جستجو در مقالات منتشر شده


۲۱ نتیجه برای خسروی

عبداله جعفرزاده، حمیدرضا رشیدی نژاد، غلامحسین حسن شاهی، سید جلال منتظری فر، علی مظفری خسروی، محسن نژاد قادری،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۵ ۱۳۸۵ )
چکیده

مقدمه: واکسیناسیون با آنتی ژن سطحی ویروس هپاتیت B (HBsAg) باعث تولید anti-HBs می گردد و حداقل تیتر مصونیت بخش آنتی بادی IU/L ۱۰ تعیین شده است. مشاهده شده است که تیتر anti-HBs بعد از واکسیناسیون کاهش می یابد. مصونیت طولانی مدت در برابر ویروس هپاتیت B وابسته به دوام آ نتی بادی anti-HBs و یا خاطره ایمونولوژیک قوی می باشد. در این مطالعه دوام anti-HBs و کارایی واکسن هپاتیتB در ۱۰ سال بعد از واکسیناسیون اولیه در کودکان سالم بررسی گردید. روش بررسی: این مطالعه از نوع کوهورت است که بر روی نمونه های خون ۱۴۶ کودک (۱۰ سال پس از کامل شدن دوره اولیه واکسیناسیون هپاتیت B در دوره نوزادی) جمع آوری شد. بر روی نمونه سرم کودکان آزمایشات anti-HBs و anti-HBc و HBsAg با استفاده از روش ELISA انجام شد. نتایج: در ۱۰ سال پس از واکسیناسیون اولیه ۱۴۶/۷۰ (۹/۴۷%) کودکان دارای مقادیر مصونیت بخشی از آنتی بادی بودندIU/L) ۱۰(anti-HBs> ، با میانگین تیتر آنتی بادی IU/L ۱/۶۸ . به علاوه ۱۴۶/۴۵ (۸۲/۳۰%) کودکان از نظر آنتی بادی anti-HBs منفی بودند. توزیع کودکان بر اساس غلظت آنتی بادی anti-HBs مشخص کرد که نسبت افراد با تیتر آنتی بادی IU/L ۱۰-۰، IU/L ۱۰۰-۱۰ ، IU/L ۵۰۰-۱۰۰ وIU/L ۱۰۰۰- ۵۰۰ به ترتیب ۱/۵۲% ، ۶/۲۴% ، ۵/۲۰% و ۷/۲% می باشد. اگرچه HBsAg همه کودکان منفی بود اما آزمایش anti-HBc در ۱۱ نفر (۵/۷%) مثبت گردید. میزان مصونیت و تیتر آنتی بادی در دختران و پسران مشابه بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که ۹/۴۷% از کودکان در ۱۰ سال بعد از واکسیناسیون اولیه با واکسن نوترکیب هپاتیت B دارای مقادیر مصونیت بخشی از آنتی بادی بودند که بر اساس نتایج HBsAg و anti-HBc به نظر می رسد خاطره ایمونولوژیک مؤثری در کودکان وجود دارد. ضروری است مطالعات پیگیری دیگری برای تعیین مدت زمان دوام مصونیت طراحی گردد.
نیره پارسائیان، بمانعلی جلالی، حسن مظفری خسروی،
دوره ۱۶، شماره ۳ - ( پاييز ۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه: افزایش لیپیدهای خون از جمله عوامل مهم خطرساز در بروز آترو اسکلروزو بیماریهای قلبی- عروقی است. مغزها از جمله مغز بادام غنی از لیپیدهای غیراشباع وعوامل آنتیاکسیدان بوده و برخی از گزارشات حاکی از اثر حفاظتی آنها بر سیستم قلب و عروق میباشد. هدف از این مطالعه بررسی اثر مغز بادام بر لیپیدها و لیپوپروتئینهای خون بیماران مبتلا به هیپرلیپیدمی است. روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی به روش قبل و بعد میباشد که بر روی ۳۰ مرد داوطلب انجام شد. افراد مورد مطالعه روزانه ۶۰ گرم مغز بادام به مدت چهار هفته مصرف نمودند. قبل و بعد از مصرف بادام میزان لیپیدها، لیپوپروتئینها، آپولیپوپروتئینها و لیپوپروتئین( (aخون آنها اندازهگیری شد. نتایج: مغز بادام به صورت معنیداری (۰۰۱/۰(p< باعث کاهش کلسترول سرم خون به میزان ۱/۳۶ میلیگرم بر دسیلیتر، تریگلیسرید به میزان ۹۴/۴۵ میلیگرم بر دسیلیتر، LDL–کلسترول به میزان ۶۸/۲۸ میلیگرم بر دسیلیتر و افزایش HDL–کلسترول به میزان ۶۴/۱۰ میلیگرم بر دسیلیتر گردید. مغز بادام موجب کاهش لیپوپروتئین (a) سرم خون به میزان ۱۱/۲ میلیگرم بر دسیلیتر، آپولیپوپروتئین B۱۰۰ به میزان۳ ۹/۸ میلیگرم بر دسی لیتر و افزایش آپولیپوپروتئین A۱ به میزان ۷۴/۱ میلیگرم بر دسیلیتر شد، ولی از لحاظ آماری معنیدار نبود. نتیجهگیری: مصرف مداوم مغز بادام وضعیت لیپیدهای خطر سازخون را بهبود بخشیده وممکن است در فرآیند آترواسکلروز و بروز بیماریهای قلبی- عروقی نقش پیشگیری کننده داشته باشد. بنابراین پیشنهاد میشود که از مغز بادام روزانه به مقدار حداقل ۶۰ گرم در درمان بیماران هیپرلیپیدمیک استفاده نمود.
حسن مظفری خسروی، فاطمه زارع هرفته، محمد هادی فرحزادی، محمد افخمی اردکانی، احمد جعفری ندوشن،
دوره ۱۶، شماره ۵ - ( ويژه نامه اطفال ۱۳۸۷ )
چکیده

