۱۲ نتیجه برای حکیمی
محمدرضا امینی پور، ابوالفضل برخورداری، محمدحسن احرام پوش، علی محمد حکیمیان،
دوره ۱۶، شماره ۲ - ( تابستان ۱۳۸۷ )
چکیده
مقدمه: همزمان با استفاده روزافزون از سرب، مشکلات وعوارض بهداشتی و زیست محیطی متعددی از جمله عوارض سیستم اعصاب مرکزی و کم خونی افزایش یافته است. سرب در بیماریزایی وایجاد مسمومیت های شغلی نقش به سزایی دارد. این مطالعه به منظور تعیین غلظت سرب خون کارگران برحسب فاکتورهای دموگرافیک ومقایسه آن با حدود مجازانجام گرفت.
روش بررسی: در یک مطالعه توصیفی- مقطعی کلیه کارگران معدن سرب و روی کوشک یزد مورد بررسی قرار گرفتند. پس از خون گیری از ۴۹۰ نفرکارگر، بخشی ازخون به آزمایشگاه تشخیص طبی جهت تعیین فاکتورهای خونی به روش روتین ارسال و پنج سی سی خون جهت تعیین غلظت سرب به آزمایشگاه تخصصی وزارت متبوع تحویل گردید. غلظت سرب براساس استاندارد انستیتو ملی ایمنی و بهداشت حرفه ای ((NIOSH و باروش جذب اتمی تعیین مقدار شد.
نتایج: بر اساس نتایج تحقیق میانگین، حداقل و حداکثر سرب خون به ترتیب: mg/dl ۴۹/۹ و ۱۱۶ و در ۷ /۴۵ درصد افراد بیش از حد مجاز بود. همچنین با افزایش سن و سابقه کار میزان سرب خون نیز افزایش یافته است. ولی اختلاف از نظر آماری معنی دار
نمی باشد. از طرفی میزان سرب خون بر حسب محل کار متفاوت بود. به طوری که در واحدهای تغلیظ نسبت به بخش اداری و خدمات بالاتر بوده و اختلاف معنی دار می باشد (۰۴۸/۰p=). بر اساس استاندارد(BEI) سطح خونی سرمی، غلظت سرب خون در ۷/۴۵ درصد نمونه ها بالاتر از حد مجاز و بیشترین مقدار (µg/dl ۶/۵۴) دربین کارگران تغلیظ بود. در اکثریت قریب به اتفاق کارگرانی که سرب خون آنها از حد مجاز بالاتر بوده، میزان هموگلوبین خون آنها کمتر از ۱۳ گرم بر دسی لیتر اندازه گیری شد که اختلاف آنها از نظر آماری معنی دار بوده است.
نتیجه گیری: محل کار مهمترین عامل مؤثر در افزایش و کاهش سرب خون و متعاقب آن تغییر فاکتورهای خونی می باشد. بنابراین توجه به تغییرات گلبول های قرمز و هموگلوبین کارگران در معرض، باید به طور جدی مورد توجه مسئولین
بهداشت حرفه ای و طب کار صنعت در معاینات دوره ای و غربال گری قرار گیرد.
فریبا حکم اللهی، حسن رفعتی، حسین ریاحی، محمدحسین حکیمی، آتوسا علی احمدی، هاجر حیدری، فاطمه حقیرالسادات، مصطفی عظیم زاده، سعید علی موسی زاده،
دوره ۱۸، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۸۹ )
چکیده
مقدمه: ماکرومیست ها منابع جدیدی برای کشف ترکیبات جدید دارویی با اثرات مختلف بیولوژیک به شمار میآیند.Phellinus conchatus قارچی دارویی متعلق به خانواده Hymenochaetaceae میباشد. گونههای این قارچ علاوه بر داشتن خاصیتهای
آنتیاکسیدان، ضد سرطان و ضد باکتری در طب سنتی برای درمان بسیاری از بیماریها مورد استفاده قرار میگیرد.
روش بررسی: در این تحقیق جمعآوری و شناسایی قارچ P. conchatus با استفاده از خصوصیات ماکرومورفولوژیکی و میکرومورفولوژیکی، روابط میزبانی و پراکنش انجام گرفت و سپس عصارهگیری جهت انجام آزمون زیست سنجی((Bioassay علیه باکتریهای گرم-منفی و گرم-مثبت به روشهای انتشار روی دیسک، تعیین حداقل غلظت مهارکننده رشد(MIC) و حداقل غلظت کشنده (MBC) باکتریها انجام پذیرفت.
