مقدمه
مهمترین وظیفه نظام آموزشی علوم پزشکی، تربیت نیروی انسانی توام با صلاحیت بالینی مورد نیاز جامعه و فراهم نمودن بستر مطلوب به جهت توسعه سلامت و درمان کشور است. بیش از یک دهه است که محور اصلی آموزش و یادگیری در حوزه بهداشت و سلامت دهان و دندان از الگوی سنتی که پس از مدتی توسط دانشآموختگان به فراموشی سپرده می¬شود؛ به شایستگی محوری تغییر یافته است (3-1). دندانپزشکی دارای شایستگی و صلاحیت بالینی است؛ که آگاهی، نگرش، مهارتهای عملی، مهارت¬های اجتماعی و قضاوت بالینی مناسبی از مراقبتهای سیستم سلامت و بهداشت دهان و دندان داشته باشد (4). معمولاً ثمره یادگیری به شکل تبحر یا مهارت¬های عملی کسب¬شده در محصلان بروز مییابد. تبحر به تواناییها و مهارتهای فردی جهت اجرای فعالیتهای مرتبط به کار و زندگی گفته میشود (5). در دندانپزشکی مهارت¬های عملی یکی از عناصر اصلی و اساسی صلاحیت بالینی است. امروزه، بخش بزرگی از تعلیم و تربیت در دانشجویان، به افزایش سطح مهارتهای عملی و بالینی آنان به جهت ارائه و اجرای طرح درمان¬های صحیح و مناسب بـرای بیماران اختصاص یافته است چرا که در گستره بالینی، هدف نهایی، کسب مهارت است. (2). عوامل متعددی در دندانپزشکی وجود دارد که نتایج یادگیری را متاثر از خود میکند؛ از جمله این عوامل دانشجو، استاد بخش، پرسنل بخش و شرایط موجود در محیط بالینی میباشد که به جهت اطمینان از اثرگذاری یادگیری، این عوامل باید دقیقاً مشخص شوند و مورد ارزیابی قرار گیرند (6). اکثر ارزشیابیهای واحدهای عملی که در دانشکدههای دندانپزشکی صورت میگیرد؛ به روش ارزشیابی کلی هستند که ایرادهایی به شرح زیر بر آن وارد است: الف) از آنجا که این روش کلی است دانشجویان از نمرات خویش هیچگونه بازخوردی دریافت نمیکنند. ب) نمره کسب شده از اساتید مختلف در این روش، متفاوت است که بهدنبال آن قیاس نمرات نیز امکانپذیر نمیباشد چرا که بهسبب وجود تفاوت در نگرش علمی اساتید و تفاوت در شاخصهای ارزشیابی اساتید، تفاوت حاصل شده است که میتواند مسبب نارضایتی دانشجویان شود. ج) همچنین در صورت ارزشیابی مجدد توسط یک کارشناس واحد، ممکن است نتایج متفاوتی حاصل شود. بنابراین طراحی یک ابزار ارزیابی که علاوه بر روایی و پایایی قابل قبول خود، بتواند پایایی قابل قبولی هم در میان اساتید مختلف نیز ارائه کند، به نظر بسیار ضروری میرسد (7). یکی از روشهای ارزشیابی بالینی و مهارتهای عملی، خودارزیابی دانشجو از آموختهها و یادگیریهای خود است که در این آزمودنی، دانشجو دانش و مهارتهای عملی خود را به جهت اهداف آموزشی متعدد ارزیابی میکند (8,9). یکی از منابع مهم ارزشیابی نظام آموزشی، استفاده از نظرات و دیدگاههای دانشجویان است که به نظر میرسد گزینه مناسبتری باشد چرا که آنها با شرایط موجود در بخش ارتباط بیشتری برقرار کردند؛ بنابراین این دانشجویان هستند که میتوانند دقیقاً درمورد مشکلات موجود و کوتاهیهای سیستم آموزشی، راهحلهای خود را اعلام نمایند. علاوه بر این دسترسی به دانشجویان به جهت ثبت نظرات آنها کار راحت تری به نظر میرسد که این موضوع میتواند منجر به افزایش اعتبار و پایایی نتایج گردد (10). با توجه به این که امروزه اعتبار خود ارزشیابیها از ارزیابیهای روتین بالاتر است وهمچنین اهمیت نظر دانشجویان در اینباره در این مطالعه به بررسی سطح مهارتهای عملی دانشجویان سال آخر دندانپزشکی در پروتزهای دندانی به روش خودارزیابی در سال 1400 پرداخته شد.
