جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای ایرانمنش

بتول تیرگری، مریم توفیقی، منصوره عزیززاده فروزی، صدیقه ایرانمنش، هادی طهرانی،
دوره ۲۲، شماره ۱ - ( فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: بیماری مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری غیرتروماتیک سیستم عصبی مرکزی است که بیماران به علت ماهیت ناتوان‌کننده و پیشرفت غیرقابل پیش‌بینی این بیماری، دارای شک و تردید زیادی در خصوص سلامتی و بهبودی در آینده هستند. این پژوهش با هدف تعیین میزان درک از تردید نسبت به بیماری و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت‌شناختی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس صورت گرفت. روش بررسی: این مطالعه توصیفی مقطعی بر روی ۲۰۰ بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس مراجعه‌کننده به مرکز بیماری‌های خاص شهر کرمان با روش نمونه‌گیری در دسترس انجام شد. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه مشخصات جمعیت شناختی و تردید میشل جمع‌آوری و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون‌های t وANOVA تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: میانگین تردید در افراد مبتلا ۳۵/۱۲±۲۰/۶۷ و میانگین ابعاد تردید: بعد ابهام ۹۰/۷±۲۴/۳۲، پیچیدگی ۱۲/۳±۸۰/۱۱، بی‌ثباتی ۳۷/۲±۷۹/۴، غیرقابل پیشگوئی بودن ۹۷/۰±۷۸/۲ بود. تنها بین متغیرهای سطح تحصیلات با درک از تردید و بعد ابهام و محل سکونت با درک از تردید و ابهام اختلاف معنی‌داری وجود داشت. به طوری که نمره کلی تردید و نمره ابهام در افرادی که در شهرستان زندگی می‌کردند بالاتر از افراد ساکن کرمان بود. نتیجه‌گیری: بیماران این مطالعه سطوح بالایی از تردید را تجربه می‌کنند و بالا بودن تردید زمینه را برای ایجاد افسردگی و استرس در آنها فراهم می‌کند، لذا می‌توان با تأکید بر بررسی دقیق و همه جانبه سلامت بیمار و برگزاری کلاس‌های آموزشی مدیریت تردید، گام مؤثری در جهت کاهش تردید بیماران و پیشگیری از ایجاد استرس و افسردگی آنان برداشت.
محمد ایرانمنش، راحله مسعودی، شکیبا غلامی،
دوره ۲۶، شماره ۷ - ( مهر ۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: توانایی چشیدن مزه تلخ فنیل تیو کاربامید (PTC) از نظر ژنتیکی، اپیدمیولوژی، و تکاملی از دیرباز مورد توجه بوده است. گوناگونی در تشخیص طعم تلخ این ماده می‌تواند منعکس کننده تفاوت‌ها در ارجحیت غذایی جمعیت های مختلف باشد. به علاوه، این مساله می‌تواند با استعداد ابتلا به بیماری‌های مربوط به رژیم غذایی در ارتباط باشد. فراوانی افراد چشا و ناچشا در بسیاری از جمعیت‌ها بررسی شده است. هدف این تحقیق، مطالعه فراوانی افراد چشا و ناچشا در یک جمعیت ایرانی و ارتباط آن با جنسیت و استعمال دخانیات می‌باشد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع مقطعی تصادفی می باشد. یک جمعیت ۱۷۵ نفری از دانشجویان و اساتید دانشگاه شیراز از نظر توانایی چشیدن طعم تلخ PTC پس از پرکردن پرسش نامه شفاهی  و چشیدن PTC مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل آماری به وسیله نرم افزار SPSS ورژن ۲۱ و با استفاده از روش های کای اسکوئر، رگرسیون لجستیک، فاصله اطمینان و نسبت شانس انجام شد.