نتایج: عصارههای متانولی تام و کلروفرمی اثرات بازدارنده روی ۳ باکتری Staphylococcus aureus،aeruginosa Pseudomonas و Bacillus cereus نشان میدهند و در مورد عصاره بوتانولی، نتایج MIC و MBC به ترتیب برای باکتریهای مذکور) ۱،(۲mg.disk ،)۲، mg.disk (۴ و) ۸، mg.disk۱۶ (مشاهده شدند.
نتیجه گیری: نتایج نشان میدهند که عصاره های مختلف به ویژه عصاره بوتانولی قارچ دارویی Phellinus با دارا بودن مواد موثر، باعث نشان دادن خواص ضد باکتریایی قوی این عصاره علیه باکتریها به خصوص باکتری بیماریزای مهم Pseudomonas Aeruginosa شده است.
کسری کریمی، زهرا جنتعلیپور، فاروق حکیمی، رضا فرحی رستمی، فرزاد جاسمیزرگانی، زهرا فتوکیان،
دوره ۲۰، شماره ۳ - ( مرداد و شهریور ۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: ریفلاکس معده به مری از جمله اختلالات گوارشی شایع در شیرخواران است که در صورت عدم تشخیص و درمان به موقع میتواند باعث عوارضی چون ازوفاژیت و در نهایت مری بارت شود. از سوی دیگر تشابه علایم ریفلاکس گاستروازوفاژیال با برخی دیگر از بیماریهای دوران کودکی ممکن است تشخیص و درمان به موقع را با تاخیر مواجه نماید. لذا استفاده از ابزارهای غربالگری مناسب امری ضروری میباشد.
روش بررسی: مطالعه اخیر بر روی ۲۲۱ شیرخوار ۲ تا ۱۲ ماهه که با علایم اولیه ریفلاکس گاستروازوفاژیال(استفراغ مکرر، بیقراری بعد از تغذیه، عدم وزن گیری، سرفههای مکرر و امتناع از تغذیه) به کلینیک تخصصی اطفال و بیمارستان شهید رجائی تنکابن مراجعه نموده بودند، صورت گرفت. جمعآوری اطلاعات با پرسشنامه غربالگری ریفلاکس گاستروازوفاژیال توسط پژوهشگر با استفاده از اطلاعات موجود در پرونده و مصاحبه با والدین صورت گرفته و سپس نمونهها تحت سونوگرافی گاستروازوفازیال قرار گرفتند.
نتایج: پس از غربالگری اولیه شیرخواران بر اساس ابزار غربالگری ریفلاکس گاستروازوفاژیال شیرخواران، از طریق سونوگرافی، ریفلاکس معده به مری در ۳/۶۳ درصد شیرخواران مثبت گزارش شد. میانگین طول مری شکمی در گروه مبتلا به ریفلاکس ۵۴/۲±۷۳/۲۰ میلیمتر و در گروه غیر مبتلا به ریفلاکس ۳۵/۲±۷۱/۲۳ میلیمتر بود.
نتیجهگیری: با توجه به وجود شباهت بین علایم بالینی ریفلاکس گاستروازوفاژیال با بیماریهای دیگر دوران شیرخوارگی وجود یک ابزار اولیه جهت غربالگری شیرخواران مبتلا و سپس انجام رویههای تشخیصی کم هزینه، در دسترس و کم عارضه دیگر مانند سونوگرافی جهت تشخیص نهایی و شروع درمان به موقع ضروری به نظر میرسد.