روش بررسی
این مطالعه توصیفی_مقطعی، بر روی 170 دانشجوی دندانپزشکی سال آخر در سال 1400 انجام گرفت که از این تعداد 127 نفر به تکمیل پرسشنامه پرداختند. انتخاب دانشکدههای دندانپزشکی دانشگاههای علوم پزشکی تیپ 1، 2 و 3 به ترتیب علوم پزشکی اصفهان، یزد، کاشان (تیپ 1 دانشکدههای تاسیس شده قبل از سال 1331، دانشکده¬های تیپ 2 دانشکدههای تاسیس شده بین سال 1331-1381و تیپ 3 دانشکدههای تاسیس شده بعد از سال 1381 بودند) از طریق سرشماری صورت گرفت به معاونتهای پژوهشی هر یک از سه دانشکدهها در ارتباط با هدف پژوهش و مشارکت دانشجویان اطلاع رسانی شد. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامهای بود که در دو بخش اصلی تهیه شده بود. بخش اول در مورد اطلاعات دموگرافیک شامل، سن، جنس، وضعیت تاهل، رتبه و سهمیه ورودی کنکور، دانشگاه محل تحصیل، میزان علاقهمندی به رشته پروتز، میزان اضطراب حین اعمال پروتزی بود. بخش دوم، سوالات مرتبط با مهارتهای عملی بر اساس حداقل مهارتهای عملی مورد انتظار و پیش بینی شده پروتزی در کوریکولوم آموزشی دوره¬ دکتری دندانپزشکی سال 1392 بود که شامل 9 سوال مرتبط با مهارتهای عملی در پروتز کامل با حداقل امتیاز 9 و حداکثر امتیاز 45، 10 سوال مرتبط با مهارت¬های عملی در پروتز پارسیل با حداقل امتیاز 10 و حداکثر امتیاز 50 و 16 سوال مرتبط با مهارتهای عملی در پروتز ثابت با حداقل امتیاز 16 و حداکثر امتیاز 80 بود. جهت نمره¬دهی به سوالات از مقیاس پنجتایی لیکرت (غیرقابل قبول=1، ضعیف=2، متوسط=3، خوب=4 و عالی=5) استفاده شد. در آخر پرسشنامه، یک پرسش 7 گزینهای در ارتباط با علل ضعف دانشجو در انجام مهارتهای عملی پروتزهای دندانی مطرح شد که انتخاب هر چند گزینه بلامانع بود. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه محقق ساخته با استفاده از نظرات تمام (9 نفر) اعضای هیئت علمی گروه پروتزهای دندانی دانشکده دندانپزشکی یزد مورد تایید قرار گرفت. (0/96=CV̅I و0/86= CV̅R) و سپس به جهت بررسی پایایی پرسشنامه، به 30 نفر از دانشجویان (10 نفر از اصفهان، 10 نفر از یزد، 10 نفر از کاشان) ارسال شد و با استفاده از آلفای کرونباخ، پایایی پرسشنامه برای سوالات مهارت¬های عملی محاسبه شد که نشان دهنده پایایی پرسشنامه بود. (0/8=r) همچنین با توجه به شرایط کرونا، پس از طی مراحل استانداردسازی و تهیه لینک، پرسشنامه طراحی شده به صورت الکترونیکی با کمک نرمافزار پرسلاین از طریق پیام رسانهای اجتماعی متداول (تلگرام و واتساپ) در اختیار دانشجویان قرار گرفت تا به آن پاسخ دهند.
