ به عنوان حامل کورکومین استفاده شد.
روش بررسی: این تحقیق یک مطالعه پایه‌­ای تجربی است که در آن نانوذره ZIF-۸ از روش همرورسوبی ساخته ­شد. هم‌چنین برای اثبات حساسیت به pH آن­ها، ابتدا کورکومین به‌صورت درجا در ZIF-۸ کپسوله شده و با روش­‌های XRD، SEM، TEM، DLS خصوصیت‌یابی شدند. سپس بررسی رهایش آن در دو pH پنج و ۷/۴ بافر فسفات سالین بررسی قرارگرفت. در نهایت آزمایشات برون تن با روش MTT بر رده سلول‌های سرطانی پروستات (PC۳) انجام شد. تفاوت­‌ها از طریق آزمون تحلیل واریانس (Analysis of variance (ANOVA)) با استفاده از نرم افزار SPSS version ۱۶ مقایسه شدند.
نتایج: پس از خصوصیت‌یابی نانوذرات با روش­‌های مذکور، ابعاد نانو ذرات بین۸۰-۶۰ نانومتر و ابعاد نانوذره همراه کورکومین بین ۱۲۰-۱۱۰ نانومتر بوده است. هم‌چنین بارگیری دارو در نانوذره ZIF-۸ حدود ۷۲% بود که مقدار قابل قبولی است. مطالعات رهایش دارویی نشان می­دهد که در محیط اسیدی حدود ۸۰% دارو آزاد شده اما در محیط طبیعی و در سلول‌های سالم حدود ۲۰% رهایش دارو رخ داده است.
نتیجه‌گیری: نانوذرات حاصل ظرفیت بالایی در درمان سرطان پروستات و حداقل آسیب به سلول‌های سالم از خود نشان دادند. می‌توان گفت استفاده از این فرمولاسیون جهت دارورسانی هدفمند سرطان نه‌تنها عوارض داروهای ضد سرطان را کم می­‌کند بلکه اثر‌بخشی آن­ها را افزایش داده و هم‌چنین می‌­تواند برای دارورسانی داروهای کم محلول و یا نامحلول در محیط­‌های بیولوژیکی مورد استفاده قرار گیرد.

الهه درویشی، اسرا امانی، سمیه میرصادقی، بهرنگ شیری ورنامخواستی،
دوره ۳۰، شماره ۳ - ( خرداد ۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: فتوترمال‌تراپی یک روش درمانی برای سرطان است که در آن از نانوذرات پلاسمونی به منظور تبدیل نور مادون قرمز به گرمای موضعی استفاده می­شود. به دلیل خواص پلاسمونیک نانوذرات طلا، از این ترکیبات به عنوان عوامل کنتراست استفاده شد.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه تجربی است. روش مورد استفاده برای سنتز نانو ذرات کروی و میله‌ای طلا در این تحقیق روش دانه‌گذاری است. نانوذرات سنتز شده با ترکیبات مختلف مانند ریفامپیسین، کوئرستین و RGD (Arginylglycylasparic acid) متصل شدند. سپس خصوصیات فیزیکی و شیمیایی نانوذرات به روش DLS ، UV-Vis و TEM مورد بررسی قرار گرفت. هم‌چنین تست سمیت سلولی بر رده سلولی MCF (Michigan Cancer Foundation-۷) انجام شد. درصد زنده­مانی سلول­ها با استفاده از نرم­افزار prism محاسبه شد. تفاوت­ها از طریق آزمون تحلیل واریانس (Analysis of variance (ANOVA)) با استفاده از نرم افزار SPSS version ۱۶ مقایسه گردید.
نتایج: در تست UV نانوذرات میله­ای دو پیک در محدوده ۵۲۳ نانومتر و ۷۳۸ نانومتر و در مورد نانوذرات کروی هم در طول موج ۵۳۵ مشاهده گردید که نشان دهنده سنتز صحیح و بدون ناخالصی و با سایز مناسب می‌باشد. در تست سلولی کاهش میزان زنده‌ماندن سلول در مقایسه با گروه شاهد مشاهده شد. در ۲۴ ساعت اول نانوذرات کروی بیشترین کشندگی را داشته است تا جایی که در غلظت ۲۰ میکروگرم بر میلی­لیتر تقریباً ۵۰ درصد کشندگی داشته است. هم‌چنین با گذشت ۴۸ ساعت در غلظت‌های پایین، نانوذرات میلهای نتایج بهتری نشان دادند بنابراین مناسبترند. با هدفمند کردن نانوذرات برای سلولهای سرطانی خاص، می‌توان علاوه بر استفاده در کشندگی سلولهای سرطانی، از تاثیر این نانوذرات بر سلولهای سالم جلوگیری کرد. با کنژوگه کردن ترکیبات مختلف بر سطح این نانوذرات هم میتوان جذب سلولی را افزایش داد.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این تحقیق، به نظر می­‌رسد نانوذرات میله­‌ای طلا با غلظت کم برای فتوترمال تراپی مناسب‌تر هستند.
 