وحید احسانی، محمد اله توکلی، محمدحسین دشتی، محمد ابراهیم رضوانی، حسین رضازاده، علی شمسی زاده، مسعود مبینی، الهام حکیمی،
دوره ۲۱، شماره ۶ - ( بهمن و اسفند ۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: هیپوترمی اثرات محافظت نورونی بر ایسکیمی مغزی در مدلهای انسداد دائم یا موقت شریان مغزی میانی دارد. در این پژوهش اثر محافظت نورونی هیپوترمی جنرال درمدل آمبولیک سکته مغزی مورد مطالعه قرار گرفت. روش بررسی: در این مطالعه تجربی، ۲۴ سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن تقریبی ۲۵۰ تا ۳۵۰ گرم در سه گروه هشتتایی مورد مطالعه قرار گرفتند. گروهها به ترتیب شامل شم، کنترل و هیپوترمی بودند. سکته مغزی از طریق تزریق لخته به داخل شریان مغزی میانی ایجاد شد. هیپوترمی، شش ساعت بعد از القاء سکته مغزی انجام شد. اختلالات نورولوژیک در ۲۴ و ۴۸ ساعت بعد از سکته مغزی اندازهگیری شد. حجم انفارکتوس و ادم مغزی در پایان مطالعه اندازهگیری شد. نتایج: هیپوترمی جنرال حجم انفارکتوس و اختلالات نورولوژیک را به طور معنیداری کاهش داد (۰۰۱/۰p<). اما اختلاف معنیداری برای کاهش ادم مغزی بین گروه کنترل و هیپوترمی وجود نداشت . نتیجهگیری: با توجه به دادههای این مطالعه، هیپوترمی جنرال ۶ ساعت بعد از سکته مغزی مدل امبوتیک اثر محافظت نورونی دارد.
میلاد حکیمی، سیدرضا عطارزاده حسینی،
دوره ۲۳، شماره ۱۲ - ( اسفند ۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: چاقی اختلال متابولیکی است که در پی افزایش انرژی دریافتی و کاهش مصرف انرژی ایجاد میشود. هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر هشت هفته تمرین هوازی بر سطوح سرمی آیریزین و شاخصهای لیپیدی دانشجویان پسر دارای اضافه وزن بود.
روش بررسی: در این مطالعه نیمه تجربی که در سال ۱۳۹۴ انجام شد، تعداد ۲۴ دانشجوی پسر دارای اضافه وزن با میانگین سن ۸۸/۱±۱۳/۲۱ سال و نمایه توده بدن ۲۵ تا ۹/۲۹ کیلوگرم بر مترمربع، به روش هدفدار و در دسترس گزینش و به دو گروه همگن تمرین هوازی(۱۲ نفر) و کنترل(۱۲ نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت هشت هفته سه جلسهای و هر جلسه ۴۰ تا ۵۰ دقیقه با شدت ۸۰-۶۰ درصد ضربان قلب بیشینه تمرین کردند. همزمان گروه کنترل فعالیتهای روزانه خود را انجام دادند و در تمرین هوازی شرکت نداشتند. پیش و پس از مداخله تمرینی سطوح سرمی آیریزین و شاخصهای لیپیدی اندازهگیری شد. برای مقایسه میانگینهای درونگروهی و بینگروهی از روش آنالیز واریانس اندازههای تکراری استفاده و سطح معنیداری ۰۵/۰>P در نظر گرفته شد.
نتایج: هشت هفته تمرین هوازی منجر به افزایش معنیدار سطح VO۲maxو HDL-C (۰۵/۰>P) و کاهش معنیدار وزن، شاخص توده بدن، درصدچربی بدن و TC شد(۰۵/۰>P)، از طرفی تغییرات سطوح سرمی آیریزین، LDL-C و TG معنیدار نبود(۰۵/۰<P).
نتیجهگیری: تمرین هوازی بدون تغییر در سطح سرمی آیریزین، تاثیر مطلوبی بر افزایش VO۲max، بهبود ترکیب بدنی و کاهش ریسک فاکتورهای لیپیدی دارد.
نجمه نجفی، حبیب الله حسینی، مریم حاتمی، محمود وکیلی، فرزانه شیشه بر، محمد زمانیان، الهام حکیمی زاده،
دوره ۲۶، شماره ۳ - ( خرداد ۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: کاهش درد پس از جراحی از مشکلات بیماران معتاد به مواد مخدر میباشد. مورفین از شایعترین داروها جهت کنترل درد پس از جراحی میباشد. بهعلت عوارض و مقاومت به اوپیوئیدها در بیماران معتاد، توجه به داروهای کمکی نظیر کتامین افزایش یافته است. هدف این مطالعه بررسی اثر افزودن کتامین به مورفین در بیماران معتاد به اوپیوئید با درد پس از جراحی ارتوپدی بود.