تجزیه و تحلیل آماری
دادهها پس از جمعآوری وارد نرمافزار SPSS version 16 شده و جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آمار توصیفی میانگین، انحراف معیار، کای اسکور و تی تست در سطح معناداری کمتر از 0/05 استفاده گردید.
ملاحظات اخلاقی
پروپوزال این مطالعه، توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد مورد تایید قرار گرفته است (کد اخلاق: IR.SSU.REC.1400.032).
نتایج
از 170 نفر دانشجوی سال آخر سه دانشکده یزد، اصفهان و کاشان، 127 نفر از آنها در این مطالعه شرکت کردند و پرسشنامه مذکور را تکمیل کردند(میزان پاسخگویی: (74/7%). از این تعداد دانشجو، 75 زن (59/1 درصد) و 52 مرد (40/9 درصد) با میانگین سنی 1/74 ± 25/15 در این مطالعه شرکت نمودند. از بین شرکتکنندگان 95 نفر (74/8%) از آنها مجرد و 32 نفر (25/2%) متاهل بوده و بیشترین تعداد شرکتکنندگان از دانشگاه علوم پزشکی یزد، با فراوانی 58 نفر (45/7%) بود. در میان سهمیههای قبولی دانشجویان، سهمیه منطقه 2 بیشترین فراوانی، برابر با 48 نفر (37/8%) را داشت. به طورکلی میانگین نمره سطح مهارتهای عملی در پروتز کامل برابر 5/07± 31/86، در پروتز پارسیل برابر 6/37±34/34، در پروتز ثابت برابر 10/17 ±49/29، نمره مهارت های عملی در پروتزهای دندانی برابر با 11/78 51±/115 محاسبه شد. با توجه به تعریف چارکها جهت تعیین سطح مهارتهای عملی، مهارتهای عملی در پروتز کامل، پارسیل، ثابت و پروتزهای دندانی متوسط بود. نمره مهارتهای عملی در دانشجویان به تفکیک دانشگاه محل تحصیل، در نمودار 1 آمده است. در بررسی ارتباط مهارتهای عملی با افزایش سن در مجموع دانشکدهها، دانشجویان به دو گروه سنی تقسیم شدند و میانگین نمرات مهارتهای عملی در پروتزهای کامل و ثابت بر اساس آزمون آماری t-test، در سنین 26 سال و کمتر، بیشتر بود. مهارتهای علمی در پروتزهای پارسیل، در سنین بیشتر از 26 سال بیشتر بود؛ همچنین مهارتهای عملی به طورکلی در افراد 26 سال و کمتر، بیشتر است اما هیچکدام تفاوت معناداری را نشان ندادند. در بررسی ارتباط مهارتهای عملی با جنس در مجموع دانشکدهها، بر اساس آزمون آماری t-test، زنها در زمینه مهارتهای علمی در پروتز پارسیل نمره بیشتری را نسبت به مردها کسب کردند اما مردها در پروتز کامل، ثابت و به طورکلی در پروتزهای دندانی، نمره بیشتری کسب کردند که هیچیک از این اختلافها معنادار نبود. در بررسی ارتباط مهارتهای عملی با وضعیت تاهل بر اساس آزمون آماری t-test، اکثر دانشجویان شرکتکننده در این مطالعه مجرد بودند که میانگین نمره مهارتهای علمی مجردها در پروتز کامل و پارسیل