مقدمه: گواتر و اختلالات ناشی ازآن یکی از شایعترین معضلات بهداشتی جوامع مختلف است. به منظور تعیین شیوع گواتر و میزان ید ادرار دانش آموزان ۱۱-۶ ساله منطقه چاهک از توابع شهرستان خاتم و مشخص کردن وضعیت این منطقه پس از ۱۸سال اجرای برنامه یددار کردن نمک طعام، این مطالعه انجام گردید. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی تمامی ۵۳۰ دانش آموز (۲۷۶ نفر دختر و ۲۵۴ نفر پسر) ۶ تا ۱۱ ساله از مدارس ابتدایی چاهک(مشتمل بر چاهک، شهریاری و بختیاری) تحت بررسی قرار گرفتند. همگی توسط یک پزشک آموزش دیده معاینه شدند. از یک چهارم آنها یک نمونه ادرار و نمک مصرفی خانوار اخذ شد. ید ادرار به روش هضمی و ید نمک با استفاده ازکیت تست سریع اندازهگیری شد. داده ها از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. نتایج: شیوع کلی گواتر در منطقه ۱/۲۹ درصد و شیوع گواتر درجه یک و دو به ترتیب ۱/۲۵ و ۴ درصد بود. شیوع گواتر درجه ۲ در دختران و پسران به ترتیب ۳/۳ و ۷/۴ درصد بود(۶/ P=). شیوع کلی گواتر در سنین ۶، ۷، ۸، ۹، ۱۰ و ۱۱ سال و بیشتر به ترتیب ۱۵، ۵/۲۶، ۵/۲۷، ۷/۲۱، ۱/۳۱ و۹/۳۷ (۹۳/۰P=) به دست آمد. این شاخص در روستاهای چاهک، شهریاری و بختیاری به ترتیب ۸/۲۰، ۹/۳۶ و۷/۶۸ درصد(۰۰۱/۰P
حسن مظفری خسروی، محمود نوری شادکام، یوسف نقیایی،
دوره ۱۷، شماره ۳ - ( تابستان ۱۳۸۸ )
چکیده

مقدمه: کم خونی علل مختلفی دارد ولی قریب ۵۰ درصد از کم خونیها ناشی از، کمبود آهن است. شدیدترین پیامد تخلیه آهن بدن کم خونی ناشی از کمبود آهن میباشد که هنوز هم به عنوان شایعترین کمبود تغذیهای در دنیا مطرح است. افزایش نیاز و عدم تأمین آن، دریافت ناکافی، نارسایی در جذب و انتقال آهن، دفع فیزیولوژیکی از طریق عادت ماهیانه و خونریزی حاد و مزمن، عفونت انگلی نسبت به کرمهای قلابدار، عفونتهای حاد و مزمن نظیر مالاریا، سل و ایدز، سایر کمبودهای تغذیهای نظیر کمبود ویتامین آ، ب۱۲، اسید فولیک، ریبوفلاوین و مس، استفاده از داروها و ابتلا به برخی سرطانها از علل این نوع کم خونی هستند. روش بررسی: این مطالعه به عنوان یک بررسی مقطعی- توصیفی از نیمه دوم سال ۱۳۸۶ شروع و خرداد ماه سال ۱۳۸۷ پایان یافت. جمعیت مورد مطالعه دانشآموزان سال اول دبیرستانهای دخترانه شهر یزد بودند. از بین دبیرستانهای دخترانه به صورت تصادفی ۸ دبیرستان انتخاب و ۲۰۰ نفر در مطالعه شرکت داده شدند. از هر دانش آموز ۵ سی سی خون سیاهرگی جهت اندازهگیری فریتین و CBC گرفته شد. فریتین به روشECLIA و سایر فراسنج خونی با استفاده از سل کانتر SYSMEX KX۲۱N ساخت کشور ژاپن توسط آزمایشگاه مرکزی یزد انجام شد. هموگلوبین کمتر از ۱۲ گرم درصد به عنوان کم خونی، فریتین کمتر از ۱۲ میکروگرم در لیتر به عنوان کمبود آهن و در صورتی که هردو کمتر از مقدار یاد شده بود به عنوان کم خونی ناشی از کمبود آهن در نظر گرفته شد. نتایج: میانگین سن (سال) و نمایه توده بدن(کیلوگرم بر متر مربع) دانشآموزان به ترتیب ۷/۰±۱۹/۱۵ و ۲/۴±۵/۲۱ و توزیع فراوانی افراد بر حسب سن ۱۴، ۱۵ و ۱۶ سال و بالاتر به ترتیب ۱۳، ۵/۵۸ و ۵/۲۸ درصد به دست آمد. میانگین هموگلوبین ۹/۰±۸/۱۲ گرم درصد، هماتوکریت ۳±۹/۳۸ درصد، MCV ۳/۴±۷/۸۰ فمتولیتر، MCH ۸/۱±۶/۲۶ پیکوگرم، MCHC ۶/۳±۲/۳۳ گرم در دسی لیتر و فریتین سرم ۲/۱۸ ±۲۳ میکرو گرم در لیتر بدست آمد. در کل ۵/۱۳ درصد از افراد کم خون بوده که ۳/۹ درصد آن (تقریباً ۶۸ درصد) کم خونی ناشی از کمبود آهن بوده است. ۷/۳۴ درصد از افراد مورد مطالعه نیز به کمبود آهن مبتلا بودند. نتیجهگیری: با عنایت به تقسیمبندی سازمان جهانی بهداشت شیوع کم خونی بدست آمده در این مطالعه، بیانگر خفیف بودن مسئله کم خونی به عنوان مشکل بهداشت همگانی در منطقه میباشد ولی کمبود آهن در حد قابل توجهای بالاست و انجام اقدامات مناسب جهت کاهش کمبود موجود و پیشگیری از بروز این کمبود امری ضروری و قابل توصیه است. واژه های کلیدی: کم خونی، کم خونی ناشی از کمبود آهن، کمبود آهن، دختران دانش آموز
بهناز انجذاب، تهمینه فرج خدا، اعظم خوشبین، حسن مظفری خسروی، مهشید بکایی،
دوره ۱۷، شماره ۴ - ( پائیز ۱۳۸۸ )
چکیده