حسین کرمی، مهرنوش کوثریان، محمد نادری سورکی، فاطمه اسفندیاری، مبین غزائیان، آیلی علی‌اصغریان، هانیه فلاح، سلامه شاکری، هادی درویشی خضری،
دوره ۳۱، شماره ۶ - ( شهریور ۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: استئوپنی و استئوپروز یکی از عوارض اصلی بتا تالاسمی ماژور هستند. هدف از مطالعه حاضر، تعیین فراوانی عوامل مرتبط با کاهش تراکم استخوان بیماران تالاسمی ماژور است.
روش بررسی: در این مطالعه گذشته‌نگر، تراکم استخوانی مهره‌های کمری و سر استخوان ران در بیماران تالاسمی با روش جذب اشعه ایکس با انرژی دوگانه، ارزیابی و ارتباط نوع شلاتورهای آهن، دیابت، فریتین بالای ۳۰۰۰ ng/mL، هموگلوبین زیر ۸ گرم/دسی‌لیتر، مصرف هیدروکسی اوره، سیروز کبدی، رسوب آهن و قلبی کبدی متوسط تا شدید با میزان تراکم استخوان مشخص شدند. اطلاعات از رجیستری تالاسمی درسال ۱۳۹۸ گرداوری شد و تجزیه و تحلیل آماری توسط نرم‌افزار STATA-۱۳ انجام شد.
نتایج: از ۱۹۵۹ نفر ثبت شده در سامانه، ۱۳۹ نفر (۷/۰۹درصد) یافته تراکم استخوان داشتند (۵۳ مرد و ۸۶ زن). شیوع تراکم استخوانی غیرطبیعی در کمر و سر فمور به ترتیب (۵۲/۴۸ تا ۴۷/۶۶) ۵۷/۵ و (۴۰/۱۸ تا ۵۷/۵۲) ۸۵/۴۸ درصد بود. بعد از تعدیل اثرات مداخله‌گرهای احتمالی، شانس تراکم استخوان غیر‌طبیعی در بیماران مصرف‌کننده هیدروکسی اوره و دفرازیروکس به ترتیب (۰/۰۳ تا ۱/۷۳) ۰/۲۴ و (۰/۰۳ تا۶۹/۱) ۲۵/۰ بود. بیشترین شانس در بیماران با رسوب آهن قلبی و کبدی متوسط تا شدید به ترتیب (۱۸/۰ تا۲۲/۳۶۰) ۲۱/۸ و (۶۰/۰تا ۸۳/۷۴) ۷۲/۶ بود.
نتیجه‌گیری: شیوع استئوپنی و استئوپروز میان بیماران تالاسمی ماژور مورد بررسی بالا است. مصرف هیدروکسی اوره و دفرازیروکس مهم‌ترین عامل محافظت‌کننده و رسوب قلبی و کبدی متوسط تا شدید مهم‌ترین عامل خطر تراکم استخوانی غیرطبیعی می‌باشند.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به ماهنامه علمی پ‍ژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | SSU_Journals

Designed & Developed by : Yektaweb