نسبت به متاهلها کمتر اما در پروتز ثابت و به طورکلی پروتزهای دندانی بیشتر بود. در نهایت آزمونهای آماری هیچ یک از اختلاف ها را معنادار تشخیص ندادند. بررسی ارتباط مهارتهای عملی با میزان علاقهمندی به رشته پروتز، در نمودار 2 آورده شده است. در بررسی ارتباط مهارتهای عملی با رتبه کنکور بر اساس آزمونهای آماری ناپارامتری مهارتهای عملی در هر سه نوع پروتز دندانی، در افرادی که رتبه کنکور بین 1001 تا 2000 داشتند بیشتر بود؛ اگر چه هیچکدام از این تفاوتها معنادار نبودند. در بررسی ارتباط مهارتهای عملی با دانشگاه محل تحصیل، دانشجویان شرکت کننده در این مطالعه از دانشگاه های علوم پزشکی سه شهر مختلف شرکت کردند که در این میان دانشجویان بر اساس آزمونهای آماری توصیفی دانشگاه علوم پزشکی یزد، نمره بیشتری نسبت به بقیه شهرها در زمینه پروتز کامل و ثابت کسب کردند؛ همچنین کاشان بیشترین نمره مهارتهای عملی را در پروتز پارسیل به خود اختصاص داد و به طورکلی در پروتزهای دندانی بالاترین میانگین نمره، مربوط به اصفهان است اگرچه هیچکدام از تفاوتها معنادار نبودند. در بررسی ارتباط مهارتهای عملی با سهمیه ورودی دانشگاه، سهمیههای ورودی در شش دسته تقسیم شدند که بر اساس آزمونهای آماری توصیفی و آزمون های ناپارامتری بیشترین میانگین نمره مهارتهای عملی در پروتز کامل را منطقه 3، بیشترین میانگین نمره مهارتهای عملی در پروتز پارسیل را منطقه 2، بیشترین میانگین نمره مهارتهای عملی در پروتز ثابت را سهمیه شهدا و ایثارگران داشتند؛ همچنین بهطورکلی در پروتزهای دندانی افرادی که گزینه سایر را انتخاب نموده بودند؛ بیشترین نمره مهارت عملی را کسب کرده بودند. اگر چه در میان این تفاوتها هیچ کدام معنادار نبودند. در بررسی ارتباط مهارتهای عملی با میزان اضطراب حین اعمال پروتزی، بر اساس آزمونهای آماری توصیفی و آزمونهای ناپارامتری نمره مهارتهای عملی در پروتزهای کامل و پارسیل در افرادی که اضطراب کمی داشتند، بیشتر بود اما در پروتز ثابت این نمره در افرادیکه اضطراب متوسط داشتند، بیشتر بود. همچنین به طورکلی در پروتزهای دندانی افرادی که اضطراب زیادی داشتند، کمترین نمره مهارت و افرادی که اضطراب متوسطی داشتند بیشترین نمره مهارت را به خود اختصاص دادهاند اگرچه هیچکدام از این تفاوتها معنادار نبودند. در ارتباط با سوال آخر که یک سوال باز بود و انتخاب هر چند گزینه بلامانع بود، 66 نفر از دانشجویان بیان کردند که بیشترین علت مرتبط با ضعف در انجام پروتزهای دندانی، کم بودن تعداد بیمار بوده است و کمترین علت آن را 17 دانشجو مرتبط با سخت بودن درمانهای پروتزی ذکر کردند.