مقدمه: گرگرفتگی علامتی شایع و ناراحت کننده در زنان یائسه می باشد که بصورت برافروختگی، تعریق، احساس گرما، طپش قلب و اضطراب بروز می کند و می تواند سبب اختلال در فعالیت های روزانه و کیفیت خواب شبانه زنان یائسه گردد. با وجود مؤثر بودن درمان جایگزین هورمونی بر گرگرفتگی، بدلیل عوارض ناشی از مصرف طولانی مدت آن، امروزه در مورد این نوع درمان اختلاف نظرهایی وجود دارد، از طرفی پذیرش درمان جایگزین هورمون در بین زنان ایرانی پائین می باشد. ایزوفلاون موجود در سویا ماده ای فیتواستروژن می باشد که ممکن است در کنترل گرگرفتگی زنان یائسه مؤثر باشد. لذا این تحقیق با هدف بررسی تأثیر مصرف سویا بر گرگرفتگی زنان یائسه طراحی شد. روش بررسی: این مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی با طراحی قبل و بعد بوده است. ۳۱ نفر از زنان یائسه تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی در مطالعه شرکت داشتند. قبل از شروع تحقیق تعداد دفعات گرگرفتگی افراد در یک هفته ثبت، سپس روزانه مقدار ۶۰ گرم آجیل سویا که حاوی ۷۶ میلی گرم ایزوفلاون بود جهت مصرف روزانه به مدت سه ماه در اختیار آنان قرار گرفت. سپس دفعات گرگرفتگی افراد در یک هفته، یکماه، دوماه و سه ماه اندازه گیری شد. قبل و بعد از مداخله جهت تعیین گنادوتروپین ها و استرادیول نمونه ی خون اخذ شد. داده ها با استفاده از بسته نرم افزاری SPSS مورد آنالیز قرار گرفت. نتایج: میانگین دفعات گر گرفتگی قبل و یک، دو و سه ماه بعد از مداخله به ترتیب ۶۱/۲±۸۸/۵، ۸۲/۱±۴۵/۳، ۵۷/۱±۷۳/۲ و ۴۸/۱±۱۶/۲ بار در ۲۴ ساعت بدست آمد(۰۰۱/۰ >(P. میانگین استرادیول بعد از سه ماه مصرف آجیل سویا کاهش معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری: مطالعات متعددی نیز مصرف سویا و ایزوفلان موجود در سویا را بصورت های عصاره، شربت و یا کپسول های حاوی ماده مؤثر سویا در کاهش تعداد دفعات گرگرفتگی مؤثر دانسته اند که با نتایج تحقیق حاضر همخوانی دارد، لذا آجیل سویا می تواند میان وعده ای مناسب جهت کنترل گرگرفتگی ناشی از یائسگی محسوب شود.
حسن مظفری خسروی، مهدیه حسین زاده شمسی انار، مریم السادات سلامی، حسین هادی ندوشن، حسین فلاح زاده،
دوره ۱۹، شماره ۲ - ( خرداد و تیر ۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: با شناسایی گیرنده های ویتامین دی در نسوج مختلف اجزای سیستم ایمنی و اهمیت این ویتامین افزایش یافته است. هدف از این مطالعه تعیین اثر تک دوز ۳۰۰۰۰۰ واحدی ویتامین دی بعد از زایمان در افراد مبتلا به دیابت بارداری بر وضعیت فاکتورهای پیش التهابی تاثیر گذار بر مقاومت به انسولین بوده است.

روش بررسی: این کارآزمایی بالینی تصادفی شده با طول دوره پیگیری سه ماهه با مشارکت ۴۵ نفر از خانم‌هایی که برای اولین بار در بارداری اخیر خود دیابت بارداری آنها تشخیص داده شده بود انجام شد. بیماران به طور تصادفی در دو گروه آزمون و غیرآزمون تقسیم، که به گروه آزمون یک دوز ۳۰۰۰۰۰ واحد ویتامین دی تزریق و گروه دیگر دریافت نکردند. هموگلوبین گلیکوزیله A۱C، ۲۵- هیدروکسی ویتامین دی، گلوکز ناشتا و دوساعته، TNF-α، اینترلوکین-۱، CPR و آدیپونکتین اندازه گیری شد.

نتایج: میانگین آدیپونکتین قبل و بعد از مداخله بین دو گروه تفاوت معنی داری نشان نداد، ولی تنها در گروه آزمون بعد از مداخله نسبت به قبل از خود افزایش معنی داری حاصل نمود. میانه غلظت ۲۵- هیدروکسی ویتامین دی سرم در گروه آزمون قبل از مداخله ۲۵/۲۴ و بعد از مداخله ۱/۶۲ نانومول در لیتر بدست آمد(۰۰۱/۰< P-value)، در حالی که این ارقام در گروه غیر آزمون به ترتیب ۳/۲۵ و ۱/۲۴ بوده است (۰۲/۰= P-value). میانه TNF-α در گروه آزمون از ۲/۶ پیکو گرم در لیتر در شروع مداخله به ۰۵/۳ کاهش یافته در حالی که در گروه غیر آزمون از ۲۵/۱ به ۹۵/۳ افزایش یافته است. میانه اینترلوکین-۱ در آغاز و پایان مداخله بین دو گروه تفاوت معنی داری نشان نداده است.

نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که تجویز مکمل تزریقی مگا دوز ۳۰۰۰۰۰ واحدی ویتامین دی بعد از وضع حمل به خانم هایی که برای اولین بار دیابت بارداری آنها تشخیص داده شده بود، سبب بهبود وضعیت ویتامین دی، کاهش فاکتور التهابی TNF-α و افزایش آدیپونکتین می شود.