نتایج: فراوانی آلل T برابر با ۵۸/۰ و آلل t برابر۴۲/۰ به دست آمد. از این جمعیت ۲۹/۸۲ % چشا و ۷۱/۱۷% ناچشا بودند. زنان چشاتر از مردان بودند (۰۴۴/۴OR= و ۰۰۷/۰p=). افرادی که دخانیات استعمال می کردند ناچشاتر بودند (۲۷۸/۰OR= و ۰۰۲/۰p=).
نتیجه‌گیری: در این تحقیق، برای اولین بار در ایران، نشان دادیم که فراوانی افراد چشا، همانند سایر جمعیت ها، در جمعیت مورد مطالعه بیشتر از افراد ناچشا می باشد. به علاوه، دراین مطالعه، فراوانی افراد چشا در زنان بیشتر از مردان و در افراد غیر سیگاری بیشتر از افراد سیگاری بود. تشخیص چشایی افراد ممکن است در تعیین ریسک‌پذیری آن ها برای استعمال سیگار موثر باشد . البته، افزایش سایز جمعیت و انجام آزمایشات ژنتیکی برای گرفتن یک نتیجه قاطع و جامع امری ضروری می‌باشد.
محبوبه ایرانمنش، علی ملک‌ثابت، مهراد رفیعی، نگار زینی، مصطفی صادقی،
دوره ۳۰، شماره ۹ - ( آذر ۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: آگاهی مناسب از تجویز صحیح تکنیک‌های رادیوگرافی به خصوص در میان دندانپزشکان عمومی جهت تشخیص دقیق مشکلات دندانی و عدم دریافت دوز اضافی اشعه در بیماران حائز اهمیت است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف ارزیابی میزان آگاهی دندانپزشکان عمومی شهر رفسنجان در زمینه تجویز صحیح انواع رادیوگرافی در سال ۱۴۰۰ انجام شد.
روش بررسی: در این مطالعه توصیفی- مقطعی تعداد ۱۰۰ پرسش‌نامه‌، توسط دندانپزشکان عمومی شهر رفسنجان جهت سنجش میزان آگاهی از روش‌های رادیوگرافی در ۹ حیطه مختلف دندانپزشکی تکمیل گردید؛ سپس میزان آگاهی دندانپزشکان در این ۹ حیطه‌ی مختلف بر حسب سن، جنسیت و سابقه کاری با استفاده از نرم‌افزارversion ۱۶  SPSS و آزمون‌های آماری independent sample t- test  وANOVA  مقایسه شد (۰/۰۵=α).
نتایج: در این مطالعه ۵۳ نفر (۵۳%) از دندانپزشکان مرد و ۴۷ نفر (۴۷%) زن بودند. بیشترین میزان پاسخ صحیح و نمره‌، مربوط به آگاهی در مورد رادیوگرافی در اطفال (۹۰%)، پانورامیک (۸۳%) و بایت‌وینگ (۷۵%) بود و کمترین میزان نمره‌، مربوط به سوالات حیطه‌ی پریودنتال (۴۰%) بود. درمجموع ۱۲% آگاهی ضعیف، ۴۲% آگاهی متوسط و ۴۶%آگاهی خوب داشتند. میزان نمره کلی آگاهی در دندانپزشکان مرد (۶۷%) به طور معنی‌داری بالاتر از زنان (۶۰%) بود. با افزایش سابقه‌ کاری میزان آگاهی دندانپزشکان نسبت به تجویز صحیح تکنیک‌های رادیوگرافی به‌طور معنی‌داری کاهش می‌یافت. (۰/۰۳۹p=).
نتیجه‌گیری: با وجود اینکه میزان آگاهی دندان‌پزشکان عمومی شهر رفسنجان در زمینه تجویز صحیح رادیوگرافی در بیشتر زمینه‌ها در حد خوب ارزیابی شد؛ اما لزوم آموزش در بعضی حیطه‌ها در دوره‌های بازآموزی برای ارتقای سطح آگاهی دانش دندانپزشکان همچنان لازم به‌نظر می‌رسد.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به ماهنامه علمی پ‍ژوهشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | SSU_Journals

Designed & Developed by : Yektaweb