نمودار 1: میانگین نمره مهارتهای عملی دانشجویان به تفکیک دانشگاه محل تحصیل
نمودار2: میانگین نمره مهارتهای عملی دانشجویان به تفکیک میزان علاقه¬مندی به رشته پروتز
بحث
امروزه مطالعات ﻧﺸان دادهاند که ﺧﻮدارزﻳاﺑﻲ دانشجو از ﻣﻬﺎرتﻫﺎی ﻋﻤﻠﻲ و بالینی اعتبار ﺑالاتری نسبت به اﻣﺘﺤﺎﻧﺎت دارﻧﺪ؛ به مسبب این علت، علاوه بر ارزیابیهای اساتید، خودارزیابی نیز توسط دانشجو توصیه میشود (11). مطالعه حاضر بر روی جامعه دانشجویان سال آخر دندانپزشکی که در دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، اصفهان و کاشان در حال تحصیل هستند؛ انجام شد و سطح مهارتهای عملی آنها در زمینه پروتزهای دندانی سنجیده شد. در نهایت نتایج این مطالعه نشان داد که میزان مهارتهای عملی شرکتکنندگان در زمینه پروتز کامل، پارسیل و ثابت متوسط بوده است. همچنین بین میانگین نمره مهارتهای عملی دانشجویان با وضعیت تاهل، جنسیت، رتبه کنکور، دانشگاه محل تحصیل، سهمیه ورودی آنها و میزان اضطراب آنها حین اعمال پروتزی ارتباط معناداری مشاهده نشد. اما بین میانگین نمره مهارت عملی دانشجویان با میزان علاقه¬ آنها به رشته پروتز ارتباط معناداری بهدست آمد. این مطالعه برای اولین بار پروتزهای دندانی را بهصورت جداگانه بهخصوص در ارتباط با متغیرهای رتبه کنکور و سهمیه ورودی و میزان اضطراب دانشجویان حین اعمال پروتزی به جهت ارزیابی آخرین کوریکولوم دوره دندانپزشکی عمومی بررسی کرده است که مقایسه با مطالعات محدود گذشته را خصوصاً در ارتباط با این سه متغیر مشکل می¬کند. نتایج این مطالعه میتواند مقدمهای برای مطالعات آینده باشد. در مطالعه یزدانی و همکاران (12)، به بررسی میزان توانمندی حرفهای تمام بخشهای بالینی به روش خود ارزیابی در سه تیپ دانشگاهی تهران، قزوین، سمنان، قم پرداختند؛ اما رویکرد مطالعه حاضر متفاوت بود به طوریکه اختصاصیتر و تنها در زمینه پروتزهای دندانی صورت گرفت و دستهبندی صرفا بهصورت پروتزهای کامل، پارسیل و ثابت بود. به طورکلی میانگین نمره مهارت آنها بر حسب جنسیت تفاوت معناداری نداشت اما در صورتیکه مهارت دانشجویان در بخشهای مختلف به تفکیک مدنظر باشد، تنها در بخش جراحی تفاوت معناداری دیده شد به طوریکه میزان مهارت آقایان بیشتر از خانمها بود؛ که در مطالعه حاضر نیز مطابقاً میانگین نمره مهارتهای عملی بر حسب جنس تفاوت معناداری نداشت، اگرچه بر خلاف مطالعه یزدانی در پروتز پارسیل، نمره مهارتهای عملی خانم¬ها بیشتر از آقایان بوده است اما به صورت کلی میانگین نمره در پروتزهای دندانی در آقایان بیشتر بود. همچنین میانگین نمره مهارت آنها با افزایش سن، افزایش مییافت اما این تغییر معنادار نبود که در مطالعه حاضر در پروتز کامل و ثابت خلاف آن مشاهده شد؛ به عبارتی مهارت عملی در پروتزهای کامل و ثابت در افرادی که سن کمتر از 26 سال داشتند بیشتر بهدست آمد اگر چه این تفاوتها مشابه با مطالعه یزدانی و همکاران معنادار نبودند. از دیگر نتایج آنها به این صورت بود که میانگین نمره مهارتهای عملی دانشجویان بر حسب دانشگاه محل تحصیل آنها ارتباط معناداری وجود داشت به طوریکه افرادی که در دانشگاههای تیپ 1 در حال تحصیل بودند، میانگین نمره عملکرد بالاتری داشتند؛ این نتیجه با مطالعه