یوسف نقیایی، جواد محیطی اردکانی، حسن مظفری خسروی،
دوره ۱۹، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: هورمون گرلین پلی پپتید ۲۸ اسید آمینه‌ای است که در طول دستگاه گوارش و عمدتاً در معده ترشح می‌شود. اثرات متعددی از جمله افزایش اشتها، تنظیم انرژی، افزایش ترشح هورمون رشد، افزایش برون ده قلبی، کاهش فشارخون را به این هورمون نسبت می‌دهند. اخیراً اثربخشی آن بر افزایش تراکم مواد معدنی استخوان مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین در این مطالعه تاثیر هورمون گرلین در افراد بزرگسال با توده استخوانی طبیعی بررسی شد. روش بررسی: این مطالعه بصورت توصیفی بر روی ۳۳ فرد بزرگسال بالای۲۰ سال انجام شد. در ابتدا وضعیت تراکم استخوان در دو ناحیه کمر و ران با روشDual Energy X-Ray Absorptiometry(DXA) اندازه‌گیری شد. افرادی که در این دو ناحیه دارای T-score بیشتر از ۱- بودند به عنوان فرد سالم از نظر تراکم استخوانی انتخاب شدند. پس از نمونه‌گیری، گرلین سرم آنها با روش ELISA و با کیت اندازه‌گیری شد. نتایج: میانگین سنی افراد ۶/۱۰±۴۰ سال و نمایه توده بدنی۶/۳±۲۷(کیلوگرم بر متر مربع) بود. همچنین میانگین غلظت گرلین پلاسما (pg/ml)۹/۱۲۸±۵/۱۰۰ به دست آمد. ضریب همبستگی گرلین با هیچکدام از متغیرها بخصوص تراکم استخوانی ناحیه کمر و ران معنی‌دار نبود و تنها با وزن افراد معنی‌دار بود(۰۵/۰=p). نتیجه‌گیری: دامنه میزان خونی هورمون گرلین با سن متغیر است. در این مطالعه ارتباط معنی‌داری بین گرلین و تراکم استخوانی دو ناحیه کمر و ران دیده نشد که با برخی از مطالعات مشابه همخوانی دارد. هر چند این ارتباط در مطالعات سلولی برروی استئوبلاست ها اثر این هورمون را برتراکم استخوانی نشان داد.
مژگان احمدزاده‌راجی، علیرضا خسروی، محمد حسین‌ صنعتی، رضا حاجی‌حسینی، احمد ابراهیمی، سیدمسعود نبوی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( دو ماهنامه مهر و آبان ۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: مولتیل اسکلروزیس یکی از بیماری‌های مزمن سیستم اعصاب مرکزی است، این بیماری در میان جوانان و زنان بیشتر بروز می‌کند و منجر به بروز علایمی عصبی می‌گردد. اینترلوکین-۷ گلیکوپروتئین ۲۵ کیلو دالتونی است که در تنظیم خونسازی ولنفوپواز دخالت دارد با توجه به اینکه ژن گیرنده اینترلوکین-۷ به عنوان یک ژن مرتبط با بیماری ام اس شناخته شده است، هدف این پژوهش بررسی پلی مورفیسم این ژن و مطالعه چند ریختی های تک نوکلئوتیدی آن می باشد. روش بررسی: از ۶۰ نفر بیمار و ۶۰ نفر افراد ظاهراً نرمال که موردی از ام اس در سابقه فامیلی نداشتند(گروه کنترل)، نمونه خون تهیه گردید و پس از استخراج DNA و کیفیت سنجی با استفاده از پرایمرهای اختصاصی برای نواحی اگزونی ۴ و ناحیه پروموتر، توسط روش PCR، تکثیر صورت گرفت و درحضور نمونه‌های کنترل، غربالگری اولیه با روش SSCP انجام گردید و الگوهای متفاوت با نمونه کنترل، جهت تعیین توالی ارسال گردیدند. نتایج: در ناحیه اگزون ۴، نیز دو تغییر مشاهده شد. اولین تغییر در جایگاه ۱۶۵ پروتئین((P. H۱۶۵H و تغییر دیگر در ناحیه ۱۳۸ پروتئین قرار داد(P.V۱۳۸I). این تغییر با شماره دسترسی FR۸۶۳۵۸ در انستیتو بیوانفورماتیک اروپا ثبت گردید. نتیجه‌گیری: مطالعات جمعیتی و مقایسه با جمعیت‌های مرجع مشابهت‌هایی با جمعیت اروپایی و آسیایی را در بعضی از SNPها نشان داد. پس از انجام مطالعات تکمیلی بر روی گروه شاهد و مطالعه پلی مورفیسم در جمعیت بزرگتری از بیماران ایرانی، به نظر می‌رسد استفاده از آنها به عنوان یک بیومارکر، در تشخیص زود هنگام بیماری ام اس، مفید واقع گردد.
زهرا مطلق، سید سعید مظلومی محمود آباد، حسن مظفری خسروی، محمد علی مروتی شریف آباد، محسن عسکرشاهی،
دوره ۱۹، شماره ۴ - ( دو ماهنامه مهر و آبان ۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: مصرف زیاد نمک با شدت فشارخون سرخرگی و عوارض فراوان مربوط به آن نظیر هایپرتروفی بطنی- قلب مرتبط است. با توجه به اهمیت آگاهی از میزان نمک دریافتی روزانه در زنان، این مطالعه با هدف تعیین میزان آن در این افراد انجام شد. روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی به روش مقطعی با مشارکت ۲۴۷ نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر یزد انجام شد. روش نمونه‌گیری به صورت چند مرحله‌ای بود. با اندازه‌گیری سدیم ادرار و با استفاده از فرمول کاواساکی میزان نمک دریافتی روزانه برآورد شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار آماریSPSS با استفاده از آزمون‌های آماری تی مستقل، آنالیز واریانس یک طرفه، کای اسکوئر و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: افراد مورد مطالعه با میانگین سنی ۷۵/۶±۹۱/۲۹ سال به طور متوسط ۹۷/۲±۰۹/۱۰ گرم نمک در روز مصرف می‌کردند. در ۱/۴%(۱۰ نفر) میزان نمک دریافتی روزانه کمتر از ۵ گرم بود. بین مصرف نمک و متغیرهای شغل(۴۵/۰p=)، سطح تحصیلات (۱۶/۰p=) و شغل همسر(۷۱/۰p=) ارتباط معناداری مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: با توجه به بالا بودن میزان نمک دریافتی افراد مورد مطالعه، پیشنهاد می شود برنامه‌های آموزشی مناسب بر پایه مدل‌ها و تئوری‌های آموزش بهداشت در جهت کاهش میزان مصرف نمک طراحی و اجرا شود.
سیده الهه شریعتی بافقی، حسن مظفری خسروی، سید مجتبی یاسینی اردکانی، محسن کرامتی، حسین فلاح زاده،