روش بررسی: در یک کارآزمایی بالینی دوسوکور، تعداد ۶٠ بیمار کاندید جراحی ارتوپدی با سابقه مصرف اپیوئید، به طور تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. پس از جراحی، گروه اول ۲۰ میلیگرم مورفین و گروه دوم۲۰ میلیگرم مورفین و ۱۰۰ میلیگرم کتامین از طریق پمپ تزریق وریدی کنترل درد توسط بیمار (IPCA)، دریافت نمودند. نمره درد بر مبنای شاخص مقیاس دیداری درد (VAS)، نمره آرامبخشی توسط معیار رامسی و میزان تهوع و استفراغ، در زمانهای ۱، ۶، ۱۲ و ۲۴ ساعت پس از جراحی سنجیده شد. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS-۲۰ تجزیه و تحلیل و نتایج به صورت میانگین و انحراف معیار بیان و با استفاده از آزمون t-test بررسی شدند. سطح معنی داری کمتر از ۰۵/۰ در نظر گرفته شد.
نتایج: نتایج نشان داد که دوز دریافتی مورفین در گروه مورفین در مقایسه با گروه مورفین + کتامین به طور معنا داری بیشتر بود (۰۰۱/ ۰p ˂). میانگین نمره درد، فقط در ساعت ۱۲ در گروه مورفین در مقایسه با گروه دوم به طور معنا داری کاهش یافت (۰۲/۰p=). میانگین نمره آرام بخشی در ساعات ۱ (۰۰۱/۰p<)، ۶ (۰۰۲/۰p=)، ۱۲ (۰۰۱/۰p=) و ۲۴ (۰۰۱/۰p=) در گروه مورفین به طور معنا داری در مقایسه با گروه دوم زیاد شد. در ساعت ۱، میانگین نمره تهوع و استفراغ در گروه مورفین در مقایسه با گروه کتامین + مورفین به طور معنا داری کاهش یافت (۰۲۴/۰p=).
نتیجهگیری: افزودن کتامین به مورفین در بیماران با سابقه مصرف اپیوئید میتواند سبب کاهش مصرف مورفین شود. اما اثری بر کاهش نمره درد و آرامبخشی ندارد.
محمد پاکهاشمی، مهسا حسنیپور، آیت کائیدی، پویا سعید عسکری، ایمان فاطمی، محمدرضا رحمانی، الهام حکیمی، جلال حسنشاهی، وحید احسانی، زهرا تقیپور، مرضیه خادمی، محمد الله توکلی،
دوره ۲۸، شماره ۳ - ( خرداد ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: پیری یک فرآیند پیچیده بوده و بهعنوان عامل خطر برای بیماریهایی مانند فشارخون، آلزایمر، سرطان، افسردگی و اضطراب بهشمار میآید. اخیراً دیده شده است که داروی ضد دیابت متفورمین دارای اثرات عصبی مهمی نظیر جلوگیری از کاهش حافظه، سکته مغزی، اضطراب، التهاب و تشنج میباشد. از این رو هدف پژوهش حاضر تعیین اثر متفورمین در برخی عملکردهای شناختی در موشهای صحرایی نر مسن بود.
روش بررسی: در این مطالعه تجربی، تعداد ۲۴ سر موش صحرایی ۲۲ ماهه به طور تصادفی به ۳ گروه ۸ تایی تقسیم شدند. گروه اول: گروه کنترل است که آب را بصورت خوراکی (گاواژ) دریافت کردند، گروه دوم: متفورمین با دوز mg/kg۱ به صورت خوراکی و گروه سوم: متفورمین را با دوز mg/kg۱۰ را به صورت خوراکی دریافت نمودند. پس از تیمار بهمدت ۴۰ روز (روزانه یک مرتبه) آزمونهای رفتاری شامل ماز Y شکل، ماز بهعلاوهای شکل مرتفع و آزمون افسردگی از حیوانات گرفته شد. نتایج با استفاده از نرمافزار Prism GraphPad نسخه ۶ و آزمون One-way ANOVA و سپس تست تعقیبی Tukey-post Hoc-test بررسی شد.
نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که متفورمین با دوز mg/kg ۱۰ میزان اضطراب (۰/۰۰۱P< و ۰/۰۵P<) و افسردگی(۰/۰۰۱ P<) را در حیوانات مسن به صورت معنی داری کاهش داده است. متفورمین با دوز mg/kg ۱ نتوانست اختلالات ناشی از پیری را در این مدل بهبود بخشد.
نتیجهگیری: متفورمین با دوز mg/kg ۱۰ میتواند با کاهش اضطراب و افسردگی موجب ارتقا کیفیت زندگی دوره پیری گردد.
سجاد ستائی مختاری، الهام حکیمیزاده، مژده حاج محمدی، آیت کائیدی، ایمان فاطمی، مهسا حسنیپور، جلال حسنشاهی، محمد اله توکلی،
دوره ۲۸، شماره ۱۱ - ( بهمن ۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: در طی یائسگی که جزئی از فرآیند پیری در زنان است سطح هورمونهای جنسی کاهش مییابد که باعث بروز مشکلاتی نظیراختلال در حافظه و عملکردهای شناختی میشود. یکی از راهکارهای جهت درمان این اختلالات، هورمون درمانی بوده که خود دارای عوارض متعددی میباشد. مطالعه حاضر اثر تکنیک شرطیسازی با ایسکمی از راه دور را بر بهبود حافظه، قدرت عضلانی، عملکرد حرکتی و تعادلی در موشهای اواریکتومی شده مورد بررسی قرار میدهد.
روش بررسی: در مطالعه تجربی حاضر ۲۴ سر موش صحرایی ماده نژاد ویستار با وزن تقریبی ۲۲۰-۱۷۰ گرم به سه گروه (۸=n) شامل ۱: گروه کنترل، ۲: گروه اواریکتومی و ۳: گروه اواریکتومی+درمان تقسیم شدند. درابتدا حیوانات گروه دوم و سوم اواریکتومی شدند. سپس به مدت دو ماه موشهای گروه درمان تحت تکنیک شرطیسازی قرار گرفتند. بعد از آن حافظه، قدرت عضلانی و عملکرد حرکتی و تعادلی در تمام گروه ها مورد سنجش قرار گرفت. آنالیز آماری توسط نرمافزارSPSS version ۱۶ وآزمون واریانس یک طرفه انجام شد.
نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد شرطیسازی با ایسکمی از راه دور باعث بهبود معنادار حافظه در گروه اوریکتومی+درمان نسبت به گروه اوریکتومی شده است (۰/۰۴>P). نتایج بهدست آمده از آزمون شنای اجباری نشانگر افزایش معنادار قدرت عضلانی در گروهاوریکتومی+درمان نسبت به گروه اوریکتومیبود(۰/۰۲۸۱>P). نتیجه عملکرد حرکتی و تعادلی بهبود معنادار را بروز نداد.
نتیجهگیری: شرطیسازی با ایسکمی از راه دور میتواند اثرات مفیدی براختلالات ناشی از یائسگی و اواریکتومی داشته باشد.
فاطمه صادقی ندوشن، فاطمه حکیمیان، بیبی فاطمه حقیرالسادات،
دوره ۳۱، شماره ۱۰ - ( دی ۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: فناوری نانو همواره به دنبال ارائه راهکارهای نوینی جهت رسانش هدفمند داروهای شیمیدرمانی به سلولهای سرطانی است تا بدین وسیله کیفیت درمان سرطان را افزایش داده و عوارض جانبی داروهای شیمیدرمانی را کاهش دهد. هدف از این مطالعه بارگذاری داروی ضدسرطان دوکسوروبیسین بر روی نانو ذرات مغناطیسی اکسیدآهن به منظور اثرگذاری روی سلول MCF-۷، مورد ارزیابی فیزیکی – شیمیایی قرار گرفت.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه توصیفی _ تحلیلی است. در این پژوهش آزمایشگاهی ابتدا نانوذرات اکسید آهن با روش رسوبی سنتز شدند. سپس با پلیاتیلینایمین و طلا پوشش داده شدند. بعد از بارگذاری داروی دوکسوروبیسین درون نانوذره مغناطیسی اکسید آهن، شاخصههای فیزیوشیمیایی نانوسامانه از منظر بازده درونگیری، پروفایل رهایش دارو در شرایط مشابه سلولهای سالم و سرطانی، اندازه ،پتانسیل زتا و مورفولوژی تعیین گردید.