حاضر مشابهت داشت به گونهای که در مطالعه حاضر با در نظر گرفتن این نکته که دانشگاه اصفهان به عنوان دانشگاههای سطح 1 در کشور تلقی شود، دانشجویانی که در این دانشگاه در حال تحصیل بوده و در این مطالعه شرکت کرده بودند نسبت به دو دانشگاه دیگر برتری در زمینه مجموعه پروتزهای دندانی داشتند اما بهصورت جداگانه در پروتزهای ثابت و پارسیل و کامل هیچکدام رتبه اول را در میان دو دانشگاه دیگر به دست نیاوردند. از نتایج دیگر این مطالعه این است که کمبود بیمار به عنوان یکی از عواملی در نظر گرفته میشود که جدا از تیپ دانشکدهها و سوابق آنها میتواند بر کیفیت آموزش و مهارتآموزی بسیار موثر باشد که این نتیجه با مطالعه حاضر مشابهت داشت چرا که دانشجویان بیشترین علل ضعف در کسب مهارتهای عملی را کمبود بیمار بیان کردند.از دیگر نتایج این مطالعه این است که دانشجویانی که به رشته تحصیلی خود با علاقه وارد شده اند در یادگیری مباحث تحصیلی خود نیز موفقتر هستند و یا دانشجویان معمولاً به بخشهایی که علاقهمندی بیشتری دارند و میزان یادگیری آنها بیشتر است این نتیجه با مطالعه حاضر از این جهت مشابهت دارد که نمره مهارتهای عملی در پروتز کامل و پارسیل با افزایش علاقهمندی دانشجویان به پروتزهای دندانی بهطور معناداری افزایش یافته است این درحالی است که در ارتباط با پروتز ثابت خلاف آن ثابت شده است که باز هم معنادار بوده است. نژادشمسی و همکاران (13) به بررسی خودارزیابی دانشجویان از مهارت¬های کسب شده بالینی پرداختند. این مطالعه نیز همانند مطالعه یزدانی به بررسی تمام بخشهای بالینی پرداخته شد و همانند مطالعه حاضر دانشجویان سال آخر دندانپزشکی را مورد هدف قرارداد. میزان مهارت عملی آنها به طورکلی در محدوده بیشتر از خوب قرار داشت و کمترین نمره مهارتهای عملی آنها مربوط به بخش ارتودنسی بود. در صورتیکه در مطالعه حاضر به طورکلی و اختصاصی مهارتهای عملی پروتزهای دندانی در محدوده متوسط قرار گرفته بود. بین جنسیت بـا نقاط قوت و ضعف دانشجویان فقط در بخش بیماریهای دهان فک و صورت ارتباط معناداری وجود داشت و در سایر بخشها مانند پروتز-های دندانی همانند مطالعه حاضر به این لحاظ مشابهت داشتند. از دیگر نتایج این مطالعه مهارتهای عملی بر حسب سن بوده است که همانند مطالعه حاضر ارتباط معناداری نداشتند. نعمتاللهی و همکاران (10)، به بررسی میزان موفقیت بخش دندانپزشکی کودکان در آموزش مهارت بالینی پرداختند. میتوان استدلال کرد که دیدگاه شخصی هر نفر از میزان موفقیتآمیزبودن آموزش خود مبین رضایت شخصی و رضایت عملکردی او میباشد؛ با در نظرگرفتن این مطلب مطالعه نعمتالهی با مطالعه حاضر قابل مقایسه میباشند. در مطالعه آنها میزان موفقیت در آموزش مهارتهای بالینی در جنبههای مختلفی بررسی شد که به طورکلی از دیدگاه دانشجویان موفقیتآمیز بود. در زمینه آموزش انتخاب ماده ترمیمی، میزان موفقیت از دیدگاه دانشجویان بر حسب سن متفاوت بود به گونهای که میزان موفقیت از دیدگاه آقایان تقریباً دو برابر خانمها محاسبه شد. در مطالعه حاضر علاوه بر اینکه میزان مهارتهای عملی شرکتکنندگان بر حسب جنس معنادار نبود بلکه مهارتهای عملی آقایان به طورکلی در پروتزهای دندانی، کمی بیشتر از خانمها بود.