دوره ۱۹، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: شواهد موجود حاکی از ارتباط اسیدهای چرب امگا-۳ با افسردگی است. هدف این مطالعه مقایسه اثر اسید ایکوزاپنتاانوئیک(EPA) با دارونما در افسردگی خفیف تا متوسط است. روش بررسی: در این کارآزمایی بالینی تصادفی دوسو بی خبر، ۵۴ بیمار سرپایی مبتلا به افسردگی خفیف تا متوسط شرکت داشتند که به صورت تصادفی به دو گروه گیرنده مکمل و دارونما تقسیم شدند. گروه مکمل(EPA) و دارونما(روغن نارگیل) روزانه دو کپسول ۵۰۰ میلی گرمی هم شکل به مدت ۱۲ هفته مصرف کردند. شدت افسردگی با استفاده از مقیاس ارزیابی افسردگی همیلتون(HRSD) در آغاز مداخله و هفته‌های ششم و دوازدهم تعیین شد. نتایج: ۴۲ نفر(۸/۷۷%)، مداخله ۱۲ هفته‌ای را به پایان رساندند. اختلاف آماری معنا‌داری از نظر میانگین نمره HRSD در پایان مطالعه بین گروه مکمل و دارونما مشاهده شد(۰۰۱/۰= P). میانگین نمره HRSD با گذر زمان در هر دو گروه کاهش یافت، به طوریکه در آنالیز واریانس برای اندازه‌گیری‌های مکرر، اثر زمان معنا‌دار شد(۰۰۰۱/۰P < ، ۳۲/۱df= ، ۵۵/۵۰F= ). همچنین، اثر معنی‌دار بهبود با EPA نسبت به دارونما با گذر زمان مشاهده شد(تعامل گروه ضرب زمان، ۰۰۰۱/۰P < ، ۳۲/۱df= ، ۶۷/۱۲F= ). نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مکمل EPA در بهبود افسردگی موثر است و می‌توان از آن به عنوان مکمل الحاقی به داروهای ضد افسردگی در درمان افسردگی خفیف تا متوسط استفاده نمود.
زهرا نادری، حسن مظفری خسروی، علی دهقان، حسن فلاح حسینی، آزاده نجار زاده،
دوره ۲۰، شماره ۵ - ( آذر و دی ۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: شواهد محدودی بیانگر این مطلب است که زنجبیل با دارا بودن فیتوکمیکال‌های خاص بر کاهش التهاب و تسکین درد مؤثر است. هدف از این مطالعه بررسی اثر مکمل پودر زنجبیل بر بهبود درد در بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو بوده است. روش بررسی: مطالعه حاضر به صورت کارآزمایی بالینی دو سو بی خبر کنترل شده با دارونما اجرا شد. ۱۲۰ بیمار مبتلا به استئوآرتریت زانو با درد در حد متوسط به طور تصادفی به دو گروه گیرنده کپسول پودر زنجبیل و دارونما تقسیم شدند. گروه پودر زنجبیل و دارونما روزانه به ترتیب دو کپسول ۵۰۰ میلی‌گرمی هم اندازه و هم شکل حاوی پودر زنجبیل و نشاسته به مدت سه ماه مصرف کردند. میزان درد با استفاده از مقیاس خطی ـ بصری درد (VAS) در ابتدا و انتهای هفته دوازدهم تعیین شد. پاسخ به درمان به صورت کاهش بیش از ۵/۱نمره از درد تعریف شد. نتایج: میانگین میزان درد قبل از مداخله بین دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشت ولی پس از اتمام مداخله، این میزان به طور معنی‌داری در گروه زنجبیل کاهش یافت. از سوی دیگر میانگین تغییر نمره درد قبل نسبت به بعد از مداخله به طور معنی‌داری در گروه زنجبیل بیش از گروه دارونما کاهش یافت. میزان پاسخ به مداخله در گروه دریافت کننده زنجبیل ۸۸% و در گروه دارونما ۱۴% به دست آمد که بین دو گروه از نظر آماری اختلاف معنی‌داری حاصل شد (۰۰۱/۰>p). نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که مکمل پودر زنجبیل در تسکین درد بیماران مبتلا به استئوآرتریت زانو مؤثر است و می‌توان از آن به عنوان یک مکمل ایمن جهت بهبود درد مبتلایان به استئوآرتریت زانو با درد استفاده نمود.
راضیه فلاح، مهسا خسروی، شکوفه بهداد، مهران کریمی،
دوره ۲۱، شماره ۴ - ( مهر و آبان ۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: پونکسیون لومبار از روش‌های تشخیصی و درمانی مهم در کودکان به شمار می‌رود که برای انجام آن، آرام و بی‌حرکت بودن کودک ضروری می‌باشد. این تحقیق به منظور بررسی و مقایسه اثر ملاتونین و گاباپنتین خوراکی در کاهش درد و اضطراب ناشی از پونکسیون لومبار در کودکان صورت گرفت. روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی تصادفی، کودکان ۶ ماهه تا ۷ ساله بستری شده در بخش کودکان بیمارستان شهید صدوقی یزد که برای اولین بار در آنها پونکسیون لومبار صورت می‌گرفت، به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در یک گروه گاباپنتین به میزان mg/kg۱۵ و در گروه دیگر ملاتونین به میزان mg/kg۳/۰ داده شد. کارآیی دو دارو در ایجاد آرامش و کاهش اضطراب و کاهش درد و نیز عوارض جانبی آنها بررسی شد. نتایج: شصت کودک شامل ۲۲دختر (۷/۳۶%) و ۳۸ پسر (۳/۶۳%) با میانگین سنی ۹۲۳/۱±۷۹/۲ سال بررسی شدند. مصرف دارو در کاهش اضطراب به ترتیب در ۳/۴۳% و ۷/۳۶% از کودکان گروه ملاتونین و گاباپنتین مؤثر بود و کارآیی آنها در ایجاد آرامش یکسان بود. (۵۹۸/۰=p). ملاتونین در ۳/۲۳% و گاباپنتین در ۵۰% از کودکان درکاهش درد زمان انجام پونکسیون مؤثر بود و گاباپنتین داروی مؤثرتری در کاهش درد بود (۰۳۲/۰=p). عوارض جانبی در ۱۰% کودکان گروه ملاتونین و ۷/۱۶% کودکان گروه گاباپنتین دیده شد. از نظرتوزیع فراوانی بروز عوارض، تفاوتی بین دو گروه وجود نداشت (۴۴۸/۰=p). نتیجه‌گیری: دو داروی ملاتونین و گاباپنتین در کاهش اضطراب در پونکسیون لومبار در کودکان چندان مناسب نمی‌باشند. گاباپنتین اگرچه اثر کاهش اضطراب مناسبی نداشت اما کارآیی آن در کاهش درد نسبتاً مناسب بود و می توان از آن به عنوان یک داروی کاهنده درد در اقدامات تشخیصی درمانی دردناک استفاده بیشتری برد.
صدیقه احمدی، حسن مظفری خسروی، شیما دهقان بنادکی، نادر نوری ماجلان، محمدحسن لطفی،
دوره ۲۴، شماره ۱ - ( فروردین ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: دیس‌لیپیدمی و استرس اکسیداتیو در بیماران همودیالیزی امری شایع است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر مکمل خوراکی ال-کارنیتین بر پروفایل لیپیدی و ظرفیت تام آنتی‌اکسیدانی بیماران تحت درمان با همودیالیز طراحی و اجرا گردید.