نتایج: نانوحاملهای مغناطیسی دارای قطر nm ۹۰، پتانسیل زتا mV ۶۶,۷ میباشد. حداکثر رهایش دارو از نانوسامانه در شرایط C°۳۷ ،PH=۷,۴ و C° ۴۲، PH=۵,۴ و بعد از گذشت ۴۸ ساعت، به ترتیب ۴۸ درصد و ۶۶ درصد بوده است بررسیهای SEM نشان از مورفولوژی کروی و عدم وجود برهم کنش شیمیایی میان نانوسامانه و دارو بوده است. بررسی عملکرد نانوسامانه حکایت از افزایش سمیت دوکسوروبیسین کپسوله شده نسبت به دوکسوروبیسین آزاد در غلظتهای مشابه بر رده سولی MCF_۷ دارد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که سامانه نانوذره مغناطیسی اکسید آهن ضمن برخوداری از ویژگیهای فیزیوشیمیایی مناسب، تغییری در ماهیت شیمیایی دارو ایجاد نمیکند و میتواند حاملی مناسب و نیمههدفمند برای داروی ضدسرطانی دوکسوروبیسین باشد.
فاطمه مهرآور، محمد خدابخش، حامد صالحی، رقیه حکیمیان، منیره صدوقی،
دوره ۳۲، شماره ۵ - ( مرداد ۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت حفظ دندانهای شیری، لازم است والدین اطلاعات درستی در مورد خدمات دندانپزشکی برای این دندانها داشته باشند، مطالعه حاضر با هدف بررسی پذیرش درمانهای پیشنهادی دندانهای شیری توسط والدین انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی، ۲۱۸ والد کودکان زیر ۱۲سال، مراجعهکننده به بخش دندانپزشکی کودکان دانشکده دندانپزشکی یزد در سال ۱۴۰۲ بهطور تصادفی وارد مطالعه شدند. میزان پذیرش درمانهای دندانپزشکی توسط چکلیست دارای ۷ سوال جامع پرسیده و پاسخها ثبت شد. دادهها در نرمافزار آماری SPSS version ۱۶ وارد و با استفاده از آزمون آماری Chi-square تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: در این مطالعه ۳۸ پدر (۱۷/۴ درصد) و ۱۸۰ مادر (۸۲/۶ درصد) کودکان ۱۲-۳ سال شرکت نمودند. بیشترین خدمات مورد پذیرش والدین به ترتیب: درمان پالپ (۹۸/۶ درصد)، انجام رادیوگرافیهای دندانی (۹۷/۷ درصد)، کشیدن دندان (۹۷/۲ درصد) و روکشکردن دندان (۹۵ درصد) بود.کمترین میزان پذیرش درمان به ترتیب برای خدمات: بیهوشی عمومی (۲۳/۴ درصد)، فیشورسیلانت (۳۰/۷درصد) و تکنیک آرامبخشی (۳۶/۲درصد) بود. پذیرش ژل فلوراید و آرامبخشی توسط مادران بهطور معنیداری بیشتر از پدران بود (۰/۰۵>P). تفاوت آماری معنیداری برحسب سن و جنسیت کودک با پذیرش درمان توسط والدین آنها مشاهده نشد (۰/۰۵<P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر بیشترین و کمترین درمانهای قابل پذیرش از نظر والدین به ترتیب درمان پالپ و خدمات بیهوشی عمومی بود. سطح تحصیلات و درآمد ماهیانه والدین، سن و جنسیت کودک بر روی میزان پذیرش درمان توسط والدین تاثیرگذار نبود.