نتیجهگیری
در مطالعه حاضر، دانشجویانی که علاقه بیشتری به رشته پروتزدندانی داشتند؛ بهطور معناداری مهارتهای عملی بیشتری در انجام پروتز پارسیل و کامل داشتند. باتوجه به این که سطح مهارتهای عملی دانشجویان سال آخر دندانپزشکی در پروتزهای کامل، پارسیل و ثابت، متوسط بود؛ بازنگری در شیوههای آموزشی مطابق با کوریکولوم در بخشهای بالینی و اجرای روشهای نوین ارزشیابی مهارتهای عملی همچون آزمون داپس میتواند در ارتقا سطح مهارتهای بالینی فراگیران موثر باشد.
سپاسگزاری
با تشکر از تمامی دانشجویان سه دانشکده و مسئولین دانشکدههای دندانپزشکی که در این مطالعه همکاری نمودند. این مقاله بخشی از پایاننامه دوره دندانپزشکی عمومی در دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد میباشد.
حامی مالی: ندارد.
تعارض در منافع: وجود ندارد.
References:
1- Elzubeir MA, Rizk DE. Assessing Confidence and Competence of Senior Medical Students in an Obstetrics and Gynaecology Clerkship Using an OSCE. Educ Health (Abingdon) 2001; 14(3): 373-82.
2- Azizi F. Medical Education: Mission, Vision and Challenges.1st ed Tehran: Edcational Deputy of Ministry of Health and Medical Education 2003; 398. [Persian].
3- Kiyak HA, Brudvik J. Dental Students' Self-Assessed Competence in Geriatric Dentistry. J Dent Educ 1992; 56(11): 728-34.
4- Lofmark A, Smide B, Wikblad K. Competence of Newly-Graduated Nurses-A Comparison of the Perceptions of Qualified Nurses and Students. J Adv Nurs 2006; 53(6): 721-8.
5- S Adam. A Consideration of the Nature, Role, Application and Implications for European Education of Employing ‘Learning Outcomes’ at the Local. National and International Levels 2004.
6- Moattari M, Ramezani S. Nursing Students' Perspective toward Clinical Learning Environment. Nursing Students' Perspective toward Clinical Learning Environment. Iranian Journal of Medical Education 2009; 9(2): 137-45. [Persian].
7- Memarian M, Bahrami M, Babaei MR, MJ Kharazi fard. Design and Psychometric Checklist of Evaluation of Clinical Skills of Dental Students in Practical Partial Denture Unit and Evaluation of Satisfaction of Assessors (Students) and Evaluators (Faculty Members). Horizon of Medical Education Development 2019; 10: 1-9.
8- Holmes DC, Diaz-Arnold AM, Williams VD. Alumni Self-Perception of Competence at Time of Dental School Graduation. J Dent Educ 1997; 61(6): 465-72.
9- Greenwood LF, Townsend GC, Wetherell JD, Mullins GA. Self-Perceived Competency at Graduation: A Comparison of Dental Graduates from the Adelaide PBL Curriculum and the Toronto Traditional Curriculum. Eur J Dent Educ 1999; 3(4): 153-8.
10- Nematollahi H, Razeei L, Khanmohammadi R, H Shakib. Evaluating Success of Pediatric Dentistry Department at Mashhad Dental School (Iran) in Clinical Skills Education from Students' Perspectives. J Mash Dent Sch 2013; 37(3): 185-200. [Persian]
11- Safari M, Yazdanpanah B, Ghafarian HR, Sh Yazdanpanah. Comparing the Effect of Lecture and Discussion Methods on Students` Learning and Satisfaction. Iranian J Medical Education 2006; 6(1): 59-63. [Persian]
12- Yazdani R, Mohebbi SZ, Mortazavi MDM. Evaluation of Clinical Competency and the Influential Factors in Dentistry Students Using the Self-assessment Method. J Mash Dent Sch 2019; 42(4): 348-55. [Persian]
13- Nejad Shamsi P, Zaker-Jafari HR, Basirat M, Zaker-Jafari A. Self-Assessment of Senior Dental Students about Acquired Skills Based on the Educational Program. Research in Medical Education 2017; 9(3): 78-3. [Persian].