روش بررسی: مطالعه حاضر یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده بود که با مشارکت ۵۰ نفر بیمار تحت همودیالیز مداوم، در مراکز همودیالیز شهر یزد در فاصله زمانی سال‌های ۹۲ تا ۹۳ انجام شده است. بیماران درگروه مداخله روزانه ۱ گرم مکمل خوراکی ال-کارنیتین به ‌صورت شربت خوراکی مصرف می‌کردند. بیمارانی‌که درگروه کنترل قرار گرفتند هیچگونه مکملی حاوی ال-کارنیتین دریافت نمی‌کردند. در ابتدا و پایان هفته دوازدهم، تری‌گلیسرید، کلسترول تام، کلسترولLDL  و ظرفیت تام آنتی‌اکسیدانی سرم(TAC) در دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت.

نتایج: میانگین تری‌گلیسرید و کلسترول تام در بین گروه‌ها و درون گروه‌ها تفاوت معنی‌داری نداشت. از سوی دیگر میانگین کلسترولLDL  در گروه ال-کارنیتین تغییر معنی‌داری نداشت ولی در گروه کنترل افزایش معنی‌دار داشت(۰۲/۰=p) و میانگین تغییرات کلسترول LDL بین دو گروه تفاوت معنی‌دار داشت(۰۵/۰p=). نتایج همچنین نشان داد که مکمل یاری با ال-کارنیتین تغییری در سطح سرمی ظرفیت تام آنتی‌اکسیدانی سرم(TAC)  در گروه ال-کارنیتین نسبت به گروه کنترل ایجاد نمی‌کند(۷۶/۰p=). بعد از اتمام مطالعهTAC  در هر دو گروه افزایش جزئی داشت ولی این تغییرات از لحاظ آماری معنی‌دار نبود(۶۲/۰=p).

نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد مصرف ال-کارنیتین به‌صورت شربت به میزان یک گرم در روز در بیماران همودیالیزی به مدت ۱۲ هفته بر سطح تری‌گلیسرید،کلسترول تام سرم و وضعیت تام آنتی‌اکسیدانی سرم بی‌تاثیر است ولی کلسترول LDL را کاهش داده است.


فرشاد باغبان، فرزاد باغی باغبان، زهرا بم زاده، ناهید اکبری، مهسا خسروی بختیاری،
دوره ۲۴، شماره ۶ - ( شهریور ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: اگرچه امروزه خطر انتقال باکتری‌های بیماریزا از طریق تزریق فرآورده‌های خونی کاهش یافته است اما هنوز امکان انتقال این عوامل از طریق تزریق این نوع فرآورده‌ها وجود دارد. هدف این مطالعه بررسی آلودگی نمونه‌های فرآورده پلاکت با باکتری‌های هوازی در مرکز انتقال خون اصفهان بوده است.

روش بررسی: در بهار و تابستان ۱۳۹۳، تعداد ۲۰۰۰ نمونه فرآورده پلاکتی بصورت تصادفی در مدت ۵ ماه برای بررسی آلودگی با باکتری‌های هوازی جمع­اوری شدند. ابتدا نمونه‌ها در محیط کشت مایع تیوگلیکولات کشت داده شدند. باکتری‌های رشد کرده در محیط با استفاده از رنگ‌آمیزی گرم و آزمایشات بیوشیمیایی، شناسایی ‌شدند. سپس از باکتری‌های جداسازی شده DNA استخراج گردیده و بر روی آن‌ها برای ژن rRNA S۱۶ آزمایش PCR انجام شد. سپس محصولات PCR تعیین توالی شده و باکتری‌ها در حد گونه شناسایی گردیدند.

نتایج: در این تحقیق چهار نمونه آلوده تشخیص داده شد. باکتری‌های جدا شده عبارت بودند از: کلبسیلاپنومونیه ۱ مورد، استافیلوکوکوس اورئوس ۱ مورد، استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس ۱ مورد و استافیلوکوکوس همولیتیکوس ۱ مورد که پس از تعیین توالی ژن S rRNA۱۶ در این باکتری‌ها به ترتیب ۹۷%، ۸۳%، ۹۹% و ۹۰% همولوگی مشاهده گردید.

نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق ممکن است فرآورده‌های پلاکت به باکتری‌های هوازی آلوده باشند؛ بنابراین فراهم نمودن شرایط مناسب در مراکز انتقال خون و سایر مراکز درمانی جهت انجام آزمایش‌های غربالگری برای شناسایی آلودگی‌های باکتریایی در فرآورده‌های پلاکتی قبل از استفاده از این فرآورده‌ها ضروری به نظر می‌رسد.


ناهید قایدی، امین الله بهالدینی، سید اسماعیل خوشنام، فیروزه غلامپور، احمد رضا خسروی، محمود رضا معین،
دوره ۲۴، شماره ۷ - ( مهر ۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: ریزوم گیاه شیرین‌بیان(Licorice) در طب سنتی برای درمان اختلالات گوارشی نظیر زخم معده و رفع گرفتگی روده مورد استفاده فراوانی قرار گرفته است. در تحقیق حاضر تأثیر عصاره آبی و الکلی ریزوم شیرین بیان بر حرکات کولون ایزوله موش صحرایی نر مورد مطالعه قرار گرفته است.

روش بررسی: موش‌های صحرایی نر بالغ ابتدا توسط اتیل اتر بی‌هوش شدند، بافت کولون آن‌ها جدا و به قطعات ۱ سانتی‌متری تقسیم شدند. قطعات به ترانسدیوسر نیرو به صورت طولی آویزان و به درون حمام‌های بافتی محتوی محلول تیرود اکسیژنه ۳۷ درجه سانتی‌گراد و ۴/۷pH= فرو برده شد. فعالیت مکانیکی قطعات توسط دستگاه پاورلب در حالت پایه، در پاسخ به داروی L-NAME
(۴-۱۰  مولار)، استیل کولین(۵-۱۰×۴ مولار) و آتروپین(۵-۱۰  مولار) در حضور و عدم حضور عصاره ریزوم شیرین بیان(۰۳۶/۰ میلی‌گرم بر میلی‌لیتر)، ثبت گردید. همچنین فعالیت مکانیکی قطعات گروه کنترل در شرایط مشابه با حلال عصاره(اتانول ۷۰ درصد) ثبت شد.