عباس فلاح تفتی، محمدرضا حکیمی میبدی، محمد صفری خرمآبادی،
دوره ۳۳، شماره ۴ - ( تیر ۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: محیط دانشکده و فرآیند تحصیل در رشته دندانپزشکی، بهطور بالقوه محیطی پراسترس است. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل استرسزای محیط آموزشی دندانپزشکی از دیدگاه دانشجویان دانشکده دندانپزشکی یزد انجام گرفت.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی بهصورت مقطعی در سال ۱۴۰۰ بر روی دانشجویان بالینی دکتری عمومی دندانپزشکی یزد انجام پذیرفت. مشخصات دموگرافیک و میزان استرس دانشجویان در حیطههای مختلف، با استفاده از پرسشنامه استرس محیط آموزشی دندانپزشکی جمع آوری شد. داده ها با استفاده از نرمافزارversion ۱۶ SPSS و آزمون های آماری تی، آنالیز واریانس و ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری ۰/۰۵ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: از ۲۴۰ دانشجوی شرکتکننده، ۶۲/۹ درصد مؤنث بودند. میانگین نمره استرس کل دانشجویان ۱۳/۷±۸۰/۱۷ از ۱۳۲ بود. ۴۰ درصد دانشجویان سطح استرس بالا، ۵۹/۲ درصد متوسط و تنها ۰/۸ درصد سطح استرس پایینی نشان دادند. میانگین نمره کل استرس دانشجویان و به تفکیک حیطهها، براساس جنسیت، تحصیلات والدین و سال ورودی دانشجویان اختلاف آماری معنیداری نشان نداد (۰/۰۵<P). نمره کل استرس و حیطه کارآیی دانشگاهی در دانشجویان بومی (ساکن یزد) بهطور معنیداری از لحاظ آماری کمتر از دانشجویان غیربومی بود (به ترتیب ۰/۰۴۸=P و ۰/۰۱۶=P)، ولی در سایر حیطهها اختلاف معنیداری دیده نشد (۰/۰۵<P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، استرس محیط دندانپزشکی در اغلب دانشجویان در سطح متوسط و بالا بود. حیطه آموزش کلینیکی بیشترین عامل استرسزا برای دانشجویان بود. محل سکونت و بومی بودن تنها عامل دموگرافیک مؤثر در کاهش سطح استرس دانشجویان تلقی شد.
فریده مهدوی، محمدرضا حکیمی میبدی، حسین رستگاری،
دوره ۳۳، شماره ۵ - ( مرداد ۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: با توجه به اهمیت رعایت بهداشت پروتز کامل، مطالعه حاضر با هدف بررسی آگاهی و نگرش دانشجویان دانشکده دندانپزشکی شهید صدوقی یزد در رابطه با آموزش بهداشت به بیماران استفاده کننده از پروتز کامل انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه تحلیلی که بهصورت مقطعی در سال ۱۴۰۱ انجام پذیرفت، آگاهی و نگرش ۱۴۰ دانشجوی دوره بالینی دانشکده دندانپزشکی یزد در ارتباط با آموزش بهداشت به بیماران استفاده کننده از پروتز کامل با استفاده از یک پرسشنامه روا و پایا مشتمل بر مشخصات دموگرافیک، ۷ سوال آگاهی و ۵ سوال نگرش، مورد بررسی قرار گرفت. داده ها پس از جمعآوری با استفاده از نرمافزار version ۱۶ SPSS در سطح معنیداری ۰/۰۵ تجزیه و تحلیل شدند.
نتایج: در این مطالعه ۷۶ دانشجوی پسر (۵۴/۳%) و ۶۴ دختر (۴۵/۷%) با میانگین سنی ۲/۸±۲۴/۲ سال و میانگین معدل ۰/۸۸ ± ۱۶/۴۶ شرکت نمودند. میانگین نمره آگاهی ایشان ۲/۵۱ ± ۷/۷۴ از ۱۴ بود. تفاوت آماری معنیداری بین میانگین نمره آگاهی بر اساس جنسیت، گروه سنی و ترم تحصیلی ایشان مشاهده نشد(۰/۰۵<P)، اما بین میانگین نمره آگاهی دانشجویان با میانگین نمره معدل آنها ارتباط آماری مثبت و معنیداری وجود داشت (۰/۱۷۷=r و ۰/۰۴۴=P). ارتباط آماری معنیداری بین فراوانی نوع نگرش دانشجویان با جنسیت، گروه سنی و ترم تحصیلی ایشان یافت نشد (۰/۰۵<P). میانگین معدل دانشجویان نیز براساس نوع نگرش ایشان از اختلاف آماری معنیداری برخوردار نبود (۰/۰۵<P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر میزان آگاهی دانشجویان در ارتباط با آموزش بهداشت به بیماران استفاده کننده از پروتز کامل ناکافی بود. جنسیت، گروه سنی و ترم تحصیلی تأثیری بر نگرش دانشجویان در این خصوص نداشت..