نتایج: در حضور عصاره آبی الکلی ریزوم شیرین بیان، فعالیت مکانیکی بافت در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معنی‌داری داشت(۰۵/۰ P≤). همچنین کاهش معنی‌داری در فعالیت مکانیکی بافت در گروه آزمایش در حضور توأم عصاره و استیل کولین در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد؛ در حالی که فعالیت مکانیکی بافت در حضور توأم عصاره و آتروپین و همچنین عصاره و L-NAME بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوت معنی‌داری نداشت.

نتیجه‌گیری: به نظر می­رسد که عصاره آبی- الکلی ریزوم شیرین بیان دارای اثر تعدیل کنندگی بر حرکات کولون است که احتمالاً این اثر مستقل از سیستم‌های نیتررژیک و کولینرژیک است.


سید مجتبی سهروردی، فرهاد صراف زاده، دکتر علی خسروی، عبدالرضا حسن زاده،
دوره ۲۷، شماره ۳ - ( خرداد ۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: سل یکی از اصلی‌ترین عوامل مرگ‌و‌میر در بیماری‌های عفونی است. با توجه به اهمیت رعایت رژیم دارویی، جهت کنترل و پیشگیری از مقاومت دارویی، تصمیم گرفته شد، میزان رعایت رژیم دارویی توسط بیماران مسلول شهر کرمان بررسی شود.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی و سرشماری انجام گرفت که نهایتاً ۸۰ بیمار مطالعه را کامل نمودند. اطلاعاتی دموگرافی از طریق پرسش‌نامه‌ی خاص بیماران، جمع‌آوری گردید. پس از گرفتن نمونه ادراری، چند قطره ادرار به معرف خاص ایزونیازید، ریفامپین و پیرازینامید اضافه می‌شد و تغییر رنگ اختصاصی ایجاد شده، معرف مصرف یکی از این داروها بود. اطلاعات گردآوری شده به کمک نرم‌افزار SPSS Inc., Chicago, IL; Version ۱۸ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. از آزمون کای‌اسکور برای بررسی ارتباط بین متغیرها استفاده گردید.
نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که در مجموع میزان همکاری بیماران در مصرف ایزونیازید ۷۰ درصد، ریفامپین ۷۰ درصد و پیرازینامید ۱/۶۸ درصد بوده است. کیفیت پیروی از دستورات دارویی با سن، اطلاع از عوارض ناخواسته دارویی، اعتیاد به تریاک و مدت مصرف دارو ارتباط معنی‌دار داشت (۰۵/۰P<) ولی با عوامل جنسیت، مدت بیماری، مصرف داروی دیگر، و حضور فرد مسلول دیگر در خانواده، ارتباط معنی‌داری مشاهده نگردید.
نتیجه‌گیری: این مطالعه مشخص کرد که عواملی هم‌چون سن، اعتیاد به تریاک، مدت درمان وآگاهی از عوارض ناخواسته داروها از جمله عوامل تاثیر‌گذار بر همکاری بیماران در مصرف مناسب داروها بوده است، به‌طوری‌که افراد بالای ۳۵ سال، معتاد به تریاک، با دوره درمان طولانی و با عدم‌آگاهی از عوارض ناخواسته داروها به میزان کمتری مبادرت به‌ رعایت رژیم دارویی خود نموده بودند.
 


ویدا مظفری خسروی، مسعود میرزایی، حسن مظفری خسروی،
دوره ۲۷، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: سندرم متابولیک مجموعه‌ای از اختلالات می‌باشد که در نهایت خطر حوادث قلبی-عروقی، دیابت و مشکلات دیگری را بدنبال دارد. هدف از این مطالعه تعیین شیوع این سندرم در بزرگسالان شهر یزد بوده است.
روش بررسی: این مطالعه با استفاده از داده‌های فاز نخست مطالعه طولی "بررسی سلامت مردم یزد" (یاس) انجام شده است. بیش از ده هزار نفر از افراد بزرگسال (۶۹-۲۰ سال) از خآنوارهای شهر یزد در این مطالعه مشارکت داشته‌اند. از ده هزار نفر شرکت کننده در مطالعه، تقریباً ۴۰۰۰ نفر به آزمایشگاه مراجعه و داده‌های آنان برای محاسبه سندرم استفاده شد. سندرم متابولیک بر اساس معیارهای ATP III تعریف شد. با استفاده از نرم‌افزار SPSS Version ۱۶ داده‌ها مورد آنالیز قرار گرفت.
نتایج: شیوع کلی سندرم ۳/۳۳% به‌دست آمد که با افزایش سن رابطه معنی‌داری داشته، به‌طوری که از ۶۰ سالگی به بالاترین حد یعنی بیش از ۵۰% رسیده است. هم‌چنین به‌طور معنی‌داری در زنان با ۹/۳۹% بیش از مردان با ۹/۲۵% بوده است. فراوانی‌ اجزاء غیر نرمال سندرم به ترتیب دور کمر یا چاقی شکمی (۱/۴۷%(، فشار خون دیاستول یا سیستول ) ۷/۴۳% (، تری گلیسرید ) ۶/۴۱% ( ،HDL (۵/۳۹% ( و قند خون ناشتا)  ۷/۲۱% ( بوده است. ۵/۶۷% و ۷/۹۱% از مبتلایان به سندرم نیز چاق یا اضافه وزن داشته اند.
نتیجه‌گیری: مطالعه نشان داد که شیوع سندرم متابولیک به‌ویژه در زنان و افراد بالای ۵۰ سال بالاست از سوی دیگر چاقی مرکزی و پرفشاری خون مهم‌ترین اجزاء معرف سندرم متابولیک در شهر یزد می‌باشند‌.
 
سحر خسروی، نرگس صادقی، مهسا السادات موسوی،
دوره ۲۸، شماره ۹ - ( آذر ۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تاثیر بحث گروهی مادران بر میزان آگاهی و عملکرد دختران نوجوان درباره بهداشت بلوغ در مدارس دولتی متوسطه اول شهر قائمیه سال ۱۳۹۷ انجام شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات مداخله‌ای نیمه تجربی و مجموعه طرح‌های پیش آزمون-پس­‌آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه دو مدرسه به‌صورت تصادفی انتخاب شدند و از هر مدرسه ۴۰ نفر به‌عنوان نمونه انتخاب شدند. جلسات بحث گروهی با شرکت مادران و به شکل دایره­ای در طی ۴ جلسه برای هر گروه مداخله هفته‌ای یک بار به‌مدت ۴۰ دقیقه در مدت یک ماه انجام گرفت. در این پژوهش برای اندازه­‌گیری میزان آگاهی و عملکرد آزمودنی‌­ها از پرسش‌نامه استاندارد علیزاده چرندابی و همکاران (۱۳۹۳) و متغیر نگرش از پرسش‌نامه نگرش عیوضی و همکاران (۱۳۹۳) استفاده شد. مقایسه نمره میانگین متغیرها قبل و بعد از مداخله از آزمون‌‌­های آماری تی تست و آنوا استفاده شد. کلیه عملیات آماری توسط نرم‌افزارSPSS version ۱۶  انجام و سطح معنا‌داری ۰/۰۵P< در نظر گرفته شد استفاده شد.
نتایج: نتایج آزمون t مستقل نشان داد که پیش از مداخله میانگین نمرات آگاهی و عملکرد درباره بهداشت بلوغ بین دو گروه اختلاف معنادار نداشت (۰/۰۵ P >) این در حالیست که پس از مداخله میانگین نمرات آگاهی و عملکرد درباره بهداشت بلوغ در گروه مداخله به‌طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود (۰/۰۵ P <).
نتیجه‌گیری: تحلیل یافته‌­های این مطالعه، مؤید کارایی آموزش از طریق بحث گروهی در ارتقای آگاهی و عملکرد دختران نوجوان در خصوص بهداشت بلوغ جسمی بود. از این رو به مسئولان، مربیان بهداشت ومشاوران مدارس توصیه می­شود که جلسات آموزشی مستمر را به‌صورت بحث گروهی برای مادران دختران نوجوان برگزار کنند.

سمیرا مظفری خسروی، سامان سیدآبادی، سید حسین شاهچراغی، مرضیه لطفی،
دوره ۳۲، شماره ۲ - ( اردیبهشت ۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: زنان متعلق به گروه سنی باروری ممکن است با چالش­هایی در مورد ناباروری یا سقط جنین به دلیل شرایطی مانند نارسایی زودرس تخمدان (POF) مواجه شوند. POF یک درصد از زنان زیر ۴۰ سال را تحت تاثیر قرار می­دهد که منجر به ناباروری می­شود. تاکنون، داده­ها نشان داده است که درمان POF با سلول­های بنیادی در مقایسه با سایر گزینه­ها موثرترین روش برای درمان POF است. استفاده از سلول­های بنیادی مزانشیمی مشتق از بند ناف HUC-MSCs)) به دلیل ویژگی­هایی مانند ایمنی زایی نسبتا کم، چند‌توانی (Multipotent)، منشأ­های چندگانه، مقرون به صرفه بودن، راحتی در تولید و کارایی بالا انتخاب خوبی برای درمان POF اولیه می­باشد. این مطالعه مروری در نظر دارد تمام مزایا و معایبHUC-MSCs  را به منظور درمان POF مورد بررسی قرار دهد.
نتیجه‌گیری: یکی از راههای درمان POF استفاده از سلول های بنیادی مزانشیمی مشتق از بند ناف می باشد، این سلول­ها ظرفیت فوق‌العاده‌ای را به منظور ترمیم و بازسازی دارند که این ویژگی به آن‌ها در ترمیم تخمدان‌های تحلیل رفته کمک می­کند. نتایج این مقاله مروری نشان دهنده این است که استفاده از HUC-MSCs می‌تواند به عنوان یک روش درمانی بالقوه در درمان این بیماران مد‌نظر قرار گیرد.
 

زهرا رستگار، فریبا خسروی نژاد،
دوره ۳۲، شماره ۷ - ( مهر ۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: فرمولاسیون دارویی نانوذرات به دلیل دستیابی به داروی رهاسازی هدفمند و پایدار، بهبود حلالیت دارو و کاهش واکنش‌های جانبی دارویی، کاربرد زیادی دارد. یکی از راه‌های بهبود بقای بیماران سرطانی، درمان با استفاده از نانوحامل‌ها برای داروهای ضد سرطان است. هدف از این مطالعه، سنتز نیوزوم آنکپسوله شده حاوی عصاره گیاه درمنه و بررسی اثرات ضد سرطانی و آپوپتوزی علیه رده سلولی سرطان پستان است.
روش بررسی: در این مطالعه ابتدا نانوحامل نیوزومی ساخته و عصاره گیاه درمنه گندواش در آن بارگزاری شد. خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آن با استفاده از میکروسکوپ الکترونی SEM و پراکندگی نور دینامیکی (DLS) و پتانسیل زتا مورد تایید قرار گرفت. هم‌چنین درصد محصورسازی و الگوی رهایش عصاره بررسی شد. در انتها اثرات ضد سرطانی آن توسط روش رنگ سنجی MTT برعلیه رده سلولی سرطان پستان (MCF_۷) بررسی شد و میزان بیان ژن‌های آپوپتوزی Caspase۳ و Caspase۹ با استفاده از روش  Real Time PCRمورد مطالعه قرار گرفت. در انتها آنالیز آماری توسط نرم افزار GraphPad Prism  انجام شد و داده های سمیت سلولی و بیان ژن با آنالیز توسط واریانس یک طرفه (one-way analysis of variance ) مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: یافته‌ها نشان داد که نانوحامل نیوزوم سنتزشده حاوی عصاره، دارای ساختار کروی می‌باشد و اندازه آن ۲۰۸/۱نانومتر ودرصد محصورسازی ۶۲/۳۵%  و شارژ سطحی ۲۲/۵- است. همچنین نانوحامل نیوزوم حاوی عصاره، دارای اثرات ضدّسرطانی معنا داری نسبت به عصاره آزاد می باشد و به ترتیب باعث افزایش بیان ژن‌های caspase۳ وcaspase۹ به میزان ۰/۳۴±   ۱/۱۸۴ (P<۰/۰۵) و۰/۸۱ ± ۱/۶۸ (P<۰/۰۵) می شود.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که نیوزوم حاوی عصاره گیاه درمنه گندواش اثرات ضد سرطانی و آپوپتوزی را به‌طور معناداری افزایش می‌دهد و بنابراین می‌توان با مطالعات بیشتر در آینده از نیوزوم به عنوان سیستم دارورسانی هدفمند جهت اهداف ضدسرطانی استفاده نمود.


صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به ماهنامه علمی پ‍ژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | SSU_Journals

Designed & Developed by : Yektaweb